نسخه آرشیو شده

«جنبش سبز سردرگم است؛ حکومت از پس مشکلات بر نمی‌آید»
از میان متن

  • حصر/بازداشت موسوی، کروبی، و زهرا رهنورد می‌تواند جنبش سبز را به سردرگمی بزرگ‌تری بیندازد. ولی در عین حال می‌تواند پس از مدتی با درک واقع‌بینانه‌تری از اهداف و یک استراتژی بهتر باز گردد.
هادی نیلی
دوشنبه ۰۸ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۴:۴۴ | کد خبر: 61235

علی‌رضا نادر معتقد است شاید جمهوری اسلامی بتواند از قدرتش برای حفظ حکومت در چند سال آینده استفاده کند، ولی با مشکلات بسیاری روبه‌روست که ظاهرا نمی‌تواند آنها را حل کند.

آقای نادر در حال حاضر درباره انتخابات خرداد ۸۸ و نقش رهبر جمهوری اسلامی در ایران مطالعه می‌کند. این تحلیلگر سیاسی در موسسه RAND آمریکا، در تحقیقاتش بر تحولات سیاسی ایران، رویکرد نخبگان، و سیاست خارجی ایران متمرکز است.

او پیش‌تر در یادداشتی، به موضوع جانشینی رهبر جمهوری اسلامی در ایران بعد از مرگ یا کناررفتن آیت‌الله علی خامنه‌ای از صحنه سیاسی ایران پرداخته بود که ترجمه‌ای از آن در مردمک منتشر شد.

از این کار‌شناس مسائل ایران، درباره امروز و فردای اعتراض‌ها در ایران به‌خلاصه دو سوال پرسیدیم.

با سه حضور خیابانی اخیر معترضان در روزهای ۲۵ بهمن، ۱ اسفند، و ۱۰ اسفند و واکنش و سرکوب حکومت، این سوال را می‌توان به میان آورد که این اعتراض‌های خیابانی در وضع فعلی، چه دست‌یافتی برای جنبش سبز دارد و چه اندازه می‌تواند به پیش‌برد اهداف معترضان در ایران کمک کند؟

به نظر می‌رسد جنبش سبز حمایت گسترده‌ای در بین ایرانیان دارد ولی نتوانسته است این حمایت را برای تبدیل‌کردن نظام سیاسی به کار بگیرد. اصلاح‌طلبان به شکل موثری از حکومت بیرون انداخته شده‌اند. و با وجودی که اعتراض‌ها و تظاهرات شکل گرفته است، ولی در این تظاهرات عده کافی از ایرانیان برای تغییر وضعیت شرکت نکرده‌اند. همچنین، اهداف جنبش سبز روشن نیستند. برخی اصلاحات می‌خواهند و برخی دیگر تغییر حکومت. به نظر می‌رسد که حکومت فعلا آن‌قدر قوی هست که جلوی فشار‌ها بایستد. به‌هرحال جمهوری اسلامی می‌تواند به قدرت خشن تکیه کند تا قدرت را حفظ کند.

اعتراض‌ها و تظاهرات سال ۸۸ در ایران نشان داد مردم ایران عمیقا از وضعیت فعلی کشور ناراضی‌اند. به‌خصوص جوانان ایرانی،‌‌ همان چیزهایی را می‌خواهند که جوانان در همه جای دنیا می‌خواهند: اشتغال، دسترسی به موقعیت‌ها، دموکراسی، و حق اظهارنظر درباره این‌که کشورشان چه‌طور اداره شود.

تظاهرات سال ۸۸ و شکل‌گیری جنبش سبز، سابقه برخی اصول دموکراتیک در ایران و نیاز مردم به یک نظام باز‌تر سیاسی را منعکس کرد. با این حال جنبش سبز نتوانسته است تغییری حاصل کند.

رهبران این جنبش، از جمله موسوی، کروبی و خاتمی، تمایلی به براندازی حکومت نداشته‌اند. هرچه باشد آن‌ها هنوز به ایده‌آل‌های آیت‌الله خمینی پای‌بند هستند و خود آن‌ها کمک کرده‌اند که جمهوری اسلامی شکل بگیرد. آن‌ها جنبش سبز را به عنوان حاملی برای پیش‌بردن اصلاحات استفاده کرده‌اند.

با این حال پاسخ خشونت‌آمیز حکومت برای در هم شکستن این اعتراض‌ها موفق بوده است. اینکه ایرانیان برای به‌دست‌آوردن اهدافی اساسی و دست‌یافتنی زندگیشان را فدا کنند، برای خودش نکته‌ای است ولی آیا مردم حاضرند به خیابان بیایند و جانشان را فقط برای اصلاحات به خطر بیندازند؟

به نظر می‌رسد جنبش سبز پس از پایان‌گرفتن اعتراض‌ها در بهمن‌ماه ۸۸، بلاتکلیف و بی‌برنامه شده است. حالا باید پرسید هدف نهایی این جنبش چیست؟ اصلاحات؟ براندازی حکومت؟ حق مشارکت در انتخابات؟ کدام هدف، دست‌یافتنی‌تر است؟ و جنبش سبز چه‌طور می‌خواهد به اهدافش برسد؟ بیش از آنکه جوابی در دست باشد، سوال‌ها مطرح‌اند و چالش‌های بسیاری پیش ِ روی جنبش سبز است.

حصر/بازداشت موسوی، کروبی، و زهرا رهنورد می‌تواند جنبش سبز را به سردرگمی بزرگ‌تری بیندازد. ولی در عین حال می‌تواند پس از مدتی با درک واقع‌بینانه‌تری از اهداف و یک استراتژی بهتر باز گردد.

با توجه به سخنان اخیر جورج سوروس در این باره که جمهوری اسلامی تا یک سال دیگر دوام نمی‌آورد، نظر شما درباره پایداری این حکومت در یک سال آینده و حتی تا دو سال آینده که دوره ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد تمام می‌شود، چیست؟

حکومت از خیلی جهات باثبات و ماندگار به نظر می‌رسد. سپاه پاسداران و بسیج همچنان به حکومت وفادارند. بخش قابل‌توجهی از جمعیت ایران از [آیت‌الله] خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد حمایت می‌کند. همچنین ایران یک کشور قدرتمند در منطقه است.

با این حال حکومت هنوز در وضعی بحرانی است و با مشکلات بسیاری روبه‌روست که ظاهرا نمی‌تواند آن‌ها را حل کند؛ از جمله نرخ بالای بیکاری، تورم، تحریم‌ها، انزوای جهانی، و اختلاف‌های داخلی. این‌طور نیست که همه طبقه روحانیت از حکومت راضی باشد.

روحانیون عالی‌رتبه‌ای مانند آیت‌الله صانعی و آیت‌الله موسوی اردبیلی نارضایتی خود را ابراز کرده‌اند. همچنین اختلاف‌هایی در خود سپاه پاسداران و ارتش وجود دارد. به نظر می‌رسد فرماندهان متعددی از نتایج انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ و برخوردهای بعدی حکومت ناراضی باشند.

احمدی‌نژاد خود منبع عمده‌ای برای ایجاد اختلاف‌هاست. اصلاح‌طلبان و جناح هاشمی رفسنجانی و حتی افرادی در جناح اصول‌گرایان که احمدی‌نژاد از آن است، با او مخالف‌اند. هرچند او نمی‌تواند دیگر برای ریاست‌جمهوری نامزد شود، اما هنوز روشن نیست که آیا او حاضر است قدرت را به شکلی مسالمت‌آمیز تحویل دهد یا نه.

در واقع سپاه پاسداران درباره بروز خشونت در انتخابات بعدی [انتخابات مجلس شورای اسلامی در زمستان ۹۰] هشدار داده است. ممکن است جمهوری اسلامی بتواند از قدرتش برای حفظ حکومت در چند سال آینده استفاده کند ولی در عین حال باید مشکلات اجتماعی‌اقتصادی داخل را حل کند.

هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد که بن علی در تونس و مبارک در مصر ساقط شوند. حکومت آنان استوار و قوی بود. البته ایران چنین نیست و انقلابش را پشت‌سر گذاشته است و پس از آن جنگ، بی‌ثباتی، و سرکوب.

ولی حکومتی که با چنین مشکلاتی مواجه است، چه‌قدر می‌تواند دوام بیاورد؟ وقتی [آیت‌الله] خامنه‌ای از صحنه سیاست ایران برود، چه اتفاقی می‌افتد؟ به نظر من حکومت یا باید با بی‌ثباتی افزون‌تر روبه‌رو شود، و یا با اصلاحات.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

jonbesh sabz ra koshtand mesle enghlabe 57

http://www.radiofarda.com/content/f3_west_double_standards_empower_islamists/3540199.html
رادیو فردا که ظاهرا باید یک رادیو آمریکایی باشد اما اکثر مقالات ان تک مضراب های مارکسیستی روسی - ایرانی دارد مثل توده ای فدایی که هم هوادار ج ا  ( منهای احمدی نژاد ) هستند ، هم ضد مصدق  و پیروان لیبرال او ،  هم هوادار نقابدار قذافی ، اسد ، کاسترو ، لوکاشنکو ، اورتگا و بقیه قبیله چپ روسی ، هم با نقاب بختیاریستی (که نقاب چپ ها برای حمله به لیبرال ها و ملی مذهبی ها و اصلاح طلبان غیر روسی است به حساب سلطنت طلبها ! ) به لیبرال ها و ملیون و حتا  رضا پهلوی  هم حمله میکنند ، هم انقلاب اسلامی را کار امریکا میدانند ! در حالیکه توده ای ها و فدائیها  و شوروی سابق و روسیه فعلی ، از هواداران پر و پا قرص ان بوده و هستند . مخصو صا جدیدا که به قول فدایی سابق نقره کار در اتحاد جمهوری  خواهان کودتا کرده و از طریق اسب تروای سوسیال دموکراسی قلابی ضد مشروطه  برای قذافی ، اسد ، لوکاشنکو ، اورتگا ، چاوز ، کاسترو ، ج ا (منهای احمدی نژاد) اشک میریزند و انحراف ایجاد میکنند در جنبش طبقه متوسط مردم ایران برای دموکراسی لیبرال و آزادی های اجتمایی و پیشرفت متوازن سیاسی و اقتصادی .
دلیل ؛
در همین رادیو فردا چندی پیش مقاله ای نوشتند که قذافی باهوش است ! سیاستمدار است ! بیخودی ۴۶ سال نیست حکومت میکند ! استراتژیک فکر میکند ! اگر برود القاعده می اید ! امریکا و غرب دنبال نفت او هستند !  بازیگر است !
حالا در این مقاله میگن برداشتن دیکتاتور کاری ندارد ! یکهفته !
خوب چرا یک هفته ج ا ، لوکاشنکو ، کاسترو ، اسد ، .... را بر نمیدارین ؟  در آنجا ها که القاعده نمیاد ؟ این همه حزب مارکسیستی ، ملی ، لیبرال ،  داریم همه هم مدعی هستید اکثریت مطلق دارید ! بزن بریم .
در همین مقاله میگن چرا بحرین را بر نمیدارین ! چطور شد ؟ آیا در بحرین اگر شیعه ها قدرت بگیرند ج ا آنجا را پایگاه ضد امریکا نمیکند ؟
در همین مقاله میگن استاندارد دوگانه به نفع القاعده است اما هم زمان میگن چرا نمیذارین یمن که پایگاه اصلی القاعده  است سقوط کند و در دامن القاعده بیفتد !
در همین مقاله اما نمیگن چرا امریکا به سوریه حمله نمیکند و برخورد دوگانه دارد !
خود این چپ ها انقلاب اسلامی را منحرف کردند به سمت خط امام و حاکمیت خلخالیها ، ری شهری ها ، جلال الدین فارسی ها ،  بهزاد نبوی ها ، رجایی ها ،  محمد منتظری ها ، خوئینی ها ، محتشمی پور ها ،  ... و اسلام  ضد آمریکایی ( با حمایت از خط امام و اشغال سفارت و حمله به لیبرال ها ی مذهبی و ملیون !  و شعار انحلال ارتش دادن و  !)  حالا میگویند انقلاب را عده ایی دزدیدند , انهم همان عده که از سال ۵۹ تا کنون زیر ضربه مدام و بی امان همین خط امامی ها و ولایتی ها ی ضد امپریالیست بوده اند ! و زندانهای کلان میگیرند در دعوای قدرت  پسر عمو ها ی  ضد امپریالیست خط امامی و فقاهتی .
حالا همین مطلب را من برای تمام وب سایت ها (که بی امان به لیبرال ها ، ملیون ، مصدق ، بازرگان ، بنی صدر ، دکتر یزدی ، امیر انتظام ، دفتر تحکیم ، شرف اهل قلم ،  تقی رحمانی ، نرگس محمدی ، شیرین عبادی ، بهنود ، رضا پهلوی ، سروش و گنجی و  .... ,  حمله میکنند) میفرستم . ببینید چه کسانی آنرا چاپ میکنند ؟
آیا یکی از این چپ ها به مسائلی که در مورد چپ ها و موا ضع دو پهلو و دوگانه آنها مطرح کرده ام ، جواب میدهند ؟

jonbesh sabz ra koshtand mesle enghlabe 57 | ۱۰ فروردین ۱۳۹۰ - ۰۰:۰۴
alireza

in agha ham sandis khoreh? ma hey migim jonbesh e sabz mord vali bazi khosh khiala bavareshoon nemisheh:)

alireza | ۰۹ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۶:۰۳
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی