در غیاب یک قانون مدون برای ممیزی کتاب در ایران، فعالان حوزه نشر میگویند صدور مجوز انتشار کتاب به امری سلیقهای تبدیل شده است.
گاهی حتی کتابی که پیشتر بارها چاپ شده، اجازه انتشار مجدد نمیگیرد. این کتابها که پیشتر مجوز انتشارگرفتهاند، در سالهای دولت محمود احمدینژاد دستکم ممکن است برای چاپ مجدد نیاز به اصلاحیههای بیشمار پیدا کنند.
بسیاری از اهالی کتاب و نشر، شرایط انتشار کتاب به ویژه درحوزه ادبیات را در چند ماه اخیر بحرانی توصیف میکنند و معتقد هستند که انتشار کتاب این روزها امری «غریب و دور از ذهن» است.
ممیزی کتاب در ماههای گذشته نیز با شدت بیشتری اعمال شده و نویسندگان و مترجمان از این نظر در تنگنا قرار گرفتهاند و حتی برخی از ناشران و کتاب فروشان در آستانه تعطیلی قرار دارند.
با این حال موضوع بحث برانگیز ممیزی کتاب این روزها، صدای نویسندگانی که در خطکشیهای نهادهای فرهنگی جمهوری اسلامی نیز در گروه «خودیها» قرار میگیرند را نیز درآورده است. رضا امیرخانی و مصطفی رحماندوست از جمله این منتقدان هستند.
صدای «خودیها» هم در آمد
رضا امیرخانی که سالها رئیس انجمن قلم بوده و از جمله نویسندگانی است که رابطه خوبی با حاکمیت داشته است، هرچند که موافق اصل ممیزی است اما به صف منتقدان پیوسته و شیوه اعمال ممیزی در حوزه کتاب را عقلانی نمیداند. به عقیده او شفافسازی شیوه ممیزی، امری ضروری است.
یکی از کارشناسان نشر که میل نداشت نامش برده شود، در این باره به «مردمک» میگوید: شرایط صدور مجوزدر ماههای اخیر به گونهای است که خود «بر رسان» کتاب نیز با سردرگمی مواجه شدهاند. به گفته او مثلا ممکن است وقتی یک کتاب همزمان با دو مترجم متفاوت به وزارت ارشاد فرستاده شود، یکی از آنها مجوز بگیرد و دیگری ماهها در بلاتکلیفی بماند.
این فعال حوزه کتاب و نشر میگوید: «شواهدی وجود دارد که وزارت فرهنگ وارشاد برای صدورمجوز برای کتابها، فهرست سیاهی تهیه کرده است و به برخی ازکتابها براساس نام مولف یا مترجم مجوز نمیدهد.»
رضا امیرخانی نیز به صراحت به ممیزی نامها اشاره کرده است. او گفته است: «بسیاری از کتابها تنها به خاطر نام مولف یا مترجمشان ماهها در انتظار مجوز میمانند.»
پیشتر، آثار بسیاری از مولفان و مترجمانی که خارج از کشور اقامت داشتند، همانند سایر آثار بررسی و پس از طی مراحل صدور مجوز منتشر میشد، اما به تازگی نام برخی از این افراد، از جمله عباس میلانی نیز در این «فهرست سیاه» قرارگرفته و انتشار آثار آنها در ایران ممنوع شده است.
یکی از مهمترین ناشرانی که در سالهای اخیر بخش عمده تمرکزش روی ادبیات داستانی بوده، درباره شیوه صدور مجوز به «مردمک» میگوید: «صدور مجوز کتاب در ایران قاعده و قانون مشخصی ندارد، یک کتاب از دیدگاه یک «بر رس» مجوز میگیرد و از دیدگاه بر رس دیگر مجور نمیگیرد.»
به گفته این ناشر، بیشک تمام داستانهای یک مجموعه هفت داستانی نمیتواند مشکل داشته باشد و با حذف چند سطر و کلمه میشود برای آن مجوز صادر کرد، اما «بر رس»های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کل مجموعه را غیرقابل انتشار اعلام میکنند. او میگوید این اتفاق برای کتابهایی که چندین بار منتشر شدهاند نیز در چاپهای بعدی اتفاق میافتد.
