در حالیکه تنش میان عربستان و ایران، فضای سیاسی بسیار متشنجی بر منطقه خلیج فارس حاکم ساخته، هر کدام از طرفین بر سر به دست آوردن همکاری مصر مسابقه گذاشتهاند. محمود کیانارثی، کارشناس سیاسی مسائل خاورمیانه، نگاهی دارد به فضای تازه در روابط ایران و مصر.
سلسله رخ دادهای دو ماه گذشته، از شورشها علیه حکومت بحرین و لشکر کشی عربستان به این کشور تا اعلام خبر کشف شبکه جاسوسی ایران در کویت جنجال کم سابقهای میان ایران و شیخ نشینها، بویژه عربستان سعودی، به وجود آورده که شبیه آن را تنها در سالهای دهه ۱۳۶۰ میتوان سراغ گرفت.
برای مصریها که تازه در حال سر و سامان دادن به سیاست خارجی خود پس از سرنگونی رژیم حسنی مبارک، رهبر پیشین این کشور، هستند، وضعیت ایجاد شده در منطقه خلیج فارس و دعوای تهران و ریاض شرایطی سخت و دشوار ایجاد کرده است.
از یکسو رهبران مصر پس از انقلاب، میخواهد تا چهرهای متفاوت از سیاست خارجی این کشور به نمایش گذاشته و با فاصله گرفتن از رویکرد ضد ایرانی رژیم حسنی مبارک، صفحه تازهای در روابط قاهره و تهران باز کند.
از دیگر سو، رهبری مصر در عین حال نمیخواهد باعث شود که ریاض به دلیل گشایش روابط با جمهوری اسلامی رنجیده شده و در نتیجه از کمکهای مالی و سرمایه گذاری سعودیها و متحدان خلیجی آنها محروم شود. بویژه مصر با سختیهای مالی زیادی روبروست و کمکهای مالی عربستان همیشه برای حکومت این کشور کارساز بوده است.
اما به هر حال روشن است که تحرکات دیپلماتیک میان تهران و قاهره و اعلام امادگی دو طرف برای تبادل سفیر، مقامات عربستان را به نگرانی و دلهره انداخته که مبادا مصر پس از مبارک در حال پشت کردن به آنها باشد.
نقش شیخ نشینها در روابط قاهره و تهران
مجموعه اتفاقات اخیر نشان داده که در این مرحله راه عادی سازی مناسبات دو کشور، نه از تهران و قاهره بلکه از شیخ نشینهای خلیج فارس باید گذر کند.
دیدار علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران از قطر و به دنبال آن، سفر شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر قطر به قاهره از همین زاویه قابل تحلیل است. امیر قطر که روابط خوبی با رهبران ایران دارد، در جریان سفر خود با حسین طنطاوی، رئیس شورای عالی نیروهای مسلح مصر و رئیس حکومت انتقالی این کشور دیدار و درباره مناسبات با جمهوری اسلامی گفتگو کرده است. گفته میشود امیر قطر نامه مهمی را درباره گسترش روابط ایران و مصر از رهبر جمهوری اسلامی برای مقامات ارشد مصری برده است. این سفر در حالی صورت پذیرفت که کمی پیشتر، عصام شرف، نخستوزیر مصر دیداری از کشورهای منطقه خلیج فارس به عمل آورد که کاملا با موضوع مناسبات مصر و ایران مرتبط بود و در جریان آن عصام شرف با مقامات قطری، کویتی و سعودی بطور خاص در اینباره گفتگو کرد.
نکته مهم این سفر آن بود که وی از رفتن به امارات متحده عربی خودداری کرد، امری که میتواند با عدم اعلام پشتیبانی مصری از گسیل کردن نیروهای نظامی مشترک عربستان و امارت برای سرکوب اعتراضهای بحرین مرتبط باشد.
نقش قطر
انتخاب قطر از سوی ایران برای میانجیگری با قاهره از دو منظر دارای اهمیت است.
نخست آنکه به مصریها این اطمینان داده میشود که وجود درگیری میان تهران و ریاض به معنای انشقاق در روابط آن با همسایگان عرب خلیجی این کشور و تمام اعضای شورای همکاری خلیج فارس نیست. ایران سعی دارد از سیاست خارجی میانه قطریها و اختلافات دوحه با آل سعود حداکثر بهره برداری را کرده تا از فشار عربستان به مصر برای بقا بر مسیر مبارک در قابل جمهوری اسلامی بکاهد.
این در حالیست که مقامات سعودی در گوشه و کنار و در رسانههای خود تبلیغ میکنند که مصریها نباید برادران عرب خود را در مواجهه با ایران و دخالتهای ان در کویت و بحرین تنها گذاشته و در این شرایط به سوی تهران دست دوستی دراز کنند. طبیعتا مواضع قطر این تصویر را که رسانههای وابسته به سعودی درباره روابط دنیای عرب و ایران تبلیغ و برجسته سازی میکنند، بهر هم زده و دریچهای برای عادی سازی روباط تهران و قاهره میگشاید.
از منظر دوم، سفر صالحی به دوحه و دیدار وی با امیر این کشور زمینه کاسته شدن از تشنج در منطقه خلیج فارس و بهبود روابط با شورای همکاری را فراهم میآورد. این روابط از هنگام آغاز اعتراضهای ضد حکومتی در بحرین و دخالت نظامی عربستان در این کشور بشدت دستخوش تنش شده و باعث بالا گرفتن جنگ لفظی ایران و عربستان گردیده است.
ایران- عربستان و آینده روابط با قاهره
بهبود مناسبات میان جمهوری اسلامی و مصر میتواند در بلند مدت به معنای تغییر توازن قوا در خاورمیانه باشد.
مصر برای سالهای طولانی شریک و متحد عربستان بوده است و از اینرو ریاض نگران است که در رقابت با تهران، بیش از پیش تنها بماند. بویژه از منظر سعودیها، منطقه خاورمیانه پس از سقوط صدام و جابجایی قدرت در مصر، بیش از هر زمان دیگری به عرصه یکه تازی ایرانیها تبدیل شده است. عربستان در یک دهه گذشته به مصر مبارک به عنوان وزنهای در برابر ایران مینگریست که میتواند جای خالی صدام حسین را پر نماید. به همین دلیل، تغییرات رخ داده در مصر اسباب نگرانی شدید آل سعود را بر انگیخته است.
شاید به همین دلیل است که جار و جنجال تبلیغاتی دو ماه گذشته سعودیها علیه آنچه دخالت ایران در اوضاع داخلی کشورهای عربی و تحریک ناآرامیهای بحرین میخوانند، بدون وقفه استمرار پیدا کرده است تا از این طریق حمایت سایر حکومتهای عرب را جلب نماید. به همه این عوامل، کم رنگ شدن تاثیر گذاری آمریکا در خاورمیانه را نیز باید افزود تا دریافت تا چه اندازه مقامات عربستان از تغییر و چرخش مصریها در برابر جمهوری اسلامی بر آشفتهاند.
به نظر میرسد تهران با رایزنیهایی که با مقامات قطری انجام داده است، توانسته تاکنون از سدی که شورای همکاری خلیج فارس با فشار عربستان، امارات و بحرین بر سر ره نزدیک به مصر ایجاد کرده گذر نماید. اما در عین حال باید گفت هر گونه افزایش شدید تنش میان ایران و این شیخ نشینها میتواند، تاخیری جدی در عادی سازی روابط تهران و قاهره به وجود آورد.
با توجه به نگرانیهای عربستان و ملاحظات مصریها، به نفع ایران خواهد بود که آرامش، جای تنشهای کنونی در روابط با این کشورها را بگیرد. دیدار وزیر خارجه از قطر، گامی درست در این مسیر به شمار میرود.