«پرویزتناولی» که با مجسمههای «هیچ» درجهان چهره شناختهشدهای است٬ میگوید ایدهآلام این بود که کارخانه «هیچ»سازی راه بیندازیم و «هیچ»هایم را درسوپرمارکتها به فروش برسانم.
او ۱۵ سال پیش٬ کارخانهای هم در جاجرود برای محقق ساختن این خواستهاش اجاره کرد و آگهی قبول سفارش داد... اما دریغ از یک سفارش.
نمایشگاه «هیچ»های پرویز تناولی به مناسبت کتاب «هیچ» او که انتشارات «بنگاه» آن را منتشر کرده است٬ از ۲۰ خرداد تا دوم تیر در «گالری ۱۰ » برپا است.
در این نمایشگاه ۲۵ مجسمه «هیچ» برنزی و فایبرگلاسی دراندازههای مختلف به نمایش گذاشته شدهاند٬ مجسمههایی که درفاصله سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۸۶ ساخته شدهاند. تعدادی ازمجسمههای این مجموعه برای به نمایش گذاشته شدن دراین نمایشگاه ازمجموعهدارها امانت گرفته شدهاند.
مجسمههای این نمایشگاه ازسه میلیون و پانصد هزارتومان تا ۵۰ میلیون تومان قیمتگذاری شدهاند.
با این که آثار «پرویزتناولی» ازگرانترین آثارهنری هستند که درچند سال گذشته درحراجیهای منطقه خاورمیانه به فروش رفتهاند٬ اما او با پایین گذاشتن قیمت آثارش دراین نمایشگاه قصد دارد که «هیچ»هایش را راهی خانههای مردم کند.
با این که پرویز تناولی در سالهای اخیر چندین نمایشگاه انفرادی در گالریهای ۱۰ و ۶۶ و چندین نمایشگاه به همراه شاگرداناش برگزارکرده، اما او این نمایشگاهها را فقط بهانهای به مناسبت انتشارکتابهایش میداند تا نسل جوان با آثارش ازنزدیک آشنا شوند.
تناولی مهمترین نمایشگاهش را در سالهای اخیر نمایشگاه آثارش در موزه هنرهای معاصر ایران میداند که نمونههای متعددی از آثاردورههای مختلف کاریش در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شد.
تناولی وهیچ
پرویزتناولی درباره ایده هیچهایش میگوید: «سال ۱۳۴۹ بود که برای نخستین بار«هیچ» وارد کارهای هنری من شد. درنمایشگاهی که ازآثارم برگزارکرده بودم٬ تابلویی به نمایش گذاشتم که میان یک دایره پلاستیکی با خط فارسی یک هیچ نوشته شده بود و پایین تابلو هم دو دست گچی بر پنجره برنزی چنگ زده بودند. این هیچ خیلی زود جایاش را میان کارهای من بازکرد.»
تناولی دردورهای به ساختن هیچهایش روی آورد که دو جریان بر فضای هنرهای تجسمی ایران حاکم شده بود؛ جریان مسلط و بازاری که هنرمندان به تقلید و کپی آثارهنرمندان اروپایی روی آورده بودند و جریانی که هنرمندان نقاش٬ بهویژه مکتب سقاخانهای٬ به نقاشی- خط روی آورده بودند و آثار خوشنویسی خود را روی بوم عرضه میکردند. تناولی هم ازخوشنویسی به یک کلمه «هیچ» اکتفا کرد.
تتاولی میگوید: «درچنین فضایی که ذهن آشفته و درگیری داشتم٬ گاه ساعتها روی یک تکه استخوان کارمی کردم و روی لایه زیریناش شعرمی نوشتم. درواقع٬ میخواستم هست را به نیست تبدیل کنم. به نیست نزدیک شده بودم٬ اما هست را نمییافتم.»
بالاخره تناولی فرم مورد علاقهاش را در پیکره یک «هیچ» مییابد، هیچی که یک اندام پرپیچ و خم داشت وخیلی زود دستمایه مجسمههایش شد، هیچهایی که گاه روی پایه مینشستند، گاه درقفس٬ گاه روی صندلی وگاه همچون دو معشوق در کنار هم آرام میگرفتند.
این «هیچ» که تناولی درجستوجوی آن بود و دغدغهاش بود٬ ریشه درعرفان و تصوف فارسی و شعر فارسی داشت.
تناولی میگوید: «با این که به این جنبه هیچها همواره توجه داشتم٬ اما بیشتر فرمشان برایام اهمیت داشت که در بیشتر موارد به پیکره انسان نزدیک میشد.»
با این که پرویز تناولی مجسمههای دیگری نیز خلق کرده است٬ اما هیچها درمیان مخاطبان آثارش جایگاه ویژهای دارند. او حتی این هیچها را با طلا و نقره درمجموعه جواهراتاش در قالب گردنبند و گلسینه ساخته است.
«مدرنترین مجسمهساز ایران»
«علیرضا سمیعآذر» رئیس سابق موزه هنرهای معاصر ایران هم پرویز تناولی را مدرنترین مجسمهسازایران میداند که برای نخستین بار شعر فارسی را وارد مجسمهسازی کرد٬ مجسمههایی که ریشه درعرفان و اساطیر ایران دارند.
درتصوف ایرانی واسلامی هیچانگاری یک تجربه است٬ سلوک یک مرحله برای کسب معرفت و روشنگری که اتفاقا درتصوف ایرانی بسیار ستایش شده است.
به گفته سمیعآذر٬ پرویزتناولی دونوع رویکرد را درارائه هیچ دنبال میکند. اولین رویکرد او جستوجوی مفهوم «هیچ» و نسبت آن درعرفان ایرانی، غربی و ذن است. نفی شی، پدیده، وجود، دنیا، امکانات و قدرت.
تناولی دررویکرد دوم برخورد شکلی و فرمی با هیچ میکند. دربرخی موارد٬ هیچهای او پیکره انسانی به خود میگیرند و شبیه به کسی میشوند که روی صندلی مینشیند، درقفس اسیرمیشود یا درهروضیعت انسانی که ممکن است انسانی در آن قرار بگیرد.
آقای سمیعآذر معتقد است٬ تناولی با انتخاب سوژه «هیچ» که درچندین دهه اخیرهمچنان جذابیت خود را برای خالق اثر و مخاطب حفظ کرده٬ توانسته این موضوع را به اثبات برساند که اگرهنرمند ایدهای را خوب ببیند٬ میتواند یک عمر از آن بهرهبرداری کند.
او هیچها را از باشخصیتترین و مدرنترین مجسمههای ایران در۵۰ سال اخیر میداند.