متهم ترور مسعود علیمحمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران امروز ششم شهریور به اعدام محکوم شد.
غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه در گفتوگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا گفت که دادگاه انقلاب برای مجید جمالی فشی، عامل ترور مسعود علیمحمدی، دانشمند هستهای ایران، به اتهام محاربه و مفسد فیالارض، حکم اعدام صادر کرده است.
دادگاه رسیدگی به پرونده اتهامی آقای جمالی، سهشنبه هفته پیش به ریاست قاضی صلواتی برگزار شده بود.
این متهم که علی جمالی فشی نام دارد، در جلسه دادگاه خود، به «ارتباط و همکاری با موساد» و نیز «فراگرفتن آموزشهای خاص همچون نصب بمب و دریافت ۱۲۰ هزار دلار از این سرویس جاسوسی» اعتراف کرد.
علی جمالی همچنین در جلسه دادگاه خود گفت که او را «شستوشوی مغزی» داده بودند و قرار بوده پنج ترور دیگر نیز انجام دهد اما به اشتباه خود پی برده و از این کار منصرف شده است.
مسعود علیمحمدی صبح روز ۲۲ دی ماه سال ۸۸ هنگام خروج از منزل خود در منطقه قیطریه تهران، در انفجار یک بمب کنترل از راه دور که در یک موتورسیکلت نزدیک به خودروی وی جاگذاری شده بود، ترور شد.
ساعاتی از ترور آقای علیمحمدی نگذشته بود که رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد که «علائمی» از دخالت اسرائیل، آمریکا و «عوامل داخلی» در این حادثه دیده میشود؛ اتهامی که آمریکا آن را رد کرد.
اما خبرهای منتشر شده از گرایشهای سیاسی آقای علیمحمدی حکایت دیگری داشت. نام او در نامه حمایتی گروهی از استادان دانشگاه از نامزدی میرحسین موسوی وجود داشت. گروهی از دانشجویان نیز در شبکههای اجتماعی او را از حامیان سرسخت «جنبش سبز» معرفی میکردند.
مسعود علیمحمدی همچنین در اعتراض به حمله نیروی انتظامی و لباس شخصیها به کوی دانشگاه در شامگاه ۲۴ خرداد ۱۳۸۸، نامهای به فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران نوشته و امضاهای اساتید دیگر را نیز جمع آوری کرده بود. نامهای که تصویری از آن نیز در برخی وبسایتها منتشر شد.
با این حال مقامات جمهوری اسلامی، وزارت اطلاعات ایران و برخی پایگاههای خبری حامی دولت تلاش کردند که او را «دانشمند هستهای» و از طرفداران دولت و ترور او را در راستای «ترور دانشمندان هستهای» ایران جلوه بدهند.
دیماه گذشته، وزارت اطلاعات ایران، اطلاعیهای صادر کرد که در آن نوشته شده بود: ماموران این وزارتخانه توانستند، عوامل اصلی ترور آقای علیمحمدی را شناسایی کرده و یک «شبکه متشکل از جاسوسان و تروریستهای وابسته به اسرائیل» را منهدم کند.
علی جمالی چندی پیش نیز در یک «اعتراف تلویزیونی» چگونگی آموزش ترور در دستگاههای اطلاعاتی موساد و انجام آن را تشریح کرده بود.
پس از پخش این برنامه، پایگاه اطلاع رسانی وزارت امور خارجه اسرائیل گزارشی را منتشر کرد و در آن هرگونه ارتباط علی جمالی فشی با دستگاههای اطلاعاتی آن کشور را تکذیب کرد.
اسرائیل حتی در واکنش به این اعترافات، اعلام کرد که این فرد عضو سپاه پاسداران و از حامیان حکومت ایران بوده است.
