نسخه آرشیو شده

ایران: بازی بزرگ تر آمریکا در خاورمیانه
از میان متن

  • رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، به طور علنی خطاب به اعضای کنگره گفت که انتظار نداشته باشید که برنامه هسته ای ایران به خاطر حمله به لیبی، سریع تر شود یا نیروهای امنیتی ایران، تظاهرات مخالفان را مثل قبل شدیدتر سرکوب کنند.
نیویورک تایمز
سه‌شنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۰ - ۰۶:۵۰ | کد خبر: 61302

روزنامه نیویورک تایمز، در پرتو دخالت نظامی آمریکا و متحدان آن به لیبی، نگاهی دارد به استراتژی آینده دولت باراک اوباما در ارتباط با وضعیت ایران.

نیویورک تایمز می‌نویسد: در یک بعدازظهر اواسط ماه مارس، هنگامی که آقای باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، به سخنان مشاوران امنیتی‌اش در مورد موافقان و مخالفان دخالت نظامی در لیبی گوش می‌داد، این بحث ناگهان تغییر جهت داد و متوجه تاثیر مکانی حیاتی‌تر و استراتژیک‌تر یعنی ایران شد.

به گفته تامس‌ای. دانیلن، مشاور امنیت ملی، ملاهای تهران همه حرکات آقای اوباما در جهان عرب را زیر نظر دارند.

رهبران ایران، شکست اظهارات اوباما در مورد اینکه سرهنگ معمر قذافی، «مشروعیت رهبری خود را از دست داده» را به عنوان نشانه ضعف اوباما و احتمالا نشانه ضعف او در مورد اینکه قول داده که هرگز به ایران اجازه نخواهد داد تا به توانایی ساخت سلاح هسته‌ای دست پیدا کند، تفسیر می‌کنند.

بنجامین جی. رودز، از مشاوران ارشد کاخ سفید که در این جلسه حضور داشت، هفته قبل گفته بود: در مورد ایران به عنوان یک فاکتور تعیین کننده یا اصلی در تصمیم گیری، نباید اغراق شود.

اما او بعد اضافه کرد که تاثیرگذاری روی ایران، همواره موضوع بحث بوده است.

آقای رودز، در مورد لیبی گفت: توانایی ما در به کارگیری نیروی نظامی در لیبی با این سرعت، آن هم در شرایطی که همزمان در عراق و افغانستان درگیریم، و ائتلاف گسترده ما با کشورهای دیگر، پیام محکمی در زمینه توانایی‌های نظامی و دیپلماتیک ما برای ایران خواهد داشت.

اتاق وضعیت کاخ سفید در آن بعدازظهر، به وضوح بیانگر این واقعیت کمتر گفته شده در مورد واکنش دولت آمریکا درقبال قیام‌های فراگیر منطقه بود: تیم اوباما هیچ توهمی درباره اهمیت درازمدت سرهنگ قذافی ندارد. اما لیبی موضوع فرعی است و کنترل قدرت ایران، هدف مرکزی آن‌ها در خاورمیانه است.

هر تصمیمی از لیبی گرفته تا یمن، بحرین و سوریه، تحت منشور محاسبات مسلط در استراتژی منطقه‌ای دولت اوباما در مورد ایران تا اواسط ژانویه، بررسی می‌شود. اینکه چگونه پیشرفت هسته‌ای ایران را کند‌تر کرده و سرعت فرصت‌های پیش آمده برای شورش‌های موفق در آنجا را بیشتر کند.

در واقع مسئله ایران، هر حرکت بازی شطرنج در منطقه را پیچیده‌تر کرده است.

در پایان این عصر تحولات، زمانی که کاخ سفید سرعت آن را همانند سرعت تغییرات اروپا بعد از سقوط دیوار برلین می‌بیند، موفقیت یا شکست هر حرکتی، در ارتباط با این مسئله که آیا ایران متوجه جاه طلبی‌های خود برای تبدیل شدن به قوی‌ترین نیروی منطقه هست یا نه، سنجیده خواهد شد.

هفته گذشته، کاخ سفید در مورد چگونگی حمایت از تظاهرکنندگانی که در خیابان‌های یمن و سوریه کشته می‌شوند یا در بحرین کتک می‌خورند، تصمیم گیری کرد.

در مورد هریک از آن‌ها، مشاوران کاخ سفید، در سکوت محاسبه می‌کنند که آیا ایرانی‌ها از این موضوع بهره خواهند برد یا راحت‌تر نفس خواهند کشید.

همین دوماه و نیم پیش، همه چیز جور دیگری بود. در ماه ژانویه، مقامات رسمی آمریکا تقریبا مطمئن بودند که ایران را به حاشیه رانده‌اند: دور جدید تحریم‌ها، قطع سلاح‌های پیشرفته مورد نیاز ایران برای دفع حمله آمریکا و اسرائیل به وسیله دولت روسیه، آلوده کردن تاسیسات هسته‌ای و غنی سازی اورانیوم ایران با کرم کامپیوتری استاکس نت، همه راه‌هایی بود که آمریکا برای به حاشیه راندن ایران به کار برد.

اما با رسیدن بهار عربی همه چیز تغییر کرد. ناگهان حاکمان مستبد عرب که دو سال گذشته را مشغول بحث با واشنگتن در مورد چگونگی تحت فشار قرار دادن ایران بودند، و بر اساس اسناد منتشر شده ویکی لیکس، ملک عبدالله پادشاه عربستان به آن‌ها توصیه می‌کرد که «سر مار را قطع کنند»، ناگهان بیشتر از سانتریفیوژهای ایران در نطنز، نگران خیابان‌های کشور خود شدند.

این شورش‌ها، شهروندان آمریکایی و اروپایی را نیز پریشان خاطر کرد، حتی افزایش قیمت نفت به میزان بشکه‌ای ۱۰۸ دلار، موجب تضعیف بسیاری از تحریم‌هایی شد که کاخ سفید امیدوار بود شهروندان ایرانی را با آن متقاعد کند که داشتن سلاح‌های هسته‌ای به هر قیمتی نمی‌ارزد.

بنابراین، وقتی کاخ سفید از درون لنز ایرانی به منطقه نگاه می‌کند، تصویر این منطقه چه شکلی است؟

درس لیبی

آقای اوباما در سخنرانی شب دوشنبه‌اش در کاخ سفید، گفت که نمونه لیبی، بیانگر احساس مسئولیت اخلاقی آمریکا در قبال مردم لیبی است که هدف نیروهای حامی قذافی‌اند و فرصتی برای آمریکاست که با آنچه رئیس جمهور آمریکا «قابلیت‌های منحصر به فرد آمریکایی» نامیده، تغییر ایجاد کند (به عنوان نمونه استفاده از تکنولوژی‌های متعدد مثل موشک‌های توماهاوک، وسایل شناسایی و سیستم‌های پارازیت افکنی الکترونیکی).

این‌ها‌‌ همان قابلیت‌هایی است که در هر گونه حمله علیه مراکز هسته‌ای ایران، حیاتی است.

مقامات عالیرتبه دولت آمریکا می‌دانند که نمایش این قابلیت‌ها در مورد ایران بی‌فایده نخواهد بود. اما هرکسی می‌تواند حدس بزند که واکنش ایران چه خواهد بود.

پاسخ یکی از مقامات آمریکایی در جلسه کاخ سفید که خواست نامش فاش نشود، این بود: شما می‌توانید به دو واکنش فکر کنید. شاید آن‌ها (ایرانی‌ها) با این کار تشویق شوند که کاری را بکنند که در این چند سال با آن مخالفت کردند یعنی نشستن بر سر میز مذاکره. اما از طرف دیگر تندرو‌ها هستند که می‌گویند تنها راه واقعی محافظت دربرابر آمریکا و اسرائیل، دستیابی به بمب اتمی است و هر چه سریع‌تر باید به آن رسید.

اما حداقل، رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، به طور علنی خطاب به اعضای کنگره گفت که انتظار نداشته باشید که برنامه هسته‌ای ایران به خاطر حمله به لیبی، سریع‌تر شود یا نیروهای امنیتی ایران، تظاهرات مخالفان را مثل قبل شدید‌تر سرکوب کنند.

رابرت گیتس همچنین روز پنج شنبه گفت: به نظر من، آن‌ها در راه رسیدن به سلاح هسته‌ای، می‌کوشند تا حد ممکن سریع باشند. برای من تصورش سخت است که فکر کنم این رژیم می‌تواند خیلی تندرو‌تر از قبل باشد.

کارت متحد عرب

مسئله وقتی به متحدان عرب می‌رسد که با بی‌رحمی به ناراضیان در خیابان‌ها شلیک می‌کنند، پیچیده‌تر می‌شود، حتی اگر قصد تضعیف ایران را داشته باشند.

در این میان بحرین و عربستان سعودی، نمونه‌های مشخصی‌اند. عربستان سعودی به ایران به عنوان بزرگ‌ترین خطر برای جاه طلبی‌های منطقه ای‌اش نگاه می‌کند و در بسیاری از تلاش‌های آمریکا برای تسلط بر ایران، سهیم بوده است.

با این حال، روابط واشنگتن و ریاض، کمتر تا این حد تیره و تار بوده است.
درنظر ملک عبدالله، تصمیم اوباما برای تنها گذاشتن حسنی مبارک رئیس جمهور مصر، نشانه‌ای از ضعف او به حساب می‌آید و درعین حال می‌تواند هشداری برای خود او نیز باشد که اگر تظاهرات دمکراسی خواهی در عربستان ریشه بدواند، اوباما، سعودی‌ها را‌‌ رها کند.

شاید به همین دلیل کاخ سفید، وقتی که عربستان سعودی، نیرو‌هایش را برای سرکوب شیعیان بحرین به این کشور اعزام کرد، روی چندان خوشی نشان نداد.

اوباما می‌خواهد شاهد تحقق خواسته‌های تظاهرات کنندگان و انجام اصلاحات در بحرین باشد. او به هیچ وجه مایل به سرنگونی حکومتی نیست که میزبان ناوگان پنجم آمریکاست که در خلیج فارس و درست در مقابل ایران است.

معمای سوریه

ایالات متحده آمریکا سال‌ها بیهوده تلاش کرد که بشار اسد رئیس جمهور آمریکا را از ایران جدا کرده و به اسرائیل نزدیک سازد.

آمریکا می‌ترسد که با سقوط حکومت سوریه، این کشور دچار هرج و مرج شده و خطرناک و غیرقابل پیش بینی شود. این احساس ترس، کاملا منطقی است.

اما در هفته‌های اخیر، آمریکا به این نتیجه رسیده است که با رفتن بشار اسد، ایران بیشتر از آمریکا ضرر خواهد کرد و چنانکه برخی از مشاوران جنگی اوباما گفته‌اند، اگر ناراضیان در سوریه موفق شوند، ایران هدف بعدی خواهد بود.


گزینه‌های اسرائیل

ناآرامی‌های کشورهای عرب، اسرائیل را متقاعد کرده که آمریکا و متحدان عربی آن، بسیار آشفته‌تر از آن‌اند که بتوانند جاه طلبی‌های هسته‌ای ایران را به هر قیمتی که شده، متوقف سازند، هرچند آقای دانیلن، قول داد که «ما چشممان را از روی توپ برنخواهیم داشت».

در درون اسرائیل این بحث مطرح است که چقدر طول می‌کشد تا اسرائیلی‌ها بتوانند خودشان این مسئله را حل کنند. آن‌ها از این ترس که واکنش ایران به ناآرامی‌های منطقه، شتاب در ساختن بمب باشد، خسته شده‌اند.

این مسئله می‌تواند بد‌ترین نتیجه را برای آقای اوباما داشته باشد، یعنی جنگ بین ایران و اسرائیل.
این موضوع به تنهایی می‌تواند باعث شود که دولت اوباما مواظب کوچک‌ترین اشتباه در تصمیم گیری اصلی‌اش در مورد ایران باشد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

entezarioun

بعضی از این آمریکایی ها همین حرفهای بی سر و ته را میزنند که احمدی نژاد هم میگوید و باورش میشود  دولتش دولت انتظار است . دست خدا پشت ان است ، پشت سر هم شانس می آورد . قیمت نفت را نگاه  کنید ، انقلاب های یاسمن ، اختلافات شدید داخل امریکا بر سر عمل کردن یا کنار نشستن و نگاه کردن به انقلابات یاسمن ، پیدایش tea party و تاثیر گذاری سیاست های آنارشیستی و ضد دولت انها  بر همه سیاست های آمریکایی ها ( دموکرات و جمهوری خواه ) به گونه ای که امریکا را به سمت اعتدال و پرهیز از درگیری میراند.
افراطیون سنی در منطقه به رهبری عربستان زانوانشان میلرزد ، اسرائیل از هر دو سر نگران است ، چه افراطیون به قدرت برسند ، چه هرج و مرج شود ، .....
خلاصه که خدا شانس بده .

entezarioun | ۲۳ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۷:۳۷
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی