در سخنان برژینسکی یک جمله اهمیت فراوان دارد: هدف استراتژیک آمریکا تبدیل ایران به منبع ثبات در منطقهای پر از بحران ( البته از منظر آمریکایی) است.
گفتههای تازه زبیگنیو برژینسکی، نظریه پرداز مطرح در سیاست خارجی آمریکا، درباره لزوم گفتگو با جمهوری اسلامی و پرهیز آمریکا از گزینه نظامی علیه ایران، ترسیم کننده بخش مهمی از راهبرد آمریکا آینده در خاورمیانه است.
در سخنان برژینسکی یک جمله اهمیت فراوان دارد: هدف استراتژیک آمریکا تبدیل ایران به منبع ثبات در منطقهای پر از بحران ( البته از منظر آمریکایی) است.
این جمله کلید فهم منطق و روند حاکم بر معادلهای است که با روی کار آمدن رییس جمهوری جدید در آمریکا، میان تهران و واشنگتن برقرار شده است.
برای درک سخن برژینسکی درباره لزوم تغییر در برابر ایران، لازم است کمی به عقب بازگردیم.
از پاییز سال 2003 که خشونتها در عراق تنها چند ماه پس از اشغال خاک این کشور گسترش پیدا کرد، این تصور رفته رفته در حاکمیت آمریکا قوت گرفت که گشودن جبهه نظامی تازه در مقابل ایران، زنجیرهای از واکنشهای پیشبینی ناپذیر را به دنبال خواهد داشت و هزینهساز خواهد شد.
سقوط مناطق مختلف در افغانستان و قدرت گرفتن طالبان در این کشور، گسترش بیثباتی در پاکستان و فروپاشی جبهه متحدان آمریکا در لبنان در ماه می میلادی گذشته و تشکیل حکومت وحدت ملی لبنان با مشارکت حزبالله، به مرور نقاط ضعف اساسی در سیاست جنگ افروزانه واشنگتن را آشکار ساخت و نشان داد که خیال پردازیها برای رهبری دنیا بدون مشارکت نهادها و قدرتهای بینالمللی و منطقهای تنها به چند هفته نخست دوره پس از سقوط صدام محدود بوده است.
زمزمههای مخالفت با سیاست رسمی دولت آمریکا چنان جدی شد که انتشار گزارش راهبردی بیکر- همیلتون که در آن به طور جدی از دولت بوش خواسته شده بود مذاکره با ایران را بر سر موضوعهای اساسی آغاز کند، چندان هم کسی را متعجب نساخت.
سخنان چند روز پیش زبیگنیو برژینسکی برایند همه تحولات هفت سال گذشته و بیان روشنی از وضعیت آینده منطقه در سایه تداوم جنگ سرد ایران و آمریکا است.
با وجود این، باید توجه داشت که گفتگو با ایران تنها یک سوی سیاست واشنگتن در برابر جمهوری اسلامی است.
در واقع، ابتکار سیاسی تیم باراک اوباما درباره ایران بر سه محور شکل خواهد گرفت: تحریمهای شدیدتر، دیپلماسی قویتر و ایجاد یک رابطه دوجانبه.
جمهوری اسلامی نشان داده است که به نقاط ضعف ایالات متحده در منطقه و تحولات جاری در سیاست این کشور آگاه است و با وجود برخی اشتباههای جدی در پیشبرد برنامه هستهای کشور که به خروج پرونده آن از آژانس و قرار گرفتن آن بر روی میز شورای امینت سازمان ملل انجامید، غنیسازی اورانیوم را پیگیری کرده است.
جمهوری اسلامی همچنین برای حفظ این دستاورد، علاقه جدی به مذاکره با واشنگتن دارد و آن را با صراحت اعلام کرده است.
آخرین نمونه از این نوع اعلام مواضع، اظهارنظر سخنگوی وزارت خارجه ایران درباره درخواست ایران برای تغییر در سیاست رهبر جدید کاخ سفید دربرابر ایران بود.
قشقاوی، سخنگوی وزارت خارجه میگوید که انتظار جامعه جهانی از اوباما، انتظار تغییر است و چماق و هویج سیاستی ارتجاعی است و باید سیاستهای جدیدی را انتظار داشت.
این که سخنگوی وزارت خارجه از دولت آینده واشنگتن خواسته تا به جای ادامه دادن راهبرد تقابلی، اصل تعامل و کنار گذاشتن سیاست گذشته را محور کار خود قرار دهد، نشان میدهد که مقامهای ایرانی به آغاز گفتگو با آمریکا امید جدی دارند.
بر این اساس، گفتههای سخنگوی وزارت خارجه را که در واکنش به گفتههای اوباما بود، باید در ادامه تحولات معنیدار در سیاست کاخ سفید بررسی کرد.
این سخنان روی دیگر سکه گفتههای برژینسکی و ترجمانی از معادله ثبات است: سیاست نفتی آمریکا به عنوان مصرف کننده این محصول و ایران به عنوان فروشنده آن، تضمین عبور نفت خام از تنگه هرمز است و این فرایند به ثبات بلند مدتی نیاز دارد که تنها با بهبود روابط ایران و آمریکا به دست میآید.