نسخه آرشیو شده

راه‌پیمایی ۱۰ اسفند و خلع سلاح حکومت
عکس از خبرگزاری مهر
از میان متن

  • به باور من راهپیمایی ۱۰ اسفند می‌تواند نقطه عطفی باشد که جایگاه حاکمیت را برای همیشه از موضع دروغین مدافع قانون به موضع حقیقی قانون شکن تغییر دهد
یکشنبه ۰۸ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۶:۴۲ | کد خبر: 60613

نویسنده وبلاگ مجمع دیوانگان عقیده دارد که تظاهرات دهم اسفند می‌تواند بازی قدرت را در ایران عوض کند.

از‌‌ همان روزهای نخستین شکل گیری جنبش سبز، موضع کلی حاکمیت در برخورد با معترضان ثابت بوده است: «آن‌ها یک مشت قانون‌شکن هستند و ما برای حفظ قانون باید در برابرشان ایستادگی کنیم». هرچند برای حفظ این موضع، دستگاه تبلیغاتی حاکمیت ناچار بود به صورت مداوم قوانین کشور را به نوعی تفسیر به مطلوب کند، اما در ‌‌نهایت از ابزار قانون گرایی به صورت تنها سپر مشروعیت در برابر تمامی اقدامات خود استفاده کرده است. به باور من راهپیمایی ۱۰ اسفند می‌تواند این بازی را به هم بزند.

شاید با تفسیر شورای نگهبان از قانون اساسی بتوان هر دخل و تصرفی در انتخابات را توجیه کرد، شاید با تفسیر حکومتی از اصل ۲۷ قانون اساسی بتوان آزادی راهپیمایی را محدود کرد و شاید با برچسب «حکم حکومتی» بتوان هر ادعایی از جانب رهبر نظام را «فصل الخطاب» جا زد، اما بدون تردید با هیچ چسب و پیوندی نمی‌توان حصر و بازداشت چهار چهره شناخته شده را بدون ذکر اتهام مشخص و بدون محاکمه در یک دادگاه (هرچند تشریفاتی) به قوانین کشور مربوط ساخت. این بار نخست است که حاکمیت هم دریافته است امکان توسل به قوانین وجود ندارد، پس در مسابقه تبلیغاتی از توجیه نخ نما و رسوایی همچون «خواسته مردم» استفاده می‌کند. اینجا مردم‌‌ همان چهار نفری هستند که به نوبت جلوی میکروفون صدا و سیما قرار می‌گیرند تا انشایشان را بخوانند!

به باور من راهپیمایی ۱۰ اسفند می‌تواند نقطه عطفی باشد که جایگاه حاکمیت را برای همیشه از موضع دروغین مدافع قانون به موضع حقیقی قانون شکن تغییر دهد. این بار دیگر هر ناظری می‌تواند تشخیص دهد که در این جدال، این حاکمیت است که بر خلاف قانون رهبران جنبش را ربوده و این مردم هستند که برای رفع این حصر غیرقانونی پا به خیابان‌ها گذاشته‌اند. با اطمینان نمی‌گویم، اما شاید این برای نخستین بار باشد که مردم کشوری برای اجرای قوانین کشور اینگونه در برابر حاکمیت صف کشی می‌کنند و احتمالا حاکمیت مدعی قانون‌گرایی ناچار خواهد بود برای سرکوب این مطالبه قانونی دست به خشونت بزند.

به باور من، حاکمیتی که خود می‌داند پیشاپیش بازنده این بازی خواهد بود به کثیف‌ترین راه حل‌های ممکن متوسل خواهد شد تا با راه‌اندازی یک سناریوی دیگر اذهان عمومی را از واقعیت راهپیمایی ۱۰ اسفند منحرف سازد. در اجرای این سناریو من هیچ جنایتی را غیر ممکن نمی‌دانم. پس تنها می‌توانم به هوشیاری همراهان سبز در برپایی مسالمت آمیز راهپیمایی ۱۰ اسفند امیدوار باشم.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

رحمت

خطاب به دوستی که یک کامنت خیلی دراز در مورد تغییر قانون اساسی نوشته است:
به نظر می رسد شما حرفی برای گفتن داری. به وبلاگ بالاترین مراجعه کن و مطالبت را در قالب های کوتاه تر و سازمان یافته تر عنوان کن.

رحمت | ۱۰ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۴:۲۶
جواد

تا اینها خلع سلاح نشوند تشنه خون و ثروت ملت باقی میمانند .

جواد | ۰۹ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۵:۱۸
آرمان

یکی از مهم ترین اصول در تدوین قانون اساسی در نظر گرفتن “امکان تبدیل اقلیت به اکثریت” است که باعث می شود قانون برای سال ها پاسخگوی نیازها باشد.
از دوستانی که در فکر تغییر یا اصلاح قانون اساسی اند درخواست می شود به این موضوع بیشتر اهمیت بدهند.

آرمان | ۰۹ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۶:۵۷
chap dar kouzeh oftad

با رسیدن انقلاب یاسمن به قذافی یک اتفاق سیاسی بزرگ در تاریخ ایران دارد می افتد . برای اولین بار در تاریخ ایران  ارتجاع سرخ و سیاه توا فق ندارند . یک گسست ایجاد شده که منجر به رو شدن و فرو افتادن نقاب فراماسونری مارکسیست های روسی میشود .
-سایت  کلمه که منتسب به موسوی است ، مذهبی خط امامی است . از متحدین پر و پا قرص مارکسیست های روسی است ، به دلیل درگیری با احمدی نژاد طبیعتا خودش را و جنبش سبز را یک حرکت اعتراضی به دیکتاتوری میداند . پس در جنگ بین دیکتاتور خون آشام لیبی و مردم بی پناه تحقیر شده و فقیر لیبی جانب مردم را گرفته و شدیدا علیه جلاد دزد و فاسد مو ضع گیری کرده است .
-احمدی نژاد که تفسیر دیگری از حرکت مردم لیبی و مصر و تونس دارد هم این جنبش ها را در ادامه انقلاب اسلامی ۵۷ میداند و در حرکتی بی سابقه  که هم سبزها و هم فراماسونری چپ را به دردسر میاندازد به جلاد لیبی حمله برده است
-جناح راست حکومت ( اصول گرایان ) با فرستادن امیر محبیان  استراتژیست معروف خود به میدان بین معتر ضین سبز و جنبش اینترنتی لیبی فرق قائل شده و قذافی را دیکتاتوری دانسته که به سوی مردم شلیک میکند
-جناح چپ حکومت (اصول گرایان مذبذب) در سایت فرارو و الف و .... هم به جلاد لیبی حمله بردند و کشتار مردم را نفی کردند .
-بلاخره مغز متفکر و نظریه پرداز ولایت فقیه شریعتمداری هم بسیار تندتر از بقیه به جلاد لیبی تاخته و خواهان سقوط او شده است
-بدیهی است که همه لیبرال ها ، ملیون ،  روشنفکران آزادیخواه ، مستقلین ،  سلطنت طلبان ، دموکراسی خواهان هم به دیکتاتور خون آشام لیبی روی خوش نشان ندهند و خواهان سرنگونی او شوند .
صرفنظر از اینکه در این آشفته بازار کی واقعا دنبال حقوق بشر است و کی دنبال بهره برداری سیاسی یک پتانسیل افشاگرانه به فضای سیاسی تحمیل شده .
اما در این میان چپ ها که تاکنون با نقاب های سکولار ، مذهبی خط امامی ، کنشگر حقوق بشر ، سوسیال دموکرات ، سلطنت طلب ، بختیاریست ، مصدقی سوسیالیست ، .....موفق شده بودند نظرات مارکسیستی لنینیستی خود را لای زرورق ، سکولاریسم ، حقوق بشر ، سلطنت طلبی کیهان لندنی ، ملی گرایی بختیاریستی ، مصدقی سوسیالیست ، سوسیال دموکراسی بپیچند و به خورد خلق الله بدهند یکدفعه خودشان را در وسط میدان لخت و عور یافتند .
نقابها افتاد .

chap dar kouzeh oftad | ۰۹ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۵:۵۸
مشکل بزرگ و تاریخی ملت ایران بآسانی در دو مرحله قا

مشکل بزرگ و تاریخی ملت ایران بآسانی در دو مرحله قابل حل است:
مرحله اول - تغییر و حذف چند ماده از قانون اساسی فعلی.
مرحله دوم - انتخاب مجلس موسسان قانون اساسی و تدوین قانون اساسی جدید و تصویب ملت ایران و انتقال و واگذاری حکومت به مردم ایران .
تنها راه پیوند و همبستگی مردم ایران، یک قانون اساسی بدون طرفداری از یک عقیده یا گروه یا فرد خاص است. هر فرد یا گروه یا عقیده خاصی که بخواهد امتیاز یا انحصار ویژه و خاصی را در قانون اساسی به خود اختصاص دهد در برابر امواج طوفان سهمگین مردم ایران نابود خواهد شد. دیگر در دوره ارتباطات با سرعت نور و دسترسی همه به اطلاعات از طریق اینترنت و ماهواره نمیتوان عقیده  خاصی را به همه مردم قالب نمود.
روحانیت اسلامی در ایران میثاق خود را با مردم ایران بر اساس قانون اساسی شکسته  و اینک روحانیت بر سر دو راهی تاریخی قرار گرفته است.  یا با قبول رای ملت و پذیرش قانون اساسی بیطرف زمینه را برای آشتی ملی و احترام  روحانیت در قالب تشکیلاتی مشابه واتیکان در قم یا تشکیل حزب فراهم آورند، و یا در غیر این صورت روحانیت و اسلام در ایران در مقابل امواج طوفان سهمگین خشم مردم ایران نابود خواهد شد.
زیبنده است کلیه مردم ایران، گروهها و احزاب و عقاید نیز با توافق و تشریک مساعی در مورد جمهوری ایران راه را برای  پیشرفت و تعامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فراهم آورند و از درد و رنج بیشتر مردم ایران جلوگیری کنند.
ما تا تاریخ ۲۰  اسفند ماه سال ۱۳۸۹ به روحانیت و مراجع اسلامی در ایران فرصت میدهیم تا تصمیم خود را اعلام کنند و پس از آن هیچ مانعی جلودار مردم ایران نخواهد بود و هیچ گونه عذری هم پذیرفته نخواهد بود.
اصل ۱ - حکومت ایران جمهوری است.
اصل ۲ - حذف
اصل ۴  - حذف
اصل ۵ - حذف (وظايف‏ و اختيارات‏ رهبر به مجلس شورای ملی واگذار میشود).
اصل ۱۲ و ۱۳و ۱۴ - حذف
اصل ۱۸ - پرچم رسمی ایران به رنگهای سبز و سفید و سرخ با علامت شیر و خورشید است.
اصل ۵۸ - اعمال‏ قوه‏ مقننه‏ از طريق‏ مجلس‏ شوراي‏ ملی‏ است‏ ...
اصل ۶۷ - تغییر
اصل ۹۱ تا ۹۹  - حذف ( شورای نگهبان)
اصل ۱۰۷و ۱۰۸ و  ۱۰۹ - حذف (خبرگان)
اصل ۱۱۰ - وظايف‏ و اختيارات‏ رهبر به مجلس شورای ملی واگذار میشود.
اصل  ۱۱۱ و ۱۱۲ -  حذف ( مجمع تشخيص‏ مصلحت‏ نظام) **********************  مردم  ایران  **************************   
اگر شما هم با این  بیانیه موافق هستید این بیانیه را copy نموده و حداقل ۳  مرتبه  در قسمت comment ها  paste نمایید.

مشکل بزرگ و تاریخی ملت ایران بآسانی در دو مرحله قا | ۰۹ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۵:۵۷
bazi asli aghaz shodeh ast

با حمایت بیشرمانه کاسترو و اورتگا و چاوز از جلاد لیبی ( طبق معمول زیر سرپوش مبارزه با امپریالیسم !) کار اینها به سان حمله امریکا به عراق و صدام سخت شد . بسیار سخت تر . چون در ان زمان جمهوری اسلامی و خط امام و بسیاری از هواداران حقوق بشر و لیبرال ها و ملیون هم با حمله امریکا موافق نبودند . اما اینبار مردم لیبی هستند که به دست جلادان لیبیایی قتل عا  م میشوند . و همه با قذافی مخالفند به جز مارکسیست ها .
کار بسیار سخت تر شد وقتی دیلما روسف در سازمان ملل از جلاد لیبی حما یت کرد .
اینجا نقطه پایان چپ روسی ایران است . مشت چپ و دروغ های حقوق بشر طلبی او اکنون باز شده ، چپ های نقابدار دیگر قادر به دو زیستی در میان میزبانان قربانی نیستند . همه چیز رو شده .
به همین دلیل چپ عصبانی از این وضعیت رسوا کننده طبق معمول سعی کرد با سانسور اخبار و طرح جنجالهای فرعی مثل حمله به سروش و گنجی توجه ها را از این راز بیرون افتاده از پرده منحرف کند . ولی هر روز که میگذرد و هر چه مردم لیبی به جلاد دیوانه بیشتر فشار می آورند خطر رو شدن هویت واقعی این چپ های استتاری بیشتر میشود .
-چطور نوری الا نئو سکولار میتواند بیش از این به سکوت در مورد این دیکتاتورها از بن  علی تا مبارک تا قذافی ساکت بماند ؟
-چطور نیک آهنگ و خودنویس میتوانند به سکوت در مورد قذافی ادامه دهند و به سروش و گنجی بتازند و برای رفسنجانی چمدان کشی کنند ؟
-چطور کیهان لندن که همه مشکلش جبهه ملی و ملی مذهبی هاست و حتا شاه ، میتواند در مورد این حمایت ها ( کاسترو ، اورتگا ، چاوز ، دیلما روسف از جلاد لیبی ) و سکوت کانون نویسندگان ، زر افشان ، ریس دانا ، دولت آبادی ، ... در مورد جمهوری اسلامی و قذافی بی خیالی طی کند  و الهه بقراط چریک سلطنت طلب نما فخر بفروشد که کیهان لندن همه نظرها را بدون تعصب پوشش میدهد ؟
-چطور فدائیان و توده ایها که دائم بیانیه میدهند و اظهار نظر و غلط گیری از سروش و گنجی وکروبی و خاتمی میتوانند گاف به این بزرگی در حمایت از یک دیوانه خونخوار فاسد تروریست  را ماستمالی کنند ؟
-چطور فواد تابان و اخبار روز که تا پای اعدام سروش و گنجی و ملی مذهبی ها و دکتر یزدی و بنی صدر و رضا پهلوی و سلطنت طلبان ایستاده اند چون آنها در گذشته ( ۳۲ سال پیش اشتباهاتی داشته اند و یا مسولیتی در رژیم  یا پدرشان شاه بوده ) اما قذافی جلادی که در ۴۲ سال گذشته مسول همه جنایات علیه مردم لیبی و بسیاری از کشورهای جهان بوده را به صرف اینکه در اردوگاه سوسیالیسم است تطهیر کنند ؟ حالا سکوت کانون نویسندگان ، همکاری توده ایها و فدائیها با رژیم ، حمایت انترناسیونال چپ از دیکتاتورها در ایران و عراق و لیبی و ... پیش کش .
اینجا پایان تاریخ است . همانجا که فو کو یاما پیش بینی کرده بود . قرن ۲۱ نوید آزادی و دموکراسی برای همه دارد . هر کس به اندازه آمادگی و توانش از عصر انتشار آزاد اطللاعات در تاسیس و تقویت دموکراسی سود خواهد برد .
نقطه آغازی دیگر برای تمامی جنبش های شکست خورده مردم ایران در اثر این خیانت و کج روی سیاسی چپ با نقاب های مختلف.
چپ دیگر نمیتواند زیر ابی برود ، حالا باید رو بازی کند . حمله به سروش و گنجی و دگر اندیشان دیگر کمترین سودی به حال این جریان انحرافی ندارد .

bazi asli aghaz shodeh ast | ۰۹ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۵:۵۷
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی