«انستیتوی بینالمللی مطالعات استراتژیک» در نوشتهای به تاریخ 12 آوریل برابر با 23 فروردین به بررسی وضعیت برنامههای هستهای ایران پرداخته است.
«موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک» در نوشتهای به تاریخ 12 آوریل برابر با 23 فروردین به بررسی وضعیت برنامههای هستهای ایران پرداخته است.
ترجمه کامل این یادداشت که با عنوان «ایران بازاندیشی در باره برنامه هستهای خود پس از فوکوشیما را رد میکند» منتشر شده در پی میآید:
فاجعه در نیروگاه هستهای شماره یک فوکوشیما گفتمانی جهانی در باره ایمنی و عاقلانه بودن نیروی هستهای را به راه انداخته است. چین تایید نیروگاههای برق هستهای جدید خود را که شامل 27 پایگاه تحت ساخت میشود و تقریبا 40 درصد راکتورهای جدید برنامهریزیشده دنیا را تشکیل میدهد مسکوت گذاشته است. آلمان هفت راکتور از 17 راکتور خود را به مدت حداقل سه ماه از خط خارج کرده است و سایر کشورهای اروپایی در حال تعیین دستورالعملهای بازرسیهای جدید ایمنی هستند. برخی کشورها مانند تایلند برنامههای خود برای دستیابی به نیروی هستهای را تحت بازبینی قرار میدهند. اما ایران که یک تازهوارد به دنیای هستهای است، کاری نکرده است.
در حالی که بسیاری از کارشناسان در خارج از ایران نگرش تهران در باره ایمنی هستهای را زیر سوال بردهاند، این موضوع در داخل ایران از نظر سیاسی تابو محسوب میشود. موضع دولت آن چنانکه محمود احمدینژاد در مصاحبه تلویزیونی 15 مارس و در کنفرانس رسانهای اوایل آوریل خود گفت این است که همه اقدامات امنیتی در نیروگاه هستهای بوشهر اجرا شده و هیچ مشکل ایمنی در این زمینه وجود ندارد.
تعطیلشدن زودرس نیروگاه بوشهر
حتی پیش از فاجعه فوکوشیما، پرسشهایی در باره ایمنی راکتور بوشهر وجود داشت، راکتوری که قرار بود در سال 2011 پس از سالها تاخیر راهاندازی شود. مشکلات جدید زمانی سربرآوردند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش کرد عملیات سوختگذاری راکتور انجام خواهد شد. این موضوع از سوی نماینده ایران در آژانس، علی اصغر سلطانیه و نیز شرکت هستهای دولتی روسی، روساتوم که ساخت نیروگاه بوشهر را برعهده داشت نیز تایید شد.
قراربود نیروگاه، بیستم فوریه کار خود را آغاز کند و در ماه آوریل به شبکه برق متصل شود. اما شرکت روساتوم پیش از راهاندازی، درخواست بازرسی فنی نهایی را کرد که در طی آن یک آسیب شناسایی شد.
روساتوم گزارش کرد که دستگاه درونی یکی از چهار پمپ خنککننده به دلیل لرزشها و فشار بالا در طی آزمایش شکسته است. چنین شکستگی موجب به جریان افتادن تراشههای فلزی کوچک در آب خنک میشود. این ترس وجود داشت که این ذرات بتوانند به ماشینآلات سوخت راکتور بچسبند. وقتی اولین پمپ از محل خارج شد، مهندسین مشکلات مشابهی در سه پمپ باقیمانده نیز یافتند. سپس روساتوم، ایران را تحتفشار گذاشت تا پایگاه را برای تعیین میزان آلودگی و تمیزکردن هسته راکتور و در صورت ضرورت دستگاه خنککننده تعطیل کند. این امر ممکن است دو تا سه ماه به طول انجامد.
روساتوم توضیح داد که پمپ از کار افتاده از سوی شرکت آلمانی کارگذاشته شده بود که در ابتدا، پروژه بوشهر را برعهده داشت. اتحادیه کرافت ورک آ.جی در سال 1974 قرارداد ساخت راکتور را با ایران امضا کرد اما عملیات ساخت آن را پس از سقوط شاه در سال 1979 متوقف ساخت. راکتورهای نیمه کامل بوشهر در طول جنگ دهه 1980 ایران و عراق به دلیل حملههای هوایی عراق به شدت آسیب دیدند. ایران در سال 1995 با شرکت «اتم استروی اکسپورت» که شرکت فرعی روساتوم محسوب میشود برای ساخت مجدد پایگاه، قرارداد بست اما شرایط فنی قرارداد، ایدهآل نبودند.
یک الزام این بود که تجهیزات آلمانی مانند پمپها که پیشتر نصب شده بودند باید در پروژه جدید استفاده میشدند و این امر پیچیدهشدن طرحهای روسی و نامشخصبودن مسئولیتپذیری را به دنبال داشت. مهندسین روسی همچنین باید از سازههای قدیمی از جمله ساختار سد نفوذی بیست ساله که از سوی شرکت آلمانی ساخته شده بود استفاده میکردند.
قرارداد اصرار داشت که مهندسین ایرانی با وجود نداشتن تجربه و دانش لازم در کار ساخت راکتور فعال باشند. براساس قرارداد هنگامی که نیروگاه به بهرهبرداری میرسد مدیریت آن باید به ایران واگذارشود به این صورت که اداره نیروگاه بوشهر در دو سال نخست بر عهده روسها است و سپس کنترل بخشی از آن به ایرانیها واگذار میشود و در نهایت پس از پنج سال کنترل کامل به دست ایران میافتد. این واقعیت که ایرانیها تحت سرپرستی و آموزش روسها خواهند بود منجر به بروز نگرانی به دلیل موانع زبانی میشود، چرا که در سایر کشورهای دنیا زبان بینالمللی در ایمنی هستهای زبان انگلیسی است.
اولویتهای رقابتگونه
مشکلات پمپ در بوشهر که در طی بازرسی آخر وقت با درخواست شرکت روساتوم کشف شد حاکی از آن است که احتمالا تنشهایی بین اولویتهای متفاوت دو طرف وجود دارد. باید توجه داشت که از آنجا که شهرت تجاری روساتوم در مخاطره است، این شرکت درتعقیب احتیاطهای ایمنی، مراقبت اضافی از خود نشان داده است تا اطمینان حاصل کند که بوشهر پس از راهاندازی، بیدردسر کار خواهد کرد. «اتماستوریاکسپورت» در حال حاضر طرحهایی در 14 کشور مختلف برای ساخت نیروگاه هستهای در دست دارد و یا در حال ساخت آنهاست. هر مشکلی در بوشهر میتواند به حرفه آنها آسیب برساند.
ایران هم به سهم خود به الزامات ایمنی هستهای کاملا توجه دارد. سلطانیه در ماه فوریه اصرار ورزید که «ایران همواره بر ایمنی راکتورها براساس بالاترین استانداردهای بینالمللی ایمنی تاکید کرده و اولویت قائل است.» اما ایران دارای یک الزام سیاسی نیز هست و آن اینکه نشان دهد میتواند نیروگاه هستهای خود را برخلاف تحریمهای بینالمللی علیه این برنامه، اداره کند. رسانههای ایران در ماه آگست 2010 پس از مراسم بازگشایی (زودهنگام) بوشهر بر سمبلیک بودن آن تاکید کردند به این معنا که این، نه تنها یک نیروگاه هستهای است بلکه سمبل مقاومت ملی علیه قدرتهای جهانی نیز هست.
احساس ناکامی ایران به دلیل تکرار تاخیرها در راهاندازی نیروگاه در ششم مارس سال جاری هنگامی آشکار شد که عبدالله کعبی، معاون کمیسیون انرژی مجلس ایران گفت که «اگر این تاخیر در افتتاح نیروگاه هستهای بوشهر ادامه یابد، ایران درخواست خسارت از مسکو خواهد کرد.» او روسها را «شرکای غیرقابل اعتماد» خواند.
مباحث مزمن هستهای
اگرچه روسها هم در بوشهر و هم چرنوبیل دست دارند اما نیروگاه بوشهر از چرنوبیل کاملا متفاوت است. چرنوبیل در اوکرائین مرکز حادثه فاجعهبار هستهای در سال 1986 بود. در بوشهر آب سبک سردشده حاوی کربن طبیعی نیست که باعث آتش شدیدی شود که در چرنوبیل موجب رهاسازی مواد رادیواکتیو زیادی شد. حتی اگر گدازش استوانههای سوخت اتمی رخ دهد و ظرف حاوی راکتور بوشهر نابود شود، بازهم این نیروگاه، دارای یک ساختار سد نفوذ بتونی مسلح است که در نهایت مانع رهاسازی مواد رادیواکتیو به محیط زیست میشود. سایر مکانیزمهای ایمنی نوع غربی شامل کنترل اتوماتیک و دستگاههای سد نفوذ نیز وجود دارند.
اما بوشهر هم مانند فوکوشیما روی منطقه زلزلهخیز قرار دارد. این منطقه در تقاطع سه لایه زمینشناسی قرار دارد که در سال 2002 دچار لرزشی به میران 4.6 درجه ریشتر شد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی با در نظرگرفتن این خطر، در طی سالها روی بازرسیهای لرزهنگاری و مطالعات زمینشناسی تاکید کرده است. نیروگاه بوشهر به گونهای طراحی شده که تحمل زلزلهای به میزان 8 درجه ریشتر و احتمالا تا 9 درجه ریشتر را نیز دارد، درجهای از زلزله که در یازدهم مارس جاری، ساحل شمال شرقی ژاپن را لرزاند.
از آنجا که بوشهر در کنار خلیج فارس و نه یک اقیانوس قرار گرفته، ایران نیازی ندارد تا از وقوع سونامی به اندازهای نگران باشد که در فوکوشیما برق را قطع کرد و دستگاههای خنککننده پشتیبان را از کار انداخت. برعکس درجه حرارت بالا در بندر بوشهر منجر به سطح بالای تقطیر میشود به این معنا که دستگاه خنککننده نیروگاه برای پاییننگهداشتن درجه حرارت راکتور باید کار بیشتری هم بکند. کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی همچنین گفتند که به خاطر ذرات گرد و غبار در نیروگاه، تمیزنگهداشتن تجهیزات دشوار است.
در طول سالها مشکلات فراوان فنی و غیرفنی در تاخیر تاریخ راهاندازی بوشهر نقش داشتهاند. در اکتبر 2010، سیل شدیدی در نیروگاه رخ داد که موجب نشت در استخر خنک کننده سوخت کنار راکتور شد و سوختگذاری اولیه را با تاخیر روبرو کرد. سپس علی اکبر صالحی، سرپرست سازمان انرژی اتمی ایران که در حال حاضر وزیر امور خارجه است این نشتی را کوچک خواند. اما گزارشهای کارکنان روسی نشان داد که مسئله جدیتر بوده است.
همچنین گمانهزنیهایی هم وجود داشته است که آیا استاکسنت، کرم کامپیوتری که بسیاری براین باورند برنامه غنیسازی ایران را در نطنز هدف قرار داده بوده است، توانسته روی بوشهر هم اثر بگذارد. زیرا استاکسنت از طریق حافظه یو.اس.بی عمل میکند، کرمی که در کامپیوترهای بوشهر هم مانند کامپیوترهای سراسر کشورنفوذ کرده بود. اما هیچ نشانهای وجود ندارد مبنی بر این که این کرم کامپیوتری به منظور ایجاد مشکل در بوشهر ساخته شده و یا مشکلات مربوط به راهاندازی مربوط به استاکسنت است. هم چنین هیچ نشانهای مبنی بر وجود مشکل ایمنی در نطنز وجود ندارد.
راکتور پژوهشی قدیمی
بوشهر تنها منبع نگرانی در باره ایمنی هستهای در ایران نیست. راکتور پژوهشی 44 ساله تهران نیز در حال اتمام سوخت با غنای بالای موردنیاز خود است که نشانهنده خطراتی در سطوح متفاوت است. تحریمها که به دلیل تاریخچه تخلفات ایران از پادمانهای آژانس بین المللی انرژی اتمی و احکام شورای امنیت سازمان ملل متحد صورت گرفته، مانع تامین تکنولوژیهای مرتبط هستهای از سوی ایران شده است. پس از اینکه مبادله سوخت برای تامین راکتور تحقیقاتی تهران با سایر کشورها در قبال فرستادن اورانیوم با غنای کم (3.5 درصد) به خارج از کشور به منظور تامین راکتور تحقیقاتی تهران با شکست مواجه شد، ایران اعلام کرد که خود سوخت این راکتور را تولید خواهد کرد.
آمریکا راکتورپژوهشی تهران را در سال 1967 ساخت و سوخت اورانیوم با غنای بالای آن را تامین میکرد. پس از انقلاب، آرژانتین با ایران توافق کرد که به ازای دریافت اورانیوم با غنای 19.5 درصد (دقیقا زیر آستانه حداکثر اورانیوم غنیشده) سوخت موردنیاز ایران را تامین کند. این سوخت اگر تمام نشده باشد در حال پایان است. اگرچه ایران به غنیسازی اورانیوم تا 19.5 درصد هم پرداخته اما هنوز قادر به تولید سوخت نیست. اگر این توانایی را بدست آورد، ممکن است جایی برای آزمایش خزانه سوخت آن وجود نداشته باشد. زیرا اصول ایمنی بینالمللی ایجاب میکند که سوخت راکتور باید پیش از استفاده، با قدرت بالا آزمایش شود. با فرض اینکه راکتور تحقیقاتی تهران در حال حاضر از مخزن کنونی سوخت خود استفاده میکند ممکن است سوخت باقیمانده قدیمی آن برای آزمایش سوخت جدید کافی نباشد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سال 2003 گزارش کرد که ایران تصمیم به جایگزینی راکتور تحقیقاتی تهران گرفته است چرا که ایمنی آن پس از 35 سال عملیات، به سقف محدودیتهایی رسیده که برای آن طراحی شده بوده است. مهندسان ایرانی در حال حاضر اصرار میورزند که نیازی نیست عمر این تسهیلات مادامی که اجزای آن به خوبی نگهداری شوند، محدود به چهل یا پنجاه سال شود. اما این راکتور هم عاری از مشکل نبوده است. براساس یک گزارش رسانهای ایران در سال 2003، ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای کمک در حل مشکل میلههای کنترل که در راکتور گیرکرده بودند درخواست کمک کرده است. حادثه مشابهی در سال 2001 هم رخ داده بود.
خطرات بیشتر در اراک و دارخوین
ایران برنامه ایجاد دو راکتور دیگر را دارد. اما ساخت آنها احتمالا طبق برنامه صورت نخواهد گرفت. یک راکتور پژوهشی آ.40. ام.دبلیو.تی در اراک و در 260 کیلومتری جنوب غربی تهران در حال ساخت است که در سال 2013 عملیاتی خواهد شد. اما تحریمها امکان خرید اجزای فلزی بزرگ مانند ظرف فشار راکتور را برای ایران ناممکن کرده است و این کشور دارای قابلیت صنعتی ساخت آن براساس استانداردهای ضروری هم نیست ندارد، چرا که این ظروف باید بدون جوشکاری شکل داده شوند تا بتوانند حرارت و پرتوی رادیواکتیو را تحمل کنند. فاجعه فوکوشیما اهمیت ظرف فشار راکتور را در جلوگیری از گریز پرتوی رادیواکتیو به جو زمین در صورت گذازش استوانههای سوخت هستهای نشان میدهد. اگر ایران در این زمینه از مواد تولید داخلی استفاده کند، خطر قابل توجهی از نظر ایمنی ایجاد خواهد کرد.
مسئله مشابهی در مورد راکتور برق دارخوین وجود دارد که نزدیک بخش فوقانی خلیج قرار گرفته و در ابتدا قرار بود تا سال 2015 به بهرهبرداری برسد. تهران تاکنون هرگز به طور مستقل یک راکتور نساخته است ولی بازهم درنظر دارد طراحی و ساخت یک راکتور را به طور کامل بدست گیرد.
کمبود استانداردهای جهانی
انزوای ایران به معنای این است که این کشور در برخی جهات از نظر ایمنی دچار کمبود شده است. این کشور عضو «پیمان ایمنی هستهای، سی.ان.اس» نیست. این پیمان ، دستگاه نظارتی متقابلی است که در باره مکان، طرح، ساخت و عملیات راکتورها و نیز ارزیابی ایمنی آنها، معیارهای بینالمللی وضع کرده است. این پیمان کشورها را متعهد میسازد تا گزارش پیشرفت کار خود را به «بررسی همترازان» ارائه کنند. تهران «پیمان همکاری در مورد حادثه هستهای» و «پیمان اعلام فوری حادثه هستهای» را به رسمیت شناخته است. اما وقتی بوشهر راهاندازی شود، ایران تنها کشور دارای قدرت هستهای است که خارج از «سی.ان.اس» قرار دارد.
ایران همچنین فاقد یک ناظر هستهای واقعا مستقل است آنچنانکه در «پیمان ایمنی هستهای» تصریح شده است. «اداره نظارت هستهای ایران، آی.ان.آر.آ» زیر نظر سازمان انرژی اتمی ایران، آ.ای.ٱ.آی بر ایمنی تسهیلات و فعالیتهای هستهای ایران نظارت میکند. اما وقتی اداره نظارت هستهای ایران آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برای بررسی فرایندهای اجرایی سال 2010 به خصوص در بوشهر دعوت کرد، بازرسان آژانس اگرچه تلاشهای ایران را تمجید کردند، اما کمبودهای نیروی انسانی و مالی آی.ان.آر.آ و نبود یک «دستگاه جامع ملی نظارتی ایمنی هستهای» را مورد تاکید قرار دادند.
در نهایت تحریمهای هستهای ایران نه تنها این کشور را مجبور کرده به بازار سیاه متوسل شود که خطراتی از نظر قابلیت اعتماد در پی دارد بلکه مهندسان و ناظران هستهای ایران از همتاهای غربی خود به میزان زیادی منزوی شدهاند. بیشتر آموزش آنها از کارشناسان روسی دریافت میشود. محدودیتهای سفر (برای آنها) به معنای آن است که آنها قادر به حضور در کارگاههای آموزشی آژانس بینالمللی انرژی اتمی و آموزش ایمنی نیستند.
تشویشهای منطقهای
همسایههای ایران در خلیج فارس همواره در باره اثرات حادثه احتمالی هستهای در بوشهر ترس خود را ابراز کردهاند. موقعیت نیروگاه در ساحل خلیج، ایمنی برنامه هستهای ایران را به صورت یک نگرانی امنیتی منطقهای درآورده است. آلودگی پرتوشناسی مخازن آب در صف خطرات مطرح است. کشورهای خلیج به خصوص کویت خواستار تضمینهایی شدهاند و اقداماتی نیز برای تسهیل پاسخ اضطراری در صورت وقوع هر حادثه احتمالی انجام دادهاند. در ذکر خطرات ناشی از نیروگاه بوشهر نباید زیادهروی کرد اما نباید آنها را نیز نادیده گرفت.