محمود کیان ارثی، روزنامه نگار حوزه خاورمیانه، به بررسی روند دادگاه ترور رفیق حریری، نخست وزیر سابق لبنان، میپردازد.
انتشار علنی متن اتهام دادگاه ترور رفیق حریری فشارهای بینالمللی علیه گروه حزبالله لبنان را افزایش داده است.
در متن منتشر شده کیفر خواست، اسامی و مشخصات چهار تن از اعضای حزبالله لبنان به چشم میخورد که متهم به مشارکت در ترور رفیق حریری، نخست وزیر پیشین لبنان، هستند. در این کیفر خواست آمده است که «چهار متهم از حامیان حزبالله هستند که سازمانی سیاسی – نظامی در لبنان به شمار میرود. در گذشته شاخه نظامی حزبالله در عملیات تروریستی مشارکت داشته است.»
بر اساس کیفر خواست دادگاه رفیق حریری، گروه حزبالله باید چهار عضو خود را برای بازجویی و محاکمه تحویل دهد. یکی از این چهار نفر مصطفی بدرالدین، فرمانده عمیات خارجی حزبالله است که پس از ترور عماد مغنیه، از فرماندهان ارشد حزبالله، جانشین وی در فرماندهی نظامی این گروه شد.
سیاسی یا قضایی
دبیر کل حزبالله لبنان گفته است که مستندات این دادگاه بیاعتبار بوده و اساسا با اهداف سیاسی این اتهامات مطرح شده است. به گفته حسن نصرالله، تحقیقات دادگاه حریری از چارچوب حرفهای فاصله داشته و بر اساس مدارک و شواهدی تهیه شده است که سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی غربی و اسرائیل در اختیار محققان دادگاه قرار دادهاند.
در مقابل، مخالفان حزبالله این دادگاه را بیطرف و جهت گیری آن را صرفا قضایی میدانند. به گفته آنها، متهم ساختن چهار عضو حزبالله نه برای تسویه حساب سیاسی و نه به معنای متهم کردن این حزب است. در این رابطه، سعد حریری، فرزند رفیق حریری، از حزبالله خواسته است که ارتباط خود را با این چهار متهم قطع کرده و آنها را برای محاکمه تحویل دادگاه دهد. وی سخنان اخیر دبیرکل حزبالله را درباره غیر حرفهای بودن آن، نادرست خوانده و گفت که دادگاه پدرش شیعیان را نشانه نرفته است.
وی که از هنگام سقوط کابینهاش در ماه ژانویه گذشته در اروپا به سر میبرد، ایران را نیز متهم کرد که به متهمان قتل پدرش پناه داده است. این سخنان، واکنش سفیر ایران در لبنان را به دنبال داشت که گفت به نظر جمهوری اسلامی این دادگاه سیاسی بوده و هدف از آن ضربه زدن به مقاومت در لبنان است.
کارکردهای سیاسی دادگاه
خارج از دایره همه بحثها و کشمکشها بر سر سیاسی یا سیاسی نبودن دادگاه حریری، این دادگاه عملا کارکردهای سیاسی عمدهای برای آمریکا و متحدان آن در لبنان دارد.
نخست آنکه، مرتبط ساختن حزبالله و فرمامدهان نظامی آن با قتل حریری، فشارهای سیاسی و بینالمللی بر این گروه را افزایش داده و میتواند حزبالله را به سمت انزوای بینالمللی و منطقهای سوق دهد. آمریکا و اسرائیل سال هاست که سعی دارند حزبالله را بر خلاف آنچه ادعا میشود که جریان مقاومت است، یک گروه تروریستی مطرح کرده و اتحادیه اروپا را به قرار دادن نام حزبالله در لیست گروههای تروریستی ترغیب نمایند. طرح نام اعضای این گروه به عنوان عاملان مرگ حریری و خودداری حزبالله از تحویل دادن آنها برای محاکمه میتواند زمینه تازهای برای تنش روابط این حزب و اروپا و قرار گرفتن نام آن در فهرست گروههای تروریستی این اتحادیه به وجود آورد.
دوم آنکه، روند این دادگاه، مشروعیت لبنانی و عربی حزبالله را به عنوان گروه مقاومت علیه اسرائیل خدشه دار خواهد ساخت. رفیق حریری، نماد اهل سنت در لبنان و سیاستمداری بسیار با نفوذ در این کشور بود و از اینرو مساله ترور وی با حساسیت بسیاری در افکار عمومی دنبال میشود. از اینرو، متهم شدن اعضای حزب الله پیامدهایی برای کلیت این حزب و نقش سیاسی آن در لبنان و در سطح افکار عمومی در کشورهای اسلامی خواهد داشت.
در سومین سطح، اتهامات وارد شده به حزب الله به تنش مذهبی میان اهل سنت و شیعیان دامن میزند. تا هم اکنون، بیشتر واکنشها به صدور کیفر خواست دادگاه حریری در میان اهل سنت در لبنان بوده است که معتقدند حزب الله رهبر محبوبشان را به قتل رسانده است و دادگاه بین المللی، هر چند هنوز در مرحله اتهام قرار دارد، این موضوع را ثابت کرده است.
از آنجا که لبنان به طور سنتی آینه تحولات منطقه خاورمیانه است، این تنش مذهبی دنبالههایی فراتر از مرزهای لبنان دارد. در این رابطه، طرح نام ایران به عنوان همکار و حتی ناظر عملیات ترور حریری توسط روزنامههای غربی قابل توجه است. به موازات انتشار متن کیفر خواست دادگاه حریری، هفته نامه آلمانی اشپیگل مدعی شده است که سپاه پاسدارن ایران بر مراحل عملیات ترور حریری نظارت داشته است. بر اساس خبر این هفته نامه، اعضای حزب الله که در قتل حریری دست داشتهاند در پایگاههای سپاه پاسدارن در ایران آموزش دیده بودند.
تنش مذهبی و رقابت منطقهای
ایران، «حکومت علوی سوریه» و حزب الله در یکسوی ماجرای قتلی قرار گرفتهاند که در سوی دیگر آن عربستان و متحدان سنی آن در لبنان قرار دارند. با توجه به وضعیت جاری در منطقه از عراق تا سوریه و از بحرین تا لبنان، احکام دادگاه حریری میتواند فتیله درگیری مذهبی در منطقه را روشن کند.
همچنین با توجه به ناخرسندی عربستان از افزایش نفوذ ایران و حزب الله در ساختار سیاسی لبنان و تلاش سعودیها برای تحریک احساسات مذهبی اهل سنت در منطقه و بویژه در لبنان علیه حزب الله، احکام دادگاه بین المللی بعد تازهای به کشمکش جاری شیعه-سنی در منطقه میدهد.
به نظر میرسد، آمریکا از این کشمکش، حداقل تا آنجایی که به تضعیف حزب الله در داخل لبنان و در افکار عمومی عربی کمک کند، استقبال میکند.
در حالیکه محور ایران- سوریه و حزب الله گفتمان مقاومت علیه اسرائیل را به عنوان سپر ایدئولوژیک علیه مخالفان منطقهای خود به کار میبرند، قرار دادن آنها در دایره نزاع مذهبی شیعه و سنی میتواند به گفتمان «مقاومت» ضربه بزند. از اینرو، برای آمریکا و عربستان، سرمایه گذاری تبلیغاتی و سیاسی بر روی دادگاه حریری به منظور تضعیف نفوذ ایران و متحدان منطقهای آن حائز اهمیت است.
میتوان پیشبینی کرد که بحث دادگاه حریری تا زمانی که کشمکش و رقابت میان ایران و سوریه با آمریکا و عربستان در جریان است، داغ باقی مانده و در ماههای آینده دستمایه تحرکات سیاسی در داخل لبنان و در سطح بینالمللی قرار گیرد.
مارکسیست های روسی دائم شک و تردید ایجاد میکنند . اولش میگفتند که قذافی و اسد سقوط کردنی نیستند . بعد گفتند اینها مردم نیستند ، انگلیس و امریکا و ناتو است ، بعد گفتند که القاعده و سلفی میاد ، حالا که قذافی سر خورده ، میگویند کی قراره بیاد ؟ دائم میترسانند که خون راه خواهد افتاد ، دموکراسی نمی اید . انگار مردم لیبی باید تا ابد منتظر بمانند ( مثل مردم کوبا ) تا دیکتاتور جنایت کار یک تکه نان جلوی آنها بیندازد !
هر چه بشود ، تمرین دموکراسی است . از اینکه یک دیوانه زنجیری که با همه ساخت و پاخت میکند اما با ملت خودش دشمن است ، بهتر است .
پایان دیکتاتوری های ساخت شوروی برای مارکسیست ها انقدر دردناک است که در رادیو فردا مگویند ناتو پیروز شد بر قذافی !!!!
انگار این ناتو در ۴۲ سال گذشته رفیق قذافی بوده . خوب چرا تا حالا ناتو نمیبرد ؟ مگر بر سر ویتنام آنهمه بمب نریختند آمریکایی ها ؟ چرا سقوط نکرد ؟ ناتو و امریکا و روسیه و انگلیس بدون مردم کاری نمیتوانند بکنند .
دست از این کس شعر های مارکسیستی روسی بردارد .
عصر قدرت نمایی مردم است .
باورشان عوض شده ، قذافی و مبارک و اسد و لوکاشنکو و ....نمی خواهند . ده،مکراسی و پیشرفت و آزادی میخواهند .
هر کس نشنود سقوط میکند . امریکا و ناتو و انگلیس و روسیه و چین همیشه آنجا هستند . اگر مردم بپا خیزند بدیهی است آنها هم بر اساس منافعشان سیاست خارجی خود را تنظیم میکنند . روسیه و چین ضد مردم مو ضع میگیرند و به نفع دیکتاتور ، چون مردم نظام های دیکتاتوری را نمیخواهند ، امریکا و اروپا هم طرف مردم را میگیرند ، چون دموکراسی برای آنها بهتر است و باید به مردمشان جواب دهند اگر از جنایتکار دفاع کنند. میخواهند تجارت کنند و جریان نفت قطع نشود .
در مورد مصر هم همین را میگفتند . اول گفتند انقلاب الکی است . مبارک هم سر جاش هست . بعد که مبارک را به محاکمه کشیدند گفتند یعنی چی ؟ چرا محاکمه میکنید کسی را که خودش کنار رفته ؟ فردا هم که انتخابات برگزار کنند ، اینها میگویند اخوان المسلمین برد ، چی شد ؟ همش کار خودشونه ، امریکا اخوان المسلمین را وارد تا کمونیست ها !!! نیایند .
خودنویس که کونش آتش گرفته دائم از اختلاف بین مبارزین سوریه میگوید ! بابا دموکراسی فرقش با دیکتاتوری پرولتاریا و رئیس جمهوری مادام العمر ساخت روسیه همینه ! یعنی اختلاف نظر هست . نه مثل ۵۰ سال کاسترو که هر کاری دلش خواست کرد !
اینها طول میکشد تا دموکراسی را تمرین کنند . اما جهت آنها درست است چون اگر ۱۰۰۰ سال با کمونیست ها و روسیه بمانند همین سگها آنها را پاره میکنند .