نسخه آرشیو شده

ایران و مصر؛ گام‌های بلند پس از سی سال
مردمک
از میان متن

  • ینکه این عوامل تا چه اندازه موفق به عقب انداختن گشایش روابط ایران و مصر شوند، البته تا حدود زیادی به سیاست‌های ایران نیز بستگی خواهد داشت
محمود کیان‌ارثی
شنبه ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۸:۲۱ | کد خبر: 61584

محمود کیان‌ارثی، کارشناس مسايل خاورمیانه، نگاهی دارد به سیر تحول روابط ایران و مصر و نقش حوادث اخیر خاورمیانه در آن.

روابط تهران و قاهره، یک شبه در حال طی کردن ره چندین ساله است. عادی شدن مناسبات و تبادل سفیر میان دو کشور که تلاش‌های بسیاری پیرامون آن در دو دهه گذشته صورت گرفته بود، به سرعت در حال عملی شدن است. گفته می‌شود که وزارت خارجه ایران، علی اکبر سیبوی را به عنوان سفیر خود در قاهره تعیین کرده و وی به زودی روانه محل ماموریت خود خواهد شد.

تنش مدام

روابط تهران با قاهره از هنگام پیمان کمپ دیوید میان انور سادات، رئیس جمهوری پیشین مصر و مناخیم بگین نخست وزیر پیشین اسرائیل دستخوش تنش بوده است. تنها یک سال پس از پیروزی انقلاب در ایران، جمهوری اسلامی روابط خود را با مصر به دنبال امضای قرار داد کمپ دیوید قطع کرد تا به این ترتیب اعتراض خود را به عادی شدن مناسبات مصر و اسرائیل نشان دهد.

البته در این مقطع، مصر از سوی تمام کشورهای عضو اتحادیه عرب طرد شد و عملا تا هنگام حمله عراق به کویت در اولیل دهه ۱۳۷۰ خورشیدی، در سطح منطقه منزوی باقی ماند. هر چند به دنبال اشغال کویت توسط صدام و لشکر کشی آمریکا به خلیج فارس، معادلات قدرت در منطقه چنان به هم خورد که حکومت‌های عرب بار دیگر رسما روابط خود را با قاهره از سر گرفتند؛ اما به دلایل مختلف این رابطه با تهران هیچگاه عادی نگردید.

با وجود تلاش‌هایی که دولت‌های اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی برای بهبود روابط منطقه‌ای ایران انجام دادند، مناسبات با مصر در حد نازلی باقی ماند. آخرین تلاش‌ها از سوی تهران برای بهبود و عادی سازی مناسبات، در دوره محمود احمدی‌نژاد رخ داد. مهم‌ترین این اقدام‌ها، دیدار علی اکبر ناطق نوری که به صفت یکی از نمایندگان رهبر جمهوری اسلامی به قاهره رفت و همچنین سفر علی لاریجانی رئیس مجلس به این کشور بود. هر چند پس از این دو سفر، گمانه زنی‌ها مبنی بر مبادله سفیر بالا گرفت؛ اما تغییر قابل توجهی در مناسبات دو کشور روی نداد.

موانع پیشین بر سر راه روابط

بسیاری شخص مبارک و همینطور عمر سلیمان مرد پر قدرت اطلاعاتی این کشور را ورای عدم بهبود کامل روابط تهران و قاهره تلقی می‌کردند. دلیل این موضوع به دیدگاه خاص شخص حسنی مبارک به موضوع روابط با ایران مربوط می‌شد.

در دهه ۱۳۶۰، حسنی مبارک از مهم‌ترین دشمنان انقلاب ایران محسوب می‌شد و در جریان جنگ ایران و عراق از رژیم صدام حمایت‌های بی‌دریغی به عمل آورد. برخی بر این باور هستند که او از خاطره ترور انور سادات توسط خالد اسلامبولی و حمایت ایران از وی شدیدا برآشفته و آزرده بوده و به همین خاطر مانع از به ثمر رسیدن مذاکرات طولانی مقامات دیپلماتیک مصری و ایرانی برای عادی سازی روابط دو کشور بود. از اینرو، حذف مبارک از صحنه سیاسی مصر به معنای برداشته شدن یک مانع اساسی بر سر عادی شدن روابط تهران با قاهره است.

اما در عین حال، مصر دوران مبارک، برای بر داشتن هر گامی به سوی ایران، نخست نگاهی به اسرائیل و آمریکا داشته است. البته به این مجموعه، عربستان را نیز باید افزود که در کنار مصر، یکی از قطب‌های جبهه ضد ایرانی به شمار رفته است. این سه کشور، تمایل نداشته‌اند که ایران و مصر به مرحله عادی شدن روابط گام گذارند.

از منظر آمریکا و اسرائیل، مصر دوران مبارک یکی از ارکان محور موسوم به اعتدال در منطقه به شمار می‌رفت و هر گونه تغییر در نقش آن، از منظر مهار نفوذ تهران در منطقه عربی حساسیت بر انگیز بود. اما عربستان که خود از کشورهای مهم محور اعتدال تلقی می‌شود، از منظر دیگری خواهان تداوم فاصله میان تهران و قاهره بوده است. ریاض به دلیل آنکه ایران را یک تهدید امنیتی در منطقه خلیج فارس می‌داند، به مصر به عنوان عمق راهبردی خود و یک عامل تعادل بخش علیه تهران نگریسته است.

عادی شدن روابط ایران و مصر می‌تواند باعث نگرانی حکومت سعودی شود که نمی‌خواهد وزنه مهمی مانند مصر را در کنار تهران ببیند.

مصلحت رهبران تازه مصر

با برکناری مبارک و خروج نمادهای ضد ایرانی سیاست خارجی مصر از عرصه و در پیشاپیش آن‌ها احمد ابو الغیظ، وزیر خارجه پیشین و عمر سلیمان رئیس مخلوع سازمان امنیت، وضع تازه‌ای در روابط ایران و این کشور به وجود آمده است.

هر چند هنوز نمی‌توان دقیقا گفت جهت‌گیری بین المللی رهبری تازه مصر چگونه خواهد بود، اما بر کسی پوشیده نیست که به چند دلیل آن‌ها به دنبال ارتقای روابط با ایران هستند. نخست انکه، مناسبات قاهره با اسرائیل در سطح سفیر قرار دارد و این در حالیست که افکار عمومی مردم در این کشور بشدت ضد اسرائیلی است. با توجه به آنکه رهبری جدید مصر، گام‌های خود را در عرصه جهانی بسیار با احتیاط بر می‌دارد و به نظر نمی‌رسد اراده‌ای قوی برای کاهش یا قطع روابط با تل آویو وجود داشته باشد، عدم ارتقای روابط با تهران به مصلحت رهبران مصر نخواهد بود.

مبادله سفیر با جمهوری اسلامی هم می‌تواند از فشارهای داخلی پیرامون استمرار روابط حکومت انقلابی مصر با اسرائیل بکاهد. در عین حال، این اقدام گامی مهم و نمادین در فاصله گیری از سیاست‌های دوران حسنی مبارک، رئیس جمهوری مخلوع مصر خواهد بود که به وسیله آن رهبران مصری به مردم این کشور نشان دهند که واقعا با رژیم گذشته تفاوت جوهری دارند.

دست انداز‌های پیش رو

از همین لحظه، موضوع عادی شدن روابط ایران و مصر واکنش‌های منفی در تل آویو و ریاض ایجاد کرده است. رهبران اسرائیل می‌خواهند، مصر به مانند سدی مرزهای آن را در برابر ایران و حماس پاسداری کرده و به عنوان یکی از ارکان محور اعتدال در کنار تل اویو باقی بماند. مقامات اسرائیلی در گوشه و کنار به نگرانی درباره سیاست خارجی قاهره و نقش ایران در این کشور اشاره کرده‌اند؛ امری که برخی تنش‌ها را در روزهای گذشته میان اسرائیل و قاهره ایجاد کرده است. اخیرا سفیر سابق مصر در سازمان ملل متحد گفته است که مصر کشور مستقلی بوده و از سیاست خارجی مستقلی پیروی می‌کند. به گفته وی، سیاست خارجی مصر را شورای عالی نیروهای مسلح و وزیر امور خارجه تعریف می‌کنند نه اسرائیل.

این سخنان، نشان می‌دهد که در پس پرده تل آویو در حال فشار آوردن به مصری‌ها برای اتخاذ سیاستی سخت در قبال تهران است. در کنار فشارهایی که اسرائیل به مصری‌ها وارد می‌آورد، اما عامل مهم دیگری نیز وجود دارد که می‌تواند در ایجاد روابط دوستانه میان تهران و قاهره خلل ایجاد کند. عربستان که به تازگی بشدت با ایران بر سر مجموعه‌ای ازمسائل، از بحرین گرفته تا لبنان، درگیر شده است، به سختی از بهبود روابط تهران و مصر نگران است. شاید تهدید ایران به حمله نظامی از سوی سفیر عربستان در قاهره، این پیام را برای مصری‌ها داشت که باید خطر ایران را جدی گرفته و همگام با عربستان گام بردارند. عربستان هر ساله مبالغی تحت عنوان کمک مالی در اختیار حکومت مصر قرار می‌دهد.در مورد روابط با ایران، مقامات سعودی می‌توانند از این ابراز برای فشار به مصری‌ها استفاده کنند تا مصر را وارد یک جبهه عربی وسیع علیه جمهوری اسلامی نمایند.

اینکه این عوامل تا چه اندازه موفق به عقب انداختن گشایش روابط ایران و مصر شوند، البته تا حدود زیادی به سیاست‌های ایران نیز بستگی خواهد داشت، که مانع از بالا گرفتن تنش‌ها با اعراب و به وجود آمدن یک صف بندی عربی علیه خود شود.از اینرو، در صورتی که مقامات ایرانی درایت به خرج ندهند، بحران تازه ایجاد شده میان ایران و شیخ نشین‌های خلیج فارس می‌تواند در روند مثبت کنونی در روابط تهران و قاهره اختلال ایجاد نماید.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی