نسخه آرشیو شده

ده برداشت از ۲۵ بهمن ۸۹
از میان متن

  • وقایع پارسال اعتراض به یک رخداد خاص (انتخابات ریاست جمهوری) بود ولی حالا اعتراض به کلّ «نظام» است
موضوع مرتبط

چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۶:۵۱ | کد خبر: 60311

نویسنده وبلاگ ایمایان، برداشت‌های خود از تظاهرات ۲۵ بهمن را اینگونه لیست می‌کند:

۱- رهبر نظام بیش از یک سال است که از فتنه‌ای که به پایان رسید می‌گوید، گرچه حرفهای او در قالب «گفتار تلقینی» -آنچنان که من پیش‌تر نامیدم- می‌گنجد و خود به نادرستی حرفش باور دارد ولی غلط بودن تحلیل او آن هم از واقعه‌ای که جلو چشمش اتّفاق می‌افتد برای کسی که داعیهٔ پیش‌بینی زمانی را در مکانهای مختلف دارد و برای ملل منطقه رهنمود می‌دهد، مهم‌ترین دستاورد ۲۵ بهمن بود.

۲- وقایع پارسال اعتراض به یک رخداد خاص (انتخابات ریاست جمهوری) بود ولی حالا اعتراض به کلّ «نظام» است.

۳- شعار «رأی من کجاست؟»، نشانهٔ آخرین بارقه‌های امید به اصلاحات صندوقی (تغییر اوضاع با وجود افراد حاضر در بخشهای انتصابی با امید به اندک مجال موجود در بخش انتخابی حاکمیّت) بود ولی حالا رسماً باید از مرگ اصلاحات صندوقی و تداوم جنبش سبز گفت یعنی فرایندی که در آن برخی افراد باید از مناصب خود کنار روند. مردم زود‌تر از سران سبز دست به کار شدند (مبارک، بن علی، نوبتِ... کی؟)

۴- حضور خیابانی پارسال، نمایشی در یک مقطع زمانی خاص بود که به قول برخی داشت به نوستالژی اغتشاشات بدل می‌شد ولی ۲۵ بهمن این دو مقطع را به هم وصل کرد و خطّی ترسیم کرد که امتداد خواهد یافت. ما هم‌اکنون داریم در یک دورهٔ تعیین‌کننده زندگی می‌کنیم، دوره‌ای که نوستالژی فردا می‌شود و بسیاری در حسرت زیستن، تجربه‌کردن و تنفّس هوای فلفلی این روز‌ها خواهند بود.

۵- حضور پارسال بدون اشراف دقیق بر پیامدهای آن (بازداشت، شکنجه، محرومیّت از تحصیل و...) بود ولی حضور امسال با توجّه به تمام تجارب بیست ماه گذشته نشانگر این است که مردم حاضر به پرداختن هزینهٔ بیشتری هستند، سران سبز باید قدردان این حضور باشند و لحن و روش خود را بهبود بخشند.

۶- نه دی پارسال از آنجا قرار بود پایانی بر فتنهٔ ۸۸ باشد که خودبخود معترضان به این نتیجه برسند که به خیابان آمدن فایده‌ای ندارد و گرنه نمایش راهپیمایی طرفداران نظام که در ۲۲ بهمن و دیگر روز‌ها هم امکان‌پذیر بود. دیروز نشان داد که فقط با زور و ارعاب می‌توان جلو معترضان را گرفت و اقناع‌شدن که سهل است، ترسی هم در کار نیست.

۷- چهرهٔ ایران عوض شده است؛ آنچه رهبر نظام به عنوان «هتک حرکت نظام» خواند (ارائهٔ تصویری از ایران ناآرام و معترض به جای منطقهٔ ثبات یا امّ‌القرای جهان اسلام) باز هم رخ داد. آنچه پیش‌تر از ایران پیش ازانقلاب می‌دیدیم یا در کشورهای دیگر مشاهده می‌کردیم یعنی باتون و گاز اشکاور و سپر و نیروی ضدّ شورش و... در ایران به صحنه‌ای عادی بدل شده است

۸- حکومتی که از دادن مجوّز تظاهرات به منتقدان خود می‌ترسد، حکومتی باثبات و مقتدر نیست. از این پس کابوس خیابان همیشه با صاحب‌منصبان خواهد بود.

۹- راهپیمایی رفتن و گاز و باتون خوردن و گریختن و... دارد به یک عادت و رویّه بدل شود. خاطره‌ها در حال شکل گرفتن هستند. اعتراض خیابانی، بازداشت، ملاقات و... دیگر وضعیّتی استثنایی یا امری عجیب و غریب نیست؛ موضوعی عادیست که اقشار خاکستری و افراد مردّد را هم در پی کاهش هزینهٔ اعتراض و شکستن ابهّت حاکمیّت به سوی جنبش سبز متمایل می‌کند.

۱۰- یک حضور خیابانی از ده‌ها پیام، بیانیّه، وبنویسی، حضور در فلان پارلمان، راهپیمایی جلو سفارت و... تأثیرگذار‌تر است. هرگونه تغییر در ایران، در خیابان اتّفاق خواهد افتاد.

پ. ن: وقایع دیروز نشانگر تأثیر سران سبز بر مردم بود، این را نه مخالفان درون نظام جنبش سبز می‌پسندند و نه مخالفان بیرون نظام جنبش سبز. هر دو گروه با ناچیز، عادی و کم‌ثمر شمردن اعتراضات اخیر، سخنان یأس‌آور خود را پی خواهند گرفت. گروه اوّل که شناخته شده‌اند؛ امیدوارم ضعف نظری و بی‌پشتوانگی مردمی گروه دوّم نیز در این کارزار روشن شده باشد. 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

مصطفی

چرا نام وبلاگ ایمایان همیشه در مردمک به غلط ایمانیان نوشته می‌شود؟

مصطفی | ۲۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۷:۳۳
chap va rast forou mirizand, liberal democrasy mia

چپ روسی در اخبار روز و دیگر رسانه های فراماسونری علیه ترکیه تبلیغ میکند .
ولی شعار ها نشان میدهد از غارت روس ها در خزر و نفت و گاز شمال و اظهارات لاوروف ( تحول و دموکراسی در ایران کار نمیکند ) بیشتر عصبانی هستند
همینطور با گفتن نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای قاهره نشان میدهد دنبال یک کشوری مثل ترکیه هستند یعنی مثل قا هره ای ها .
اصلا دلشان نمیخواهد با اسرائیل و امریکا بجنگند . این خصومت کور با امریکا و اسرائیل و سرمایه داری و لیبرالیسم و دموکراسی فقط نزد شما مارکسیست های ارتدوکس خریدار دارد و به زور تبلیغات آنرا خواست مردم جا میزنید .

chap va rast forou mirizand, liberal democrasy mia | ۲۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۴:۰۸
سلطنت طلب

حالا دستمال بدستهایی مثل کدیور و مهاجرانی و بهنود و نبوی و فرخ نگهدار که دائما در حال مالش بیضه های رفسنجانی بودند و  معامله او را بزرگ می کردند تا به ملت بکنند، اما به خودشان فرو رفت، با این موضع گیری های جدید رفسنجانی جنایتکار چی خواهند کرد؟
دل به این مذهبی های به خارج آمده بستن بیهوده است. زنده باد رضا پهلوی

سلطنت طلب | ۲۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۳:۲۹
مسعود بختیاری

بابا دست از سر نبوی بردارید.آخه کی این خودفروشو جدی می گیره که شما به اون می پرازین. فکر کردین نبوی کثافت کاریاشو پنهان می کنه. نه بابا. خیلی هم به اونا افتخار می کنه. می گه وقتی همه حزب اللهی بودند من مشغول همین کارا بودم. دفاعش از رفسنجانی هم تابع پولیه که می گیره، نه اعتقاد. این ادم جز پول و زیر شکم به هیچی اعتقاد نداره. همین و بس.

مسعود بختیاری | ۲۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۱:۲۳
هوشنگ پیروزنیا

آقای بنی صدر و دلخواسته گفته اند که از این رفسنجانیست ها کاری بر نمی آید و فقط باید انقلاب کرد. چرا به این فرمایشات مهم توجه نمی شود؟ حالا دیدن که حرف بنی صدر اثبات شد و رفسنجانی با خامنه ای فرقی نداره؟ خطری که در کمین دموکراسی ایرانه، اینه که پسر هاشمی داره تو خارج خیلی هارو می خره. خیلی هارو هم خریده و به خدمت گرفته
دنبال رفسنجانی و امام راحل نرید، ما به یه رهبری مثل بنی صدر احتیاج داریم که از روز اول جلوی این جنایتکارا ایستاد، نه کسانی که این همه جنایت کردند

هوشنگ پیروزنیا | ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۲۲:۰۱
مهشید هنری

حضرات معظم ابراهیم نبوی، مسعود بهنود، عطاءالله مهاجرانی، محسن کدیور، فرخ نگهدار، جرس و روزنت لطف کنند و نظر مبارکشان را درباره بیانیه مهم هاشمی رفسنجانی -بیانیه مجلس خبرگان- که پس از جلسه هیأت رئیسه آن مجلس در دفتر وی صادر شد و مصاحبه امشب تلویزیونی او که کروبی و موسوی را در خدمت آمریکا و رژیم صهیونیستی خواند و تظاهرات 25 بهمن را حرام اعلام کرد بفرمایند تا  مومنان تکلیف شرعی خود را بدانند. آیا هاشمی رفسنجانی همچنان یکی از رهبران جنبش سبز و پل پیروزی  طرفداران دموکراسی است

مهشید هنری | ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۲۱:۵۵
مهسا طاهری

با پروانه جعفری موافقم. خود آقای موسوی هم معلوم نیست که چه کارها کردند. تعداد بی شماری را از فهمیدگان و روشنفکران استادها دکترها استعدادهای مملکت را کشتند بقیه از ایران خارج شدند 30 سال هم که تبلیغ اسلام ناب محمدی شده. یعنی بچه های پرورشگاهی را هم تعلیم و شستشوی مغزی داده باشند الان 30 سال شده اند اکثریت جمعیت ایران در فقر فرهنگی در فقر تجربه در تهجر بزرگ شده . اگر یک مقدار دیگه بکشند تعداد بسیجی از ما بیشتر می شه بعد رای که بگیرن دمکراتیک مملکت می افتد دست اونها. ایرانی های اصیل خود شاه عاشق ایران بود هر چی که بود عاشق ایران بود. هر کار که کرد عاشق ایران بود. همه ایرانی ها دربه در شدند دور دنیا. دموکراسی برای مردم مملکتی معنی می ده که استقلال فکری داشته باشند بلوغ سیاسی داشته باشند. ما هنوز مردممون نفهمیدند که هیچ آدمی کامل نیست و هیچ کسی نباید بشه خدا .  وجه تشابه همه مردم ایران از سلطنتی تا بسیجی تا سبز و سرخابی و بنفش یک چیزه> ما همه  آتوریته پروریم بلوغ رروانشناسی نداریم . باید دنبال یکی بدویم بریم قربونش یا شاه این آدم یا خمینی یا موسوی یا خاتمی. این خطرناکه . می گن امام رضا به ایران که رسید به مردم ایران گفت خودتان را اینقدر خفیف و خوار یک آدم نکنید.  من به حکومت نخبگان بیشتر اعتقاد دارم. یعنی اقتصادترین مرد بشه وزیر اقتصاد. تا آخر

مهسا طاهری | ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۹:۰۰
ناشناس

« تداوم بی هدف, آلترناتیوسازی و سازمانهای حقوق بشری
کارهایی که مصری ها کردند و ایرانی ها نکردند. majnownکارهایی که جنبش ایران نکرد و مصری ها کردند:

1. انتخابات را تحریم کردند و تجمع نیرو کردند ما نکردیم. اصلاح طلبان ما برای حفظ نظام, تخلیه در درون رژیم و تدریجی اعتراضات را پیشه خود کردند.

2. مصری ها خود رهبرشان را تعیین کردند. برای جنبش ایران, خامنه ای رهبر تعیین کرد. (اگر شورای نگهبان دیگری را تایید کرده بود الان جای موسوی و کروبی نام کسان دیگر بر زبان بود)

3. در خیابان ماندند ما نماندیم.

5. مصری ها در میدان التحریر رقص و پایکوبی کردند که بگویند انقلابشان اسلامی نیست و حمایت جهانی جلب کنند. ما قبای اسلامی بر تن جنبش سکولارمان کردیم که مثلن مبادا خامنه ای بداند ما چه می خواهیم. جلب نظر موافق مستبد را بر نظر خودمان برتری دادیم و بعد گفتیم البته ما این مستبد را نمی خواهیم. حمایت جهانی را هم بیخیال, هزینه را ملت بدهند تا اسلام رحمانی آبرودار شود.

6. جنبش ایران نزاییده سقط جنین کرد. جنبش مصر نهالی از استقلال و آزادی کاشت که آبیاری آزادی خواهان را با تلاش و عشق و امید را می طلبد.

ناشناس | ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۸:۴۸
مهران ایرانی

با کمال تواضع و فروتنی از حضرت آیت الله العظمی محسن کدیور استفتا می کنم فتوای خود را در مورد شخصی که این سخنان  سخیف  و ناجوانمردانه را علیه موسوی و کروبی بیان کرده، اعلام فرمایند.البته این شخص همان کسی که هزینه های جرس را می پردازد. یعنی هاشمی رفسنجانی.

http://jahannews.com/vdcdx50fjyt0ks6.2a2y.html
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8911271513

مهران ایرانی | ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۸:۳۷
پروانه جعفری

رفسنجانی فاسد 32 سال همه مملکتو چاپیده و تو زمان ریاست  جمهوریش همه مخالفانو تو خارج داده وزارت اطلاعاتش ترور کرده  و تو داخل هم کلی رو کشته . حالا این جنایتکار  امروز بیانیه خبرگان داده که موسوی و کروبی در خدمت آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند. شب هم با عجله رفته تلویزیون و علیه جنبش سبز صحبت کرده و قیام ملی 25 فروردین علیه حکومت آخوندی رو  گفته حرام بوده. ای نامرد. جوان های مردمو تو خیابونای تهران کشتید - حالا می گید تظاهرات ما علیه شما جنایتکارا حرام بوده.
اقای بنی صدر سی ساله شماها رو شناخته و گفته هیچ راهی جز انقلاب علیه این رژیم جنایتکار و هاشمی رفسنجانی رمال وجود نداره. این رفسنجانیست های بدبخت مواجب بگیر که اون خائن جنایتکاررو پل پیروزی معرفی می کنن، مثل خود اون فاسد هستند
به  فرمایشات جناب بنی صدر گوش کنین:فقط انقلاب، نه چیز دیگر. هرکس مخالف انقلابه، مزدور این رژیمه. از مصر و تونس یاد بگیرید. به رهبری مثل بنی صدر نیاز  داریم، نه جنایتکارانی چون رفسنجانی نامرد.

پروانه جعفری | ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۸:۳۲
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی