نسخه آرشیو شده
اینفوگرافی: طول حاکمیت زمام داران کشورهای عربی

اتاق‌های فکر آمریکا و بریتانیا نتوانستند درست فکر کنند
جیمز کامران، نخست‌وزیر بریتانیا و باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در واشنگتن دی سی، تابستان ۲۰۱۰ / عکس از flickr/whitehouse
از میان متن

  • «اینک وقتی بخواهم وقایع دنیا را ارزیابی کنم، گزارش‌های اتاق‌های فکر آمریکا و بریتانیا را وارونه می‌خوانم. در چنین حالتی آن‌ها قابل فهم می‌شوند.»
سه‌شنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۲۲:۰۰ | کد خبر: 61640

عبدالعطیف الملهم دریادار نیروی دریایی عربستان سعودی در یادداشتی که چهار هفته پیش در وبسایت عرب نیوز منتشر شد، به انتقاد از تحلیل‌های اتاق‌های فکری غرب پرداخته و آن‌ها را دور از واقعیت و نادرست ارزیابی می‌کند.

سال ۱۹۷۸ آغاز خیزش علیه شاه ایران بود اما هیچ یک از اتاق‌های فکر در آمریکا حتی به احتمال انقلاب در ایران نیز اشاره نکرده بودند. همین، چشم‌های مرا در باره بی‌فایده بودن اعتماد به این مراکز فکری در باره هدایت امور جهانی باز کرد.

یک سال بعد (۱۹۷۹) شاه سرنگون شد و آیت‌الله خمینی قدرت را بدست گرفت. این اتاق‌های فکر دوباره در سپتامبر ۱۹۸۰ به علت جنگ ایران و عراق شگفت‌زده شدند. این جنگ هشت سال به طول انجامید.

پس از جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۹ یکی از همکلاسی‌های آمریکاییم در تجمع سالانه همکلاسی‌ها در کالج سانی ماریتایم در نیویورک به من پیشنهاد کرد که در یک اتاق فکر مشغول کار شوم. من به او گفتم که هیچ اتاق فکری در عربستان سعودی وجود ندارد. پس از آن گزارش‌های زیادی که نوشته این موسسات فکری بود خواندم و متوجه شدم که بسیاری از آن‌ها که درباره عربستان سعودی است توسط افراد غیر سعودی نوشته شده است. وقتی آن گزارش‌ها را می‌خواندم احساس می‌کردم گزارش‌ها درباره کشوری است که در یک سیاره دیگر قرار دارد. بله، آن‌ها، بسیار زیبا نگاشته شده بودند اما از واقعیت خیلی دور بودند.

این اتاق‌های فکر حتی با وجود نشانه‌های آشکار زیادی نتوانسته بودند متوجه نزدیک شدن بحران‌های جهانی شوند. سقوط اتحاد جماهیر شوروی، سقوط دیوار برلین، تهاجم به کویت، حمله تروریستی در یازدهم سپتامبر، محاسبه غلط آمریکا در سال ۲۰۰۳ در عراق، بحران اقتصادی دنیا، شورش در تونس، بحران مصر و تحول در لیبی نمونه‌هایی از وقایع مهمی بودند که واقعا رخ دادند ولی از سوی اتاق‌های فکر مورد توجه یا پیش‌بینی قرار نگرفتند.

چند ماه پیش در یکی از روزنامه‌های عربستان سعودی اعلانی در باره بازشدن شاخه‌ای از یک اتاق فکر سر‌شناس به نام انستیتوی بین‌المللی مطالعات استراتژیک در بحرین دیدم. با توجه به این واقعیت که عربستان سعودی تنها مرکز جاذبه در منطقه خلیج و در دنیا نیست، انتظار داشتم برخی از نام‌های سعودی را در این سازمان ببینم. اما هیچ نبود. دیر‌تر شاهد یکی از کنفرانس‌های آن‌ها در تلویزیون بودم و به سخنان برخی از مهمانان در باره منطقه گوش فرا دادم و فورا تلویزیون را خاموش کردم. کنفرانس یک اتاق فکر یک تجمع روابط عمومی یک هتل نیست. چهره‌های خندان زیادی در کنفرانس این انستیتو، در منامه، و تحلیل‌های برجسته خیلی کمی وجود داشت.

آرزو کردم که در آن گروه بودم زیرا حتی من با دانش اندکم توانسته بودم بوی تظاهرات را در هوای بحرین حس کنم. پس از مشاهده وقایع دردناک این کشور از خود پرسیدم چگونه یک اتاق فکر مشهور مانند انستیتوی بین‌المللی مطالعات استراتژیک با داشتن شاخه‌ای در بحرین که در فاصله یک مایلی از میدان مروارید قرار دارد در دیدن تغییرات سریع این جزیره بسیار کوچک ناتوان بوده است. آن‌ها حتی نمی‌دانستند که کشوری به نام عمان وجود دارد. وقایع و شورش‌های کوچک در عمان در هیچ یک از گزارش‌ها یا تحلیل‌های آن‌ها دیده نمی‌شد. چه کسانی تحلیل‌گران این انستیتو در بحرین هستند؟ آیا آن‌ها به زبان عربی حرف می‌زنند؟ آیا آن‌ها تجربه‌ای در مسائل خاورمیانه دارند؟ آیا آن‌ها افرادی وابسته به نخبگانی هستند که به خاطر شناخته شده بودن به کار گمارده شده‌اند و نه به خاطرآنچه می‌دانند؟

چند سال پیش چند گزارش درباره عربستان سعودی و خانواده سلطنتی سعود خواندم که توسط برخی از اتاق‌های فکری بریتانیا نوشته شده بود و نتوانستم جلوی خنده خود را بگیرم. اگر من در آن نوشته نام عربستان سعودی را ندیده بودم احتمالا فکر می‌کردم آن‌ها در باره یک کشور آفریقایی صحبت می‌کنند که به تازگی از یک جنگ داخلی طولانی سربرآورده است.

عربستان سعودی و خانواده سلطنتی سعود از جمله موضوعاتی هستند که در گزارش‌های اتاق‌های فکر بریتانیا به وفور در باره آن‌ها نوشته می‌شود. اما تاکنون من هیچ گزارشی در این باره ندیده‌ام که یک تحلیل‌گر سعودی در نوشتن آن مشارکت کرده باشد. برخی از تحلیل‌گران اصلا در عربستان سعودی نبوده‌اند و برخی از آن‌ها تنها در مدت زمانی خیلی کوتاه در این کشور بسر برده‌اند. این قضیه مانند آن است که کسی اهل جزیره تاسمانی استرالیا باشد و از او خواسته شود تا در باره سیاست‌های واشنگتن بدون این‌که در این شهر باشد مطلب بنویسد.

گزارش‌های این اتاق‌های فکر توسط افرادی نوشته می‌شود که نویسندگان بسیار توانایی هستند، افرادی که می‌توانند کلمات را به شکلی بسیار زیبا کنار یکدیگر قرار دهند. من کاملا امیدوارم که آن‌ها به خاطر تحلیل‌ها یا گزارش‌های خود پولی دریافت نکنند.

اینک وقتی بخواهم وقایع دنیا را ارزیابی کنم، گزارش‌های اتاق‌های فکر آمریکا و بریتانیا را وارونه می‌خوانم. در چنین حالتی آن‌ها قابل فهم می‌شوند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی