کریم سجادپور در یادداشتی که برای سایت سی.ان.ان نوشته از سنگینی حضور آمریکا در میان رابطه ایران و امارات متحده عربی میگوید. این متن خلاصهای از دیدگاه اوست.
در حالی که خاورمیانه با آیندهای نامعلوم درتب و تاب زایش قیامهای مردمی است نگرانیهای دیرینه آمریکا درباره ایران هر روز حادتر میشود.
مقامات آمریکایی و نیز همتایان عرب و اسرائیلیشان دیگر تنها نگران سرکشیهای هستهای ایران نیستند بلکه ترسشان از تلاش ایران برای جهت دهی به ناآرامیهای مردمی است که رهبران عرب را در تمام منطقه یا وحشت زده کرده و یا به زیر کشیده است.
در مجموع تا امروز واشنگتن دو شیوه را برای مهار نفوذ منطقهای ایران و زیر نظر داشتن بلندپروازیهای هسته ایش پیش گرفته:
اول، شیوههای قهری سیاسی و اقتصادی به شکل انواع و اقسام تحریمهای یک جانبه و چند جانبه ونیز قطعنامههای تحریمهای سازمان ملل متحد.
دوم، میزان قابل توجهی تسلیحات را در اختیار همسایگان عرب ایران گذاشته است. تهران و واشنگتن، اغلب در تلاش برای کسب نفوذ و قدرت منطقهای در خلیج فارس گاهی مستقیما و غالب اوقات از طریق متحدان و عواملشان با یکدیگر مقابله میکنند.
در امارات متحده عربی کوچک هم مدتهاست جنگی آرام ولی تعیین کننده در دنیای تجارت، دیپلماسی و اطلاعات میان ایران و آمریکا در جریان است. امارات متحده که تنها در ۳۵ مایلی ایران در آن سوی تنگه هرمز قرار دارد کشوری است منحصر به فرد، چرا که همزمان هم شبکهای گسترده از روابط تجاری و و شخصی را با ایران دارد و هم رابطه استراتژیک نزدیکی با واشنگتن. از همین رو نقشی حیاتی و البته گاهی مبهم را در رقابت میان ایران و آمریکا ایفا میکند.
در نگاه اول رابطه میان این سه کشور نمایانگر مثلثی نامتقارن است. یک ابرقدرت (واشنگتن) و قدرتی کوچکتر (امارات متحده) برای مهار کردن بلندپروازیهای یک قدرت منطقهای (تهران) با یکدیگر همکاری میکنند. رقابتهای آنها همزمان ژئوپلیتیک، ایدیولوژیک و برخاسته از ساختار تمدنی هر کدام است. با نگاهی نزدیکتر اما متوجه میشویم امارات متحده اغلب میان منافع امیر نشین نفت خیز ابوظبی که به شدت به مسایل امنیتی توجه میکند و منافع امیرنشین دوبی که تجارت محور و صاحب بزرگترین فروشگاه جهان است دو پاره شده.
اما امارات متحده تنها کشور با منافع دوپاره شده نیست. ایران نیز گاهی از یک سو با خواسته ایدیولوژیک رژیم این کشور وگاه با خواستههای عملگرایانه تاجران بخش خصوصیاش کشیده میشود.
قطعنامههای تحریم سازمان ملل متحد در کنار محیط تجاری مملو از مقررات و نامهربان ایران، تاجران و سرمایه گذاران بین المللی را از معامله مستقیم با این کشور بازداشته است. اما بنادر دوبی که مقرراتی آزادتر و منظمتر دارند جایگزینی دلپذیرتر را پیش روی تجارتهای قانونی و غیرقانونی گذاشتهاند که خواهان معامله با ایرانند.
اگرچه فشار تحریمهای آمریکا و سازمان ملل متحد در ماههای اخیر توانسته روابط اقتصادی ایران و امارات متحده عربی را کاهش دهد اما بخش قابل توجهی از صادارات و واردات ایران هنوز هم از طریق دوبی انجام میشود.
از طرفی علیرغم نقش دوبی در کمک به فرار ایران از تحریمهای بین المللی، دولت فدرال امارات متحده در ابوظبی به شدت به خواستههای برتری طلبانه تهران تردید دارد و برنامه هستهای این کشور را تهدیدی جدی برای خود میداند. از همین رو اتحادی استراتژیک را با آمریکا تشکیل داده و در سالهای اخیر تلاش کرده رابطه امیرنشین دوبی با ایران را محدود کند.
با توجه به این رابطه متناقض، امارات متحده به آزمایشگاهی برای سنجش سیاستهای آمریکا در قبال ایران در آمده است. امارات متحده از اهداف اصلی در اجرای تحریمهای بین المللی است و مقامات آمریکا زمان و نیروی زیادی را صرف این کردهاند که تجارت غیرقانونی اما پر رونق دوبی با ایران را مهار کنند. امارات متحده عربی در عین حال یکی از بزرگترین بازارهای وارد کننده تسلیحات آمریکاست. ابوظبی تا کنون بخشی از پیشرفتهترین و گرانقیمتترین تسلیحات موجود آمریکایی را خریده است.
در عین حال با غیبت دیپلماتیک آمریکا در ایران، واشنگتن از امارات متحده عربی که خانه حدود ۴۵۰ هزار ایرانی و بزرگترین کانون ایرانیان مقیم خارج از کشور است به نفع خود استفاده میکند تا تحولات مردمی و سیاسی داخل ایران نظارت و بررسی کند.
در حالی که ایران آرام آرام به توان ساخت تسلیحات هستهای نزدیک میشود و رقابت ایران و آمریکا برای نفوذ در منطقه شدت میگیرد آشتی برقرار کردن بین تناقضهای داخلی برای امارات متحده عربی دشوارتر میشود. این کشور تاکنون سعی کرده روی خطی باریک حرکت کند. متحد و حامی خود، آمریکا را راضی نگاه دارد بدون آنکه همسایه تهدیدگرش ایران را تحریک کند.
در دل رابطه ایران آمریکا و امارات متحده عربی کنایه سادهای نهفته است. مقامات ایرانی میخواهند آمریکا از خلیج فارس بیرون برود چرا که از این کشور میترسند و اعتمادی به آن ندارند. با این همه کشورهای عرب خلیج فارس به دلیل ترس وبی اعتمادی نسبت به ایران خواهان ماندن آمریکا هستند.
این مقاله دکتر زیبا کلام آغاز بیداری جنبش لیبرال دموکراسی و نقطه افول جنبش ها تقلبی ساخت روسیه و مارکسیست های روسی (مثل نئو سکولار ، یا سوسیال دموکراسی روسی) خواهد شد . پس از ۷۰ سال یک استاد واقعی تاریخ و یک روشنفکر شجا ع ایرانی که پیچش مو را میبیند فرمان قطار حرکت های شکست خورده ایرانی را از فراماسونری مارکسیست های روسی میگیرد و آنرا از یک پیچ ۹۰ درجه عبور میدهد .
نام زیبا کلام با سه مقاله بازنگرانه در موا رد زیر در تاریخ ایران ثبت خواهد شد :
۱) رضا شاه
۲) ترور شخصیت
۳)واکنش کمدی تراژیک کارگزاران جمهوری اسلامی به آنارشیسم در انگلیس
او خط روشنی بین واقع گرایی مدرن و نگرش واقع بینانه به تاریخ و رویداد ها از یکطرف ، و مدل مارکسیستی روسی ( دستکاری تاریخ و تحلیل دایی جان ناپلئونی و وارونه تاریخ ) ، از طرف دیگر میکشد .
- نگاه منصفانه او به رضا خان و میهن پرستی او به جای تاکید بر انگلیسی بودن و دیکتاتور بودن او نوعی بر رسی بدون پیش داوری و غیر ایدیولوژیک در تاریخ را جا می اندازد
- نگاه عمیق و دقیق او به نقش مارکسیسم روسی و پایه گذاری فرهنگ ترور شخصیت در ادبیات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی و سلطه این فرهنگ بر همه از چپ تا راست و از مذهبی تا ضد مذهبی به عنوان عامل بازدارنده و شکست دهنده و عقب نگه دارنده ، راهکاری نو پیش پای جنبش های دموکراسی طلب و آزادیخواه و حقوق شهروندی مدار میگذارد .
- با کمدی ترا ژیک خواندن رویا های سراب گونه و آرمانخواهانه دروغین و آرزوهای متوهمانه و خود فریب در مورد فروپاشی سرمایه داری و دموکراسی غربی ، قریب الوقو ع بودن حاکمیت طبقه کارگر ، ... در پس هر حادثه تروریستی ، آنارشیستی در کشورهای آزاد و دموکرا تیک و سو استفاده معکوس سیاسی با وارونه خوانی رویداد ها ، راه را بر هر شارلاتانیسم ایدیو لوژیک میبندد .
با امید دیدن مقالا ت بیشتر از این استاد مسلم تاریخ کشورمان .