نسخه آرشیو شده
فیلم و سینما
صفحه ویژه:
فیلم و سینما

«جدایی نادر از سیمین»، اثرگذار‌تر از هر «حرف ناجور»
از میان متن

  • اصغر فرهادی در مقام فیلم‌ساز به شما نمی‌گوید که چه فکر می‌کند و به چه باور دارد و تا آخرین لحظه از تصمیم گرفتن برای تماشاگر سر باز می‌زند
امید نیک‌فرجام
سه‌شنبه ۰۳ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۷:۲۳ | کد خبر: 60561

امید نیک‌فرجام، نویسنده، مترجم و روزنامه‌نگار، نگاهی دارد به فیلم «جدایی نادر از سیمین» جدیدترین ساخته اصغر فرهادی که جایزه بهترین فیلم جشنواره برلین را از آن خود کرده است.

اصغر فرهادی هر چه فیلم‌ساز خوبی باشد و شخصیت‌های فیلم‌هایش را مثل کف دستش بشناسد، به‌‌ همان اندازه مخاطب خارجی‌اش را نمی‌شناسد. او پیش از سفر به برلین برای شرکت در شصت و یکمین جشنواره فیلم این شهر پیش‌بینی کرده بود که جدید‌ترین فیلمش، جدایی نادر از سیمین، به دلیل اینکه «مولفه‌های ایرانی‌تری» نسبت به «دربارهٔ الی» دارد احتمالا به اندازهٔ فیلم قبلی‌اش با مخاطب‌های خارجی ارتباط برقرار نخواهد کرد.

اصغر فرهادی اشتباه می‌کرد. او این هفته در برلین علاوه بر درو کردن جوایز اصلی برلیناله با فیلمش، جدایی نادر از سیمین، هم دل پخش‌کننده‌های بین‌المللی فیلم را به‌راحتی به دست آورد و هم نظر منتقدان مشکل‌پسند و‌گاه بی‌رحم حاضر در این جشنواره را به آخرین اثرش جلب کرد.

سه‌شنبه هفتهٔ گذشته، وقتی اولین نمایش فیلم «جدایی نادر از سیمین» برای اصحاب مطبوعات در سالن اصلی جشنواره برلین تمام شد، مطبوعاتی‌های حاضر در سالن یکپارچه و طولانی دست زدند، آن قدر که نه در روزهای پیش از آن و نه در روزهای بعد جشنواره ندیدم برای فیلمی این قدر دست بزنند.

جدید‌ترین فیلم اصغر فرهادی، گرچه قدری زیادی طولانی است و اگر ده دقیقه‌ای از آن حذف شود لطمه‌ای نخواهد دید، آشکارا نظر همه را به خود جلب کرده بود، چیزی که فردای روز نمایش هم در اکثر نقد‌ها و نوشته‌ها می‌شد دید.

همه آن را ستوده بودند و به‌شدت هیجان‌زده بودند. حتا بعضی از آن‌ها در گفت‌وگوهای خودمانی می‌گفتند که پس اوضاع «آن‌قدر‌ها هم بد نیست و هنوز می‌شود در ایران فیلم ساخت». عشاق سینما گاهی خیلی فراموش‌کار می‌شوند، کافی است یک فیلم خوب ببینند تا دیگر حتا صندلی خالی جعفر پناهی را هم نبینند. آن‌ها که این را می‌گفتند نهایتا سالی یکی دو فیلم ایرانی می‌بینند و از آن‌ها خوششان می‌آید یا نمی‌آید، اما ما می‌دانیم که در برابر هر اثر خوب ده اثر دیگر هست که بالاخره در مرحله‌ای از کار متوقف می‌شوند. یادمان نرود که همین «جدایی نادر از سیمین» هم در مرحله‌ای از کار داشت به سرنوشت این ده‌ها اثر دچار می‌شد. چرا؟ چون اصغر فرهادی در جشن خانهٔ سینما به گفته یکی از مقامات وزارت ارشاد ایران «حرف ناجوری» زد که نباید می‌زد.

اما فرهادی فیلم‌ساز تیزهوشی است و می‌توان حدس زد که از این پس به جای آنکه «حرف ناجور» بزند، فیلمش را بسازد که از هر «حرف ناجوری» بهتر و اثرگذار‌تر است.

جدید‌ترین فیلم فرهادی‌‌ همان طور که از اسمش برمی‌آید ماجرای جدایی نادر از سیمین است. سیمین می‌خواهد برای ساختن آینده‌ای بهتر برای دخترشان از ایران برود، اما نادر که در زندگی به اصول و اعتقاداتش پای‌بند است می‌خواهد در ایران بماند، از پدر مریضش مراقبت کند و در‌‌ همان جا آیندهٔ دخترشان را بسازد.

اما ماجرا به همین سادگی‌ها هم نیست: «جدایی نادر از سیمین» که از نظر مضمونی و نگاه و رویکرد خالقش به جهان پیرامونش ادامهٔ منطقی «دربارهٔ الی» است فیلمی پیچیده است، درامی خانوادگی و اجتماعی بر بستر ایران امروز و نگاهی نافذ و دقیق به وضعیت اخلاقیات در جامعهٔ امروز ایران، جامعه‌ای که در آن فساد و دروغ سکهٔ رایج است.

اصغر فرهادی در این فیلم هم مانند «دربارهٔ الی» فقط پرسش مطرح می‌کند، به آن‌ها پاسخ نمی‌دهد. او به گفتهٔ خود فقط «واقعیت بیرونی» را نشان می‌دهد: رفتار نادر و سیمین را در برابر دشواری‌های زندگی نشان می‌دهد که هم‌نسل خود اویند و در سال‌های پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ بزرگ شده‌اند، و این پرسش را مطرح می‌کند که ترمه، دختر آن‌ها و نمایندهٔ نسل‌های آیندهٔ ایران، در برابر این دشواری‌ها و دوراهی‌های زندگی چه واکنشی خواهد داشت و چگونه تصمیم‌گیری خواهد کرد.

ممکن است اصغر فرهادی به عنوان شهروندی ایرانی وقتی در کافه‌ای با او نشسته‌اید تا قهوه‌ای بخورید و گپی بزنید نظر خود را در مورد شرایط امروز ایران و بی‌عدالتی‌ها و قربانی شدن و وضعیت شکنندهٔ نسل آیندهٔ کشور بگوید، اما در فیلم‌هایش کاملا خود را کنار می‌کشد و تنها نمایشگر زندگی شخصیت‌های خود است و این کار را آن قدر هنرمندانه می‌کند که به نظر مخاطب کار ساده‌ای می‌آید.

اما این کار اصلا ساده نیست. اصغر فرهادی در مقام فیلم‌ساز به شما نمی‌گوید که چه فکر می‌کند و به چه باور دارد و تا آخرین لحظه از تصمیم گرفتن برای تماشاگر سر باز می‌زند. پایان باز «جدایی نادر از سیمین» هم به همین دلیل است: تماشاگر به خود واگذاشته می‌شود تا برای خود تصمیم بگیرد که ترمه، ‌دختر نادر و سیمین، در ‌‌نهایت چه تصمیمی خواهد گرفت.

فرهادی داستان‌گوی خوبی است و خوب می‌داند که فیلم‌نامه‌ای درست و دقیق و منسجم تا چه حد می‌تواند کار فیلم‌ساز را راحت کند و شاید به همین دلیل است که به گفتهٔ خود «شش ماه مستمر» برای نوشتن فیلم‌نامهٔ «جدایی نادر از سیمین» وقت صرف کرده است، زمانی حتا بیشتر از ساخت خود فیلم و کارهای پس از تولید آن. داستان فیلم پر است از جزئیات ریز و درشت ظاهرا بی‌اهمیت یا کم‌اهمیت که بعدا در جریان فیلم متوجه می‌شویم وجودشان بی‌دلیل نیست و فیلم‌نامه‌نویس به همه آن‌ها فکر کرده است.

فرهادی داستان‌نویس خوبی است که زندگی را می‌شناسد و به زندگی و رفتار آدم‌های پیرامونش دقتی کم‌نظیر دارد. او خوب می‌داند که هر کسی هم می‌تواند حق داشته باشد و هم نداشته باشد، هم گناهکار باشد و هم بی‌گناه، در جایی دین‌دار باشد و در جایی دیگر لامذهب، در خانواده‌اش آزاداندیش باشد و بیرون از خانه مستبد و زورگو. در جهان پیچیدهٔ آثار اصغر فرهادی که جهان پیچیدهٔ مردم امروزین ایران نیز هست، همه چیز نسبی است و به گفتهٔ خود او «اخلاق‌گرا بودن خیلی سخته». و این کاملا برخلاف فضایی است که حاکمان تقلا می‌کنند به مردم ایران حقنه کنند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی