متیو لیویت، تحلیلگر و نویسنده، در مقالهای که در وبسایت «واشینگتن انستیتو» منتشر شده، مراحل تحقیق در بمبگذاری مرکز خیریه یهودیان در بوئنوس آیرس آرژانتین و نقش ایران و حزبالله در این پرونده را نوشته است:
مردمک تحلیل آقای لیویت درمورد ارتباط ایران با بمبگذاری آمیا را ترجمه کرده است:
۱۷ سال پیش در روز ۱۸ جولای عوامل حزبالله در همکاری نزدیک با وزارت اطلاعات ایران ساختمان «انجمن یهودیان آرژانتین-اسرائیل»، آمیا، را در بوئنوس آیرس منفجر کردند که دراثر آن ۸۵ نفر کشته شدند. دولت ایران پس از سالها ممانعت از تحقیق درمورد این بمبگذاری ادعا کرده که آماده انجام گفت وگوی سازنده با آرژانتین است اما این ادعای ایران چیزی بیش از نقشه و بازی سیاسی نیست.
دولتمردان آرژانتین با همکاری قابل توجه نهادهای بینالمللی تحقیقات گستردهای درمورد بمبگذاری آمیا انجام دادند و نتیجه گرفتند که حمله به آمیا تصمیم گرفته شده و بهوسیله بالاترین مقامهای وقت دولت جمهوری اسلامی ایران طراحی شده بود و این مقامهای دولت ایران اجرای این حمله را به حزبالله لبنان آموزش دادند.
حزبالله، گروهی است که ازنظر پیشینه تاریخی وابسته و تابع منافع و مصالح اقتصادی و سیاسی حکومت ایران است.
حزبالله و ایران همانگونه که در سال ۱۹۹۲ زمانی که سفارت اسرائیل در آرژانتین را بمبگذاری کردند، دلایل خاص خود را داشتند در سال ۱۹۹۴ نیز هر کدام دلایل خاص خود را برای حمله به اهداف اسرائیلی یا یهودی در آرژانتین داشتند.
در آن زمان تهران از تصمیم بوئنوس آیرس برسر قطع کامل همکاری هستهای با ایران خشمگین بود. آرژانتین به دلیل نگرانی از این که برنامه هستهای ایران به اهداف صلحآمیز محدود نبود، همکاری هستهای با تهران را در سال ۱۹۹۲ قطع کرد.
حزبالله نیز درصدد برآمده بود ترور عباس موسوی، از رهبران این گروه در سال ۱۹۹۲ به دست اسرائیل و اسارت مصطفی دیرانی، متحد حزبالله، در جنوب لبنان در ماه مه ۱۹۹۴ توسط اسرائیل را تلافی و انتقامگیری کند.
این انطباق منافع و مصالح در کنار جایگاه حزبالله به عنوان تحتالحمایه و نماینده تهران و عوامل دیگر ازجمله مرزهای آسیبپذیر آرژانتین، حضور سنگین دیپلماتیک و اطلاعاتی ایران در آرژانتین و وجود شبکه قدرتمند لجستیکی و مالی حزبالله در آمریکای جنوبی، همگی موجب شدند تا آرژانتین به یک هدف مطلوب برای اطلاعات جاسوسی ایران و عوامل حزبالله تبدیل شود.
براساس گزارش اطلاعات جاسوسی آرژانتین در اوایل ماه مه ۱۹۹۳، یک سال پیش از اسارت دیرانی توسط کماندوهای اسرائیلی و بار دیگر در نوامبر ۱۹۹۳ محسن ربانی، مامور دولت ایران با دلالان خودرو در بوئنوس آیرس دیدار داشت و درخواست خرید یک خودروی «رنو ون» را مطرح کرد از همان نوع خودرویی که بعدا در بمبگذاری آمیا مورد استفاده قرار گرفت.
حوزه کاری ربانی در حمایت از اطلاعات جاسوسی ایران به ورود او به آرژانتین در سال ۱۹۹۳ بازمیگردد زمانی که او استخدام شیعیان محلی در این کشور را شروع کرد. به این شیعیان محلی در آرژانتین «آنتن» گفته میشد که به عنوان شبکه اطلاعات جاسوسی غیررسمی فعالیت میکردند و به دستور ربانی عملیات شناسایی جاسوسی را در آژانتین انجام میدادند.
گزارشهایی که ربانی به مقامهای ارشد اطلاعات جاسوسی ایران میرساند براساس ارزیابیهای نیروهای او از اهداف مهم یهودی و آمریکایی در بوئنوس آیرس بود.
ربانی امام مسجد التوحید در بوئنوس آیرس بود و در این مکان به نمایندگی ازسوی ایران فعالیتهای خود را انجام میداد و در تعیین کارمند برای شرکتهای صوری ایرانی در آرژانتین کاملا نقش داشت.
به گفته دادستانهای آرژانتین بعدها ثابت شد که گزارشهای اطلاعات جاسوسی ربانی «عامل تعیینکننده» تصمیمگیری برای حمله به مرکز آمیا بوده است.
براساس شواهد و مدارک جمعآوری شده در تحقیقات آمیا ازجمله شهادت ابوالقاسم مصباحی، کارمند پناهنده وزارت اطلاعات و امنیت ایران، دادستانهای آرژانتینی نتیجه گرفتند که شورای عالی امنیت ملی ایران در نشستی که در ۱۴ اوت ۱۹۹۳ در مشهد برگزار کرده بود، تصمیم گرفته بود که ساختمان آمیا را بمبگذاری کند.
درمدت زمان این نشست، رهبران ارشد ایران این نقشه بمبگذاری را تصویب و ساختمان آمیا را به عنوان هدف انتخاب کرده بودند.
براساس گزارش اطلاعات جاسوسی آرژانتین زمانی که این کمیته ایران به این تصمیمگیری رسید مسئولیت کامل اجرای این عملیات بمبگذاری به علی فلاحیان، رئیس اطلاعات (وقت) سپرده شد و به احمد وحیدی، فرمانده سپاه قدس دستور داده شد تا هرگونه همیاری لازم را برای این عملیات آماده کند.
آقای وحیدی در دولت کنونی جمهوری اسلامی ایران وزیر دفاع است و ازنظر دولت آرژانتین یک فراری تحت تعقیب است.
فلاحیان از عماد مقینه، عضو ارشد حزبالله، درخواست کرد عملیات بمبگذاری آمیا را انجام دهد. ربانی نیز مسئول اقدامهای لجستیکی شامل خرید لوازم، پنهان کردن خودروی ون و قرار دادن اسلحه در آن شد.
در آن زمان ربانی بهطور ناگهانی به سمت وابسته فرهنگی در سفارت ایران منصوب شد که این سمت به او مصونیت دیپلماتیک میداد. به اصغری که در آن زمان دیپلمات بود مسئولیت فعال کردن «شبکههای مخفی» در حمایت از عملیات بمبگذاری آمیا سپرده شد.
در آن زمان بازجویان رکورد مکالمات تلفنی میان سفارت ایران در بوئنوس آیرس و عوامل مظنون حزبالله در منطقه مرزی سهگانه آرژانتین را افشا کردند. این عوامل حزبالله خارج از یک مسجد و در یک آژانس مسافرتی در بوئنوس آیرس، به هماهنگی این بمبگذاری کمک کردند.
پس از گذشت ۱۷ سال و پیشنهاد ایران برای همکاری با پرونده انفجار آمیا، وزارت امور خارجه آرژانتین با صدور بیانیهای اعلام کرده که هنوز نامه رسمی ازسوی تهران دریافت نکرده است اما اگر این پیشنهاد تائید شود همکاری ایران «بیسابقه و مثبت» خواهد بود.
پیشنهاد ایران را باید با درخواستهای تجدیدنظر شده درمورد محاکمه متهمان پرونده آمیا محک زد و در این میان خانوادههای قربانیان آمیا نباید منتظر پاسخ ایران باشند.
در سایه شواهدی که ایران و حزبالله را به بمبگذاری آمیا وصل میکند پیشنهاد ایران برای همکاری در این پرونده چیزی بیش از نقشه و بازی سیاسی نیست.