هرچند اصولگرایان گردانندگان صحنه سیاسی ایران هستند اما دامنه اختلافات این طیف نه تنها در سطح دولت و مجلس همچنان ادامه دارد، بلکه این اختلافات در طول دو سال گذشته در سطح رئیس دولت و رهبر جمهوری اسلامی نیز، خود را نشان داده و جنجالهای سیاسی را در پی داشته است.
محمود احمدینژاد بهعنوان رئیس دولت دهم، دو بار نشان داده است که تلاش میکند در برابر دستور و «حکم حکومتی» آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، ایستادگی کند؛ که هر بار نیز یک سر ماجرا به اسفندیار رحیم مشایی، مسئول دفتر آقای احمدینژاد مربوط میشود.
گروهی از اصولگرایان منتقد دولت، از مشایی و حامیانش بهعنوان «جریان انحرافی و فتنه آینده» نام میبرند که برای حذف روحانیت و مقابله با ولایت فقیه تلاش میکنند و به احمدینژاد هشدار میدهند که از این جریان فاصله بگیرد.
برخی از اصولگرایان منتقد، اطرافیان رئیس دولت، خصوصا اسفندیار رحیممشایی، را متهم میکنند که با ادعای ارتباط با امام زمان و نزدیک بودن ظهور، درپی دور زدن نظام و رهبری هستند.
این درحالی است که برخی از مخالفان دولت در خارج از طیف اصولگرا نیز، کل این وقایع را جریانسازی و ساختگی میدانند.
گروهی نیز بر این باورند که این کشمکشها و سرپیچی از اوامر رهبری، جنگ برای کسب قدرت بیشتر است و بنابراین درباره دوام محمود احمدینژاد در مسند ریاستجمهوری تا پایان دولت دهم، ابراز تردید کردهاند.
از سوی دیگر در جریان این اختلافات میان جناح حاکم در جمهوری اسلامی، گمانهزنیهایی هم درباره آماده شدن مشایی و حامیان او برای شرکت در انتخابات آینده ریاستجمهوری که دو سال دیگر برگزار خواهد شد، مطرح شده است.
با این حال از زمان دولت نهم تا تاکنون، اظهارات اسفندیار رحیم مشایی درباره دوستی با مردم اسرائیل، مکتب ایرانی و موضوع معاون اولی او، حضور در مجلس رقص و حمایتهای محمود احمدینژاد از او، جنجالها و اختلافاتی سیاسی را میان اصولگرایان ایجاد کرده است.
حضور در مجلس رقص زنان
اولین جنجال جدی درباره اسفندیار رحیم مشایی، با انتشار فیلمی از حضور او در مراسم رقص زنان در ترکیه در سال ۱۳۸۵ آغاز شد. آقای مشایی در آن زمان رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دولت نهم بود.
برخی از نمایندگان مجلس به خصوص اعضای کمیسیون فرهنگی ازجمله سعید ابوطالب و عماد افروغ، رفتار رحیم مشایی در این مراسم را محکوم کردند.
مشایی درباره این فیلم گفت: مجلس رقص یعنی چی؟ در مراسم افتتاحیه یک نمایشگاه، یک برنامه هنری داشتند که رقص بود کسی این را منکر نشده، رقص در خیلی جاها اتفاق می افتد برای خیلی های دیگر هم اتفاق می افتد ما با رقص موافق نیستیم، وقتی هم می رقصند در ادامه حضور نداریم.
طرح مکتب ایرانی
در طول سالهای گذشته، ترویج بحث مکتب ایرانی یا اسلام ایرانی، برگزاری جشن نوروز و نمایش پرسروصدای منشور کوروش ازجمله اقدامهای آقای مشایی در دولتهای نهم و دهم بوده که با واکنشهای تندی از سوی محافظهکاران روبرو شده است.
اسفندیار رحیم مشایی، مرداد ماه سال ۸۹ در اختتامیه همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور گفته بود: از مکتب اسلام دریافتهای متنوعی وجود دارد، اما دریافت ما از حقیقت ایران وحقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم.
آقای مشایی همچنین در مراسم رونمایی از منشور کورش در شهریور سال ۸۹، اندیشه این پادشاه هخامنشی را «همجنس اندیشه پیامبران» دانسته بود.
این اظهارات آقای مشایی انتقاد شدید چهرههای اصولگرا از مراجع تقلید تا نمایندگان مجلس را برانگیخت. ازجمله حیدر مصلحی وزیر اطلاعات، «ترویج تفکرات باستانگرایانه و معرفی مکتبهایی مانند مکتبهای ایرانی به جای مکتب اسلام» را «از برنامههای دشمنان در حوزه دین» بر شمرد.
صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، نیز در واکنش به این اظهارات گفته بود: ترویج بحث مکتب ایرانی یا اسلام ایرانی کاملا انحرافی و ناسازگار با اعتقادات عمیق اسلامی و مغالطهای است که باید از تکرار آن پرهیز شود.
محمدتقی مصباح یزدی که از روحانیان حامی دولت به شمار میرود نیز گفته بود: كسانی كه بیشرمانه مكتب ایران را بهجای مكتب اسلام معرفی میكنند، خودی نبوده غیرخودیاند و باید حواسمان جمع باشد.
اما در میان سیل انتقادها، محمود احمدینژاد بار دیگر از آقای مشایی حمایت کرد و حساسیتها نسبت به او را «غیرعادی» خواند و گفت: او «حرف دولت را میزند».
دوستی با مردم اسرائیل
مرداد ۸۷، آقای مشایی در سمت رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، گفته بود که «ما با ملت اسرائیل دشمنی نداریم، هنوز هم با افتخار این را میگویم». او همچنین تاکید کرده بود که برای آزادی مردمی که در اسرائیل زندگی میکنند تلاش کرده و با رژیم اسرائیل مخالف است.
۲۰۰ نماینده مجلس در بیانیهای این سخنان اسفندیار رحیم مشایی را محکوم کرده و آن را «عجیب» و « مغایر با سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی» و «مخالف صریح» با مواضع آیتالله خمینی و رهبری جمهوری اسلامی دانستند.
برخی از نمانیدگان مجلس نیز خواستار استعفای رحیم مشایی و رفتن وی از دولت شدند.
گفتههای آقای رحیممشایی بهخصوص درباره دوستی با مردم اسرائیل، تا جایی پیش رفت که آیتالله خامنهای وارد میدان شد و در یک سخنرانی عمومی از آن انتقاد کرد ولی در عین حال خواست که بحثها در این باره تمام شود.
معاون اولی مشایی
پس از صدور حکم حکومتی آیتالله خامنهای در سال ۱۳۸۸ برای برکناری آقای مشایی، محمود احمدینژاد یک هفته از اجرای این درخواست رهبری سرباز زد و بر حمایت از رحیم مشایی تاکید کرد اما سرانجام با انتشار نامه آیتالله خامنهای، در پاسخ به این نامه نوشت که مشایی استعفا داده و نامه رهبری به استناد اصل ۵۷ قانون اساسی اجرا شده است.
علیاکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی احمدینژاد ومدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی، گفته بود دستور آیتالله خامنهای برای برکناری آقای مشایی از سمت معاون اولی، نظر «ارشادی» وی بوده است.
مقاومت در برابر دستور رهبر جمهوری اسلامی پیش از این سابقه نداشته است. حتی در زمان مجلس ششم که اکثریت آن با اصلاحطلبان بود، در جلسه علنی مجلس برای اصلاح قانون مطبوعات، مهدی کروبی بهعنوان رئیس مجلس پس از دریافت نامه آیتالله خامنهای برای متوقف کردن بررسی این قانون، آن را کنار گذاشت که واکنش نمایندگان اصلاحطلب را درپی داشت.
با این حال محمود احمدینژاد پس از حکم حکومتی آیتالله خامنهای، باز هم از مشایی حمایت و او را به سمت رئیس دفتر خود در دولت دهم منصوب کرد.
فیلم «ظهور نزدیک است»
فروردین امسال فیلمی با نام «ظهور نزدیک است» در سطح گسترده در ایران منتشر شد. در این فیلم گفته شده که محمود احمدینژاد، آیتالله علی خامنهای و حسن نصرالله به ترتیب «شعیب بن صالح»، «سید خراسانی» و «سید یمانی» هستند که در برخی از منابع شیعه، از آنها به عنوان سه نفر از یاران امام دوازدهم شیعیان نام برده شده است.
انتقاد از فیلم «ظهور نزدیک است» در شرایطی خبرساز شد که منتقدان آقای احمدینژاد او را به طرفداری از ادعای نزدیک بودن ظهور امام دوازدهم شیعیان متهم کردهاند.
از سوی دیگر خبرگزاری فارس اخیرا از بازداشت یکی از مسئولان ارشد نهاد ریاستجمهوری که به نوشته این خبرگزاری «از دوستان ۲۰ ساله اسفندیار رحیم مشایی است»، خبر داده است.
به نوشته رسانههای نزدیک به اصولگرایان منتقد دولت، کاظم كياپاشا، رئيس ستاد اقامه نماز سازمان ميراث فرهنگی که از دوستان اسفندیار رحیممشایی و مشاور وی در سازمان ایرانگردی و جهانگردی بود، در ارتباط با توليد سیدی «ظهور بسيار نزديک است» بازداشت شده است.
پيش از اين نيز اعلام شده بود عباس اميریفر، دبير كميسيون فرهنگی دولت و امام جماعت مسجد سلمان نهاد رياستجمهوری که از حاميان اسفنديار رحيممشايی است، به دليل ارتباط با تهيه اين سیدی، دستگير شده است.
قاسم روانبخش، از روحانیون نزدیک به آیتالله مصباح یزدی، روحانی
افراطی، اسفندیار رحیم مشایی را «فراماسونر» و فرد بسیار خطرناکی همانند محمدعلی باب توصیف کرده و اخیرا گفته است که «خطر مشایی در حد فرقه محمدعلی باب است».
بابیه (بهایت) مذهبیست که جمهوری اسلامی آن را به رسمیت نمیشناسد و هواداران آن را تعقیب، مجازات و سرکوب میکند. اما به جز سرکوب بهاییان، برخی از روحانیون شیعه از نسبت دادن آن به دیگرانی که ارتباطی به این مذهب ندارند، به عنوان «اتهام» استفاده میکنند.
رمالی و جن گیری
«جریان انحرافی» اصطلاحی است که اصولگرایان منتقد آقای احمدینژاد به اسفندیار رحیم مشایی، رئيس دفتر رئیسجمهور و حامیان او نسبت دادهاند. به گفته اصولگرایان منتقد دولت، جریان انحرافی تلاش میکند با «رمالها، جنگیرها، کلاشها و اراذل و اوباش» ارتباط قرار کند و در دولت نفوذ کند.
آیتالله مصباح یزدی در انتقادی از جلسات نزدیکان آقای احمدینژاد که گفته می شد در آن به حرفهای یک «جن گیر و مرتاض» استناد می شده، گفته بود که «مردم نباید دین خود را از مرتاض و جن گیر بیاموزند».
مصباح یزدی با «بودار» دانستن سخنان آقای رحیم مشایی گفته بود: بنده روز به روز احساس کردم که خطر بسیار عظیمی در این جریان، نهفته است و تلاش زیادی در این راه شده. عقلم نمیرسید که آیا هیپنوتیزم است، سحر است، ارتباط با مرتاضین است؟
صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، نیز اردیبهشت ماه امسال در انتقاد از «جریان انحرافی در دولت دهم» گفت که این جریان با ارجاع مردم به «کوروش و هخامنش، ترویج ایرانیگری و قومیتگرایی و جنگیری و رمالی»، تلاش میکند تا نقش عالمان را کمرنگ کند.
انتقادها از اسفندیار رحیم مشایی ادامه دارد و مواضع گاهبهگاه رهبر جمهوری اسلامی برای «اتحاد» در میان اصولگرایان تاثیر چندانی بر آن نگذاشته است. انتقادها افزایش پیدا کرده، اما این عضو دولت همچنان نفوذ و جایگاه خود را حفظ کرده است. هر روز که بر انتقادها و حملهها بیشتر می شود بر تعداد کسانی که آینده محمودی احمدینژاد و اسفندیار رحیممشایی را یکی در گرو دیگری میداند، نیز اضافه میشود.
بلآخره یکی پیدا شد که دم از مکتب ایرانی و آریایی بزنه جالبه که این حرفا از دفتر کسی بیرون میاد که خود رهبر واسه انتخابش کلی از مردم بی گناه رو کشت