در همین حال، فرهاد بابایی که در شمار نویسندگان جوان و پرکار در حوزه ادبیات داستانی قرار میگیرد، درباره وضیعت ممیزی کتاب به «مردمک» میگوید: «شرایط صدور مجوز در پنج سال گذشته بسیار دشوار شده؛ به طوری که سه عنوان کتاب من به دلیل اصلاحیههای متعدد منتشر نشده و یک رمانم نیز غیر قابل چاپ اعلام شده است.»
او میافزاید: «این موضوع تنها مشکل من نیست. اما برخی از نوشتن پا پس میکشند و برخی همچنان راه خود را پی میگیرند.»
آقای بابایی که در پنج سال گذشته تنها یک مجموعه داستان او مجوز انتشار گرفته میگوید که در شرایط فعلی ترجیح میدهد که کتابهایش را منتشر نکند و همچنان به کار نوشتن ادامه بدهد. هرچند که به عقیده او بسیاری از نویسندگان و مترجمان متاثر از چنین فضائی، به دلمردگی و کمکاری دچار آمدهاند.
چندی پیش اعلام شد که کتاب تاریخ شفاهی محمدعلی سپانلو که قرار بود توسط نشر ثالث منتشر شود، غیر قابل چاپ است. آقای سپانلو که شش عنوان از کتابهایش هنچنان در انتظار مجوز هستند، اعلام کرده در چنین شرایطی دیگر به نوشتن ادامه نمیدهد.
برخی از مولفان نیز در چنین فضائی آثار خود را به صورت دیجیتالی در اینترنت منتشر میکنند و در دسترس مخاطبان قرار میدهند.
ممیزی بر اساس کلمههای نگو
نزدیک به دوسال از مکانیزه شدن سیستم ممیزی در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی میگذرد. براساس این شیوه ضرورت تحویل فایل تایپشده همراه کتاب از سوی اداره کتاب اعلام شده است.
موضوعی که در اردیبهشت ماه امسال و در آستانه برگزاری نمایشگاه بینالملی کتاب تهران، اعتراض کانون نویسندگان ایران را بر انگیخت و با صدور بیانیهای، این شیوه مکانیزه ممیزی کتاب را محکوم کرد.
بر اساس سیتم مکانیزه ممیزی، تمام کتابها پیش از اینکه به دست «بر رس» برسد، ابتدا با توجه به کلید واژههای ممنوعه بررسی میشود و پس از آن کتاب در اختیار بر رس قرار میگیرد تا ممیزی کتاب آغاز شود.
برخی از کتابها، پس از اینکه بر اساس کلید واژهها بررسی شدند، به ناشر بازگردانده میشوند تا کلمات مورد نظر را اصلاح کند و دوباره برای بررسی به اداره کتاب تحویل داده شوند.
پیش از این، واژههای مربوط به نام مشروبات الکلی، واژههایی در توصیف اندام زن، اشاره به عشق، موسیقی، و رقص در شمار واژههای ممنوعه قرار داشت اما به تازگی واژههایی چون شغال، عرب، بوسیدن حتی اگر به نشانه ادب باشد، گوشت خوک، فعلهای کردن، دادن، خوابیدن، صفتهای دراز و پهن، بطری، دوست دختر، معشوقه، لوازم آرایشی، کلمه دین و دیکتاتور و عبارت «مسیح پسر خداست» نیز به این فهرست اضافه شدهاند.
همیشه ممیزی با حذف همراه بوده است اما به تازگی اداره کتاب، برنامهای را پیش گرفته که براساس آن بخشهایی نیز توسط «بر رس»ها به متن اصلی کتاب اضافه میشود.
یکی از مواردی که این روزها بارها اتفاق افتاده، پیشنهاد مقدمه از سوی بر رس ها برای اضافهکردن در ابتدای کتاب است.
یکی از ناشران که در حوزه کتابهای فلسفی فعالیت میکند، در توضیح این موضوع به «مردمک» گفته است: «بر رس ها پس از اینکه کتاب را به همراه فهرست اصلاحیها به ناشر میسپارند، مقدمهای را با آن همراه میکنند که در این مقدمه درباره ضرورت انتشار کتاب و حتی مذمت همان کتاب مواردی ذکر شده است.»
این ناشر به نمونهای در اینباره اشاره میکند و میگوید: «کتابی درباره فلسفه شرق برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد فرستاده شده بود. وقتی ناشر برای پیگیری کتاب به اداره کتاب مراجعه کرد، با مقدمهای روبهرو شده بود که در متن آن به مواردی چون کاملبودن مذهب شیعه و مذمت مذاهب انحرافی شرقی اشاره داشت.»
او همچنین به کتابی درباره نصایح یک پدر به دختر جوانش اشاره میکند که در بخشی از کتاب پدر به دختر خود درباره ضرورت آراستگی و زیبایی در مجامع اشاره میکند، اما در متن پیشنهادی وزارت ارشاد، پیشنهاد شده که این بخش حذف شود و به جای آن بخشی با این عنوان که اصلا نباید در فضائی که یک نامحرم وجود دارد حاضر شد، اضافه شود.
همچنین بر اساس اعمال سلیقههای جدید بر شیوه ممیزی، انتشار تصویر فرد زنده بر روی کتاب مجاز نیست. کتاب «شناختنامه» مسعود کیمیایی، از جمله کتابهایی بود که در ماههای گذشته با این مشکل روبهرو شد.
به گفته بسیاری از اهالی کتاب، تجدید چاپ یک کتاب در فاصله زمانی مشخص و اقبالی که نسبت به یک کتاب نشان داده میشود، موجب میشود که این کتاب دوباره در چرخه ممیزی قرار بگیرد. به تازگی رمان «بادبادکباز» نوشته خالد حسینی، نویسنده افغان، که با دو ترجمه از طرف انتشارات «نیلوفر» و «مروارید» در بازار موجود است، مشمول چنین اعمال نظری شده است.
بر رس های ناشناس اداره کتاب
ناشناس بودن بر رس های اداره کتاب، یکی دیگر از مواردی است که به ناامنی بازار کتاب دامن میزند. بیشتر بر رس های اداره کتاب در شمار کارمندان وزارت ارشاد قرار نمیگیرند و بیرون از وزارتخانه کار خود را دنبال میکنند. نام این افراد همواره پنهان میماند و این مخفیماندن، موجب میشود که نسبت عملکرد خود کمتر پاسخگو باشند.
یکی از ناشران معتقد است که از چند سال پیش و همزمان با افزایش شمار چهرههایی با سابقه نظامی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بیشتر بر رس های کتاب نیز از میان چنین افرادی انتخاب میشوند.
این ناشر حتی ازحضور گاه بیگاه نظامیها در وزارت ارشاد یاد میکند که هر روز با تعدادی کتاب وارد وزارتخانه میشوند و ساعتی بعد با دستی پرتر میروند.
چندی پیش جزوهای با نام «واکاوی براندازی نرم درحوزه نشر» از سوی «اندیشکده راهبردی امنیت نرم» منتشرشد و در این جزوه اتهامهای سنگینی به شماری از ناشران، نویسندگان و فعالان حوزه ادبیات و فرهنگ وارد شد. در این جزوه علاوه بر برخی ناشران، دهها نویسنده و مترجم نیز به تلاش برای «براندازی» جمهوری اسلامی متهم شدند.
انتشاراتیهای نی، اختران، عطایی، چشمه، روشنگران، ققنوس و کویر، هفت ناشری بودند که در این جزوه به عنوان برانداز معرفی شدهاند. حوزه فعالیت این ناشران بیشتر متمرکز بر ادبیات داستانی، تالیف و ترجمه، کتابهای فلسفی و جامعه شناسی است.