علی طیبی، دانشجوی دکترای برنامهریزی شهری و سیاست عمومی در دانشگاه تگزاس آرلینگتون، نگاهی دارد به علل تغییر سیاست آمریکا درباره ویزای دانشجویان ایرانی در این کشور.
در روزهای اخیر اتفاق بسیار مهمی در عرصه روابط پیچیده میان ایران و ایالات متحده رخ داد که توجه بسیاری از ایرانیان خارج و داخل کشور را به خود جلب کرد.
جمعه ۲۰ می۲۰۱۱ در جریان برنامه پارازیت صدای امریکا، الن ایر پایان سیاست ویزای یکبار ورود دانشجویان ایرانی به امریکا را اعلام کرد. سیاستی که بیش از دو دهه یکی از بزرگترین دغدغه دانشجویان ایرانی بود که قصد ادامه تحصیل در ایالات متحده را داشتند و مانعی برای هزاران دانشجوی ایرانی در امریکا که آنها را از دیدار خانوادههایشان و شرکت آنها در کنفرانسها و نشستهای علمی جهانی باز میداشت.
تحقق این خواسته درسهای بزرگی به همراه داشته که اکنون بیش از پیش نیازمند توجه است. یکی از مهمترین درسهای حاصل از این تجربه ضرورت وجود نهادی در نظام تصمیم سازی است که بتواند با هدایت فشار حاصل از خواست عمومی و استفاده از قدرت چانه زنی خود در نظامهای بالایی قدرت تاثیر گذار بوده و از تحقق خواست عمومی اطمینان کسب کند.
در این نوشته با کالبد شکافی این موفقیت در تحقق رویای حذف محدودیتهای ویزای دانشجویی برای شهروندان ایرانی، به نقش نایاک، شورای ملی ایرانیان مقیم امریکا، در ایجاد این تغییر میپردازم.
فرایند تحقق یک رویا در یک نظام دموکراتیک تصمیم سازی
شاید بهترین برداشت ایرانی از فرایند تاثیرگذاری بر نظامهای دموکراتیک را سعید حجاریان در نظریه فشار از پایین و چانه زنی از بالا ارائه کرد.
این فرایند دو لبه نیازمند یک عامل غیردولتی است تا به طور همزمان هر دولبه فرایند فشار از پایین و چانه زنی از بالا هدایت کند. فشار از پایین از طریق شناسایی رویای همگانی و تبدیل آن به خواسته عمومی شکل میگیرد. این مرحله سنگ بنا و عامل مشترک تمامی حرکتهای اصلاحی و انقلابی در طول تاریخ بوده است که منجر به تغییرات کوچک و بزرگ در سراسر جهان شده است، اما توانایی چانه زنی نهادهای غیردولتی و انعطاف نظامهای موجود دربرابر نظرات مخالف عواملی است که حرکتهای اصلاحی را از انقلابی در نظامهای متفاوت از یکدیگر جدا میسازد و موفقیت یا عدم موفقیت این حرکتها را در تحقق رویاها رغم میزند.
در یک نظام دموکراتیک، روشهای ایجاد تغییر و تاثیر بر اساس تجارب گذشته نهادینه شده. از این در رویارویی با نظامهای دموکراتیک، مسئله اصلی شناسایی نحوه تاثیرگذاری بر ساختار است نه امکان تاثیرگذاری بر آن. نهادهای غیردولتی و غیرانتفایی در این بین نقش میانجی را ایفا میکند تا با شناسایی رویاهای همگانی گروههای اقلیت و تبدیل آن به خواست عمومی از یک سو و بر پایه شناخت خود از نظام موجود و قدرت قدرت چانه زنی خود در ایجاد تغییر از سوی دیگر به تحقق رویاهای همگانی گروههای مورد نظر خود یاری رسانند.
در ادامه این نوشته به بررسی چگونگی رفع محدودیتهای ویزای دانشجویی برای شهروندان ایران به عنوان رویای همگانی و نایاک به عنوان نهاد غیردولتی و غیر انتفایی پیگر این تحقق این رویا میپردازیم.
از رویای همگانی تا خواست عمومی
تجربه ویزا نشان داد که رویا هر چقدر هم فراگیر باشد برای تاثیر گذار بودن، باید به خواسته عمومی تبدیل شود. فرایند تبدیل رویای همگانی به خواست عمومی به خودی خود صورت نمیگیرد و نیازمند ارادهای است مبتنی بر آگاهی به روش و ایمان به هدف. رفع محدودیت یک بار ورود ویزای امریکا، رویای چندین نسل از دانشجویان بوده است که در سالهای اخیر در امریکا تحصیل کردهاند و علی رغم فراگیر بودن این رویا، تحقق آن، چنان دور از دسترس به نظر میرسید که به مرور به عنوان یکی از هزینههای ادامه تحصیل در امریکا مورد پذیرش عمومی قرار گرفته بود.
برای تبدیل شدن هر رویا به خواسته عمومی، اولین و مهمترین گام، گسترش باور امکان تحقق رویا است. در این راستا، نایاک در سال ۲۰۰۹ با شناسایی اهمیت و فراگیری این رویا به گسترش باور امکان تحقق آن از طریق تولید ویدیو، حمایت از گروههای دانشجویی در راه اندازی وب سایت و فعال شدن در شبکههای اجتماعی فیسبوک و توییتر پرداخت. اما این رویا تا اندازهای دور از دسترس به نظر میرسید که خوشبینانهترین افراد نیز امیدی به تحقق آن در کوتاه مدت نداشتند، اما حرکت پیوسته نایاک در جریان بحبوحههای سیاسی اتفاقات داخل ایران به مروز زمان توجه و اعتماد عمومی را به خود جلب کرد. توجه و اعتمادی که مبنای اقدامات آتی نایاک قرار گرفته است.
از خواسته عمومی تا تحقق یک رویا
اینترنت و ابزارهای رسانههای اجتماعی فرایند تبدیل رویای همگانی به خواسته عمومی را تسهیل کرده است. اما به هر طریقی که رویای همگانی به خواسته عمومی تبدیل گردد، به خودی خود، برای تحقق رویای مورد نظر کافی نیست، و این امر نیازمند اقدامات موازی نهادهای غیردولتی در ساختار قدرت جهت تضمین شنیده شدن و تاثیر گذاری فشار حاصل از خواست عمومی جهت تحقق رویای مورد نظر است. عدم توجه به اهمیت این مرحله حساس و غالبا پشت پرده یکی از دلایلی است که ایرانیان علی رغم تجارب فراوان و موفق در تبدیل رویای همگانی به خواسته عمومی، موفقیتهای اندکی در تحقق این خواستهها در ایران و سایر کشورهای محل اقامتشان کسب کردهاند که این امر ریشه در بسته بودن نظام سیاست گذاری ایران از یک سو و عدم آشنایی ایرانیان از نظامهای تصمیم سازی کشورهای محل اقامتشان از سوی دیگر است.
در تجربه ویزا، نایاک با درک درستی که از ساختار تصمیم گیری امریکا و تجاربی که در تاثیرگذاری بر این ساختار داشت، و بر پایه اعتمادی که از جامعه ایرانیان کسب کرده بود، توانست به آموزش مقامات کاخ سفید و کنگره امریکا درباره اهمیت موضوع بپردازد تا علاوه بر رساندن صدای دانشجویان ایرانی، اثرگذاری آن را نیز تضمین کند.
اقدامات نایاک در واشنگتن دی سی، پیش از تصمیم نهایی، منجر به تصویت لوایح جداگانهای در سنای امریکا و حزب دموکرات ایالت کالیفرنیا شد که از کاخ سفید میخواست تا برای حل این مشکل و تغییر این سیاست چارهای بیاندیشد. نایاک علاوه بر هدایت این فشارهای قانونی به کاخ سفید، فشار رسانهای نیز بر اوباما وارد کرد تا به وعده خود در جهت تسهیل فرایند ورود دانشجویان ایرانی در پیام نوروزی خود در سال ۱۳۸۹ پایبند بماند و بر پایه این فشارها در اقدامی نهایی بعد از دو سال زمینه سازی تریتا پارسی، پرزیدنت نایاک، در تاریخ اول آوریل ۲۰۱۱ به اوباما پیشنهاد داد که برای نزدیک شدن به ایرانیان و نشان دادن حسن نیت امریکا، بهترین گزینه، حل مشکل یکبار ورود دانشجویان ایرانی میباشد. همگی این اقدامات در نهایت به مصاحبه الن ایر و پیام هیلاری کیلینتون در تاریخ ۲۰ می۲۰۱۱ انجامید.
نمونه موفق استراتژی فشار از پایین و چانه زنی از بالا
همانطور که گفته شد سعید حجاریان بعد از توفیق اصلاح طلبان در انتخابات ۱۳۷۶ ریاست جمهوری ایرانی، مبتکر استراتژی فشار از پایین و چانه زنی از بالا در سیاست ایران بود، استراتژی که بدلیل موانع موجود در نظام بسته سیاست گذاری ایرانی چندان به موفقیت نیانجامید.
اما نظریه حجاریان از درک صحیح او از نحوه تاثیرگذاری در نظامهای دموکراتیک تصمیم سازی نشات میگرفت و تجربه ویزا نمونه موفقی از موفقیت این استراتژی است. در این تجربه فشار از پایین توسط نایاک از طریق جمع آوری هزاران نامه به اوباما و کلینتون، و صدها تماس تلفنی با نمایندگان کنگره هدایت شد و با هدایت فشار رسانهای بر اوباما برای پایبندی به وعدههای خود همراه گردید. همچنین چانه زنی از بالا از طریق برگزاری جلسات متعدد با مقامات کنگره و وزارت امورخارجه امریکا صورت گرفت و در پایان با ارایه راه حل در زمان مناسب به مصاحبه الن ایر و پیام هیلاری کیلینتون در تاریخ ۲۰ می۲۰۱۱ انجامید. روزی که در خاطره جمعی ایرانیان خواهد ماند نه تنها به دلیل تسهیل فرایند رفت و آمد دانشجویان ایرانی به امریکا، بلکه بدلیل تجربه موفق در تاثیرگذاری بر مهمترین و بزرگترین ساختار تصمیم سازی جهان.
اطمینان از درک درست از نحوه تحقق تجربه ویزا از آن رو حائز اهمیت است که میتواند از یک سو الگوی نحوه تاثیرگذاری بر هر نظام دموکراتیک در جهان قرار گیرد و از سوی دیگر موفقیتی در تجارب حرکتهای دموکراتیک ایرانیان به حساب میآید. تجاربی که میتواند در ایرانی آزاد راهنمای حرکتهای گروههای مردمی برای تحقق خواستههایشان قرار گیرد.
Ta mazloom hast, zalem ham khahad bood .
متاسفانه خیلی ساده انگارانه هست
چون بنظرمن در همین نظام مورد بحث ،آمریکا، استفاده از ابزارهای دموکراتیک فقط یکی از حالات هست و اون ها خیلی راحت می تونند غیر دوموکراتیک و یا دموککراتیک عمل کنند.
و در واقع براساس سیستم تصمیم گیری سطح بالاتری نوع تصمیم گیری در مورد موضوع سطح پایین تر مثلا همین قضیه ویزا رو تعیین می کنند.
این آقایون نیاک هم آدم های خاصی هستند ضمنا
ببخشید اگر همش بدبینانه بود
در این مقاله به نقش گروه دانشجوییMEVISA که بصورت مستقل روی این زمینه کار می کرد هیچ اشاره ای نشده است. برای اطلاعات بیشتر لطفا بهwww.mevisa.org مراجعه کنید.
bemiram baraye mardomemon ke bararye ye visaye 2 sale cheghadr menat mizaran sareshoon. be shahravandaye turkieh va lahestan..etc…. agar visa bedeh usa, visaye 10 sale multiple mideh, hala baraye daneshjoohaye irani ke hame dars khonan va agar movafagh be daryafte visa beshan yani hame chizeshon kamele ye visaye 2 sale ba che eftekhari beheshoon dadeh misheh, uk,canada hame ja visaha multiple hast… kheili hersam migireh vaghty mibinam dolate america ba che menati in haghe tabio be irania mideh. eine ye mardi ke zanesho habs koneh to khoneh bad ke bezareh bereh biroon shoarhaye azadikhahaneh bedeh. badam miaan migan ma dar kenare shoma hastim javanane iran, areh ba visaye 2 saleh… hame ham khoshhal ke usa che menaty sareshoon gozashteh, na azizanam in haghi bood ke salha az shoma salb shodeh bood hala khatamie amercia dareh khodshirini mikoneh