نسخه آرشیو شده

کروبی و موسوی: اعدام‌های بی‌حساب و کتاب را متوقف کنید
از راست: مهدی کروبی، میرحسین موسوی، اسدالله بیات زنجانی / عکس از سایت تغییر
از میان متن

  • میرحسین موسوی و مهدی کروبی با اشاره به تظاهرات مصر، پیشنهاد داده‌اند که اگر در ایران نیز به معترضین پس از انتخابات اجازه راهپیمایی داده شود مشخص خواهد شد کدام جریان از پایگاه اجتماعی و مردمی برخوردار است
مردمک
سه‌شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۷:۳۹ | کد خبر: 59890

مهدی کروبی و میرحسین موسوی، از رهبران مخالفان دولت، گفته‌اند که به عنوان شهروندان کشور خواستار توقف «اعدام‌های بی‌حساب و کتاب و بی‌رویه» هستند.

براساس گزارش سایت تغییر آقایان کروبی و موسوی روز دوشنبه ۱۱ بهمن در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در منزل آقای کروبی دیدار داشته‌اند. این دیدار زمانی انجام شده است که ماموران امنیتی مقابل منزل آقای کروبی حضور نداشته‌اند و آیت‌الله اسدالله بیات زنجانی، از مراجع تقلید منتقد دولت نیز در این دیدار حضور داشته است.

طبق این گزارش مهدی کروبی و میرحسین موسوی گفته‌اند که دستاوردهای اعدام «نزدیک به ۳۰۰ نفر در یک سال گذشته»، ایجاد وحشت در جامعه و انزوای بیشتر ایران در مجامع بین‌المللی بوده است.

میرحسین موسوی، نخست‌وزیر دوران جنگ با عراق و مهدی کروبی، رئيس مجلس‌های سوم و ششم، تصریح کرده‌اند که اعدام‌ها بدون طی شدن مراحل دادرسی و بدون اطلاع خانواده اجرا شده و از تحویل جسد به بستگان خودداری شده است.

هم‌زمان دیده‌بان حقوق بشر نیز روز دوشنبه ۳۰ ژانویه (۱۱ بهمن) اعلام کرد که ایران به‌زودی رکوردار اعدام در جهان خواهد شد. دیده‌بان حقوق بشر تخمین می‌زند که از اول ژانویه ۲۰۱۱ (۱۱ دی) دست‌کم ۷۴ نفر در ایران اعدام شده‌اند.

مهدی کروبی و میرحسین موسوی ابراز امیدواری کرده‌اند که دستگاه قضایی کشور بتواند به‌طور مستقل و با رعایت حفظ اصل بی‌طرفی و برخوردار کردن متهمین از حقوق قانونی و شرعی خود و «با عنایت به رافت و رحمت اسلامی تدبیری اتخاذ کند تا دیگر شاهد چنین روند ناصوابی در کشور نباشیم.»

این دو رهبر مخالفان دولت وضعیت اقتصادی کشور را نیز «اسف‌بار» خوانده و هشدار داده‌اند که در شرایطی که بانک‌های جهانی برای فعالیت‌های تجاری ایران ارزشی قائل نیستند، دولت به «مماشات و سانسور» روی آورده است.

به گفته مهدی کروبی و میرحسین موسوی «بی کفایتی دولتمردان و اتخاذ سیاست ماجراجویی و جنجال آفرینی در عرصه بین المللی توسط آنان» موجب تحریم‌های بین‌المللی ایران شده است و تاکید کرده‌اند که در نتیجه این تحریم‌ها، هزینه‌های تولید کشور ۴۰ درصد افزایش یافته، بیش از ۶۰۰ واحد تولیدی تعطیل شده و هزاران نفر نیروی انسانی اخراج و بی‌کار شده‌اند.

این دو منتقد دولت در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تحولات مصر از اقدام ارتش مصر در اعلام بی‌طرفی و مشروع دانستن خواسته‌های مردم اين کشور قدردانی کرده‌اند.

آقایان موسوی و کروبی رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم ایران را با رویدادهای چند روز گذشته در مصر مقایسه کرده و گفته‌اند: امروز در مصر با وجود تنش‌ها و درگیری‌ها اجازه راهپیمایی به معترضین داده می‌شود تا مشخص شود کفه اقبال اجتماعی کدامین جریان سنگین‌تر است.

در هشتمین روز از تظاهرات مردم مصر در روز سه‌شنبه اول فوریه (۱۲ بهمن) صدها هزار نفر بدون دخالت ارتش عليه حسنی مبارک، رئيس جمهور اين کشور تظاهرات کردند و خواستار برکناری مبارک شدند.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی پیشنهاد داده‌اند که اگر در ایران نیز به معترضین پس از انتخابات اجازه راهپیمایی داده شود مشخص خواهد شد کدام جریان از پایگاه اجتماعی و مردمی برخوردار است.

آقایان کروبی و موسوی، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم، چندین بار از وزارت کشور تقاضای مجوز برای برگزاری راه‌پيمايی قانونی کرده‌اند اما این درخواست آن‌ها همواره رد شده است.

پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری در روز ۲۵ خرداد ۸۸ صدها هزار نفر از معترضان به نتايج اين انتخابات در تهران تظاهرات مسالمت‌‌آمیز برگزار کردند اما براساس گزارش‌ها نیروهای امنیتی به تظاهرکنندگان حمله کردند و در این روز چند نفر کشته شدند.

مهدی کروبی و میرحسین موسوی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم در ۲۲ خرداد سال ۸۸ را «مهندسی آرا» دانستند و خواستار باطل شدن این نتیجه و برگزاری دوباره انتخابات شدند و از آن زمان تاکنون از اعتراض خود عقب‌نشینی نکرده‌اند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ghazanfar

جنابعا لی خیلی راحت نقش عوامل درگیر در سیاست را از حزب توده گرفته تا فدایی تا کمونیست کارگری تا شاهنشاهی تا ملی تا ملی مذهبی تا لیبرال را کوچک میکنی و به همه آنها حق میدهی هر جور که خواستند فعالیت کنند . نقاب بزنند ، کودتا کنند ، ترور شخصیت کنند ، با هر کشور خارجی که خواستند و صلاح دیدند رو هم بریزند ، هر جوری خواستند تبلیغ کنند ، .دروغ سر هم کنند ، سند سازی کنند ، .... میگویی  اینها اصلا مهم نیست اما اگر موسوی ساعت ۳ بعد ظهر عاشورا جرات میکرد رژیم ساقط بود !
حالا کی بزرگ میکنه مسائل کوچک را ؟ موسوی کی بود که بتونه یک تنه بزنه رو دست همه بند بازان سیاسی راست و چپ و مذهبی و فقاهتی و مصالح سیاسی روس و چین و امریکا و انگلیس و یک رژیم  مثل جمهوری اسلامی را در یک بعد از ظهر ساقط کنه؟
تازه معروف هست که ابقلاب با رهبرش می اید . رهبر هر انقلابی با خود انقلاب زاییده میشود و شکل میگیرد . اگر شریط انقلابی در عاشورا فراهم بود و رژیم ساقط شدنی رهبرش کجا بود ؟ موسوی که رهبر انقلاب نبود . کی گفته بود که موسوی خواهان سرنگونی نظام است ؟ همین فراماسونری مارکسیست های روسی که نقره کار گوشه ای از طرح  ان را لو داده و ما شاهد شکست ۳ جنبش مردم ایران در ۵۰ سال گذشته توسط اینها بوده ایم . مگر همین فراماسونری مدعی نبود که موسوی بهانه است ؟
مگر شرایط انقلابی از بین میرود ؟ حالا چرا شما انقلابیون نمی آیید وسط گود . این زنگوله و اینهم گربه . چطور شما مجازید بگویید ابراهیم نبوی و مهاجرانی انقلاب  را شکستند  ! با طرح ذهنی تروا ؟ اما من به پای چپ ها میپیچم ؟

موسوی انقلاب نکرد ، این همه گروه های مدعی انقلابی گری چرا مردم را هدایت نکردند به سمت پیروزی ؟ از اولین حضور مردم در خیابان بیش از ۶ ماه میگذشت . چرا همین گروه ها که قبلا شعار فروپاشی میدادند یکدفعه رفتند دنبال آرام سازی و
تعویض شعار مردم ؟  سایت  اخبار روز چطوری یکدفعه تابلوی سردر مغازه اش را عوض کرد ؟
اصلا کی از اول موسوی را چپاند ؟ موسوی که از روز ازل گفته بود که اصول گراست ؟ صندلیش را بین اصلاح طلبان و اصول گرایان گذاشته بود . آیا تقصیر موسوی است که انقلاب نشد یا تقصیر آنهایی که او را آوردند تا انقلاب نشود ؟
اگر کروبی ادامه نمیداد موسوی همان خرداد رفته بود پی کارش . خودش گفت که فکر نمیکرد رهبری اینقدر به احمدی علاقه دارد وگرنه فکر دیگری میکرد .
حالا آنها که کروبی را به لجن میکشند ولی رفسنجانی و موسوی را بزرگ میکنند مقصرند یا موسوی ؟
موسوی به نظر من هیچ نقشی در شکست این جنبش سبز ندارد . برای اینکه از اول تا به امروز گفت امام و اسلام خط امام را میخواهد .
آنکه بازی کرد رفسنجانی بود و بد بازی کرد . هول ورش داشت. علیرغم سیاسی بودن و زیرک بودن با نوشتن ان نامه کذایی خامنه ای را ترساند.  میخواست با جمعیت هوادار غرب و ناراضی از شرایط اجتمایی رهبری را از ان خود کند .

ghazanfar | ۱۴ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۴:۴۸
ghazanfr

فراماسونری مارکسیست های روسی هم در این زمینه چینی با او بودند مثل همیشه . مثل ساقط کردن بنی صدر ، مثل پایان جنگ و مجبور کردن ایت الله خمینی به پذیرش قطعنامه ، مثل حذف بهشتی ، .....
البته هر کدام دنبال نتایج دلخواه خود بودند اما کیست که نداند در سیاست گاهی دشمن دشمن ما دوست ما است .
شرایط سیاسی و اجتمایی دوست عزیز مثل دیگ اش است که حاصل نهایی ان بستگی دارد به میزان و نوع مواد و درجه حرارت و .... که در این دیگ ریخته میشود . بدبخت ملتی که آشپز یا آشپزان ناشی یا مامور بدون توجه به نتیجه کار هر اشغالی در این دیگ بریزند و حرارت ان را به دلخواه خود بالا و پایین کنند .
جامعه همیشه در جهت برایند نیروهای داخل ان حرکت میکند . اگر اپوزیسیون یک رژیم دستش با رژیم در یک کاسه باشد یا منافع مشترک غیر مشروع با ان داشته باشد یا معاملات پنهانی با ان داشته باشد یا دنبال منافع گروهی خود باشد موجب سرد و ناامید شدن مردم میشود و شکست پیش می اید .
هنوز نگفتی چرا ۳ میلیون مردم در خیابان بودند ( بیش از تونس و مصرو پاکستان  ) بیش از 6 ماه هم کم و زیاد در صحنه ایستادند ( بیش از تونس و مصر و پاکستان )، بیش از آنها کشته و شکنجه شده و زندانی دادند ، اما حتا نتوانستند یک آبدارچی را عوض کنند تا چه رسد به انقلاب .
صورت مسله جنبش سبز غلط بود . نه دنباله اصلاحات خاتمی بود ، نه از خواست طبقه متوسط نشانی یا اثری در ان بود ، نه هدف مشخصی وجود داشت که میان بدنه  و رهبری ان مشترک باشد ، نه تصوری روشن از آنچه میبایست میشد وجود داشت .
با شعار الله و اکبر ، به جنگ یک حکومت مذهبی که با  الله و اکبر آمده بود میرفت با رهبری که ۲۰ سال ساکت بود و حالا با همان اولویتهای ۲۰ سال پیش آمده بود تا مردمی را که خواهان آزادی ارزشهای غربی ضد همان حکومت بودند با شعار الله و اکبر ببرد به صدر همان حکومت مذهبی که مردم از ان میگریختند . چشم امیدش هم به رفسنجانی و اصول گرایان مذبزب  بود .
مشکل چپ ایرانی این است که در هر داد و قالی یک انقلاب کارگری شسته رفته میبیند که در یک بعد از ظهر ساعت ۳ با خشم کارگران کاخ ستم را فرو میریزد . اگر هم نشد حتما آمریکایی ها ان را دزدیده اند به کمک آخوند ها و مترجمین  در گوادلوپ با حضور و مشارکت کشور شوراها شوروی .
این تونس و مصر و یمن و اردن و اروپای شرقی و کشورهای جدا شده از شوروی انقلاب نکردند . اصلاحات سیاسی کردند  که سیاستمداران ( همانهایی که فراماسونری چپ روسی آنها را با لجن پراکنی و ترور شخصیت و توطیه درون سازمانی خانه نشین کرده ) ان را با استفاده از پتانسیل شورش در مردم و با به کار بستن خرد سیاسی و بده بستانهای سیاسی و همسو کردن منافع ملی با منافع امریکا و غرب با درایت پیش برده اند .
انقلاب فقط در چند کشور معدود مثل  انگلیس و فرانسه اتفاق افتاد که حاصل ان کشتار بود و جنایت . سالهای زیادی طول کشید تا مردم از جنایت ها خسته شدند و عاملین انقلاب را بر دار کردند  تا روی آرامش دیدند .
حتا این شوروی شما هم یک کودتای حزبی ۲۶ درصدی بود با استفاده از  ملوانان و حمایت آلمانیها برای خالی کردن پشت جبهه روس ها در جنگ جهانی اول .
کوبا و چین هم از انقلاب  جز دیکتاتوری و کشتار و فقر نصیبی نیافتند . تازه کاسترو هم سر نخش دست  شوروی بود . امروز هم یک میلیون بیکار دارد و هزاران فاحشه .

 

ghazanfr | ۱۴ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۴:۴۷
ایرج

ایا هاشمی رفسنجانی ولایت فقیه را قبول دارد یا ندارد؟ آیا رفسنجانی خامنه ای رو رهبر کرد یا  نکرد؟ آیا رفسنجانی چهره دوم این رژیم از اول تا حالا بوده یا نبوده؟ آیا همه ترورهای داخل و خارج از کشور در دوران ریاست جمهوری اون صورت گرفت یا نگرفت؟ آیا این فرد آزادیخواه و دموکرات است یا فقط به فکر پر کردن جیب خودش و فرزندانش است؟
از وقتی محسن کدیور در تورنتو در اوج جنبش سبز رفسنجانی را به عنوان یکی از رهبران جنبش سبز معرفی کرد و در تمام ماه های گذشته جرس و روزنت را در خدمت رفسنجانی قرار دادند و هیچ انتقادی از رفسنجانی را این کاسه لیسا و مواجب بگیرها تحمل نکردند، کار جنبش سبز ساخته شد. اینا تو لندن جلسه می ذارن به رهبری مهدی هاشمی و اون معین می کنه که کدوشمون چی بنویسن. اگه قرار بشه با رفسنجانی و فاسدهایی چون مهاجرانی و نبوی و مهدی هاشمی که به زنان شوهر دار دوستان خود هم رحم نمی کنن ایران دموکراسی بشه، خیلی بعیده. اینا همین رو می خوان. به نگهدار بدبخت هم گفتند به رهبر نامه بنویس.

ایرج | ۱۴ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۱:۳۲
ryan gilani

آقا غضنفر، شما نگران گول خوردن سرویس‌های دولت‌های غربی نباشید! این فرمایشات شما که کی‌ کجا نفوذ کرده و کی‌ توی گوش سیا  و اینتلیجنس سرویس میخونه کی‌ توطئه می‌کنه چه میدونم با فراماسن روس و دیگر گفته‌های شما از این در - اینها ریشه در ناتوانی‌ و ناکار آمدی سیاسی دارد، در سرخوردگی از بدبختی که سالهاست دامن ایران را گرفته. هر کس دلش برای ایران بتپد از این گونه روحیات و احساسات به دور نیست، ولی‌ فرد باید میان اینها و گرویدن به تئوری‌های توطئه فرق بگذاره. هر کس میاد توی میدان سیاست به دنبال گرفتن قدرت سیاسی است، حالا با هر هدف، و برای رسیدن به آن گزینه‌های بی‌ پایان نداره. برای نمونه: حزب توده‌ شاید فکر می‌کنه با توجه به اینکه نیروهای کم داره ولی‌ بیشترشان دارای گواهی دانشگاهی و غیره هستند بهترین راه استفاده از اینها نفوذ به قول شما در ارگانهای دولتی باشد. من نمی‌دونم که اینجور است یا نه، ولی‌ میگم اگر باشه از دید حزب توده‌ منطقی‌ است. شما نگران کار دیگران نباشید. مهمترین کمبود جنبش مردم ایران نبودن رهبری است. موسوی و کروبی به درد نیاز‌های امروز جنبش نمیخورند. اگر موسوی روز عاشورا ساعت ۲ یا ۳ بد از ظهر که بسیاری از محله‌های تهران دست مردم بود ریسک پذیرفته بود به نظر من رژیم افتاده بود. من این را یک مقدار به خاطر واکنش رژیم به اتفاقات آن روز میگم، برداشتش از این که آن روز می‌توانست پایان کارش باشد. عدم نباید توی رویا زندگی کند. نمونه برداری از چه میدونم تونس یا بلوک شرق پیشی‌ به درد ما نمیخورد. شما ببینید این رژیم ابزار مادیش برای نگاه داشتن خودش در حکومت چیه. اگر میفرمایید ما می‌خواهیم این رژیم را نابود کنیم ببینید نیاز واقعیش چیه. من نمیگم کسی‌ نگوید که ما دنبال همه پرسی‌ هستیم، ولی‌ ببینید آیا این خواسته و دنبالش رفتن پاسخ گوی رسیدن به هدف میتونه باش یا نه. یک زمان یک نفر میگه من میدونم برای نابودی رژیم تنها فلان راه کار آمد است ولی‌ من توانایی پرداخت هزینه‌اش را ندارم ولی‌ وانمود هم نمیکنم چون راه بهمان برای من پذیرفتنی است به هدف می‌رسد. در هر صورت به پار و پای مجاهدین و مارکسیستها و هوادارن پادشاهی پیچیدن کار بیهوده‌ای است.

ryan gilani | ۱۴ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۰:۲۳
ghazanfar

مشکل این است که بیش از نیمی از اپوزیسیون دستش توی کاسه حکومت است . و نمیخواهد حکومت برود . این دلالان رژیم صد البته مخالفین منطقی رژیم را لجن مال میکنند .
من آدم زیاد باهوشی نیستم ، همانطوریکه گفتی و گفتم توضیح میخواهم . نه گوشه کنایه افلاطون وار و دیکته از بالا .
جواب سوالات من را ندادی . خوب این طفره رفتن و سانسور کردن یکی از دلایلی است که این مردم معتر ض در خیابان ممکن است نتوانند  علت آنرا  با کنایه از شما بپرسند و یا مثل ارسطو با شما بحث  های کلاسیک بکنند اما با گوشت و پوستشان ان را لمس میکنند و میفهمند که شما ها قابل اعتماد نیستید و صداقت ندارید ، دنبال حاکمیت خودتان هستید . فکر گرفتاری مردم نیستید ، خواست آنها را که زندگی آزاد معمولی مثل همه مردم دنیاست قبول ندارید و به ان حمله میکنید . دعوای شما با احمدی نژاد ( نه رژیم ) یک دعوا ی شخصی است . نه به خاطر حقوق بشر . میفهمند که شما با دیکتاتورهای دیگر مثل کاسترو مشکلی ندارید . به همین دلیل ۹۰ درصد وب سایت ها اصلا به دیکتاتوری و جنایت در کوبا و فقر و بیکاری در آنجا اشاره نمیکنند . اما همین ها ۹۰ درصد مطالبشان کوبیدن و له کردن لیبرال ها ، لیبرال های مذهبی ، مشروطه خواهان ، مستقلین ، ملیون ، ملی مذهبی ها ، اصلاح طلبان غیر روسی ، میانه رو ها ، ترکیه ، کانادا ، ژاپن ، سنگاپور ، ... است .  جالب اینکه همه اینها در همان کشورها زندگی میکنند ولی به مردم ایران میگویند کوبا خوب است و قرقیز و بلاروس .  کلمه ای در مورد کانون نویسندگان و مماشات ان با رژیم نمینویسند . به دولت آبادی که کاری به رژیم ندارد چیزی نمیگویند اما به بهنود و بنی صدر و یزدی و دفتر تحکیم و گنجی و ..... حمله میبرند .
از همه بدتر میبینند شما با علی لاریجانی و توکلی و الیاس نادران ، .... هم مشکلی ندارید . اما تا اسم بنیصدر می اید یا یزدی یا گنجی یا بازرگان ...... اتوماتیک همه تان با هم شلیک میکنید . ممکن است با ان افراد خوب نباشید ، اشکالی ندارد . چرا به مصدق حمله میکنید ؟
آقای عزیز این گروه ها که شمردی بیش از ۵۰ درصد اپوزیسیون را حد اقل در خارج تشکیل میدهند و شدیدا در رسانه های غربی و ارگانهای سیاسی غرب فعال هستند . درست است که در ایران وزن زیادی ندارند اما  به جای ان عوامل حزب توده در تمام ارگانهای رژیم و کانون نویسندگان و روزنامه ها و وسائل ارتباط جمعی نفوز کرده اند که جای عدم حضور آنها را در بدنه ( یعنی توده مردم ) جبران  میکند . ( نقره کار میگوید نه من )
اینها هستند که چهره جنبش سبز را به دلخواه خود در خارج دستکاری شده نشان غربیها میدهند .
در داخل هم فراماسونری مارکسیست های روسی از برقرار شدن دیالوگ دموکراسی خواهانه و شانس عمل گرایی و چانه زنی و امتیاز گیری  سیاسی را از سیاستمداران مخالف منطقی رژیم میگیرند . افراط و تفریط را تحمیل میکنند . حاکمیت و حامیانش را به سمت رادیکالیسم بیشتر سوق میدهند . چهره های ملی و لیبرال را لجن مال میکنند و با چهره پردازی عده ای افراطی تفریطی  را به جنبش مردم میچپانند .  مردم که فرق زیادی  بین اینها با حاکمین نمیبینند و با لجن پراکنی فراماسونری چهره سالمی باقی نمیماند که مردم بتوانند به ان اعتماد کنند خوب میروند خانه .

ghazanfar | ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۹:۳۴
کامبیز

فرخ نگهدار قدرت طلب است. مشکل اینه که تو لندن تو مشت بهنود و مهاجرانی و مهدی هاشمی افتاده. مهدی هاشمی تقسیم کار می کنه که بهنود چه بنویسه. نبوی چه بنویسه. نگهدار چی بنویسه. جرس چی بنویسه. نگهدار هم از وقتی تو جلسه های پنج شنبه های اینها تو لندن شرکت می کنه، اونا بهش می گن چی بنویس نه فدایی های اکثریت.

کامبیز | ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۵:۲۵
پرستو

در مصر و تونس و یمن و همه جا همه دارند شخص اول مملکت رو براندازی می کنند. در ایران این رفسنجانیست های جرسی از حالا رفسنجانی رو خدا کرده اند. از اول جرس تا حالا یه انتقاد از او نکرده اند. فقط می گن یکی از رهبران جنبش سبز است، پل پیروزیه. این کاسه لیسان مواجب بگیر خوب می دونن که هاشمی همش می گه من تابع خامنه ای هستم و نظراتم عین نظرات اونه. نگهدار و نبوی و بهنود و مهاجرانی و کدیور  می خواند خامنه ای و رفسنجانی در راس باشند، فقط احمدی نژاد اضافیه.این گروه زن باره،دموکراسی شون، برابری در ترتیب زنان دوستان خود رو دادنه.اینا می خوان خامنه ای و  رفسنجانی رو نجان بدن. پل پیروزی جرس که رفسنجانی باشه، زیر سقف خامنه ای قرار داره.

پرستو | ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۴:۱۶
Iran

Support democracy and freedom for the Iranian people!

Condemn repression, executions by mullahs’ regime

Call for protection for the 3,450 Iranians at Ashraf City, Iraq

RALLY

Thursday February 10, 2011

12.30-2pm

Federal Parliament, Canberra

Iraqi Embassy

48 Culgoa Circuit
O’Malley ACT 2606

3-3.45pm

Iranian Embassy

25 Culgoa Circuit
O’Malley ACT 2606

4-5pm

End appeasement of Iran’s dictators

Now is the time for tough measures, not concessions, from the international community

In streets across Iran, both the democratic opposition and the dictatorship are on an irreversible path that can only lead to the latter’s downfall. As the opposition deepens and spreads, the political fissures at the top, including within the clergy, are expanding. Now the dictatorship has abolished fuel and food subsidies, inflaming the sentiment of rebellion, and so the dictators have stepped up executions of political prisoners. Already in January 2011 there have been 81 executions, including many political prisoners.

Two of these executed prisoners were murdered because they visited their relatives at Ahsraf City, Iraq, or had tried to flee there! They were killed for sympathizing with the People’s Mojahedin Organisation of Iran.

The real advocates of peace and stability in the region and the wider world must stand on the side of the Iranian people, and put an end to the shameful concessions to the religious fascism ruling Iran.

We call on the United Nations Secretary General, the UN Security Council, the UN High Commissioner for Human Rights and the Australian government to condemn the barbaric violations of human rights in Iran and to adopt binding decisions to prevent the execution of political prisoners, and to provide genuine protection to the 3,450 Iranians, including 1,000 women, at Ashraf City, Iraq.

Organised by Association to Defend Freedom & Human Rights in Iran – Australia,
Australian Supporters of Democracy in Iran. Mobile: 0415 536 443

Iran | ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۹
Iran

Please forward to all your contacts.

To the friends of Iranian people and all human rights activists

Iran Solidarity Melbourne is once again participating in a national day of protest to coincide with the 32nd anniversary of the victory of the Islamic Revolution. The Islamic Republic has for the last 32 years celebrated this anniversary claiming it to represent the triumph of justice and freedom over brutality and dictatorship. But the truth is that brutality, violations of human rights and injustice occur in Iran today on a level unprecedented in modern Iranian history. The latest example of this has been the wave of executions that have been carried out against Iranians convicted for everything ranging from moral and thought crimes to political opposition and raising awareness about the crimes of the Islamic regime.  At the time of writing this, 49 had been executed so far in 2011. At this rate the projected number of executions for this year would be above 600, more than twice that of last year’s figures.

It is clear that the Islamic Republic is using the opportunity provided by the decline of the post election protests to terrorise the population into submission and to destroy the will of the Iranians to resist. This is not new in the history of the Islamic Republic; from its outset the regime used executions as a way of securing its power in the face of opposition. But today there is a large Iranian community outside of Iran which can keep pressure on the Islamic Republic and to bring attention to the crimes of the Islamic Republic so that we can one day hold those responsible to account.

As a result Iran Solidarity Melbourne will be participating in a national day of protest outside the Iranian Embassy in Canberra to:

1.    Demand that the Islamic Republic free all political prisoners and prisoners of conscience currently incarcerated inside Iran.

2.    Demand that the Islamic Republic immediately seize carrying out executions regardless of the nature of the crimes of the convicted as the regime has shown that it is unable to conduct fair trials and is therefore unfit to implement justice.

3.    Condemn Iran’s use of torture and cruel and unusual punishments which include public lashings and amputations.

4.    Condemn Iran’s ongoing human rights abuses

This protest will camp overnight outside the embassy grounds and continue into the next day as to cause as much disruption to the work of the representatives of this heinous regime and to send the message loud and clear that we, the Iranian people of Australia and our supporters, will not forgive nor forget the crimes being committed by this bloodthirsty government. Iran Solidarity Melbourne will organise a bus to leave Melbourne for the first day of the protest, those wishing to stay overnight should make their own arrangements to return.

This protest is a public event and all are welcome to attend regardless of their backgrounds and political affiliations. Iran Solidarity Melbourne strictly adheres to the principles of freedom of expression and encourages people to express their opposition in any way they see fit. All banners, slogans and flags are welcome at this event. We urge all Iranians and non-Iranians to attend this event in defence of those whose voices are stifled and who cannot stand alongside us today.

When: Thursday 10th of February 2011 @ 1.00 pm

Where: 25 Culgoa Circuit O’Malley ACT 2606

For more information call 0413 405 545 or 0402 360 442

Iran Solidarity Melbourne

Iran | ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۸
ryan gilani

آقا غضنفر ببخشید، شما درست میگید: دلیل اینکه این رژیم هنوز سر کار است این است که چپ‌ها و سلطنت طلب‌ها و مجاهدین هی‌ گنده گویی میکنند و میگند می‌خواهیم رضا شاه را بیاوریم یا رجوی را یا دیکتاتوری پرولتاریا را، و آخوند‌ها و اراذل اوباش کاسه لیسشان هم گول این حرف‌ها را میخورند و از سر جایشان جنب نمیخورند! خیلی‌ سپاسگزارم از روشنگری شما!! بدبختی حماقت مرز نمیشناسد.

ryan gilani | ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۷:۳۸
Iran

To those people, or their representatives, invited to the 32nd Anniversary of the Islamic Regime of Iran as hosted by the Embassy of the Islamic Republic of Iran in Canberra,


This letter is not meant to offend but to open your eyes to the human rights abuses taking place in our homeland.

Imagine yourself just a little less cruel and a little more decent: would you be attending the miserable circus, purporting to be a celebration of the Iranian revolution, that the representatives of a criminal regime have organized for you? You are not taking part in the celebration of a revolution, but in the theft of it by psychopaths and butchers! Do not fall into the trap of believing this regime to be legitimate.

The mullahs stole the Iranian revolution whose foremost demands were freedom and democracy and turned it into one of the most hateful regimes of recent history. What atrocities have they not committed? Have they not tortured, raped and killed thousands and thousands of people, especially the young and educated? Have they not curtailed the rights of women, forcing them into the humiliating condition they had 1400 years ago? Have they not harassed and persecuted religious minorities? Have they not denied rights of ethnic groups? Have they not brought the country to the verge of economic collapse? Have they not imprisoned, killed and forced into exile thousands of intellectuals and patriots? Inspired by a poisonous ideology, the thugs ruling Iran have been at war with every manifestation of urban life and culture, and every manifestation of the Iranian spirit for over thirty years.

Even as you read these words thousands of Iranian journalists, human rights activists, bloggers, students, intellectuals and academics languish in the prisons of the Islamic regime. They are physically and psychologically tortured or under constant threat of torture, many held in solitary confinement, forced to confess to bogus transgressions, tried in illegal courts and given harsh sentences, and executed for taking part in peaceful demonstrations.

Your hands are bloody too! Did you not know about the criminal nature of the Islamic regime and what it has done in its 31-year shameful existence? Find out more! Where you have access to knowledge, it is your responsibility and your human duty to do so!

Let us put the matter in this way: imagine your own daughter, son, brother, sister, and friend imprisoned for years, tortured, raped, and killed. For what – you ask? For wanting a more decent society and a better future for their country! Would you not be abhorred and would you not want to put as much distance between yourself and the people responsible for these crimes as possible? We should like to think that you would!

Go home now and do not sully yourself any more than you already have! If you have an iota of decency do not attend the macabre show put on by the Islamic regime’s embassy!


28 ,01. 2011

Freedom loving Iranians and other citizens of Australia.


Last information was that the celebration will take place at the ambassador’s residence. However, confirmation will be passed on in due course.

Please do as much as you can to highlight the atrocities that continue to take place every day in Iran.

 

Please pass this Address on Canberra ACT Omalley Numeralla st Karawatha place ( dead end )

http://maps.google.com.au/maps?hl=en&client=firefox-a&rls=org.mozilla:en-US:official&q=Canberra+ACT+street+address&um=1&ie=UTF-8&hq;=&hnear=Canberra+ACT&gl=au&ei=IqBGTcShEdDzcYPL-IYO&sa=X&oi=geocode_result&ct=title&resnum=1&ved=0CBsQ8gEwAA

 

 

Iran | ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۴:۰۸
mozdouran framasonery hmleh kardand

باز یکی یک حرف حساب زد ،  بچه مرشد های فراماسونری : نیک آهنگ و فواد تابان و نوری الا آمدند اینجا فحاشی به نبوی . حالا چرا نبوی ؟ نبوی هم که طرفدار موسوی است ؟ خودش یک پا مارکسیست است . هوادار توده ایها ولی با نقاب اصلاح طلبی است .
اصل مطلب این است که اینها نمیتوانند یک وب سایت آزاد ببینند که به جای فحاشی معمول سردبیر ( با نقاب کامنت گذار ) نظرات را بدون کنترل و آزادانه پخش کند .
اینها میخواهند مردمک هم مثل اینها کنترل بگذارد و سر دبیر خودش به نام بیننده کامنت بگذارد همه مثل هم . طرفدار چپ ، هوادار انقلاب کارگری ساندیس خور ، هوادار چریک بازی و کشتار ، ضد جنبش های آرام مثل تونس و مصر و هند و آفریقای جنوبی و کشور های اروپای شرقی و جمهوری های آزاد شده از شوروی .
کامنت های اخبار روز ، کیهان لندن ، خودنویس ، رادیو فردا  را نگاه کنید . همه توسط یک عضو فراماسونری با نقاب های سلطنت طلبی ، مجاهد ، ملی گرایی ، سکولار ، بختیاریستی نوشته میشود اما مضمون همه آنها حمله به غیر روس پرستان است . حالا مصدق باشد ، بازرگان باشد ،  رضا پهلوی باشد ، یزدی باشد ، کروبی باشد ، داریوش همایون باشد ، بهنود باشد ، دفتر تحکیم باشد ، .......
اما حتا یک مورد نمیتوانید پیدا کنید که بگوید
-این کانون نویسندگان چرا در مقابل رژیم چنین نقش حامی و همراه را بازی میکند ؟
-فواد تابان ، نیک آهنگ ، اله بقراط ، نوری الا ، دولت آبادی ، زر افشان ، اسماعیل خوئی ، ادیب زاده ، آشوری ، ......... چرا جنبش سبز را با پریشان گویی و تبلیغات سینوسی و چرند گویی به فاضلاب تاریخ فلاش میکنند ؟
-نقش مخرب چریک ها ، مجاهدین ، توده ایها ، ..... در آمدن این رژیم و تثبیت این رژیم چه بود ؟ اگر ان نقش اشتباه بود چرا هنوز ادامه میدهند ؟
-بلاخره کی میخواهید به این یک میلیون بیکار در کوبا که از مصر و تونس و اردن و .... به تناسب جمعیت بدتر است و مسله فحشا زیر چادر توریسم در ان کشور که از ج ا بدتر است بپردازید ؟
-کی میخواهید به این حقیقت که سکولار  ها هم دیکتاتور شدند مثل کمونیستها و بعد از ۵۰ تا ۷۰ سال دارند فرو میپاشند در مصر و تونس و .... بپردازید ؟
-صمد شنا بلد بود یا نبود ؟ اگر دروغ گفتید به ملت ایران ، اگر ترور کردید رفقا را ، اگر سوزاندید دگر اندیشان را ، .......چه تضمینی وجود دارد که بقیه چیز هایی که میگویید دروغ در نیاید ؟
-نقره کار ( فدایی ) در مورد نفوز فدایی ها و توده ایها در سازمانها و احزاب و رسانه ها  و تخریب شخصیت و کودتا در آنها راست میگوید یا نه ؟ چرا عده ای از جمهوری خواهان جدا شدند ؟ چرا فرخ تکفیر شد ؟ فرق شما نئو سکولارها با آخوندها و کارگزاران رژیم چیست ؟ اگر شما در یک سازمان کوچک کودتا میکنید چرا احمدی در یک کشور نکند ؟

mozdouran framasonery hmleh kardand | ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۲:۵۵
پرشیا

مهاجرانی- بهنود- کدیور- نبوی مواجب بگیران رفسنجانی
مهاجرانی-نبوی- مهدی هاشمی زن باره هایی که به زنان هیچکی رحم نمی کنن
محسن کدیور آیت الله لندن و واشنگتن
رفسنجانی کون بوس خامنه ای

پرشیا | ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۲:۲۷
haji

آیت ا.....شاهرودی تاجر طلا و الماس
آبت ا....طبسی مشهد تاجر زمین و معادن و غارت گر حرم امام رضا
آیت ا.... یزدی قوه قضائیه سابق دزد و رشوه گیر
آیت ا....گرکانی نماینده اام در گرگان و منطقه زمین خوار
آیت ا....اصفهانی زمین خوار
آیت ا.....حسنی کس خول زمین خوار
آیت ا....جنتی بانک خصوصی در لبنان
آیت ا....رفسنجانی سر کرده همه دزد ها
آیت ا....ری شهری زمین خوار
آخوند رحیمیان تجاوز به زنهای شهدا
محسن رفیق دوست تاجر موشک و دزد
محسن رضائی تاجر سیگار و دزد
رحیم صفوی تاجر هن و زمین و زن و.....
فرمانده سابق بسیج دزد
فرمانده سپاه و معاونت کل قوا رفسنجانی دزد
وزرای زمان رفسنجانی همه دزد
نمایندگان مجلس دزد
سردار پاسدار ع. م....دزد و جانی زنا کار
فلاحیان زنا کار
معاونت رهبری در ؟؟؟زنا کار
فرمانده کل سپاه عقیدتی زنا کار ودزد زمین تاجر موبایل و....
یک لیست هزار نفری دارم

haji | ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۰:۵۸
پرویز

جناب آقای نبوی.آیا این که می گویند شما اولین کسی بودید که پس از بریدن از مذهب به دوستانتان گفتید برای اثبات روشنفکر بودنمان باید ترتیب زنای همدیگه رو بدیم درسته؟ آیا شما امروز با کدیور و مهاجرانی و  بقیه ی دوستاتونم همین اعمال مشترکو انجام می دین؟ دخترای دوستان رو دزدین و تجاوز به اونارو هم شما باب کردید یا مهاجرانی و مهدی هاشمی به شما یاد دادن؟ چرا با اون دختر کمتر از هجده ساله اون کاررو کردید و فرار کردید؟ این اخلاق دموکراسیه که شما و جرس تبلیغ می کنین.

پرویز | ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۰:۱۸
پریوش

نبوی در جرس نوشته است که همه کسانی که به خارج آمده اند دیگر ایران را نمی فهمند. البته خودش و کدیور و مهاجرانی که از  9 سال به ترتیب بیرون آمدند از این امر مستثنا هستند. نبوی در جرس درباره خودکشی پسر شاه و در  درباره درگذشت داریوش همایون دوباره به همه فحش داده و همه را محکوم کرده. بازهم خودش و مهاجرانی و کدیور از این امر مشتثنا هستند. این رفسنجانیست های بدبخت جز فحاشی به دیگران، به زن همدیگه تجاوز کردن و کاسه لیسی رفسنجانی کار دیگه ای بلد نیستند.

پریوش | ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۰:۰۱
ghazanfar montazer shoma

آقایی که از سیاست خیلی میدانی ( لابد به اندازه  فرخ  نگه دار و نقره کار ، یا ، تابان و نیک آهنگ  ) :
بگو ببینم چرا ما با سه میلیون آدم در خیابان و ۶ ماه تظاهرات و آنهمه کشته و شکنجه شده و تبلیغات سنگین رسانه های غربی و وب سایت ها و ماهواره ها و حمایت های دوست و دشمن ( حتا مک کین و لیبرمن ) نتوانستیم رای شما را پیدا کنیم ؟ یک خواست کوچولو ! یعنی اینکه موسوی  خط امام فقط ریس جمهور ( تدارکاتچی) بشه به جای احمدی هودار امام ؟
اما در پاکستان ، مشرف با ان ارتش و هیمنه گذاشت رفت .
بن علی در تونس گذشت رفت .
مبارک داره میره .
کشورهای تحت سلطه شوروی همه سقوط کردند و رفتند .
ما به نظر شما چقدر دیگه باید منتظر طبقه کارگر باشیم ؟
کی ساندیس شون رو میل میکنن و میان اینطرف ؟
لطفا راهنمایی کنید .
منتظر شما هستم .
قربانت .
مرا منتظر نذاری دانشمند سیاسی تحصیل کرده در کوبا .

ghazanfar montazer shoma | ۱۲ بهمن ۱۳۸۹ - ۲۳:۳۵
ryan gilani

آقای رای من کو شما به هر شغلی‌ که داری بچسپ چون نه از سیاست سر در میاوری، نه چیزی دربارهٔ تاریخ سیاسی سده ی کنونی ایران میدانی، نه از توان داوری حقوقی یا اخلاقی‌ در مورد بزهکاری سیاسی بهره‌ای برده ای. اینکه سرکوب این رژیم پلید تازی زده را به حساب گنده گویی فدایی و مجاهد و کمونیست (!) و توده‌‌ای و غیره می‌نویسید نه تنها نشان از نا آگاهی‌ دارد بلکه نیازمند یک رگهٔ پستی و ناجوانمردی است. برو شرم کن.

ryan gilani | ۱۲ بهمن ۱۳۸۹ - ۲۳:۰۸
gheir maaghoul

اینها که راه افتادند رای من کجاست ( مخصو صا در خارج کشور ) کی رای داده بودند و کجا که دنبالش می گشتند ؟
آنها که در داخل رای داده بودند مگر قبلا ندیده بودند که از صندوق کسی بیرون می اید که مورد قبول نظام باشد ؟ پس این چه انتظار بیهوده ای است که دنبال بیرون آمدن همان شخص فیلتری مورد نظر خودتان باشید ؟ بعد هم چه فرقی میکند که کدامیک از صندوق بیاد  بیرون ؟ قبلا که خاتمی آمد بیرون چی شد ؟ اگر موسوی بیرون می آمد چی میشد ؟ اصلا اگر رضا پهلوی ریس جمهور میشد یا رجوی یا کشتگر یا تابان یا نیک آهنگ یا دولت آبادی یا ...... فوقش مثل احمدی نمی گذاشتند :
-با امریکا و اسرائیل رابطه برقرار کند
-با خرج کردن پول مملکت برای عربها و روس ها و چینی ها و آمریکای جنوبی ها مخالفت کند
-زندانی ایرانی یا دو ملیتی یا آمریکایی را بدون اجازه آزاد کند
-از ایران و ایرانیت مقدم بر اسلامیت حرفی بزند
-از کورش و داریوش و ایران باستان تعریف کند
-از مذاکره برای تبادل سوخت یا معامله روی ان حرفی بزند
-معاون مورد نظر خودش را انتخاب کند
-بگوید حجاب مهم نیست
-بگوید موسیقی حلال است
-وزیر زن بگذارد
-منکرات و نیروی انتظامی را تابع قانون و دولت کند
-انتخابات آزاد بدون استصواب برگزار کند
پس چرا اصرار میکنید برای یک مسئله غیر ممکن ؟
کل نظام باید برود که فعلا امکانش نیست . چون هم طبقه کارگر طرفدار ان است ، هم نیروی نظامی دارد که حاضر به وادادن نیست ، هم نفت دارد که پشتوانه خوبی است ،  هم رهبری دارد که یک میلیمتر هم عقب نمینشیند ، هم از امریکا و انگلیس دستور نمیگیرند که بروند ، هم جایی ندارند که بروند .

gheir maaghoul | ۱۲ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۹:۰۸
raye man kou

پس میماند که اندک اندک و گام به گام بدون ماجراجویی و درخواست های غیر معقول ( مثل اینکه سید علی برو پیش بن علی ، اخه چه جوری ؟ یعنی بره عربستان سعودی ؟) یا امید های واهی به رفسنجانی و موسوی یا ترور و بمب گذاری در چاه بهار و کردستان یا ..... اقدام به تشکیل نهادهای صنفی ( واقعا صنفی ، نه لانه مارکسیست های روسی )، تقویت آنها ، تمرین دموکراسی ، کنیم . ماهواره و اینترنت را مکان پخش خبر ها ( نه دروغ های مارکسسیتی یا فحاشی به این و ان ) مخصو صا اخباری که نحوه زندگی و مدیریت در کشورهای پیشرفته را نشان میدهد کنیم . مردم رفته رفته با حقوق شان آشنا میشوند . از این رژیم خسته و مایوس میشوند . بعد اگر به میدان بیایند چون تشکیلاتی می ایند و میدانند چه میخواهند ، میدان را ترک نخواهند کرد .
باید یک خواست مشترک به وجود بیاید و تبدیل به باور عمومی شود . نه اینکه یک اش شعله قلم کار با ده تا آشپز جور واجور بخواهیم درست کنیم که هر کدام دنبال یک هدف و برنامه متضاد هستند .
یکی جمهوری میخواهد ، دیگری سلطنت ، یکی جمهوری مادام العمر قبلا انتخاب کرده ، ان دیگری میخواهد مادام العمر، یکی را بچپاند ، یکی سکولار میخواهد ، دیگری سکولار نو ، دیگری سکولار سیاسی ، دیگری سکولار کمونیستی ، .......
یکی لیبرال میخواهد ، دیگری لیبرال مذهبی ، دیگری لیبرال سوسیالیستی .
قبول کنید مردم ایران را گرفتید . نمیدانند به کی گوش کنند . به هر کس هم که بخواهند گوش کنند نمیدانند به کدام حرفش گوش کنند ؟ میگه دموکراسی اما از دیکتاتوری پرولتاریا دفاع میکنه ، یا از بازگشت به امام ، یا از فقیه ، یا از رضا شاه ، یا از آتاتورک و لنین ، یا از مریم ماه تابان ، .....
جون هر کس که دوست دارین ، شما بودین گیج نمی شدین ؟
در مصر و تونس مسئله ساده طرح شد ؛ بن علی برو .  مبارک برو . همه هم همین را میگن . بله بعدا درد سر میشه چون جاش معلوم نیست چی میاد ؟ اما فعلا موفق میشه . خشونت هم نشد ؟ کلاشینکف و بمب هم نخواست . نگین ارتش اونا نازند ؟
قبلا نشون دادند چقدر وحشی هستند . به همین دلیل صد ها نفر کشته شدند . در شورش های سالهای قبل هزاران نفر به صلابه کشیده شدند . در مصر و تونس فدایی و مجاهد و .... هر روز طوری وانمود نکردند که کنترل کامل دست آنهاست . بر عکس اخوان المسلمین و النهضه گفتند ما نبودیم ، ما نیستیم ، خیال هم نداریم بیایم . امریکا هم نترسید از اینها ، ارتش هم نترسید . بین گروه ها هم دعوا نشد برای میراث خواری .
اما در ایران حزب توده در زمان مصدق اغتشاش کرد ، شاه ترسید از اینکه مصدق  کشور را بدهد به شوروی . کاشانی ترسید که مملکت کمونیست شود ، ....... هنوز ما داریم  درد زخمهای ان روز را میکشیم .
الان هم مجاهد و  فدایی ، کمونیست کارگری و نو سکولار روسی و .... از راه دور میگن ما کنترل داریم ، موسوی بهانه است . ما می آییم و سپاه و بسیج را به سزای خودشان میرسانیم بماند : پدر دکتر یزدی و اصلاح طلبان و آخوند ها و .... را در می آوریم .
جون مادرتون ؛ اگه شما جای اونها بودین تا آخرین نفس وا  نمیستادین ؟

raye man kou | ۱۲ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۹:۰۷
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی