حسین موسویان، سخنگوی سابق پرونده هستهای ایران و مدرس دانشگاه پرینستون در آمریکا در کنفرانس سیاست هستهای بینالمللی کارنگی شرکت و در باره بنبست برنامه هستهای ایران راه حلی ارائه کرد. ترجمه این سخنرانی را در این مطلب میخوانید.
سخنان حسین موسویان در این کنفرانس که در 28 و 29 مارس 2011 از سوی «موقوفه کارنگی برای صلح بینالملل» در واشنگتن پایتخت آمریکا برگزار شد به شرح زیر است:
هشت سال مذاکره بین ایران و گروه 1+5 در باره موضوع هستهای به شکست انجامیده است و احتمالا در آینده نیز تا زمانی که استراتژی چانهزنی موجود و خصومت بین دو کشور باقی بماند همچنان ادامه خواهد یافت.
مشکل هستهای ایران، موضوع جانبی روابط ایران و غرب به خصوص روابط ایران و آمریکا است.
در دوران پیش از انقلاب، ایالات متحده آمریکا رابطه بسیار نزدیکی با ایران داشت به طوری که زیرساخت برنامه هستهای ایران را بنا نهاد و از چرخه سوخت هستهای داخلی حمایت کرد. این امر مسابقهای بین کشورهای غرب به راه انداخت که برای پروژههای سودآور چندین میلیارد دلاری برای هستهای کردن ایران بود.
من متقاعد شدهام که اگر شاه در حال حاضر زنده بود ایران دارای زرادخانهای معادل پاکستان، هند و اسرائیل بود و آمریکا و کشورهای غربی به روابط نزدیک خود با تهران ادامه میدادند.
پس از انقلاب با وجود حمایت غرب از اشغال ایران توسط صدام حسین و استفاده این کشور از سلاحهای هستهای علیه غیرنظامیان ایران، این کشور به معاهده عدم گسترش سلاحهای هستهای متعهد باقی ماند. ایران تصمیم گرفت پروژههای هستهای جاهطلبانه شاه را کاهش دهد و به معاهدههای مختلف بینالمللی مانند منع سلاح های شیمیایی یا سلاح های بیولوژیکی و قرارداد منع آزمایشهای جامع بپیوندد تا نشان دهد با سلاحهای کشتار جمعی مخالف است.
با این وجود غرب همه توافقنامههای هستهای و قراردادهای خود با ایران را فسخ کرد و ایران را تحریم و منزوی کرد. چنین موضعی عمدتا ناشی از خصومتهای بین واشنگتن و تهران بود که به دلیل گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در تهران در سال 1979 برانگیخته شده بود.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سال 2006 پرونده هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل متحد فرستاد و کشورهای 1+5 گستردهترین تحریمها را علیه ایران تحمیل کردند و این در حالی بود که ایران عضو معاهده منع سلاحهای هستهای بود. این آژانس بینالمللی پس از تقریبا بازرسیهای 3000 روزه خود در طی هشت سال همچنان تایید کرد که هیچ شواهدی مبنی بر تغییر مسیر ایران از مواد هستهای اعلام شده به اهداف نظامی نیافته است.
در این فاصله کشورهایی مانند هند، پاکستان و اسرائیل با وجود اینکه عضو معاهده منع سلاح هستهای نیستند و دارنده آن نیز شمرده میشوند، به خاطر روابط استراتژیک با آمریکا و غرب پاداش داده شدند. تحریمهای هند و پاکستان از بین رفته و حتی همکاری با هند حول بخش هستهای از سر گرفته شده است.
متاسفانه سطح تحریمهای یک جانبه و چند جانبه علیه ایران معادل تحریم علیه کشورهایی مانند کره شمالی است که به بمب هستهای دست یافته و آن را آزمایش کردهاند.
با این وجود، تحریمها، سیاست دوگانه، عملیات مخفی و خرابکارانه و حتی حمله نظامی، ایران را وادار نخواهد کرد تا سیاست هستهای خود را تغییر دهد و یا به تقاضاهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا شورای امنیت سازمان ملل متحد تن دهد.
پایان بخشیدن به بنبست کنونی موضوع هستهای ایران باید مستلزم یک راهحل جامع باشد که مذاکرات همزمان در باره روابط دو جانبه بین ایران وآمریکا را دربرگیرد و نیز موضوع هستهای را شامل شود.
چنین راهحلی باید همزمان مذاکرات مستقیم بین تهران و آمریکا را در خود داشته باشد در حالی که موضوع هستهای ایران باید در چارچوب گفتوگوهای گروه 1+5 انجام شود.
سیاست نزدیکی دولت اوباما در صورتی موفق خواهد بود که زبان تهدید، لفاظیهای خشمآلود، عملیات خصومت آمیز و تحریمها و سایر اشکال فشار در دوره مذاکرات کنار گذاشته شود. این امر همچنین درصورتی منجر به موفقیت در گفتوگوها خواهد شد که حوزههای منافع مشترک اولویت بندی شوند.
یک راه حل جامع در موضوع هستهای
برای حل بنبست هستهای موجود، توافقنامههای قابلبحث، مورد نیاز است. هر راه حل با دوام باید در بردارنده رضایت دو طرف باشد و از حداقل مورد قبول آنها فراتر رود.
برای ایران چنین راهحلی به معنای:
حق این کشور برای استفاده از تکنولوژی صلحآمیز هستهای از جمله غنی سازی براساس قرارداد منع سلاح هستهای است.
این حداقل برای کشورهای 1+5 عبارت است از:
عدم تغییر مسیر (ایران) به طرف اهداف نظامی.
الف) کشورهای 1+5 باید به ایران اطمینان دهند که در صورت توافق، آنها
1- پرونده هستهای ایران را از دستورجلسه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل خارج میکنند.
2- حق ایران برای دستیابی به تکنولوژی هستهای از جمله غنی سازی را به رسمیت میشناسند.
3- تحریمها را رفع میکنند.
4- براساس الزامات قرارداد منع سلاح هستهای در زمینه توسعه تکنولوژی صلحآمیز هستهای با ایران همانند سایر کشورهای دارنده این تکنولوژی بدون سلاح هستهای همکاری میکنند.
ب) ایران در پاسخ به کشورهای 1+5 و اطمینان بخشیدن به آنها در باره عدم تغییر مسیر برنامه هستهای به سوی اهداف نظامی باید این گامها را بردارد:
1- فتوای رهبر مذهبی ایران مبنی بر منع دستیابی به سلاحهای هستهای را عملیاتی کند. مجلس شورای اسلامی ایران میتواند طرحی را به تصویب برساند که براساس آن ایران به عنوان کشوری اعلام شود که «سلاح هستهای ندارد» و مکانیزمهای کنترل کننده صادرات قانونی برای مواد و تکنولوژی هستهای را تقویت کند.
2- ایران میتواند همراه با سایر کشورها کنسرسیومی در باره فعالیتهای چرخه سوخت در داخل ایران تاسیس کند. این امر براساس پیشنهاد رسمی محمود احمدینژاد است که در سخنرانی او در سپتامبر 2005 در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح شد. این ایده میتواند شفافیت برنامه هستهای ایران را افزایش و نگرانیهای منطقهای و جهانی را کاهش دهد.
3- با تصویب مجلس شورای اسلامی، ایران میتواند اجرای موقت پروتکل الحاقی و ترتیبات جانبی دیگر در توافق نامه پادمان آن را از سر گیرد.
4- ایران میتواند تعهد دهد تا با آژانس بین المللی انرژی اتمی در باره برطرف کردن همه ابهامات باقیمانده فعالیتهای هستهای مرتبط در گذشته همکاری کند.
5- در طی دوره اعتماد سازی، ایران میتواند فعالیتهای غنیسازی را به منظور نیازهای هستهای واقعی خود محدود سازد.
6- در طی دوره اعتمادسازی، ایران میتواند تعهد دهد تا زمانی که جامعه بینالمللی میلههای سوخت راکتور تحقیقاتی تهران را تامین میکند به غنیسازی بیشتر از 5 درصد اورانیوم مبادرت نکند. علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با الجزیره در فوریه 2010 گفت:«اگر کشورهای 1+5 سوخت راکتور تحقیقاتی تهران را تامین کنند ما غنیسازی 20 درصد را متوقف میکنیم.»
7- ایران میتواند قول دهد تا همه اورانیوم غنیشده استفاده نشده در تولید سوخت داخلی را صادر کند. اخیرا، فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفت که ایران مصمم است برای صدور محصولات هستهای به کشورهای دیگر پایهریزی کند.
8- ایران میتواند تولید سانتریفیوژ خود را در همه محلها کاملا شفاف سازد به طوری که آژانس بین المللی انرژی اتمی بتواند صحت تعداد سانتریفیوژهای ایران را که در گذشته تولید کردهاند و در آینده تولید خواهند کرد و محلهای آنها را تایید کند.
9- در طی دوره اعتمادسازی ایران میتواند پیمان بندد تا سوخت مصرف شده در پایگاه یا راکتورهای تحقیقاتی را بازفراوری نکند.
پ) شورای امنیت سازمان ملل در همکاری با قدرتهای منطقهای باید فعالانه طرح منطقه عاری از سلاحهای کشتار جمعی در خاورمیانه را دنبال کند.
ایران اولین کشور خاورمیانه بود که پیشنهاد آن را به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد داد.
چهار دهه است که در طرح ایجاد منطقه عاری از سلاح کشتار جمعی در خاورمیانه پیشرفتی صورت نگرفته زیرا اسرائیل به منظور نگهداشتن موقعیت یک قطبی سلاح هستهای خود در منطقه، بارها در راه آن مانع ایجاد کرده است.
سیاست هستهای اسرائیل و امتناع آن در پیوستن به معاهده منع سلاحهای هستهای، برای امنیت ملی سایر کشورهای منطقه تهدیدی ایجاد کرده است که مسابقه تسلیحاتی را در میان این کشورها تشدید میکند.
تحولات اخیر در خاورمیانه نشان میدهد که قدرتهای دنیا نخواهند توانست از دستیابی برخی کشورهای مسلمان خاورمیانه به توانایی هستهای در دهه آینده پیشگیری کنند.
به همین دلیل است که نیاز فوری برای دردست گرفتن جدی طرح منطقه عاری از سلاح کشتار جمعی در خاورمیانه وجود دارد، که میتواند بالقوه آرایش امنیتی منطقه را تسهیل کند، چشمانداز موفقیت دستیابی به صلح عادلانه در تعارض اعراب و اسرائیل را افزایش دهد و از مسابقه قدرت هستهای در خاورمیانه جلوگیری کند.
منابع:
با سلام وتبریک سال نو به همه همو طنان ایرانی و دوستان شاغل در سایت مردمک این اقای حسین موسویان به اصطلاح ذیپلمات وعامل کشتار وترور دهها ترور خارج کشور هموطنان ایرانی واز متهمان اصلی دادگاه میکونس بوئی از انسانیت و ایرانیت نبرده اند ایشان مایه ننگ ایرانیان است وتاسف برای شما که در کنار
چنین فردی قرار دارید بقول معروف بگو دوستت کیست تا بگویم کیستی از طرف یک هموطن فعلا ساکن در ترکیه