برای نخستین بار در تاریخ مدرن کشورهای عربی، رئیس یک دولت در پی انقلابی مردمی به پای میز محاکمه علنی کشیده شد؛ محمد حسنی مبارک.
این دادگاه به صورت علنی و بر اساس معیارهای حقوقی و چارچوبی غیر خشن برگزار میشود و قطعا از این لحاظ برای ملتها و حتی حکومتهای منطقه تازگی داشته و آموزنده است.
شک نباید کرد که صحنه حضور مبارک در پشت قفس آهنین در دادگاه، پشت تک تک رهبران مستبد منطقه را لرزانده است.
سال گذشته در همین روزها، حتی تخیل چنین وضعیتی برای رئیس جمهور قدرتمند مصر خنده دار بود.
بیدلیل نیست که در همه ماههای گذشته، فشارهای زیادی از جانب رهبران عرب به حکومت انتقالی مصر وارد شد تا از به جریان افتادن این محاکمه جلوگیری شود.
حتی عربستان، تهدید کرد که کمکهای مالی خود را به مصریها که به شدت اقتصاد کشورشان به آن نیاز دارد، متوقف میکند.
اما حالا با برگزاری نخستین جلسه دادگاه، این رهبران از بشار اسد تا ملک عبدالله فکر میکنند که حرمت رهبران عرب شکسته شده و سابقه بدی برای آینده به وجود میآید.
البته این تصور آنها، نادرست نیست.
موجی که از تونس و مصر به راه افتاده خیلیها را به کام خود کشیده و بسیاری دیگر از رهبران منطقه را در بر خواهد گرفت.
معنای محاکمه مبارک برای مصریها
به دلیل فشارهای خارجی و ادامه سیطره عناصر حکومت مبارک بر سمتهای کلیدی در مصر، محاکمه رئیس جمهوری برکنار شده مصر تا همین چند روز پیش برگزار نشده بود.
بازگشت جوانان معترض به خیابانها و فشار معترضان به شورای نظامی حاکم بر کشور باعث گردید که همه ملاحظات داخلی و خارجی به کناری نهاده شده و زمینه محاکمه چیده شود.
اتهامات مطرح شده علیه مبارک، دو فرزندش و وزیر کشور پیشین مصر درباره دستور قتل مردم معترض در جریان انقلاب مصر و همینطور فساد مالی و زد و بند با اسرائیل در قرارداد گاز با این کشور است.
در جریان انقلاب ۲۵ ژانویه مصر، بیش از ۸۰۰ نفر از معترضان در قاهره و سایر شهرهای این کشور کشته شدند.
بیگمان یکی از اهداف برگزاری علنی دادگاه مبارک، تلاش برای آرام کردن خانواده قربانیان و کاستن از میزان راهپیماییهای خیابانی در مصر بوده است.
این در حالی بود که شایعات بسیاری در هفتههای گذشته درباره حسنی مبارک به راه افتاده بود و گفته میشد که وی عملا اداره کننده اصلی کشور است و از همان مقر خود در شهر شرم الشیخ به مسولان سیاسی و نظامی کشور امر و نهی میکند.
این شایعات به آتش نارضایتی از شورای انتقالی حاکم دامن زده و باعث شده بود که هزارن نفر دوباره به میدان مرکزی قاهره بازگشته و راهپیمایی کنند.
به این ترتیب، تبلیغات وسیع انجام گرفته برای این دادگاه و حواشی رسانهای آن این پیام را برای مصریها دارد که عصر مبارک دیگر سر آمده است و نظم سیاسی تازهای در مصر در حال ایجاد است.
نگاه رسانهها
اینکه مصریها به دنبال برگزاری این دادگاه، خیابانها را رها کرده و به خانه باز گردند یا به رویارویی با آنچه بقایای حکومت مبارک مینامند ادامه دهند موضوعی است که مورد بررسی و تحلیل گسترده در رسانههای مختلف جهان قرار گرفته است.
در ایران، رسانههای وابسته به حکومت و پایگاههای خبری مخالفان به این محاکمه توجه نشان دادهاند.
هر چند هر دو طیف از برگزاری دادگاه مبارک استقبال کردهاند؛ اما تحلیل و نتیجه گیری آنها از این دادگاه متفاوت بوده است.
در حالیکه رسانههای مخالف حکومت این دادگاه را نتیجه عملکرد استبدادی و در انتظار همه رهبران مستبد دیده و آن را آینهای برای رهبران حکومت در ایران دانستهاند، رسانههای خبری حکومتی این محاکمه را ضربهای به تلاشهای عربستان و متحدان آمریکا در منطقه ارزیابی کردهاند.
از جمله خبرگزاری فارس از قول یک عضو اصولگرای مجلس نوشت که محاکمه دیکتاتور پیشین مصر محاکمه سیاستهای آمریکا در منطقه بود.
فارس در تحلیل خود از دادگاه مبارک، محاکمه او را رسوایی برای غرب و اسرائیل و زمینه ترس و وحشت دیکتاتوریهای منطقه عنوان کرده و بر ماهیت اسلامی انقلاب ۲۵ ژانویه تاکید کرد.
در میان رسانههای عربی نیز طیفی از واکنشها به این محاکمه به چشم میخورد.
تلویزیون العربیه که به حکومت عربستان سعودی نزدیک است، استقبال سردی از این محاکه داشته است؛ اما در مقابل شبکه الجزیره قطر که نقش پیشتازی در پوشش انقلاب مصر داشت، با حرارت خاصی این دادگاه را پیگیری میکند.
در یکی از آخرین گزارشهای این شبکه خبری پیرامون پیامدهای دادگاه مبارک، ادعا شده است که وی اسرار زیادی از رهبران ارتش مصر و از جمله ژنرال طنطاوی، رئیس نیرویهای مسلح این کشور در اختیار دارد که در صورت نیاز علیه آنها استفاده خواهد کرد.
به نوشته الجزیره، مبارک احساس میکند که فرماندهان ارتش مصر با پیوستن به انقلابیون به وی خیانت کردهاند و به این ترتیب شاید در دادگاه اسنادی را علیه فرماندهان ارتش رو کند.
اما خارج از دایره واکنشهای دنیای عرب، مواضع رهبران اسرائیل درباره محاکمه رئیس جمهور برکنار شده مصر جنجال بر انگیز بوده است.
بنیامین بن الیزر، وزیر پیشین و نماینده پارلمان اسرائیل از مبارک به عنوان دوست کشورش یاد کرده و گفته است که رئیس جمهور برکنار شده مصر بسیار وطن پرست است.
به گفته بن الیزر، وی و نخست وزیر اسرائیل اخیرا به حسنی مبارک پیشنهاد پناهندگی در خاک اسرائیل را داده بودند؛ اما او به دلیل وطن پرستیاش گفته است که میخواهد در مصر بماند و حاضر به ترک خاک کشورش نیست.
از سوی دیگر روزنامه اسرائیلی جروزلم پست با چاپ گزارشی درباره دادگاه حسنی مبارک، از زبان یک مقام محافظه کار آمریکایی هشدار داده است که اعدام مبارک میتواند نتایج منفی و عواقب بدی برای مصر در پی بیاورد.
به نوشته این روزنامه راستگرا، ایلیوت آبرامز صحنه حضور مبارک را در داخل قفس تکان دهنده خوانده و گفته است که محاکمه مبارک از شدت حس انتقام گیری و عصبانیت بسیاری از مصریها خواهد کاست و حاشیه امنی برای برخی مقامات سابق به وجود خواهد آورد.
اما روزنامه نیویورک تایمز، محاکمه مبارک را یک رخ داد مهم نمادین در سلسله اتفاقات دنیای عرب بر شمرده و نوشت که صحنه تحقیر آمیز آوردن مبارک به داخل قفس درون دادگاه، که به صورت زنده برای میلیونها نفر نمایش داده شد، نشان داد تا چه اندازه شوکت و جلال این رهبران زود گذر و ناپایدار است.
این روزنامه در مطلبی دیگر درباره این دادگاه مینویسد که تنبیه و نه کشف حقیقت، هدف برگزاری دادگاه مبارک است؛ اما اقدامات نیم بند نخواهد توانست خشم عمومی را مهار کند.
به اعتقاد تحلیل گر نیویورک تایمز، محاکمه مبارک همچنین نشان دهنده تداوم تنش در روابط میان حلقه نظامیان حاکم در مصر و جوانان معترض است که هنوز شک دارند که آیا واقعا انقلابشان پیروز شده یا هنوز اسیر عناصر وابسته به رژیم پیشین و حاکمیت انتقالی نظامیان است.
کم مانده که هواداران تئوری تو طئه و غرب ستیز ها بگویند اصلا پلیس فرانسه به دستور شخص رییس جمهور ان بختیار را کشت ! انهم در راستای طرح گوادلوپ که حزب توده و فدایی و مجاهد برای ان سر و دست میشکستند . و روسیه بزرگترین برنده ان بود .
آقا دست بردارید .
چرا چپ ها ( توده ای ها ، فدایی ها ، مجاهدین ) و سلطنت طلبان ( شاهزاده رضا پهلوی ) بیانیه رسمی نمیدهند تا در مورد این ماکیاولیست سیاست باز رجز خوان که سرش را در بازیهای پشت پرده و همکاری های پنهان با جمهوری اسلامی ، صدام ، امریکا ، انگلیس ، .... به باد داد ، شک ها بر طرف شود ؟
چگونه این فرد خواهان ملاقات با خمینی در پاریس بود ، از سفیران انگلیس و امریکا دوسیه داشت برای نخست وزیر شدن ، میخواست علیه اکثریت مردم در خیابان با زور ارتشی که به او اعتماد نداشت و فریبکاری و ساخت و پاخت پشت پرده رژیم سلطنتی را نجزات دهد ؟ در حالیکه ژنرال های ارتش و شاه بریده بودند ؟ چطور به نصایح بزرگان حزب اش مثل صدیقی گوش نداد ، سنجابی و فروهر را کنار زد ؟ آیا او فکر میکرد که مثل صدام و قذافی و اسد میتوانست با کشتار و ساخت و پاخت پشت پرده با قدرتهای جهانی از جیب مردم ایران میتوانست یک انقلاب را به شکست بکشاند ؟ آنروز خمینی محبوب مردم بود . حتا امروز هم که اسلام فقاهتی استالینیستی دستش پیش مردم رو شده نمیتوان با چنین آرسن لوپن بازی رژیم عوض کرد .
خودش در ارتش فرانسه خدمت کرده . پسرش پلیس فرانسه بوده . همه حیات سیاسی اش در فرانسه بوده . اما هیچ سندی از چگونگی فرار او به فرانسه و رابطه او با فرانسویان قبل و بعد از انقلاب در دست نیست ؟ سیتیزن شیپ او چه بوده ؟
اینهمه ایرانی مبارز در ایران سالها در برابر استبداد در دو رژیم ایستادند ، جز بر اصلاح و دموکراسی و آزادی و وطن پرستی راه دیگری نرفتند . زندانی شدند ، شکنجه شدند ، کشته شدند . حالا برای یک مهره مشکوک بت سازی میکنید ؟