به تازگی حملاتی علیه مجاهدین آغاز شده که سر نخ ان در سازمانهای مارکسیستی روسی رقیب است .
شکی نیست که :
۱) سازمان مجاهدین یک سازمان تروریستی است
۲)ساز مان مجاهدین دنبال رسیدن به قدرت به هر طریق است ( کمک خارجی ، کودتا ، حمله نظامی ، ....)
۳)سازمان مجاهدین دنبال یک حکومت توتالیتر است ( یعنی کسی را بعدا درقدرت شریک نخواهد کرد )
۴)سازمان مجاهدین افراد خود را در بیخبری ( سانسور ) از حقایق و مسائل و رویداد ها نگه میدارد .
۵) سازمان مجاهدین هیچ مخالفت و انتقادی را بر نمیتابد ، حتا در میان اعضای خود ! و آنها یی را که تغییر عقیده بدهند ایزوله و محکوم و مجازات میکند .
اما من نمی دانم چرا کسان دیگری همین کارها را میکنند ولی مثل مجاهدین منفور نیستند و رسانه ها حتا به نفع آنها کافت کاری های آنها را لا پوشانی میکنند .

۱) فدائیان خلق هم تروریستی هستند
۲)آنها اعضای خود را که به آنها شک کرده بودند ترور کردند . دو تن چریک را که عاشق هم بودند ،  چون استاندارد های جنسی ( محدودیت های جنسی دیکته شده توسط رهبری سازمان ) را رعایت نکرده بودند محکوم  به اعدام کردند .
۳) آنها دنبال دیکتاتوری پرولتاریا یا حکومتی شبیه به چاوز و کاسترو هستند که هیچ تفکری خارج از سازمان را اجازه نمیدهد و سانسور میکنند .
۴)آنها نیز هر انتقادی را رویزیونیسم ، دنباله روی ا زنئو لیبرالیسم و غیر قبل قبول میدانند و انقدر فشار می آورند تا افراد مزبور مجبور به انشعاب شوند . هیچ سازمانی به اندازه فدائیان انشعاب ندارد .
۵)آنها نیز افراد خود را ایزوله نگه میدارند . در وب سایت ها اخباری را که ممکن است باعث ریزش شود سانسور میکنند و اخباری را که موجب تقویت آنها شود بزرگنمایی میکنند . مثلا برخورد یک بام و دو هوای  آنها با کوبا و ترکیه ، قراگوز لو و بهنود ، حزب توده و جبهه ملی ، یزدی  و بهزاد نبوی ، بازرگان و رفسنجانی ، بنی صدر و بهشتی ، موسوی و خاتمی ،  چه گوارا و کوچک خان ، کسروی و مکی ، اسکندری و انور خامنه ، شاملو و فروغ ، ریس دانا و لیلاز ،  ..... نشان از تلاش های سازمان یافته اینها در حفظ ایدیو لوژی و مشی استالینیستی گذشته سازمان دارد . هنوز دنبال سیاه کل هستند .
نوری الا و باند او
۱) از کمک گرفتن از خارجی به سبک لنین و کمال مصطفا و دوگل دفاع میکنند
۲) اخبار را به نفع خداشن سانسور میکنند .
۳) همه دگر اندیشان ( لیبرال ، ملی ، ملی مذهبی ، مشروطه خواه ، مجاهد ، نو اندیش دینی ، اسلامیست ، ....) را حذف و از گردونه خارج میکنند .
۳) آنها دنبال نظارت استصوابی نئو سکولار هستند ( صریحا میگویند ، نظام سلطنتی و دینی و نو اندیش دینی نباید به عنوان گزینه مطرح باشد !)
۴)آنها دنبال ریس جمهور مادام العمر هستند مثل اسد و قذافی و کاسترو . هیچ مخالفتی با این ها ندارند . تمام بیانیه ها و مقالات اینها علیه دگر اندیشان غیر مارکسیست است .
توده ای ها ، حزب کمونیست کارگری ، تجزیه طلبان ، ...... همه همین شرا یط و ایدیولوژی ها را دارند . معلوم نیست چرا آنچه برای مجاهدین بد است برای بقیه خوب است ؟
مشکل اینجاست که مجاهدین و فدائیان فکر میکنند هر کس بتواند چند هزار هوادار مغز شسته را با فریب و پست های چریکی الکی دادن  به نوجوانان و آرتیست بازی هالیوودی به خیابان بیاورد و دو تا تیر درکند و ۴ تا ژاندارم بکشد یا بقال سر کوچه ، او نیروی سیاسی معتبر است اما اگر ۳ میلیون نفر بدون سازمان دهی و چریک بازی پس از انتخابات خرداد بیان بیرون یا ۴ میلیون به فرمان خمینی ( ایت الله تبعیدی که اکثر  مردم  او را ندیده اند ) بریزند در خیابان و دیوار ترس ساواک را بشکنند هیچ ارزش سیاسی ندارد .

فرخ نگه دار که مثلا اصلاح شده اینهاست ، هنوز فقط دو نیروی مجاهد و فدایی را به رسمیت میشناسد ! میگوید مجاهدین اشتباهی بر آورد کردند که رژیم ایت الله با قیام مسلحانه در هم خواهد ریخت ! ببینید با اصل قیام مخالف نیست . چون خودش با ۳ نفر در ترکمن صحرا میخواست یک کوبای دیگر درست کند . مثل چه گوارا میخواست ۵۰۰ نفر را بدون دادگاه بکشد . سانسور کامل برقرار کند مثل کوبا ( نه سل فن ، نه ماهواره ، نه مهاجرت ، نه گردش آزاد اخبار ، نه اجازه هیچ حرکتی به هیچ احدی ).
اینها در ۲۶ خرداد ۶۰ که جبهه ملی راه پیمایی علیه قصاص داد همه در خانه خوابیدند . وقتی خمینی  بازرگان را تهدید به حکم ارتداد کرد ، اینها ساکت ماندند . دروغ بزرگی است  که بنی صدر طرفدار نداشت ! فقط مجاهدین  مانده بودند ! در ۲۶ خرداد سر تاسر خیابان انقلاب مردم عادی ( همان هایی که از جنس ۳ میلیون رای من کو ، یا  ۴ میلیون بختیار نوکر بی اختیار بودند ) در دو طرف خیابان حضور داشتند . مثل همیشه چماقداران حزب الهی ، بسیج و هوداران حکومت که تعدادشان یک سوم جمعیت نیز نبود در وسط خیابان با زنجیر و چاقو و موتو ر سوار و حمایت کمیته و سپاه جولان دادند و آنها را مرعوب کردند . مجاهدین کجا بودند ؟ آیا نمیتوانستند این اوباش را بکوبند ؟ تا مردم به میدان بیایند ؟ اصلا نیامدند .همین  چند روز پیش یکی از آنها در b b c خیلی مسخره ادعا کرده بود که جبهه ملی که درخواست راهپیمایی داده بود ، نیرو نداشت ! میخواست ما را به خیابان بکشد ! اما زرکش فهمید .
میگویند هواداری برای بنی صدر نمانده بود جز مجاهدین ! دروغی بزرگ ! مجاهدین از بنی صدر استفاده کردند تا قدرت را بربایند و اگر نشد توسط شهرت جهانی او به فرانسه پناهنده شده و ازانجا برنامه های خودشان را ادامه دهند .
چرا فرار بنی صدر بزرگ میشود و داستانهای تخیلی در مورد لباس زنانه مطرح میشود ( تمام اینها ساخت حزب توده است )  ، اما کسی نمی پرسد چرا بنی صدر بایستی لباس زنانه بپوشد انهم برای ورود به یک پادگان نظامی  در شب !
اما رجوی نباید استتار کند ؟ چرا فرار رجوی مورد مناقشه نیست ؟ چرا فرار فدائیان به شوروی و از آنجا به اروپا که معلوم نیست چگونه انجام شده ، مورد مناقشه نیست ؟
ارثیه مارکسیسم که دکتر زیبا کلام به روشنی توضیح داد تمام این سوال ها را جواب میدهد .

مردم ایران !
به کسانی که کشتار چه گوارا ، حکومت توتالیتر و فاسد کاسترو ، ریاست جمهوری مادام العمر چاوز ( فعلا تا ۲۰۲۳ قول داده )، هفت تیر کشی و چریک بازی و پاسبان و بقال کشی فدایی ها و مجاهدین ، استفاده از قدرت خارجی و دوسیه سفیران انگلیس و امریکا و روسیه و صدام و قذافی  ( بختیار ، مجاهدین ، نئو سکولار ها )، .... را محکوم نمیکنند ، اعتماد نکنید .
هر کس گول ایت الله خمینی را خورد میتواند گول نئو بختیاریست ها ، توده ایها ، فدایی ها ، مجاهدین ، .... را هم بخورد .
ادعا و نام و نشان کافی نیست .
همه باید در عمل نشان دهند چقدر مخالف  را تحمل میکنند ، چقدر حقوق مخالف را پاس میدارند ، چقدر به جریان و گردش آزاد اخبار اعتقاد دارند ، چقدر به نظر مردم ( درست یا غلط ) اهمیت میدهند ، چقدر خواهان مشارکت همه در سیاست بر اساس رای گیری یک نفر یک رای اعتقاد دارند ؟ اینکه من سکولار  ، دموکرات  ، فعال حقوق بشر ، آزادیخواه هستم ادعایی است که استالین و قذافی و اسد و صدام هم میکردند .