دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۹ - ۲۰:۳۶ | کد خبر: 59873
نویسنده وبلاگ کافه اقتصاد در مورد اختصاص بودجه دو میلیارد دلاری به مترو تهران را عادلانه نمیداند و مینویسد که افزایش قیمت مترو یک بازی برد-برد برای مسافران و شرکت مترو خواهد بود.
حدود یک سال پیش مجلس در مصوبهای دولت را به پرداخت دو میلیارد دلار به متروی تهران از محل حساب ذخیره ارزی ملزم کرد، الزامی که البته تا کنون اجرایی نشده است. اما جدای از بحث و جدلهای سیاسی بر سر این موضوع جا دارد پرسیده شود که آیا پرداخت این مبلغ از حساب ذخیره ارزی به متروی تهران عادلانه و کارا است؟ و اگر خیر آیا جایگزین عادلانهتر و کاراتری وجود دارد؟
به نظر نگارنده این تخصیص عادلانه نیست، به این معنا که اگر قبول کنیم که درآمدهای نفتی متعلق به همه مردم ایران است (یعنی جایگزینهایی مانند اینکه درآمدهای نفتی فقط متعلق به مردم خوزستان، یا متعلق همه مردم کره زمین است را کنار بگذاریم) آنگاه مصرف کردن بخش قابل توجهی از این درآمد تنها برای مردم یک شهر، بدون اینکه اثر مثبتی بر رفاه مردم سایر نقاط کشور داشته باشد عادلانه نیست.
اگر این تعریف عدالت را در مورد توزیع منابع طبیعی بپذیریم که «عدالت عبارت است برخوردای برابر مالکان از منافع حاصل از منابع طبیعی» آنگاه عدالت ایجاب میکند که درآمدهای نفتیِ متعلق به ایران به طور مساوی به همهٔ مردم ایران برسد (یا حتی میتوان بحث کرد نسلهای آتی هم باید به میزان مساوی از آن بهرهمند شوند). بنابراین یا باید این دو میلیارد دلار به جای صرف شدن در متروی تهران، در پروژههایی صرف شود که برای همه مردم کشور سودآور است، یا به طور مساوی میان مردم تقسیم شود، یا اگر در متروی تهران صرف میشود، معادل این مبلغ در اختیار سایر شهرها و روستا، متناسب با جمعیت آنها، نیز قرار گیرد.
اما علاوه بر ناعادلانه بودن، این تخصیص ناکارا نیز هست. چرا که در حالت فعلی مترو به صورت یارانهای اداره میشود و همه ناکاراییهای نظام یارانهای در آن وجود دارد: مازاد تقاضا و مصرف بیش از حد ظرفیت مترو در مقابل عرضه کم یا کم کیفیت آن به دلیل سودآور نبودن برای شرکت مترو. با انجام مطالعات تجربی احتمالا میتوان به سادگی نشان داد که بسیاری از کسانی که هم اکنون از مترو استفاده میکنند حاضر به پرداخت قیمتهای بسیار بالاتری از قیمت فعلی (حدود ۲۵۰ تومان فعلی) هستند اگر در مقابل مترو عرضهٔ کمی و کیفی بیشتری داشته باشد. به عنوان یک مثال، کافی است این قیمت را با قیمت $۲. ۲۵ قطار شهری در شیکاگو مقایسه کنید! در صورت افزایش قیمت بلیت و در نتیجه سودآور شدن شرکت مترو (که در حال حاضر ضررده و نیازمند یارانه دولت است) این شرکت نیز دارای منابع کافی برای عرضه خدمات بهتر و منابع مازاد برای سرمایهگذاری و توسعه مترو خواهد بود.
به طور خلاصه، افزایش قیمت مترو یک بازی برد-برد برای مسافران و شرکت مترو خواهد بود. پس راه کارای حل مشکل متروی تهران، نه پرداخت یارانه دو میلیارد دلاری به آن از محل حساب ذخیره ارزی (که استفادههای بسیار بهتری برای آن قابل تصور است) بلکه افزایش قیمت بلیت متروی تهران است تا جایی که حداقل کفاف هزینههای آن را بدهد.
در نهایت، این نکته البته قابل ذکر است که به دلیل انحصاری بودن متروی تهران، آزاد کردن قیمت آن بهینه نیست و حضور یک تنظیمگر (regulator) همچنان لازم است. اما این نافی این حقیقت نیست که به هر حال قیمت فعلی بسیار کمتر از قیمت بهینه است. توجه به این سوال هم جالب است که اگر این مسئله دارای یک جواب واضح اقتصادی (افزایش قیمت بلت مترو) است، چه مکانیزمهای سیاسیای مانع اجرایی شدن آن میشود؟ و نهایتا، معیارهای عدالت و کارایی مطرح شده در این نوشته ممکن است از نگاه شما قابل مناقشه باشد، که از به چالش کشیدن آن استقبال میکنم.