خبرگزاریها از ایران میگویند که درگیری مسلحانه دیروز در حوالی سنندج مربوط به یک گروگانگیری بوده و تیراندازیها با کشتهشدن عوامل آن پایان گرفته است. این چهارمین حادثه مشابه از ابتدای سال در کردستان بوده است.
عوامل درگیری مسلحانه در روستای حسن آباد، در پنج کیلومتری شهر سنندج توسط نیروهای انتظامی، نظامی و امنیتی استان کردستان کشته شدند. دیروز پنجشنبه یکم اردیبهشت، درگیری مسلحانه در این منطقه از بعد از ظهر تا نیمه شب با صدای شلیک گلوله ادامه داشت.
خبرگزاری مهر گزارش داد که آنها بعد از ساعتی مقاومت و مخفی شدن در یک منزل در این روستا کشته شدند و هیچ گونه آسیبی به مردم و نیروهای حاضر در محل وارد نشد. در این گزارش به تعداد نفرات و هویت عوامل درگیری اشاره نشده است.
از طرف دیگر، خبرگزاری نیمهدولتی فارس به نقل از یک منبع آگاه گزارش داد که افراد مسلح عصر روز پنجشنبه در حمله به یک خانه در روستای حسنآباد سنندج، ۵ نفر از اعضای این خانواده را به گروگان گرفتند.
این منبع آگاه گفته است که آنها در یک نبرد چند ساعته با به جا گذاشتن چند کشته و زخمی از محل حادثه متواری شدند و به گروگانها و هیچکدام از نیروهای انتظامی و اطلاعاتی آسیبی وارد نشد.
درگیری مسلحانه دیروز، چهارمین حادثه از این دست در سال ۹۰ است که در سطح استان کردستان اتفاق افتاده میافتد.
پیش از این در چهارم فروردینماه در جریان دو حادثه تیراندازی در شهر سنندج، دو نفر کشته و سه نفر زخمی شدند. هیچ گروهی مسئولیت این عملیات مسلحانه را بر عهده نگرفت اما ایرج حسنزاده، معاون سیاسی و امنیتی استاندار کردستان این اقدامها را به «گروههای تندرو مذهبی» نسبت داد.
محمد خاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه ده روز پس از آن کشته شدن «عوامل» حوادث این تیراندازی بدون اعلام هویت آنها خبر داد.
در یک «اقدام مسلحانه» در روز ۱۳ فروردین نیز چهار مامور فرماندهی مرزبانی در شهر مریوان واقع در استان کردستان کشته و پنج مامور دیگر زخمی شدند.
گروه شبهنظامی پژاک، با انتشار بیانیهای در سایت خود، مسئولیت حمله به یک پاسگاه فرماندهی مرزبانی در مریوان را برعهده گرفت.
همچنین در ۲۷ فروردین، دو بمب صوتی در شهر سنندج منفجر شد که تلفات جانی در پی نداشت.
نگاه امنیتی به مناطق کردنشین ایران به بهانه وجود گروههای مخالف دولت بر روند فشارها روی شهروندان کرد ایرانی و به ویژه فعالان سیاسی و مدنی افزوده است.
دولت ایران کومهله، پژاک و حزب دموکرات کردستان و دیگر احزاب و گروههای کرد مخالف جمهوری اسلامی را متهم به جداییطلبی و ارتباط با سرویسهای اطلاعاتی خارجی کرده است و مسئول ترور برخی از چهرههای سیاسی و نظامی کردستان در سالهای گذشته میداند.
در همین حال فعالان حقوق قومیتها و اقلیتهای مذهبی، جمهوری اسلامی را به اعمال تبعیض در قبال این اقلیتها، از جمله کردها محکوم میکنند.
بسیار میشویم و میخوانیم در این وب سایت ها که :
۱) چرا همه گول خوردند در ۵۷ و هیچکس نفهمید که آخوندها اگر قدرت را بگیرند از شاه دیکتاتورتر خواهند شد ، دموکراسی نخواهد آمد ، و چه و چه میشود ؟
۲)چرا شاه کمونیستها را سرکوب کرد وملیون و لیبرال ها را اما مذهبی ها را آزاد گذشت ؟ مگر نمیدانست که خطر اصلی مذهبی ها بودند ؟
۳)چطور وقتی پس از انقلاب جریان دموکراسی خواهی و آزادی خواهی و پیشرفت و ترقی منحرف شدو کسی جلوی ان نه ایستاد ؟
جواب به سوالات فوق آسان است اگر با امروز مشابه سازی کنیم .
۱)امروز مارکسیستها ( چه نقا بدار ، چه بی نقاب ) مثل مذهبی ها در ۵۷ هستند چون :
الف ) همه گروه ها سرکوب شده و میشوند، همه افراد کوبیده شده و انتقاد میشوند ، به زندانهای طولانی می افتند ، الا مارکسیست ها . هیچ کس امروز به کاسترو انتقاد نمیکند ، احدی به چپ ها انتقاد نمیکند. حتا رژیمهای مورد علاقه چپ یعنی قذافی ، اسد هم سمپات دارند در این رسانه ها.
ب ) ج ا که هم به لیبرالها و ملیون زندانهای سنگین میدهد ( عماد به آور ۸ سال به جرم عضویت در نهضت آزادی، زید آبادی ۹ سال برای هیچ و پوچ ، توکلی ۸ سال برای یک سخنرانی انتقادی ) ، هم مجاهدین را اعدام میکند ( برای یک ای میل )، هم هوادارن پادشاهی را اعدام میکند ( برای شرکت در تظاهرات )، اما به دولت آبادی ، عمویی ، رییس دانا ، شهبازی ، .... اصلا کاری ندارد ، دولت آبادی ، آشوری ، نیک آهنگ ، ....با هواپیما از مهر اباد میان بیرون رسانه میزنند به لیبرال ها و ملیون و مشروطه خواهان حمله میکنند .
۲) ج ا به آنها نیاز دارد برای حمایت در مقابل امریکا ، لیبرال ها ، ملیون ، مشروطه خواهان و حتا مجاهدین . بنابرین همه را سرکوب میکند ولی به اینها امتیاز ویژه میدهد .
۳)در حالیکه همه مذهبیون ، لیبرال ها ، ملیون ، مصدق ، رضا پهلوی ، مجاهدین و سلطنت طلبان را میکوبند ، طوری که مهدوی کنی هم اقرار میکند که دین و اصو ل گرایان زمینه ای حتا میان مذهبی ها ندارند ! لیبرال ها هم در داخل رژیم هم در اپوزیسیون تحت تاثیر مارکسیست ها به شدت کوبیده میشوند ، مصدق زیر دست و پای مارکسیست های نقابدار در همه رسانه ها دارد له و لورده میشود ، حمله به رضا پهلوی و شاه و رضا شاه تقریبا در دو سوم رسانه ها با شدت ادامه دارد ، مجاهدین بدون هیچ استثنایی از همه جا کوبیده میشوند ،
خطر اصلی چیست ؟
مثل ۵۷ خطر اصلی از آنجاست که ممنوع الا نتقاد است . سوبسید دارد . تشکیلات دارد ، از کمک یک کشور قدرتمند خارجی ( روسیه ) که هم مرز ایران است و تمام هدفش اشغال ایران است ، برخوردار ، از رسانه ها ، نشریات ، نفوذی ها ، تبلیغات بسیار برخوردار است ، ضد مذهب است ، از کمک های غرب و امریکا هم برخوردار است ( با ماسک سوسیال دموکراسی و حقوق بشر قلابی )، رژیم هم با ان کاری ندارد ، عواملش به آسانی در داخل و خارج فعالند با نقابهای مختلف .
خطر از جانب مارکسیست هاست . اگر اینها در بلبشو قدرت را با ۵ تا ۱۰ درصد هم بگیرند با حمایت روسیه و گول زدن مردم ( مثل لنین ، مثل تره کی - داوود ، مثل قرقیزستان ، ....) و اطمینان الکی دادن به امریکا که اگر ما بیایم مثل لولا برزیلی با شما خوب خواهیم بود و مثل اروپائیان سوسیال دموکراسی بر پا خواهیم کرد ، ..... درست مثل ایت الله خمینی که وعده های دیگری داد اما بعدا همه را فراموش کرد و به اسلام ارتدکس رادیکال بازگشت ، اینها هم به مارکسیسم لنینیسم که در گلبولهای خونشان ریشه دارد باز خواهند گشت و یک حکومت دیکتاتوری روسی بسیار وحشتناکتر ا ز قذافی و صدام در ایران حکم خواهند کرد .
بدیهی است که کسانی که امروز از میان ملی ها ، سکولار ها ، مستقلین ، مشروطه خواهان فکر میکنند که میتوانند با چپ اتحاد کنند و بعد کشور را به سمت دلخواه خودشان پیش ببرند دقیقا مثل لیبرال ها و مجاهدین و ملیونی که به ایت الله پیوستند ضربه خواهند خورد . چون با دیکتاتوری پرستان ( مذهبی یا مارکسیست ) نمیشود اتحاد کرد ولو موقت !
تفاوت اینبار در این است که اگر رهایی از دست حکومت چند پاره الیگارشی مذهبی به دلیل تضاد های داخلی ان امکان پذیر باشد ، رهایی از دست دیکتاتوری های مارکسیستی تک صدایی مطلق ابدا امکان ندارد مگر با جنگهای داخلی و خونریزیهای فرا وان !
چون اینها به نام کارگر و علم میکشند ! دیکتاتوری مقدس علمی !
نگاه کنید به اسد و قذافی که چه آسان کشتار میکنند ، کم جنگ ایل و پولپوت و استالین پیش کش !
مذهب بسیار ضعیف شده و کوبیده شده تا جایی که به باورهای مردم هم رحم نمیشود . اما انتقاد به مارکسیسم و دیکتاتوری های ساخت چپ اصلا وجود نداردو حرام است . اینها به آسانی توانسته اند با نقاب داخل همه گروه ها بشوند و مانع کوچکترین انتقادی به افراد اینها ، عقایدشان ، رژیم های مورد علاقه اینها بشوند . آیا تعجب برانگیز نیست که وقتی اسم بنی صدر ، یزدی ، رضا پهلوی ، مصدق ، شاه ، مجاهدین، سروش، بهنود ، ... می اید ده ها مقاله و کامنت علیه آنها نوشته میشود ، اما آشوری ، ابراهیم گلستان ، اسماعیل خوئی ، عباس میلانی ، جمشید طاهری پور ، ممبینی ،دولت آبادی ، .. ..... خیلی راحت مورد ستایش واقع میشوند و کسی جرات نمیکند از آنها سوال بپرسد !
عجیب نیست که تا اسم ترکیه و کره جنوبی می اید ، ده ها مقاله به صورت مسخره آنها را میکوبند ، اما کاسترو که پس از ۵۰ سال حکومت توتالیتر فاسد به سرمایه داری بر میگردد و یک ملیون بیکار و هزاران فاحشه بجا میگذارد و زندانیان روزنامه نگار و ... حتا یکبار هم کسی به او انتقادی نمیکند ؟
چپ هندوانه در بسته است امروز . مثل مذهب و حکومت مذهبی ایت الله خمینی در ۵۷ . از اینجا ملت ایران ضربه ای بزرگ خواهد خورد .
۳۰ سال بعد در همین رسانه ها همین افراد گریه و زاری میکنند که چطور ما چپ را با آنهمه سابقه دیکتاتوری و زمانی که در همه جا سقط شده بود دست کم گرفتیم ؟ همین سوالی که امروز در مورد مذهب میکنیم ؟
ج ا هم به چپها انتقاد نمیکند ، دست آنها را باز میگذارد ، شعار های آنها را تکرار میکند ، استراتژی رادیکال ضد غرب و ضد اسرائیل آنها را دنبال میکند ، حتا به وزارت اطلاعا ت دستور داده از آنها در خارج دلجویی ! شود و آنها را متحد کرده علیه هجمه انقلاب های یاسمنی ! درست همان اشتباهی که شاه کرد در مورد استفاده از مذهب علیه کمونیسم روسی. اینها ج ا را به مرز رویارویی با غرب پیش میبرند ، تنش های قومی و تجزیه طلبانه را دامن میزنند ، وقتی جنگ شد ، به نیروهای امریکا هم حمله میکنند و ایران را قطعه قطعه کرده ضمیمه روسیه میکنند . با شاه هم همین کار را کردند ، با مصدق هم همینطور . اشغال آذربایجان! کودتای ۲۸ مرداد ! انقلاب ۵۷ ! با بنی صدر و بازرگان و موسوی و کروبی هم همین کار را کردند . با خاتمی هم همین کار را کردند .
آنها که به دولتمردان امریکا دسترسی دارند باید ماهیت این نقابداران و طرح های مخفی آنها و شگردهای موقتی آنها را به امریکا گوشزد کنند . فردا خیلی دیر است .
افرادی چون گنجی به جای رودر رو شدن با بنی صدر و روشنفکران دینی( به صلاحدید و تشویق اینها ، یا به قصد پخش سخنان او در وب سایت هاشان )، بهتر است ماهیت دیکتاتوری مارکسیستی ، اندیشه مارکسیسم لنینیسم ، باندهای فراماسونری روسی را هدف قرار دهند .
اینها فضا رادیکال میکنند . جنبش شکست میدهند ، رژیم را به انحراف میبرند تا سر انجام آنرا ساقط کنند .