اینکه موسوی و کروبی و اصلاح طلبان خواهان بازگشت به قانون اساسی هستند و با حاکمان فعلی مخلف هستند و میگویند ما خواهان عدالت و انتخابات آزاد هستیم در همین چارچوب موجود ، پشت ان چیست و در عمل به کجا میتوند برسد ؟
اینکه سلطنت طلبان بگویند ما خواهان بازگشت سیستم پادشاهی هستیم و دموکراسی و پیشرفت ، پشت ان چیست و در عمل به کجا میتواند برسد ؟
اینکه لیبرال ها بگویند خواهان دولتی همسوی با غرب و دمکراتیک مثل ترکیه هستند ، پشت ان چیست و در عمل به کجا میتواند برسد ؟
اینکه مارکسیست هایی ، حالا ، بگویند شوروی کمونیسم نبود ، قذافی مال غرب است ( حالا که سقوط کرده ) ، انقلاب فرانسه انقلاب سرمایه داری بود به همین دلیل کشتار کرد ( لابد استالین و لنین و مائو کشتار نکردند ) ، کمونیسم انسانی و خواهان عدالت است ، پشت ان چیست و در بهترین حالت به کجا میتواند برسد ؟
اینکه مذهبی ها بگویند مذهب برای دفاع از خلق الناس است ، حامی محرومین است ، ضد طاغوت است ، ضد استعمار است ، خواهان برابری و برادری است ( در حالیکه هرگز چنین چیزی در واقعیت دیده نشده ) ، پشت ان چیست و به کجا میتواند منتهی شود ؟
اینکه یک عده با نام سکولار راه بیفتند دوره و همه را بکوبند و بگویند فقط ما آزادیخواه و دموکرات هستیم ( در حالیکه همه را میکوبند و محروم میکنند از فعالیت و به روش حذفی و ترور شخصیت متوسل شوند و در مورد قذافی و روسیه سکوت کنند ) و بگویند بقیه حقی ندارند ،پشت ان چیست و اگر اینها موفق شوند ما به کجا میرسیم ؟
بدیهی است که همه میگویند ما برای آزادی و دمکراسی و پیشرفت آمده ایم . اما چه گونه است که از انتقاد به روسیه و قذافی و اسد و کاسترو و استالین و لنین و چه گوارا میگریزید ؟ چرا یک بام و دو هوا ؟ چرا به ترکیه و امریکا و کانادا و ژاپن حمله میکنید حتا به سوسیال دموکراسی های اروپایی اتهام لیبرال شدن ( منظورتا ن هم فحش است ) میزنید ! اما دائم از قذافی که ۵۰ هزار نفر را مفقود کرده و هزاران نفر را کشته و ۱۳۰ میلیارد دلار پول به حسا ب خودش و پسرانش ریخته و ..... دفاع میکنید ؟ چرا به مجاهدین حمله میکنید چون با صدام معامله کرده اند اما خودتان با قذافی و روسیه و به تازگی با امریکا هم هم کاسه هستید و از بختیار که با صدام و هر شیطان دیگری حاضر بود بخوابد تا به قدرت برسد قهرمان میسازید ؟
غرب و لیبرال ها هیچ وقت ادعا نکرده اند که کامل و بی نقص هستند . همیشه به منتقدین اجازه داده اند علیه آنها حرف بزنند و فعالیت کنند ( دلیل ان همین که شما مارکسیست ها ، نئو سکولار ها و حتا مذهبی ها و طالبانها به راحتی در این کشور های غربی هستید و از امکانات آنها استفاده میکنید علیه سرمایه داری و لیبرالیسم لجن پراکنی میکنید اما در کوبا کسی جرات دارد کلامی علیه مارکسیسم ، کاسترو ، و به نفع سرمایه داری و لیبرالیسم بگوید ؟ ) امروز tea party در امریکا که از نظر رفتاری بسیار شبیه نئو سکولار های ما هستند همه چیز را در امریکا زیر سوال میبرند و همه را میکوبند حتا متحدین خودشان در جمهوری خواهان را و تمام سیاست های گذشته امریکا را مثل شما مارکسیست های روسی به نقد میکشند ، بسیار هم در رسانه ها تبلیغ میشوند و کسی هم به زندان نمیرود . حتا امریکا را تا مرز سقوط اعتبار اقتصادی پیش بردند کاری که د رهر کشوری در جهان خیانت به امنیت ملی میتواند تلقی شود ! نه ک گ ب ، نه ساواما ، نه استخبارات ، ...... بود که آنها را متهم به خیانت کند !
مشتی اراذل و اوباش در انگلیس آشوب بپا کردند ، خانه های مردم را سوزاندند ، مغازه ها را غارت کردند در کانادا همینطور در مقیاس کوچک تر ، چی شد ؟ پلیس آنها را به گلوله بست ؟ دستگیر و به ۱۰ سال زندان محکوم کر د ؟ نه !
مارکسیست های تخیلی که دم از انسانی بودن کمونیسم میزنند باید ثابت کنند در کجای جهان این انسانیت نمود عینی یا فته ؟ از ان مهمتر اگر تا کنون محقق نشده پس مثل ادعاهای ادیان و دیکتاتوری های دیگر اعتباری ندارد !
اینکه بگویید ما خواهان برابری هستیم و برادری ، کشف ارشمیدسی نیست ؟ معجزه هم نیست ؟ قذافی هم میگفت من دولت نابود کردم ، ارتش نابود کردم ، من حتا مقامی ندارم که از ان استعفا کنم ، همه برادرند و ملت من به من عشق میورزند ! اما امروز در سوراخ موش است و هر لیبیایی جز فقر و نکبت و کشتار و دیکتاتوری از او چیزی ندیده است . نه اینکه او از مادر بد بدنیا آمده بود ؟ نه !
اگر از همان اول به ادعاهای او و عدم تطابق ان با واقعیت ها و عدم امکان تحقق آنها توجه میشد معلوم بود که از قذافی گاندی زاده نمیشود .
کسی میتواند شعار آزادیخواهی بدهد و دمکراسی و عدالت که هم اندیشه راهنمای او بر مبنای آزادی باشد و دمکراسی ( نه دیکتاتوری پرولتاریا و مبارزه طبقاتی ) و هم در کارنامه او و منش سیاسی و روش او مولفه های آزادیخواهی و دموکراسی طلبی آشکار باشند . ( نه اینکه ژاندارم کشته باشد تا سرمایه داری امپریالیستی را نابود کند ، رفیق خودش را ترور کرده باشد ، از یک چریک با کشتار ۵۰۰ نفر بدون دادگاه قهرمان ساخته باشد ، مصلحت سیاسی او حمایت از هر ضد امپریالیستی باشد ولو اینکه ان ضد امپریالیست یک جنایتکار باشد و یا یک دیکتاتور !). منظور من اشتباهات سیاسی نیست . هر گروهی اشتباهاتی دارد . اما اشتباهاتی که پایه در اندیشه راهنما و ستون فقرات و ساختار اجرایی دارند اصلاح پذیر نیستند . به همین دلیل هنوز از سیاه کل و لنین و چه گورا تمجید میکنید . در حالیکه باید شرم کنید . و یا حد اقل مثل اصلاح طلبان و سبزها ( در مورد کشتار ۵۷ تا ۶۷ ) بگویید ما نبودیم و یا ما اطلاع نداشتیم ، چند جنایتکار دیگر بوده اند .
قضیه ساده است :
چپ ایرانی نه آزادیخواه است نه دموکرات ، نه سوسیال دموکرات ، نه سکولار .
چپ ایرانی وامدار سوریه و روسیه و کوبا و استالین و چه گوارا و قذافی است .
چپ ایرانی ضد لیبرال ها ، دموکراتها ، آزادیخواهان است . از گاندی و ماندلا گرفته تا مصدق و بازرگان . از اردوغان گرفته تا اوباما و لخ والسا و گورباچف و واتیسلاو هاول .
بنابر این بدانید پشت ادعاهای چپ های ایرانی رسیدن به حکومت اصل است .
چپ های ایرانی در صورت به قدرت رسیدن قادر به ارائه یک حکومت دموکراتیک و پیشرفته نیستند چون از اندیشه راهنمای آنها و روش سیاسی آنها فقط یک کاسترو یا قذافی دیگر میتواند زاییده شود . در جهان امروز تا کنون نه یک مدینه فاضله مذهبی تحقق یافته و نه یک جامعه بی طبقه کمونیستی . پس با ضریب اطمینان بالا میشود میگفت که این شعارها تحقق یافتنی نیستند حتا اگر سردمداران چپ و مذهب واقعا نیت دست یافتن به آنها را در سر داشته باشند ، در عمل آنچه اتفاق می افتد همیشه از نقشه فاصله دارد . این فاصله بعضی وقتها از زمین تا آسمان است چون سنگ اول کج است و بنا سنگهای بعدی را هم مجبور است کج بگذارد چون اساسا خط قائم را قبول ندارد .