تامس اردبرینک، خبرنگار واشنگتنپست در تهران، در گزارشی به سیاستهای مربوط به حجاب در ایران پرداخته است. به نوشته او، تابستان هر سال پلیس ایران سختگیریها را برای زنانی که حجاب اسلامی را نادیده میگیرند، بیشتر میکند، اما در همین حال حجاب به مسئله دعوای بین گروههای سیاسی هم بدل شده است.
تابستان هر سال، پلیس ایران، سخت گیری خود را در مورد زنانی که حجاب اسلامی را نادیده میگیرند، بیشتر میکند. آنها همزمان با گرم شدن هوا از زنان میخواهند، روسریها و مانتوهای بلند خود را درست کنند.
اما امسال در گیرودار سرکوب هرساله، موضوع حجاب زنان و برخورد حکومت با آن به یکی از بخشهای شکاف فزاینده بین محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران و روحانیون قدرتمند شیعه تبدیل شده است.
روحانیون محافظهکار و فرماندهان نظامی همفکر آنها، شکایت میکنند که احمدینژاد باید سخت گیری لازم را در مورد رعایت حجاب اسلامی در جامعه انجام دهد. حتی برخی از آنها گفتهاند: اگر لازم است خون هم ریخته شود.
برخی از آنها حتی خشونتهای اخیر در مورد زنان را گردن خود قربانیهای زن انداختهاند چرا که به نظر آنها این زنها کاملا خود را نپوشانده بودند.
اختلافهای عمومی بر سر حجاب، بیانگر درگیریهای بین رهبران مذهبی کشور که سیاست روز را پیش میبرند و نیروهای مذهبی حاکم است.
منتقدان احمدینژاد مدعیاند که حلقه مشاوران او در حال دسیسه چینی برای تضعیف نفوذ آنها در امور جمهوری اسلامیاند. آنها احمدینژاد و مردان او را متهم میکنند که از آزادیهای فردی بیشتر به منظور افزایش نفوذ خود در جامعه دفاع میکنند.
به دنبال دعوای علنی احمدینژاد با آیت الله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بر سر استعفای یکی از وزیران کابینه، روحانیون، نمایندگان مجلس و فرماندهان سپاه پاسداران که از قویترین حامیان احمدینژاد بودند، به شکل غیر منتظرهای به انتقاد از سیاستهای اقتصادی و سیاستهای دیگر او پرداختند.
مسئله حجاب زنان در راس انتقادهای این دسته از افراد است. بحث ایدئولوژیک آنها در این زمینه این است که روسریهایی که موهای زنان از آن بیرون میماند، خطری جدی برای ارزشهای اساسی جمهوری اسلامی به شمار میرود. آنها همچنین میگویند که رئیس جمهوری اصلا قصد ندارد رعایت حجاب اسلامی در جامعه را الزامی کند.
در دوران حکومت شاه، پوشیدن دامنهای کوتاه و بیکینی، در ایران امری عادی بود. اما بعد از انقلاب اسلامی، قانون ایران، زنان را موظف به پوشاندن مو و پوشیدن مانتوهای بلند در مجامع عمومی کرد.
روحانیون میگویند که حجاب، از عفت زنان حفاظت میکند و اجازه نمیدهد که مردان به آنها به عنوان سمبلهای سکسی نگاه کنند. اما قانون حجاب، قانون مبهمی است. امروز روحانیون ایران با دیدن زنانی که در خیابان با مانتوهای تنگ و روسریهای شل ظاهر میشوند، شکایت میکنند که شهرهای ایران شبیه شهرهای بزرگ غربی شده است که در آنها زنان «عملا برهنه» در خیابانها قدم میزنند.
احمدینژاد در یک اظهار نظر نادر در یک گفتگوی زنده تلویزیونی در سال ۲۰۱۰، در مورد حجاب گفت دولتش از اقدامهای خشن علیه زنانی که دو رشته موهایشان از زیر روسری بیرون آمده، حمایت نمیکند. وی گفت آموزش در مورد حجاب را به اعمال قانون در این زمینه ترجیح میدهد، چرا که در این صورت «فواید حجاب» معلوم میشود و زنان میتوانند خودشان در مورد پوشش کامل خود تصمیم بگیرند.
اما تابستان امسال، روحانیون برجسته از رویکرد «تساهل و غفلت» او به تنگ آمده و خواهان اعمال فشار بیشتر بر زنان شدند.
احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران اخیرا در خطبههای نماز جمعهاش گفت: برای حل مسئله حجاب باید خون ریخته شود تا این معضل از جامعه ما ریشه کن شود.
علیرضا علوی تبار، یکی از چهرههای سیاسی استراتژیست که سابقا عضو یک جناح سیاسی بانفوذ حامی آزادیهای فردی بود در این مورد میگوید: مسئله حجاب به یک اهرم دولت تبدیل شده و از سوی دیگر مخالفانش نیز سعی دارند برتری خود را اعمال کنند. همه اینها برای این است که نشان دهند چه کسی در این کشور واقعا قدرت را در دست دارد.
در یکی از جمعههای اخیر، امامان جمعه از نمازگزاران خواستند که با شرکت در تظاهرات خیابانی، سهل انگاری دولت در زمینه قانون حجاب را محکوم کنند.
تظاهرکنندگان پلاکاردهایی در دست داشتند که به وسیله یکی از سازمانهای زیر نظر خامنهای تهیه شده بود و فریاد میزدند که حجاب اسلامی، «سنگر» ی است که مردم را از شر مدرنیزاسیون در حال رشد، حفظ میکند.
در ماه آوریل گذشته، نیروی انتظامی، گشت زنی خود در خیابانها را تقویت کرد و موتورسیکلتهای پلیس به توقیف اتومبیلهای رانندگان زنی که روسری خود را کاملا از سر برداشته بودند، کردند. جریمه و مجازات از جمله شلاق افزایش یافت.
اما در یکی از شنبههای گذشته، در مجموعه سینمایی اریکه در غرب تهران، که محل تجمع جوانان ایرانی است، (مشاهده کردم که) تنها تعداد کمی از زنان چادر سیاه بر سر داشتند و بیشتر زنان که میانگین سنی آنها ۲۰ سال بود، آرایشهای غلیظ کرده و موهای بافته شده و «های لایت» شده خود را با روسریهایی به کوچکی یک دستمال که زیر چانهشان گره زده شده بود، پوشانده بودند.
نگین، دختر دانشجوی زبان که ۲۰ سال دارد و از ترس مجازات دولتی، میخواهد نام خانوادگیاش گفته نشود، میگوید: ما در مورد پوشاک خودمان خلاقیت داشتیم اما آخوندها در یک دنیای دیگری زندگی میکنند.
مثل بسیاری از زنان شهری ایران، نگین میگوید که داشتن حجاب به معنی باور مذهبی نیست بلکه به خاطر رعایت قانون است. او که شلوار جیناش را که رویش مانتوی کوتاهی پوشیده، پاره کرده و موهایش از زیر یک روسری قرمز روشن بیرون آمده، میگوید که در خانه و در جمع دوستانش، روسری نمیگذارد: بیرون سعی میکنم ظاهر خوبی داشته باشم بدون اینکه دستگیر شوم.
در حالی که احمدینژاد از رویکرد «فرهنگی» در مورد پوشش اسلامی دفاع میکند که بر اساس آن دولت سعی دارد این موضوع را آموزش دهد که داشتن حجاب کامل باعث «نهی از منکر و امر به معروف» میشود، روحانیون متنفذ میگویند که حجاب تنها یک امر اعتقادی نیست.
به گفته آنها نحوه پوشش زنان، موضوعی امنیتی است و زنانی که خود را کامل نمیپوشانند، در واقع از مردان میخواهند که به آنها دست درازی کنند و باعث رشد «فساد» در میان خانوادهها میشوند.
آیت الله ناصر مکارم شیرازی، در گفتگو با روزنامه مردم سالاری گفته است: افزایش آمار طلاق، جنایت و تجاوز به خاطر عدم رعایت کامل حجاب است.
اخیرا وقتی که دو مورد تجاوز دسته جمعی به زنان در ایران اتفاق افتاد، روحانیون و فرماندهان پلیس، قربانیان زن را متهم کردند که به خاطر پوشش نامناسب خود، باعث تحریک عاملان جنایت شدهاند.
در ماه مه گذشته، مردانی که خود را به شکل اعضای نیروی «مبارزه با منکرات» درآورده بودند، در خمینی شهر، به هشت زن که همه آنها عضو یک خانواده بودند تجاوز کردند در حالی که بستگان آنها منفعل در گوشه باغ ایستاده بودند.
به گزارش روزنامه «روزنگار»، حجت الاسلام موسی سالمی، امام جامعه خمینی شهر بعد از این حادثه در نماز جمعه گفت که این قربانیها، «انسانهای پاکی نبودند» و به خاطر نوشیدن و رقصیدن بدون روسری در مقابل مردان، باید تنبیه شوند.
بسیاری از زنان مسلمان فعال حقوق زنان، با نظرات روحانیون در مورد حجاب مخالفند.
توران ولی مراد، دبیر انجمن زنان مسلمان، که سازمانی مستقل است، میگوید که پوشش موی زن، بخشی از فرهنگ ایران است اما «روسری، به هیچ وجه نمیتواند موضوعی امنیتی باشد.»
به گفته خانم ولی مراد، «نمیتوان قربانیهای تجاوز را محکوم کرد. مقامات دولتی باید مراقب این مردانی باشند که نمیتوانند خودشان را کنترل کنند».