شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی در سفری یک روزه با محمود احمدی نژاد دیدار داشت و درباره مسائل جاری در منطقه تبادل نظر کرد. محمود کیان ارثی، روزنامه نگار حوزه خاورمیانه، به بررسی بازتاب این سفر در رسانههای عربی میپردازد.
سفر امیر قطر به ایران در لحظاتی بسیار حساس از تحولات سوریه صورت گرفت.
شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی در سفری یک روزه با محمود احمدی نژاد دیدار داشت و درباره مسائل جاری در منطقه تبادل نظر کرد.
این دیدار هر چند کوتاه بود، ولی گمانه زنیهای بسیاری را در میان ناظران منطقهای به دنبال داشته است.
اینکه محتوای گفتگوهای امیر قطر و احمدینژاد چه بوده و شیخ حمد چه پیامی از سوی آمریکا برای ایران داشته و همینطور اینکه طرف ایرانی چه پاسخی به وی داده است، مورد تحلیل و بررسی بسیاری از رسانههای خارجی قرار گرفته است.
بازتاب در رسانههای عربی
در بررسی بازتاب دیدار شیخ حمد از تهران در مجموع بر این نکته اتفاق نظر وجود داشته که مسئله سوریه امیر قطر را وادار کرده تا به طور ناگهانی به ایران بیاید.
به اعتقاد بیشتر رسانهها و روزنامهها که به تحلیل این سفر پرداختهاند، امیر قطر سعی کرده تا جمهوری اسلامی را برای یافتن راه حلی مناسب برای بحران سوریه ترغیب کند.
در این رابطه روزنامه لبنانی الدیار نوشته است که مذاکرات شیخ حمد با مقامات ایرانی بدون نتیجه پایان یافت؛ چراکه «پاسخ محکمی» در رد پیشنهادش از احمدینژاد شنیده است.
به نوشته الدیار، شیخ حمد از مسئولان ایرانی خواست تا با توجه به تصمیم بین المللی که بازگشت ناپذیر است، به نرم شدن موضع سوریه با هدف اجتناب از مداخله [نظامی] غرب کمک کند؛ زیرا وی [امیر قطر] میتواند مانع چنین دخالتی شود و راهکاری تاریخی ارائه کند که سوریه را از مداخله خارجی در امان نگاه دارد.
این روزنامه افزود که اطلاعات رسیده نشان میدهد که پاسخ ایران اینگونه بوده است که هر تجاوزی از طرف غرب به سوریه بر هر مسلمانی واجب میکند که در کنار سوریه بایستد و این کاری است که ایران انجام خواهد داد.
خبرگزاری فارس که به دولت ایران نزدیک است با انتشار گزارش الدیار، به نقل از این روزنامه نوشته است که «مسئولان ایرانی به امیر قطر تاکید کردند که سیاست آمریکا امور منطقه را به سوری رویارویی مستقیم سوق میدهد که پیامد آن دامن همه را میگیرد و هر تعرضی به سوریه سبب آغاز جنگ در منطقه میشود».
روزنامه القدس العربی که در لندن منتشر میشود از قلم مدیر این روزنامه به دیدار شیخ حمد و احمدینژاد پرداخته و بر این نکته تاکید کرده است که نگرانی ایران از دخالت نظامی غرب و ناتو در سوریه به جا و درست است.
عبدالباری عطوان که از نویسندگان برجسته جهان عرب و مدیر این روزنامه است مینویسد که هشدار ایران به جاست؛ چراکه سوریه لیبی نیست و در واقع جزئی از یک مجموعه منطقهای است که ایران و حزب الله را در بر میگیرد.
همچنین نظام سوریه در داخل هنوز بسیار قوی است و دستگاههای امنیتی و نظامی آن کماکان در کنار رژیم سوریه ایستادهاند.
به باور وی، اکنون مهمترین پرسش پیش روی همگان این خواهد بود که ایران تا کجا حاظر است در کنار رژیم سوریه ایستاده و آیا حاظر است که به خاطر آن وارد یک جنگ منطقهای شود؟
عبدالباری عطوان به این پرسش اینگونه پاسخ میدهد که ایران به طور تاریخی هیچگاه نیروی نظامی خود را خارج از مرزهایش به کار نگرفته است؛ مگر آنکه به مانند حمله عراق به خاکش، به این کار وادار شده باشد.
از این رو وی حرکت نظامی از سوی ایران را برای حفظ حکومت سوریه دور از ذهن دانسته و تاکید میکند با شکست راه حل امنیتی، درها بر روی راه حل سیاسی برای بحران سوریه گشوده خواهد شد.
اما روزنامه النهار، چاپ لبنان در یادداشتی درباره سفر ناگهانی شیخ حمد به ایران و دیدارش با محمود احمدینژاد نوشته است که از این سفر سه برداشت میتوان داشت.
نخست، بلافاصله پس از پایان مذاکرات امیر قطر با احمدینژاد، قطر تلاش کرد مجددا سوریه را ترغیب کند که به طور واقعی اصلاحات حقیقی را انجام دهد و آن را مجدانه در در دستور کار خود قرار دهد.
اتخاذ رویکرد امنیتی در سوریه نتیجه نداده و ناآرامیها در این کشور همچنان ادامه دارد و مردم سوریه همچنان مطالبات خود را دنبال میکنند.
اهمیت این کلام این است که اولا، امیر قطر از تهران این اظهارات را بیان داشته و این در حالی است که ایران از حامیان پر و پا قرص اسد محسوب میشود.
دوم، پاسخ مستقیمی به بشار اسد به حساب میآید، به ویژه این عبارت امیر قطر که گفت: «مردم سوریه در یک تظاهرات مردمی مدنی واقعی به خیابانها آمدند و خواستار آزادی و عدالت شدند.»
سوم، ثابت شد که راه حل امنیتی که از پی آن خونهای بسیاری ریخته شد شکست خورده است.
وقتی که تصمیمگیران اصلی در سوریه نیز تاکید میکنند که اصلاحات را باید مجدانه پیگیری کنند پس باید در آنچه خود اعتراف میکنند جدیت به خرج دهند و مطابق با خواستههای ملت اصلاحات را پیش ببرند.
النهار سفر شیخ حمد را در کنار گفتگوی احمدینژاد با شبکه المنار لبنان و تاکید وی بر گفتگوی حکومت و مخالفان سوریه قرار داده و آن را دلیلی بر درستی ادعای یادداشت خود دیده است.
با این حال نویسنده روزنامه النهار میافزاید که البته نمیتوان فهمید که اظهارات احمدینژاد تا چه اندازه منطبق با سیاستهای کلی نظام در ایران است و این در حالی است که بسیاری از مقامهای ایرانی تحولات جاری در سوریه را پیامد توطئه امریکایی واسرائیلی میدانند.
موانع راه حل سیاسی – منطقهای
با وجود فراوانی تحلیلها و گمانه زنی درباره سفر شیخ حمد به تهران در رسانههای منطقه، روزنامهها و پایگاههای خبری کشور در مجموع به ارئه اخبار رسمی در اینباره بسنده کردهاند.
این در حالی است که به اعتقاد ناظران سیاسی، موضع ایران در خصوص رخ دادهای سوریه دستخوش تغییراتی شده است.
در این رابطه، سخنان علی اکبر صالحی وزیر خارجه ایران مبنی بر مشروعیت خواستههای مردم سوریه و نیاز حکومت این کشور به اصلاحات فوری مورد توجه قرار گرفته است.
وزیر خارجه ایران به تازگی گفته است که «دولتها باید نسبت به خواستههای مشروع ملتهای خود پاسخگو باشند؛ چه در سوریه، یمن یا در کشور دیگر، ملتهای این کشورها خواستههای مشروعی دارند و دولتها باید هرچه سریعتر به آن خواستهها پاسخ دهند».
با این وجود، هنوز مشخص نیست که تهران برای رسیدن به یک راه حل سیاسی منطقهای برای سوریه با قطر یا ترکیه هماهنگ شود.
پیش از امیر قطر، مقامات ترکیه با رهبران ایران گفتگوهایی درباره اوضاع سوریه داشتهاند که ظاهرا بدون نتیجه مانده است.
هر چند محتوای بیشتر این دیدارها منتشر نشده و گمانه زنی درباره آنها بیشتر از اخبار دقیق بوده است؛ اما یک نکته واضح است که حکومت سوریه چندان به ابتکار عملهای خارجی تمایل نشان نداده و در نتیجه همه پیشنهادهای مطرح شده بدون نتیجه باقی مانده است.
حتی گفته میشود ایران، چندین بار به طور خصوصی پیشنهادهایی به بشار اسد برای انجام اصلاحات سیاسی و تغییر در پوشش رسانهای و تبلیغاتی حکومت سوریه داده است.
بنا به نوشته برخی پایگاههای خبری، از قول سفیر ایران در موسکو گفته شده است که رهبری سوریه این پیشنهادت را شنیده و به طور محترمانه رد کرده است.
بر این اساس به نظر میرسد حتی اگر تهران پیشنهاد قطر یا ترکیه برای حل بحران سوریه را بپذیرد، موامع بزرگتری از جمله سر سختی رهبران سوریه در برابر اصلاحات در پیش روی خواهد بود.
به اعتقاد تحلیلگران، مقامات سوریه به موفقیت برخورد امنیتی و سرکوب اعتراضها باور داشته و فکر میکنند که میتوانند با اجرای برخی اصلاحات و سرکوب، بحران کنونی را مهار نمایند.
بنا بر آمار دیدهبان حقوق بشر سوریه، تاکنون بیش از ۲۰۰۰ نفر در جریان اعتراضهای شش ماه گذشته سوریه به قتل رسیدهاند.
لطفا به دور از گرایشات عقیدتی سیاسی و حزبی چند لحظه به این مطالب فکر کنید . من تضمین میکنم که همه به جواب این سوال که چرا رژیم ج ا با این همه مخالف ( داخلی و خارجی ) و اینقدر بی ثبات بودن کاملا بر پا ایستاده ولی مصر و تونس و لیبی و سوریه و کشورهای آسیای میانه و اروپای شرقی همه دچار توفان حوادث گردیده و ..... خواهید رسید .
-وقتی رادیو آمریکایی فردا که باید علی القاعده از احزابی مثل نهضت آزادی و سلطنت طلبان و جبهه ملی حمایت کند و افرادی مثل رضا پهلوی ، دکتر یزدی ، هرمیداس باوند ، دکتر ورجاوند ، باقر پرهام ، .... آنجا به عنوان صاحب نظر بیایند و نظر بدهند ، دائم هم سو با پیک نت ، اخبار روز ، رادیو زمانه ، خودنویس ، کیهان لندن ، ....حتا کیهان شریعتمداری به نهضت آزادی ، مصدق ، ... حمله میکند ( یا در مقاله یا در کامنت ). از جبهه ملی اصلا چیزی پخش نمیکند ، رضا پهلوی و سلطنت طلبان را فرا موش کرده . به تازگی به مجاهدین که برای امریکا جاسوسی میکنند و دنبال روابط خوب با آنها اهستند هم حمله میکند از شریعتمداری بدتر ! اما وقتی پای فدائیان خلق وسط می اید همه چیز را به نفع آنها دستکاری میکنند و اکثر مقالات و اظهار نظرها مربوط به مارکسیست ها و هم سو با آنها است . و دائم دنبال پاکسازی و موجه جلوه دادن سوابق حزب وابسته به روسیه ( حزب توده )هستند .
-وقتی در مورد مسائل خارجی مثل ترکیه ، انقلاب مصر و تونس و لیبی و ... و دیکتاتوری کوبا ، بلاروس ، پوتین ، .... مواضع این رادیو آمریکایی و دوقلوی آلمانی ان دوچه وله کاملا هم سو با فدائیان و توده ایهاست و دائم علیه انقلاب لیبی و بهار عربی و انقلاب های رنگین شک و تردید ایجاد میکنند ، اما وقتی پای دیکتاتوری غارنشین کوبا و بلاروس وسط می اید برای آنها تبلیغ میکنند . حتا علیه ناتو و رئیس جمهور امریکا ده ها مطلب وجود دارد در این رسانه های آمریکایی و آلمانی ، اما علیه پوتین یا کاسترو یا لوکاشنکو یا .... مطلبی نمیتوان یافت .