نسخه آرشیو شده

«تروریست‌های محبوب واشنگتن»
هواداران مجاهدین در مقابل کنگره آمریکا/ AP Photo/Brendan Hoffman
از میان متن

  • وزارت امورخارجه آمریکا وضعیت تروریستی این گروه را در ماه آگوست بازنگری می‌کند و این تصمیم گیری باید فارغ از فشارهای غیرقانونی مجاهدین خلق باشد که در حال حاضر از طریق گروه‌های لابی‌ کننده، وکلا و مقامات سابق وارد می‌شود.
پنج‌شنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۰ - ۰۶:۵۳ | کد خبر: 63358

تریتا پارسی، رئیس «شورای ملی آمریکایی‌های ایرانی‌تبار» به بررسی تلاش‌های تازه گروه مجاهدین خلق برای خروج از فهرست گروه‌های تروریست پرداخته است.

در طول زندگی ده ساله‌ام در واشنگتن، هرگز ندیدم که نمایندگان القاعده درراهروهای کنگره امریکا رژه بروند. هرگز ندیدم که حماس مراسمی در کنگره آمریکا برگزار کند و هرگز ندیدم که سیاستمداران امریکایی در کارزار یک گروه جهادی اسلامی مشارکت کنند، اما مجاهدین خلق، سازمانی که دست‌هایش آلوده به خون ایرانی‌ها و آمریکایی‌ها است، با وجود قرار گرفتن در فهرست سازمان‌های تروریست بین‌المللی دولت امریکا، آزادانه تمام این کار‌ها را در پایتخت ایالات متحده انجام می‌دهد.

این گروه ممکن است هفته آینده موفق شود تا از فهرست گروه‌های تروریستی خارج شود. نه به این خاطر که رفتار و عقایدشان را تغییر داده‌اند، بلکه به خاطر لابی میلیون دلاری بی‌سابقه‌شان.

اگر القاعده و یا هر گروه تروریستی دیگر در واشنگتن دی سی کمک مالی جذب می‌کرد، در گنگره لابی می‌کرد، و یا جلسه مطبوعاتی در باشگاه ملی خبرنگاران امریکا برگزار می‌کرد، اف بی‌آی، و سایر نهاد‌های امنیتی فدرال و محلی امریکا، بی‌شک، دور تا دور آن را محاصره می‌کردند. اما اینها کارهایی است که سازمان مجاهدین خلق به راحتی انجام می‌دهد. به نظر نمی‌رسد که قانون در مورد این گروه اجرا شود. حتی علیرضا جعفرزاده  یک سخنگوی برجسته گروه مجاهدین خلق توسط فاکس نیوز در اواسط سال ۲۰۰۰ به عنوان تحلیلگر مسائل تروریستی استخدام شد.

از ژانویه ۲۰۱۱ مجاهدین خلق میلیون‌ها دلار خرج لابی با نهادها و شرکت‌ها کرده‌اند تا بر هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه امریکا، فشار بیاورند تا نام آنها را از فهرست گروه‌های تروریستی خارج کند. استدلال مجاهدین خلق این است که این گروه از سال ۲۰۰۱ خشونت را کنار گذاشته و در نتیجه، باید از فهرست خارج شوند.

اما بر اساس آمار اف بی‌آی این استدلال حقیقت ندارد. یک گزارش سال ۲۰۰۴ سازمان اف بی‌آی که به تازگی منتشر شده، نشان می‌دهد که دست کم به مدت سه سال این گروه، پس از ادعای نفی تروریسم، به برنامه ریزی و اقدامات تروریستی‌اش ادامه داده است. این امر نباید کسی، حتی حامیان این گروه در کنگره امریکا را شگفت‌زده کند. کسانی که اف بی‌آی آنها را -اعضای ناآگاه کنگره ـ می‌نامد. 

وزارت امور خارجه امریکا اسنادی دارد که «سابقه سیاه» مجاهدین خلق در کشتن شهروندان آمریکا و ایران در عملیات‌های تروریستی را نشان می‌دهد. همچنین مشارکت در جنگ صدام علیه ایران، کمک به صدام در سرکوب شیعیان و کردهای عراق، رفتار خشونت بار و حتی شکنجه اعضای خود و همچنین مشارکت در تسخیر سفارت امریکا در ایران و درخواست اعدام گروگان‌ها است. فراموش نکنیم که سازمان مجاهدین خلق حتی اعضای خود را سرکوب و اسیرمی‌کند. بر اساس گزارش سازمان راند، مجاهدین خلق بیش از هفتاد درصد از اعضای خود را در کمپ اشرف بر خلاف میل باطنی‌شان زندانی کرده است.

اما حتی اگرباور کردن ادعای مجاهدین خلق مبنی بر کنارگذاشتن خشونت امکان پذیر بود، ولی باید به این حقیقت توجه می‌شد که این گروه هنوز در فهرست گروه‌های تروریستی قرار دارد و با آنها باید طبق قوانین تروریستی آمریکا عمل شود. حقیقت ساده و مشخص این است که قوانین باید بدون استثنا اعمال شوند، اما همیشه اینطور نیست. 

وزارت امورخارجه آمریکا وضعیت تروریستی این گروه را در ماه آگوست بازنگری می‌کند و این تصمیم گیری باید فارغ از فشارهای غیرقانونی مجاهدین خلق باشد که در حال حاضر از طریق گروه‌های لابی‌ کننده، وکلا و مقامات سابق وارد می‌شود.

خارج شدن این گروه از فهرست گروه‌های تروریستی، نه بخاطر تغییر اهداف و روش‌ها  بلکه به لطف لابی چند میلیون دلاری‌شان، عواقب ناگواری می‌تواند به همراه داشته باشد.

یک: به نظر می‌رسد که تمایل به خارج کردن این گروه از فهرست گروه‌های تروریستی ناشی از گرایش آمریکا به حمله نظامی علیه ایران است. در حالی که تحریم‌ها و دیپلماسی هیچکدام نتوانسته نتیجه مطلوبی در مسئله هسته‌ای ایران به بار آورد، عده‌ای در واشنگتن تلاش خود را تشدید کرده‌اند تا از مجاهدین خلق استفاده کنند وعملیات تروریستی و مخربی را در داخل ایران شکل دهند.

همانند احمد چلپی در کنگره ملی عراق، مریم رجوی، رئیس مادام العمر گروه مجاهدین خلق، می‌کوشد تا بعد از ده‌ها سال دوری از ایران به عنوان رئیس جمهور مسیحایی ایران بازگردد. جدای خروج از فهرست تروریستی، دلیلی برای باور اینکه مجاهدین خلق هدف لابی خود را بدست آوردن بودجه امریکا برای پیشبرد جنگ علیه ایران نخواهند کرد وجود ندارد.  درواقع، برخی از اعضای کنگره قبلا مجاهدین خلق را به عنوان جنبش سبز واقعی معرفی کرده‌اند. شگفت‌انگیزتر اینکه برخی از بالا‌ترین مقامات سابق امریکا از دولت امریکا خواسته‌اند تا مریم رجوی را به عنوان رئیس جمهور ایران به رسمیت بشناسند.

دوم: خارج کردن مجاهدین خلق از فهرست گروه‌های تروریستی برای جنبش دموکراسی خواهی ایرانیان یک فاجعه است. بنا به گفته محسن کدیور و احمد صدری از چهره‌های شاخص جنبش سبز «خارج کردن مجاهدین خلق از فهرست گروه‌های تروریستی در این مقطع، نیروهای سرکوبگر رژیم ایران را مصمم خواهد کرد تا با متهم کردن جنبش سبز به ارتباط با این گروه، به شدت سرکوب مبارزان مدنی ایران بیفزایند. به علاوه، حمایت از مجاهدین خلق از سوی ایران به عنوان یک خطر خارجی دیده خواهد شد که می‌تواند شکاف‌های بوجود آمده درون نظام را ترمیم کند و تعداد ایرانیانی را که در راهپیمایی‌های حکومتی شرکت می‌کنند افزایش دهد، و همچنین سرکوب گروه‌های سیاسی مخالف موجود در کشور را تسهیل کند.» اگر بر ضرورت مبارزه غیرخشونت آمیز با حکومت ایران اعتقاد دارید، هرگز نباید حمایت و بودجه دولت امریکا صرف یکی از خشونت طلب‌ترین و غیر دموکراتیک‌ترین گروه‌های ایرانی شود و از آن بد‌تر این کار را تحت عنوان حمایت از جنبش سبز ایران انجام دهید.

سوم: خارج کردن مجاهدین خلق از فهرست گروه‌های تروریستی جامعه ایرانیان مقیم آمریکا را شگفت‌زده خواهد کرد. در دهه گذشته، بیداری مدنی در بین این گروه موفق، ولی سابقا خاموش از نظر سیاسی، به وجود آمده است که منجر به شکل گیری ده‌ها گروه جدید برای مشارکت مدنیشان در نظام دموکراتیک امریکا و تقویت صدای این جامعه در نظام سیاست گذاری امریکا شده است. حمایت و کمک مالی آمریکا به مجاهدین خلق، شرایط را به دوره پیش از ۱۹۹۷ باز می‌گرداند. زمانی که از نظر بسیاری از قانون گذاران آمریکا صدای مریم رجوی صدای تمام ایرانیان مقیم آمریکا بود.

اکنون با جلب حمایت مقامات امریکا برای یافتن راهی برای بازکردن سیل کمک‌های مالی و سیاسی امریکا، مریم رجوی و گروه اقلیت کوچک، اما پر سر و صدایش، برای به حاشیه راندن صدای سایر جامعه ایرانیان مقیم آمریکا وهدایت دوباره امریکا به مسیر منتهی به جنگ علیه ایران خطرناک هستند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ایران آزاد

از اینکه حقیقت روو بیان می کنید و دست این مزاحمین خلق رو رو می کنید بسیار سپاسگذارم
نمی دونید که این کار شما چقدر ارزش و اهمیت داره

به امید ایرانی آزاد خالی از شاه و ملا و تروریست

ایران آزاد | ۰۵ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۳:۰۶
fandogh

بنظر میرسه که تریتا پارسی بجای مشکل با اعدام و سرکوب رژیم ملاها در ایران با مجاهدین مسئله داره و آنها را دشمن میداند. تریتا خودش را زبان و نماینده ایرانیان در آمریکا میداند. کسی که خودش هنوز سیتی زن آمریکا نیست به آمریکا پند و اندرز میدهد که مبدا اسم مجاهدین را از لیست در بیاورید؟
میدانید چرا برای اینکه دستگاه نون سازی تریتا و امسالش بسته میشه. کسانی که علنا میگفتند که به وضعیت جقوق بشر در ایران اهمیت نمیدهند ناگهان حامی حقوق بشر شدند و شروع به گرفتن گرنتهای هنگفت شدند و در این میان هیچ قدمی هم برای مردم بر نداشته اند.
تریتا باید اول از پولهایی که از دولت آمریکا و شرکتهای نفتی در این سالها گرفته بگوید و بعد در مورد مجاهدین نظر بدهد. او در این میان باعث ریختن خون بسیاری از جوانان و ایرانیان مبارز بطور غیر مستقیم شده است و باید روزی در دادگاه خلق بخاطر این خیانتش محاکمه بشود و جوابگو باشد.
حالا هم شخصیت واقعی اش را نشان داد و بالاخره این نقاب را کنار زد و ماهیت خودش و وابستگی اش به رژیم جمهوری اسلامی نشان داد.
وظیفه ایرانیان جهان چه میباشد؟
باید که همه با اعتراض نوشتن مقاله و وبلاگ و تماس با وزارت امورخارجه امریکا و کاخ سفید حتی به فارسی بگویند که تریتا نماینده آنان نیست.
اولین حرکتی که دولت آمریکا در برابر ایران انجام بدهد که نشان دهد خواهان تغییر نظام ایران هست و با مردم ایران یکصداست آن است که اتفاقا نام سازمان مجاهدین را از لیست در بیاورد. تنها در آن شکل هست که سیاست آمریکا در برابر ایران تغییر کرده و بطور واقعی حامی مردم ایران خواهد بود.
چه موافق مجاهدین باشید و چه نه این اولین قدم هست و این حرفی است که بارها و بارها از زبان مقامات آمریکایی شینده شده که اولین قدم ما برای تغییر سیاست ما خارج کردن اسم مجاهدین از لیست است. پس اگر خواهان این تغییر و تغییر رژیم ملایان هستید باید که از آمریکا بخواهید هر چه زودتر نام مجاهدین از لیست بیرون بیاید و به تریتا اجازه ندهید که شما را نمایندگی کند.

fandogh | ۱۹ تیر ۱۳۹۰ - ۰۲:۲۰
ali

فکر  میکنم  ما نباید به فکر  حذف  هیچ تفکری در ایران  ازاد ودموکراتیکی باشیم  باید مطالبمان  را با گفتگو  ومتمد نانه حل کنیم  و  هیچگاه  از یک  کشور خا رجی نخواهیم  یک  گونه  ونحله فکری  در ایران را چه بنامد  این  منطق  فاقد پرنسیب  یک ایرانی واقعی  ودموکراسی  خواه  است  این ره که میروید  به ترکستان است  و باز تولید چرخه گفتمان خشونت

ali | ۱۷ تیر ۱۳۹۰ - ۰۵:۰۸
gijgah

در جواب سوال این پایینی باید بگویم
همان کسی که مارکسیست ها را نماینده طبقه کارگر کرد
همان کسی که نوری الا را ضا بط تشخیص نوع حکومت خوب برای مردم کرد
همان کسی که نیک آهنگ را مسول اعتراف گیری از موسوی و کروبی و سحابی و رضا پهلوی و دفتر تحکیم و شورای هماهنگی سبز و گنجی و سروش و خاتمی و عبدی و کریم سنجابی و با زرگان و ....... کرد

اصولا ما ایرانیها مسوول و نماینده همه هستیم . هر یک نفر ما یک ملت است . گاهی وقت ها پیمان را از گلیم کشور خود هم درازتر میکنیم مدعی امریکا و انگلیس هم میشویم .

اما یک چیز را من نفهمیدم
چرا هر کس و هر گروهی هر غلطی دلش میخواهد میکند ، ا زسیاست بازی ، ترور ، پاسبان کشی ، تا ساخت و پاخت با صدام و قذافی و پوتین و امریکا و انگلیس و فرانسه و لولا برزیلی و عربستان و سوئد و هلند و ...... تا ادعای رهبری طبقه کارگر ، خلق ، اقوام ، زنان ، دانشجویان ، .... تا مدافع مشروطه ، سکولاریسم ، حقوق بشر ، ......
اما به این مجاهدین ننه مرده که میرسد همه ( از چپ تا راست ) حمله میکنند که شما حق فعالیت ندارید ؟
اگر رجوی تروریست بوده ، فدایی ها و پیکار و حزب توده  و کردها و بلوچ ها و ...هم بوده اند .
اگر رجوی حکومت مادام العمر میخواهد
چپ ها هم ریاست جمهوری مادام العمر نظیر کاسترو ، استالین ، لنین ، قذافی ، مبارک ، اسد ، بن علی ، علی عبد الله  گو ساله ، ..... میخواهند .
اگر رجوی هیچ کس جز مجاهدین را مبارز واقعی نمیداند و برای آنها حقی قائل نیست
توده ای ، فدایی ، کانون نویسندگان ، زر افشان ، ریس دانا ، خوئی ، نیک آهنگ ، نوری الا ، ..... هم که همانند.
بگین مارو گرفتین.

gijgah | ۱۶ تیر ۱۳۹۰ - ۲۲:۱۱
alireza

حکومت مشروعه از نظر تاريخی بايد به زباله دان برود....

alireza | ۱۶ تیر ۱۳۹۰ - ۲۱:۲۲
Ali

چه کسی ايشان را رئیس «شورای ملی آمریکایی‌های ایرانی‌تبار!!» کرده..او از مزدوران ج ا ميباشد....

Ali | ۱۶ تیر ۱۳۹۰ - ۲۱:۰۷
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی