نسخه آرشیو شده

تغییر در شیوه و ابزارهای مقابله با معترضان ایرانی
نیروهای امنیتی در خیابان‌های تهران / عکس از مهر
از میان متن

  • سحام نیوز، دهم اسفند: نوجوانان بسیجی ۱۴ تا ۱۶ ساله را با باتوم، اسلحه ساچمه‌ای و گاز فلفل مسلح کرده و با لباس‌های خاکی و پلنگی سپاه به صورت سازماندهی شده در نقاط مختلف شهر تهران مستقر کرده بودند.
مردمک
پنج‌شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۱:۲۳ | کد خبر: 60752

شاهدان عینی در اعتراض‌های اخیر از تغییر در شیوه مقابله با معترضان می‌گویند؛ از گاز اشک‌آوری که تهوع و درد و استفراغ و بی‌حسی می‌آورد و ماشین‌های زرهی و نوجوانان ۱۲-۱۳ ساله باتوم به دست.

از آنجا که فعالیت رسانه‌های رسمی در شرایط فعلی ایران محدودتر از پیش شده است و خبرنگاران برای پوشش‌دادن اعتراض‌ها و خبرهای مربوط به آن آزادی عمل ندارند، چاره‌‌ای جز اتکا به گفته‌های «شاهدان عینی» نیست و اوضاع بر محور این اظهارات، تحلیل می‌شود.

همین شاهدان عینی پس از تجمع ۲۵ بهمن امسال از خودروهای زرهی سنگینی سخن گفتند که تا کنون در هیچ کدام از این تجمع‌ها دیده نشده بود.

علاوه بر این چند ساعتی پس از پایان حضور مردم در اعتراض‌ ۲۵ بهمن و اول اسفند، نوشته‌هایی درباره آثار عجیب گازهای اشک‌آوری که علیه تظاهرکنندگان استفاده شده بود در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد. صحبت از استفراغ‌های خونی، درد شدید در حد فلجی کوتاه مدت دست و پا و قطعی موقت صدای کسانی بود که در معرض گاز اشک‌آور قرار گرفته بودند.

یکی از کاربران «گوگل‌ریدر» نوشته بود: یکی از دوستانم نوشته که خیلی از شرکت‌کنندگان در تظاهرات ۲۵ بهمن امروز زمین‌گیر بوده‌اند و بدن‌ آنها به گاز اشک‌آوری که آن روز استفاده شده واکنش عجیبی نشان داده است.
این دوستم خودش نزد دکتر رفته و آزمایش داده و دکتر گفته است که ظاهرا موادی به گازهای  اشک‌آور اضافه شده است که تعادل و درصد پتاسیم و منیزیم خون را به هم می‌ریزد و حتی می‌تواند آثار بلند مدت داشته باشد.

نوجوانان باتوم به دست، یکی دیگر از مواردی بود که بلافاصله پس از پایان زد و خوردهای پراکنده در دهمین روز اسفند از سوی شاهدان عینی نقل شد. گویا این افراد تحت عنوان بسیج دانشجویی به خیابان‌ها آورده شده بودند تا با کسانی‌که از سوی حامیان حکومت «فتنه‌گر» و «اغتشاش‌گر» لقب گرفته‌اند، مقابله کنند.

سحام نیوز، ارگان رسمی حزب اعتماد ملی، در گزارشی از رویدادهای دهم اسفند ماه نوشت: نوجوانان بسیجی ۱۴ تا ۱۶ ساله را با باتوم، اسلحه ساچمه‌ای و گاز فلفل مسلح کرده و با لباس‌های خاکی و پلنگی سپاه به صورت سازماندهی شده در نقاط مختلف شهر تهران مستقر کرده بودند.

خبرنگار روز آنلاین از تهران، این نوجوانان را «کم‌تجربه و تازه‌کار» خواند به طوری که توانایی درگیری با مردم را نداشتند و از نزدیک شدن به جمعیت معترض می‌ترسیدند. تا جایی که یکی از این نوجوانان در حالی که شوکر به دست داشته از نزدیکی جمع تظاهرکنندگان می‌گریخته و به نیروهای یگان ویژه پناه برده است.

از سوی دیگر نویسنده بسیجی وبلاگ «خاکریز نبرد استراتژیک» که در جریان اعتراض روز ۲۵ بهمن به سرکوب مردم پرداخته بود، در وبلاگ خود به حضور بسیجی ۱۲ ساله‌ای در میان سرکوب‌گران اشاره کرده و نوشته است: «یک نوجوان را دیدم که به زور ۱۲ سالش می‌شد. سپر اندازه قدش بود. دستش را محکم در غلاف پشت سپر نگه داشته بود. باتوم را در دستش گرفته بود و بدون کلاه در محوطه قدم می‌زد».

هرچند در جریان ۲۲ بهمن سال گذشته، تعدادی از نوجوانان با باتوم و کلاه‌خود در سطح شهر مشاهده شدند و عکس آن‌ها در حال بستنی خوردن به سرعت در سایت‌های مختلف پخش شد، اما استفاده از بسیج دانش‌آموزی، حضور گسترده نوجوانان برای سرکوب و ورود آن‌ها به جریان درگیری‌ها برای مقابله با مردم تا دهم اسفند امسال سابقه نداشت.

تغییر در آرایش نظامی و شیوه مقابله با معترضان

تماشای مردانی مسلح به باتوم لاستیکی و فنری، شیلنگ، چوب و چماق، زنجیر، اسلحه پینت‌بال، کلت کمری، تفنگ‌های پرتاب‌کننده گاز اشک‌آور، شوکر، باتوم الکتریکی و اسپری‌های گاز فلفل برای معترضانی که طی دو سال اخیر به بهانه پس گرفتن رای و اعتراض به عملکرد دولت و حکومت راهی خیابان‌ها شده‌اند، ناآشنا نیست.

درست یک روز پس از انتخابات بحث برانگیز خرداد ۱۳۸۸، وقتی نخستین هسته‌های اعتراضی مردم در حوالی روزنامه‌ اطلاعات، شکل گرفت و افرادی که برای شنیدن سخنان میرحسین موسوی به ساختمان این روزنامه آمده بودند، با برخورد ماموران نیروی انتظامی با هدف پراکنده شدن جمع به سوی خیابان میرداماد هدایت شدند، شهر شکل نظامی به خود گرفت و مردان مسلح به سلاح‌های سرد در خیابان‌های شهر دیده شدند.

به چشم بر هم زدنی، نیروهای بسیج با لباس‌ها و محاسنی مشابه، سوار بر موتور «حیدر» گویان راهی خیابان شدند و نیروهای آموزش دیده مشهور به «گارد ویژه» در نقاط استراتژیک شهر متمرکز شدند.

شکل آشوب‌زده و نا‌آشنای شهر، در روزهای بعد نیز ادامه داشت. معترضان هر روز به خیابان‌ها می‌آمدند و از طریق رسانه‌هایی که در روزهای نخست درگیری‌ها زنده مانده و قربانی تعطیلی و توقیف نشده بودند، قرارهایی برای بیان اعتراض میان آن‌ها که از نتیجه انتخابات ناراضی بودند، گذاشته می‌شد.

حضور مردم که تا ۲۵ خرداد پراکنده و خودجوش بود، با فراخوان راه‌پیمایی سکوت انقلاب تا آزادی رنگ و بوی دیگری گرفت. در آن روز به هم پیوستن بیش از دو میلیون نفر، قدرت عمل را از دست نیروهای نظامی و انتظامی ربود.

آرایش نیروهای امنیتی در نخستین‌ روزها به گونه‌ای بود که مردم می‌توانستند به یکدیگر بپیوندند و دسته‌های بزرگ را شکل دهند، علاوه بر این هرچند نیروهای امنیتی اعم از بسیج و نیروی انتظامی و گارد ویژه، سلاح‌های سرد و گرم خود را به رخ می‌کشیدند و با کوبیدن باتوم و زنجیر و چماق به در و دیوار تلاش می‌کردند مردم را بترسانند، اما استفاده از این ابزار علیه مردم و ضرب و شتم معترضان به گستردگی روزهای پس از آن نبود.

هرچند این روند پس از حضور آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه تهران و محکوم کردن معترضان، شکل دیگری به خود گرفت و خشن‌تر شد اما شیوه عمل نیروها تا روز قدس در ۲۷ شهریور سال گذشته به همین شیوه ادامه یافت.

آخرین تجمع اعتراضی بزرگ معترضان به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، روز قدس بود. در آن روز مردم  توانستند از سد نیروهای امنیتی بگذرند و به هم بپیوندند. پس از آن شیوه دیگری در پیش گرفته شد؛ نیروهای نظامی با بستن خیابان‌های منتهی به محل اصلی تجمع، معترضان را پراکنده می‌کردند و به این ترتیب علاوه بر جلوگیری از شکل‌گیری جمعی قابل توجه، امکان ضرب و شتم و دستگیری آسان‌تر معترضان فراهم می‌آمد.

با گسترش نا آرامی‌ها، ابزار مورد استفاده نیروهای امنیتی و شیوه استفاده آن‌ها از باتوم و اسلحه‌هایی که در اختیارشان بود تغییر کرد و گاز اشک‌آور و گاز فلفل که اعصاب و غشای مخاطی چشم، بینی و ریه را تحریک می‌کنند و باعث سوزش شدید پوست و دشواری در تنفس می‌شوند، بیشتر از گذشته و با فاصله‌ای نزدیک‌تر به معترضان استفاده شد.

تیرهای مشقی و تیرهایی که با هدف ایجاد ترس میان معترضان و رنگی کردن لباس آن‌ها به بدن شلیک می‌شود، به سر و صورت تظاهر کنندگان نشانه گرفته شد و جراحت‌های شدیدی به جای گذاشت.

۲۲ بهمن ۱۳۸۸ اوج به کارگیری روش ممانعت از تشکیل هسته‌های اعتراضی ولو بسیار اندک بود. پیش از آن، در ششمین روز دی‌ماه ۱۳۸۸ و روز عاشورا، مردم می‌توانستند به نحوی از سد نیروهای نظامی‌ بگذرند و در گروه‌های چند ده نفره شعار بدهند و راه‌پیمایی کنند.

استفاده از سلاح گرم در تظاهرات روز عاشورای سال گذشته شکل عریان‌تری به خود گرفت و نخستین زمزمه‌های استفاده از گاز اشک‌آوری که نسبت به آنچه پیش از آن استفاده می‌شد، قوی‌تر و اثرگذارتر بود، به گوش رسید. 

شاهدان عینی پس از آن گزارش دادند که سوزش و اختلال در تنفس ناشی از گاز اشک‌آور در این روز بیش از گذشته و با تورم پوست صورت و پلک‌ها همراه بود.

موفق‌ترین شیوه مقابله نیروهای امنیتی با مردم در جریان تجمع‌های اعتراضی، ۲۲ بهمن سال گذشته بود. ممانعت از به هم پیوستن معترضان در این روز قوی‌تر از گذشته نجام گرفت و با دستگیری شمار زیادی از افرادی که به طرفداران جنبش سبز شباهت داشتند، امکان شکل‌گیری هسته مرکزی سلب شد.

این شیوه مقابله، با وجود بسیج بی‌سابقه نیروهای نظامی‌ و انتظامی در اعتراض ۲۵ بهمن امسال به اندازه ۲۲ بهمن سال گذشته موفقیت‌آمیز نبود و معترضان توانستند دراین روز دسته‌هایی را شکل دهند و با سر دادن شعار در بخش‌های مرکزی شهر به هم بپیوندند.

مهم‌ترین وجه تشابه گفته‌های افراد حاضر در تجمع‌های ۲۵ بهمن، اول و دهم اسفند امسال، افزایش قابل توجه نیروهای امنیتی بود.

وب‌سایت کلمه که اخبار میرحسین موسوی را منتشر می‌کند، در ساعات پایانی دهمین روز اسفندماه به نقل از خبرنگار خود، حضور نیروهای امنیتی و نظامی در تهران را «پررنگ و غیرقابل قیاس با دیگر تجمع‌های اعتراضی» ارزیابی کرد.

به گفته خبرنگار این رسانه، حضور ماموران نقاب‌دار در این روز بیش از روزهای دیگر در شهر به چشم می‌آمد و نیروهای بسیج به نحوی گسترده‌تر از قبل از شوکرهای الکتریکی علیه معترضان استفاده می‌کردند. 

با توجه به گسترش موج اعتراض‌ها، تند شدن شعارها از سوی مردم و گسترده شدن دامنه مطالبات معترضان به نحوی که اساس حکومت و اصل ولایت فقیه را در ایران هدف قرار داده‌اند، ظاهرا شیوه‌های مقابله با معترضان و ابزار مقابله هم تغییر می‌کند. این روزها باتوم پلاستیکی به اندازه نخستین روزهای درگیری میان مخالفان و موافقان دولت و حکومت ایران چندان ترسناک به نظر نمی‌رسد و معترضان با سلاح‌های خطرناک‌تری که شبهه آلودگی شیمیایی دارند، دست و پنجه نرم می‌کنند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

gaz shak avar

هنوز از بلاروس مزدور نیاوردند مثل قذافی . خب آنها  هم از هم یاد میگیرند . مثل مردم که از هم یاد میگیرند .

gaz shak avar | ۱۵ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۴:۳۸
مازلم

بـــــــآآآچه! اَمام، تو راست می گی...

مازلم | ۱۴ اسفند ۱۳۸۹ - ۲۱:۲۲
123

امام :

بعد از من كسي خواهد آمد كه پرچم را به دست حضرت مهدي خواهد داد …

http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=60:1389-06-01-14-26-04&catid=42:agha-va-mahdi

123 | ۱۲ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۲:۱۸
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی