نسخه آرشیو شده

دشمنِ دشمنِ ایران
Juan Carlos/ABACA USA/Empics Entertainment
از میان متن

  • دیگر محکمتر شدن رابطه ایران و القاعده تعجب برانگیر نمی‌نماید. ایران در منطقه‌ای خطرناک قرار دارد که دشمن دشمنش هم، اگر نه دوست، می‌تواند ابزاری مناسب باشد
باربارا اسلیون- فارین پالیسی
یکشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۱:۰۳ | کد خبر: 64095

باربارا اسلیون، تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه در مقاله خود برای مجله «فارین پالیسی» از ارتباط ایران و القاعده نوشته است.

علیرغم عناوین هشدار دهنده خبری، کسی نباید از خبر تحریم یک سوری مقیم ایران توسط وزارت دارایی آمریکا به دلیل انتقال پول و نفر به القاعده شگفت زده می‌شد.

ایران از دهه نود با کسانی ارتباط داشته که بعد‌ها به عضویت به القاعده شهره شدند. در آن زمان ایران و القاعده هر دو در سودان حضور داشتند. آنچه شاید بسیاری ندانند این است که آمریکا چند بار فرصت را برای جدا کردن این دو از هم و دستگیری اعضای ارشد القاعده و بستگان اسامه بن لادن از دست داده است.

سخت می‌توان اتحادی طبیعی بین تنها حکومت مذهبی شیعه در جهان و القاعده‌ای برقرار کرد که بر پایه ایدئولوژی نظامی- سنی منزجر از شیعه‌ای ست که آن‌ها را از مرتد پست‌تر می‌انگارد.

مقامات ایران با خشم اتهامات وزارت دارایی آمریکا را رد کرده‌اند، یک مقام ایرانی که حاضر به افشای نام خود نیست می‌گوید ایران با طرفداران القاعده در عراق، افغانستان و پاکستان مخالفت می‌کند. با این همه رهبران ایران در نفرت از آمریکا و اسرائیل و تاریخ بلند نارضایتی ازغرب با القاعده شریکند.

اتحاد تاکتیکی این دو در خارطوم شکل گرفت، زمانی که پایتخت سودان، پناهگاه شبه نظامیان اسلام گرا و ماموران کشورهای شرور بود. افراد و گروه‌هایی چون اسامه بن لادن، اعضا ی حزب الله- دست پرورده ایران در لبنان- و سپاه قدس ایران -شاخه برون مرزی سپاه پاسداران ایران.

بر اساس گزارش کمیسیون بررسی حادثه یازده سپتامبر، ایرانیان و القاعده در دهه نود «توافقی غیر رسمی منعقد کردند تا در عملیاتی که علیه اسرائیل و آمریکا انجام می‌شود همکاری و کمک کنند، حتی اکر تنها در سطح آموزش باشد. چیزی طول نکشید که عاملان ارشد القاعده و مربیان آن برای آموزش در خصوص مواد انفجاری به ایران سفر کردند.»

بر اساس این گزارش اعضای القاعده در عین حال به دره بقاع لبنان سفر کردند، و علاقه زیادی به آموختن نحوه استفاده از تله انفجاری در خودرو‌ها از مربیانشان در حزب الله نشان دادند. این کمیسیون تا آنجا پیش می‌رود که در گزارش می‌آورد ۹ نفر از ده هواپیما ربای عربی که کنترل هواپیما‌ها در حادثه یازده سپتامبر را به دست گرفتند، بین اکتبر ۲۰۰۰ و فوریه ۲۰۰۱ از مسیر ایران به افغانستان رفته‌اند. با این همه این کمیسیون «هیچ نشانه‌ای دال بر اینکه ایران و یا حزب الله از برنامه ریزی برای حمله یازدهم سپتامبر خبر داشتند نیافته است.»

درست بر خلاف سایر کشورهای خاورمیانه، حمله یازدهم سپتامبر با واکنشی از سر همدردی از سوی ایران همراه بود. دولت ایران که آن زمان به ریاست جمهوری محمد خاتمی اداره می‌شد، فرصت را برای بهبود رابطه با آمریکا و شکست دادن دشمنی مشترک- طالبان- مناسب دید. ایران در سال ۱۹۹۸ تا آستانه جنگ با طالبانی که میزبان القاعده بود پیش رفت. سپاه قدس ایران با همکاری با ائتلاف شمال افغانستان غیر مستقیم به نیروهای آمریکایی کمک کرد تا طالبان را ساقط کنند. با این همه ایران چند نفر از فرزندان اسامه بن لادن و اعضای ارشد القاعده را - چون سیف العدل، مرد شماره سه القاعده، در بازداشت خود نگه داشت. بازداشتی که مقامات ایران آن را «حصر در هتل» خواندند.

روبرتو توسکانو، سفیر ایتالیا در ایران در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ از قول دیپلمات‌های ایرانی می‌گوید تهران امیدوار بود که از اعضای القاعده برای چانه زنی و در عین حال برای جلوگیری از حمله القاعده به ایران استفاده کند. امید اصلی ایران بر اساس‌ ای‌میل توسکانو به من این بود که بازداشتی‌ها را با رهبران مجاهدین خلق - گروه مسلح مخالف ایران که صدام حسین در عراق پناه داده بود- تاخت بزند. گروهی که در اردوگاه اشرف، پناهگاهش در عراق، چندین هزار طرفدار داشت.

بعد از اشغال عراق توسط آمریکا در در سال ۲۰۰۳، ایران به آمریکا پیشنهاد کرد میهمانان القاعده‌ای خود را با رهبران مجاهدین خلق معاوضه کند. به گفته ریچارد آرمیتاژ، معاون وزیر خارجه وقت، دولت بوش این پیشنهاد را نپذیرفت چرا که بعضی از جنگ طلبان در پنتاگون چون پاول ولفویتز و داگلاس فیت می‌خواستند از عوامل مجاهدین به عنوان اهرم فشاری علیه ایران استفاده کنند. تفریبا در همین زمان بود که واشنگتن پیشنهاد جامع ایران برای مذاکره‌ای که شامل اقدام جدی علیه هر تروریستی از جمله القاعده را در خاک ایران می‌شد رد کرد.

مجاهدین خلق که از سال ۱۹۹۷ در فهرست سازمان‌های تروریستی وزارت خارجه آمریکاست، گروهی مارکسیست اسلامی است که پیش از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ آمریکایی‌ها و پس از ان به مقامات ایران را هدف می‌گرفت.

اگرچه باراک اوباما تا امروز این گروه را، علیرغم لابی تعدادی از دولتیان سابق آمریکا که بابت دفاع از این سازمان پول دریافت کرده‌اند، در فهرست سازمان‌های تروریستی خود نگاه داشته، ایران نتوانسته واشنگتن را بابت زیر پا گذاشتن تعهدش در دشمن خواندن مجاهدین خلق در خاک عراق ببخشد. آمریکا به جای این کار ساکنان اردوگاه اشرف را تحت حمایت خود درآورده است. از سال ۲۰۰۸، بر اساس توافق نیروهای عراق و آمریکا، مسئولیت ساکنان اردوگاه به دولت عراق واگذار شده و دیپلمات‌های آمریکایی در تلاشند تا مکان تازه‌ای برای ساکنان این اردوگاه بیابند. اما ممنوع شدن پذیرش پناهندگی اعضا توسط رهبران این سازمان، آمریکایی‌ها را کلافه کرده است.

در سایه این تاریخچه به هم پیچیده و افزایش تحریم‌های آمریکا علیه برنامه هسته‌ای ایران است که دیگر محکمتر شدن رابطه ایران و القاعده تعجب برانگیر نمی‌نماید. ایران در منطقه‌ای خطرناک قرار دارد که دشمن دشمنش هم، اگر نه دوست، می‌تواند ابزاری مناسب باشد.

به نظر می‌رسد حتی اگر ایران موفق به معاوضه رهبران مجاهدین با بازداشتیان القاعده نشده، توانسته در عوض از این ابزار چانه زنی برای آزادی یک دیپلمات ایرانی استفاده کند که ۱۵ ماه پیش در پاکستان به دست جهادگران سنی ربوده شده بود. به گزارش آسوشیتدپرس، ایران در عوض موافقت کرد به سیف العدل آزادی رفت و آمد بیشتری بدهد و بگذارد از ایران به پاکستان سفر کند و با رهبران القاعده در این کشور ارتباط برقرار کند. همزمان با این توافق، ایران به ایمان، دختر اسامه بن لادن، اجازه داد به مادرش در دمشق بپیوندد.

دیوید کوهن معاون وزارت دارایی آمریکا حین اعلام تحریم‌های تازه در ۲۸ ژوییه گفت آمریکا «با افشای توافقهای پنهان ایران و القاعده برای انتقال پول و نفر از خاک این کشور توانسته بعد دیگری از حمایت بی‌بدیل ایران از تروریسم را نشان بدهد.»

کار‌شناسان امنیت و اطلاعات می‌گویند انتقال پول و نفر از خاورمیانه به افغانستان و پاکستان از خاک ایران کاملا محتمل است اما لزوما به معنی اتحاد رسمی القاعده و ایران نیست و دولت اوباما نباید این ارتباط را بیش از حد پررنگ کند.

پاول پیلار، یکی از تحلیل گران بازنشسته سی آی‌ای، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا که در دوره جورج بوش افسر اطلاعات خاورمیانه و جنوب آسیا بوده می‌گوید به کار بردن عبارت «توافق پنهانی» توسط معاون وزیر نامناسب به نظر می‌رسد و می‌افزاید این «شیوه‌ای جهت دار» برای توصیف رابطه دو طرف است.

استفاده از این لحن، به جز اینکه برای خبرنویس‌ها فرصت می‌آفریند، می‌تواند نشانه کلافگی آمریکا از ناتوانی‌اش در حل بحران هسته‌ای و خشمش از حملات اخیر علیه سربازانش در عراق باشد که شبه نظامیان مسلح به تسلیحات ایرانی را عامل آن می‌داند. آمریکا در عین حال به دنبال این است که راه انتقال پول را از کویت و قطر به القاعده ببندد. دو نفر از کسانی که در این فهرست تحریم شده‌اند و منتسب به القاعده‌اند مقیم کویت و قطر هستند.

پاول پیلار با تصور اینکه کاخ سفید نیز با محتوای گفته‌های کوهن موافق است می‌گوید این لحن ممکن است برای آرام کردن جنگ طلبانی به کاررفته باشد که به دنبال رویکردی تند‌تر نسبت به ایران و از جمله اقدام نظامی‌اند: «در حالیکه به انتخابات نزدیک می‌شویم دولت نمی‌خواهد به نرمش با ایران متهم شود.»

این خطر اما وجود دارد که چنین لحنی تنها بهانه بیشتری به دست جنگ طلب‌ها بدهد و فشار بر دولت را برای اقدام نظامی علیه ایران و یا تضعیف دولت در صورت درگیر نشدن در این جنگ افزایش دهد. در هر حال دولت بوش جنگ عراق را به توسل به‌‌ همان سه موضوعی آغاز کرد که امروز دولت اوباما علیه ایران مطرح می‌کند: تسلیحات کشتار جمعی؛ حمایت از تروریسم، و نقض حقوق بشر.

پاول پیلار هشدار می‌دهد: « به اندازه کافی در واشنگتن سرو صدا به پا شده که عده‌ای را تحت تاثیر قرار بدهد. حتی اگر دولت آمریکا این کار را با هدف خریدن زمان تا پیدا شدن راه حلی دیپلماتیک انجام داده باشد، باید بداند ممکن است بعد‌ها به ضررش تمام شود.»

این مطلب را به اشتراک بگذارید

کاربر مهمان Arman

آقای  کاریکاتوریست شما خودت که از همه بدتری دقت کن چی گفتی :
اما به ناگهان از انگلیس پرچم سبز برای موسوی چاپ می کنند و خیابان هارابه آشوب می کشند و برای کشیدن مردم به خیابانها آدم می کشند و عکس و فیلم تهیه می کنند و یک شبه در سرتاسر دنیا انتشار میدهند. من هم تعجب می کنم چون چند فیلم ساخته شده را کانادا و انگلیس و ترکیه ساخته بودند .
یعنی شما اینهمه فیلم و ویدئو و عکس و مدارک جنایت های رژیم را ساختگی پنداشته  و کار انگلیس میدانید؟.. بنده هم خطاط هستم ولی هیچگاه حاضر به همکاری با این رژیم ضدبشری نشدم.
حتا حاضر به گرسنگی و دربدری شدم ولی دست از پا خطا نکردم ولی شما ؟  ..  میخواهم نصیحت دوستانه ای کنم : با این روشها نه تنها شما بلکه هیچ کس قادر نبوده و نیست ، حرکت و جنبش مردمی ایران را که بیش از ۱۰۰ سال در جریان است به بن بست بکشاند، کمی از خودتان خجالت بکشید از شما انتظار نداشتیم، ما هم میدانیم که موسوی قرار بود سوپاپ اطمینان رژیم باشد ولی احمدی جنبه بازی را نداشت و آن شد که همه دیدیم .حرف زدنتان درست مثل حرفهای عوامل رژیم میماند .

کاربر مهمان Arman | ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۹:۱۳
Azad Azadeh - A. Khosravi

لطفا حتما بخوانید

با سلام و خسته نباشید

کتاب “نجواهای نجیبانه: نقد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن (نامه‌ها، نوشتارها، گفتارها)” کتابی مشتمل بر همه نامه‌های سرگشاده انتشاریافته خطاب به آقایان خمینی و خامنه‌ای و بسیاری مطالب دیگر، در 1326 صفحه

لینک دانلود کتاب “نجواهای نجیبانه” در 1326 صفحه به صورت یک فایل پی دی اف

http://www.4shared.com/folder/l1hM0FX7/Najvaha.html

http://www.4shared.com/document/9V-4GopF/Najvaha.html

با سپاس

ع. خسروی

Azad Azadeh - A. Khosravi | ۱۵ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۷
Cyrus

Nonsense

Cyrus | ۱۵ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۶:۳۴
hajiagha

another propegenda by Uncle Sam
برای آنهائی که نمی دانند
در مدت کوتاهی بعد از پایان جنگ تحمیلی مشغول کارشدم خطاط جمعیت هلال احمر تا سازمان تبلیغات اسلامی و سپس راه آهن تهران. رفت و آمد های آن زمان من به مجلس و دیدار با مرحوم حسینی شاهرودی من را از بیماری ایشان غمگین و دیدین بی توجهی جمعی از نمایندگان مردم به مردم. حرف هائی در مورد آقا زاده ها و خود سری آنها . مردم با دیدن رفتار های عجیب آنها از مسئولان فاصله می گیرند. شاید گل آقا مکانی بود که من با کاریکاتور های خود می توانستم به مسئولان هشداری بدهم.
اما متاسفانه گل آقا هم در چنگال آنها بود . یاد موسوی افتادم و اجازه بدهید برای جوانتر ها که نمی دانند توضیح بدهم آن موسوی حزب الهی دو آتشه که در خاطر دارد بازاری هائی بودند که در کنار دشمنان ایران آذوقه مردم را احتکار می کنند برای خرید صد گرم گوشت یک روز در صف ایستادند و کوپن داشتن و روزهای سختی که بر ملت ما گذشت .
رزمندگان ما در خط مقدم بودند و در پشت سر این فرصت طلب ها مردم را می دوشیدند . ناامید می کردند و در کنار منافقان و با همکاری آمریکا چه ها کردند. ترور و ایجاد وحشت و جاسوسی و احتکار و ....
همه اینها گذشت دیدن مافیای آقازاده ها و خواب مسئولان باعث شد ترک وطن نمایم.
از افتخارات دوران آقای هاشمی رفسنجانی سردار سازندگی با آن همه تیز هوشی که دارد نصیبش فرزندان کم خردی شدند که بعد ها به عملکرد های مثبت پدر پشت پا زدند. آقای کروبی هم خود داستان خود را دارد چه در بنیاد شهید آن زمان و مجلس که همه می دانند شهرام جزایری چه کرد آن هم از بغل حمایت مجلسی ها . انگلیس و آمریکائی بیکار نیستند باید این انقلاب زمین بخورد تا دیگران آن را نمونه خود قرار ندهند.
دور ا دور سیاست های غلط دوران آقای خاتمی را دنبال می کردم جائی برای سازندگی نداشت هر چند هاشمی رفسنجانی تیز هوشی خوبی در آن زمان داشت اما سید محمد خاتمی و افسوس .
کاملا نا امید شده بودم و نمی خواستم جنگ وویرانی ایران را مشاهده کنم . نسل جدید این ها را نمی دانند .
تا اینکه دکتر احمدی نژاد آمد و انگشت گذاشت روی حساسیت جامعه ما ؟ مافیا بازی و بخور بخور بعضی ها و رابطه آنها با غرب و انگلیس . حتی با منافقان و گروههای سیاسی در خارج.
اما به ناگهان از انگلیس پرچم سبز برای موسوی چاپ می کنند و خیابان هارابه آشوب می کشند و برای کشیدن مردم به خیابانها آدم می کشند و عکس و فیلم تهیه می کنند و یک شبه در سرتاسر دنیا انتشار میدهند.
من هم تعجب می کنم چون چند فیلم ساخته شده را کانادا و انگلیس و ترکیه ساخته بودند .
منافقینی که برای مریم رجوی خود سوزی می کنند برای از بین بردن خود و مردم و رسیدن به قدرت دست به هر کاری می زنند . ندا قا سلطان قربانی می شود و دختر بیگناه با فیلمبردار خود در آخرین لحظا ت مرگ خیره می شودو می گوید تو را می شناسم چرا به من خیانت کردی ؟
ازکانادا
کاریکاتوریست سابق گل آقا

hajiagha | ۱۴ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۵۵
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی