نسخه آرشیو شده

اولویت آمریکا در خاورمیانه باید تغییر حکومت ایران باشد
از میان متن

  • رئیس جمهور اوباما باید صریحا از ملت ایران بخواهد که علیه حکومت قیام کنند؛ به جای اظهارات تردیدآمیز و غیر مستقیم در زمینه حمایت از تغییر حکومت، آن گونه که تا کنون بوده است.
پنج‌شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۳:۳۳ | کد خبر: 61715

چاک فریلیچ، مشاور سابق معاون امنیت ملی اسرائیل و عضو ارشد برنامه امنیت بین‌المللی در مرکز بلفر مدرسه هاروارد کندی، در این یادداشت می‌گوید آمریکا باید به فکر تغییر حکومت در ایران باشد.

خیزش‌های مردمی که اکنون خاورمیانه را در می‌نوردد، نفس‌گیر است و ظاهرا تمامی ندارد. بعد از چند دهه رخوت و انجماد فکری اکنون چشم انداز کل خاورمیانه در برابر چشمان ما تغییر می‌کند.

با شتاب گیری رویداد‌ها در کشورهای دیگر، توجه‌ها از ایران به سمت نقاط دیگر معطوف شد. ایرانی که تمام مولفه‌های یک وضعیت انقلابی که عامل خیزش‌های مردمی در جهان عرب شد، در آن موجود بود.

جمعیت جوان رو به رشد ایران، نه تنها به بزرگی جمعیت کشورهای دیگر منطقه است بلکه نسبت به آن‌ها، تحصیل‌کرده‌ترند و درگیری بیشتری با گرایش‌های اجتماعی و سیاسی جهان و جهانی‌شدن دارند. مثل بقیه جمعیت جوان ناآرام منطقه، جوانان ایرانی از بیکاری شدید، نداشتن فرصت‌ها و سرکوب و خفقان رنج می‌برند.

امروز تغییر حکومت در ایران، اولویت نخست منطقه خاورمیانه است و موضوعی است که همه متحدان آمریکا در منطقه و خارج از منطقه، می‌توانند در مورد آن توافق داشته باشند. همه می‌خواهند حکومت ایران برود. تغییر در ایران، از نظر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی و استراتژیک باعث تغییر کل منطقه خواهد شد. این تغییر در واقع خبر از شکل گیری خاورمیانه جدیدی می‌دهد.

به جای امید بستن به ادامه مذاکرات بی‌ثمر با تهران، که دولت اوباما احتمالا بر بی‌نتیجه بودن آن واقف است، اکنون به تلاش‌های علنی و پشت صحنه دولت‌ها به رهبری آمریکا برای درهم شکستن حکومت ایران نیاز هست.

تغییر حکومت در ایران، تنها از طریق داخل و از طریق مردمش میسر است و نمی‌تواند از خارج انجام شود اما برای عملی شدن لازم است که از بیرون مورد حمایت و تشویق واقع شود.

من در یادداشت اخیرم که در وب سایت بلفر سنتر (Belfer Centre) منتشر شد، جزییات بیشتری در مورد این بحث ارائه کردم که در اینجا به مهم‌ترین نکات آن اشاره می‌کنم:

٭ رئیس جمهور اوباما باید صریحا از ملت ایران بخواهد که علیه حکومت قیام کنند؛ به جای اظهارات تردیدآمیز و غیر مستقیم در زمینه حمایت از تغییر حکومت، آن گونه که تا کنون بوده است.

این فراخوان باید با بینش روشنی درباره آینده بهتر ایران بعد از برکناری حکومت، همراه باشد از جمله ایجاد رابطه با آمریکا. احتیاط اوباما برای اعلام چنین فراخوانی، قابل درک است چرا که یک خیزش مردمی ممکن است به شکل بی‌رحمانه‌ای سرکوب شود اما آزادی با بزدلی به دست نمی‌آید و ممکن است دیگر فرصتی از این بهتر نباشد.

٭ رهبری اخلاقی آمریکا برای جوانان ایرانی مهم است، چون برخلاف حکومت ایران، عموما طرفدار آمریکا هستند و امیدوارند که باد تغییر، از ایران نیز گذر کند.

٭ تشدید تحریم‌ها علیه برنامه هسته‌ای ایران که از قبل اعمال شده، اکنون باید شامل وجه سرکوب گر حکومت و روش‌های خشنی که برای سرکوب مخالفان از آن‌ها استفاده می‌کند، گردد.

تحریم‌های جدی نه فقط روی حکومت بلکه روی مردم ایران نیز اثر می‌گذارد، تغییر حکومت دردناک است و ارزان صورت نمی‌گیرد.

٭ حمایت‌های مالی و تجهیزاتی مستقیم و پنهان برای گروه‌های مخالف حکومت در ایران. بهره برداری از مهارت جوانان ایرانی در استفاده از اینترنت و علاقه آن‌ها به رسانه‌های اجتماعی که اکنون تاثیر سیاسی آن آشکار شده است. به عنوان مثال ارسال آی پد‌های رایگان و سایر ابزار اینترنتی به ایران و استفاده از برنامه «سیب برای آزادی» به جای برنامه قدیمی «اتم برای صلح».

٭ ایران لیبی نیست، ایران خیلی بزرگ است و قابلیت‌های تلافی جویانه دارد و استفاده از گزینه‌های نظامی معمولی مثل منطقه ممنوعه پروازی، در آن عملی نیست. اما در صورت رشد ناآرامی‌ها، اقدامات بسیار محدودی چون اختلال در سیستم ارتباطی حکومت عملی است.

اگر رهبری ایالات متحده برای ایجاد تغییر در منطقه برنامه‌ای دارد، الان زمان آن است. ایالات متحده در هر صورت مورد سرزنش واقع خواهد شد، برخی آن را به خاطر عدم دخالت کافی سرزنش خواهند کرد و برخی دیگر به خاطر اینکه بیش از اندازه دخالت کرده است. ایران، یک جایزه بزرگ است و جایی است که رهبری آمریکا می‌تواند تغییر ایجاد کند. شاید این اقدامات، باعث ایجاد تغییرات مطلوب در ایران نشود اما جنبه‌های منفی آن حداقل است.

چگونه می‌توانیم شکست را توجیه کنیم اگر حتی سعی نکنیم از فرصت‌ها استفاده کنیم؟

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی