۳۳ زندانی سیاسی در زندان اوین با صدور بیانیهای، حبس خانگی سران مخالف دولت را به عملیات «آدمربایی» و «گروگانگیری» تشبیه کردند.
امضاکنندگان این بیانیه تحلیلی که امروز سهشنبه ۱۵شهریور به مناسبت دویستمین روز حصر خانگی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی و فاطمه کروبی در سایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی منتشر شده، خواستار پایان دادن به «حبس ظالمانه» آنها شدهاند.
آنها تدوام سیاستهای دو سال اخیر را نشانه «سست» شدن بنیانهای نظام جمهوری اسلامی قلمداد کردهاند.
حبس خانگی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی و فاطمه کروبی وقتی آغاز شد که ۲۵ بهمن سال گذشته از طرفدارنشان خواستند در حمایت از حرکتهای اعتراضی مردم مصر و تونس به خیابان بیایند.
از ۲۷ بهمن ماه هم کلیه ارتباطات آنها با خارج از خانه به طور کامل قطع شد. به تازگی نیز خبرهایی درمورد انتقال مهدی کروبی به مکان دیگر منتشر شده است.
در این بیانیه پرسیده شده است که چرا باوجود اعلام آمادگی چند باره آقایان موسوی و کروبی برای محاکمه، نظام دادگاهی برای محاکمه آنها تشکیل نمیدهد؟
این زندانیان سیاسی، رفتار حاکمیت در برخورد با رهبران مخالف دولت و همسرانشان را نشانهای از «استیصال» جریان حاکم و عدم موفقیت آنها در مقابله با خواستهها و مطالبات مردم ارزیابی کردهاند.
زندانیان امضا کننده این بیانیه در حالی خواستار آزادی سزران مخالف دولت شدهاند که غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه دیروز، ۱۴ شهریور ماه حصر خانگی بعضی از چهرههای سیاسی را نه به معنای بازداشت موقت آنها بلکه به نفع آنها خواند.
او در تشریح بیشتر این سخنان گفت: «گاهی صلاح در این است که برخی از دستگاهها و اشخاص برای حفظ نظام و یا حفظ خود محدود شوند.»
امروز، محمد صدیق کبودوند، فعال حقوق بشر و روزنامهنگار کرد که به ۱۱ سال زندان محکوم شده نیز با انتشار بیانیهای خواستار پایان حبس موسوی و کروبی شده است.
زندانیان سیاسی در بخش دیگری از نامه خود نادیده گرفتن بدیهیات قانونی و قضایی در قبال خانوادههای موسوی و کروبی را نشانه «سوء استفاده از قدرت» دانسته و آن را نمادی بارز از روند تلخ تبدیل نظام به «حکومتی خودکامه و خودسر» خواندهاند.
حکومتی که به گفته امضا کندگان نامه برای رسیدن به اهداف و خواستههای حود در استفاده از قدرت هیچ محدودیت «قانونی، شرعی، عرفی و اخلاقی» برای خود نمیشناسد.
در این بیانیه، رفتار حاکمیت جمهوری اسلامی در برخورد با معترضان داخلی و درمقابل حمایت از جنبشهای اعتراضی منطقه «طنز آمیز و عجیب» توصیف شده است.
این زندانیان، بازداشتهای گسترده نزدیکان کاندیداهای اصلاحطلب، فعالان سیاسی و مطبوعاتی و برگزاری دادگاههای «فرمایشی» و «محاکمههای نمایشی» را یادآور کودتاهای نظامی در کشورهای آمریکای لاتین و خاورمیانه دانستهاند.
در این نامه همچنین به گفتههای حامیان دولت در ایران مبنی بر رای ۱۴ میلیونی کاندیداهای اصلاحطلب اشاره شده و سرکوب همهجانبه، اعمال فضای امنیتی- نظامی، عدم صدور مجوز راهپیمایی و برگزاری مراسم تشییع جنازه یا برگزاری مجلس ختم یک ورزشکار ملی را از نشانههای «هراس» این افراد از «جنبش زنده سبز» خواندهاند.
حصر خانگی رهبران مخالف دولت، با اعتراضات زیادی در داخل و خارج ایران روبهرو شده است.
جمع زیادی از فعالان سیاسی و شخصیتهای مذهبی، تشکلها و احزاب و مجامع بینالمللی و حقوق بشری بارها خواستار آزادی آنها شدهاند.
تعدادی از مراجع تقلید منتقد دولت هم حصر خانگی رهبران مخالف دولت ایران را «خلاف قانون و شرع» دانسته و خواستار آزادی آنها شدهاند.
عبدالکریم لاهیجی، حقوقدان سرشناس و نائب رئیس فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر هم چندی پیش اعلام کرد که پروندهای درباره حبس خانگی موسوی و کروبی در سازمان ملل به ثبت رسیده و قرار است وضعیت رهبران مخالف دولت و همسران آنها به عنوان «ناپدیدشدگان قهری» در این سازمان پیگیری شود.
بهمن احمدی امویی، حسن اسدی زیدآبادی، مسعود باستانی، عماد بهاور، علیرضا بهشتی شیرازی، مصطفی تاجزاده، علی جمالی، محمدحسین خوربک، بابک داشاب،محمد داوری، مجید دری، امیرخسرو دلیرثانی، علیرضا رجایی، عبدالله رمضانزاده، عیسی سحرخیز، داود سلیمانی، محمد سیفزاده، قاسم شعلهسعدی، کیوان صمیمی، اسماعیل صحابه، محمدفرید طاهری قزوینی، فیضالله عربسرخی، مهدی فروزندهپور،سیامک قادری، ابوالفضل قذیانی، محسن محققی، محمدرضا معتمدنیا، محمدرضا مقیسه، محسن میردامادی، عبدالله مومنی، بهزاد نبوی، ضیا نبوی و حسن یونسی امضاکنندگان این بیانیه هستند.
حالا دیگه انقدر وجود فراماسونری مارکسیست های روسی و رخنه آنها در حکومت و اپوزیسیون ان آشکار شده که من فقط میتوانم چند تا سوال بپرسم تا به مردم ایران ثابت کنم چرا ما در ایران با ۱۵۰ سال مبارزه بی امان از داشتن یک حکومت معمولی هم ، که هدفش اول منافع ملی باشد بعد پیشرفت بعد قانون بعد آزادی های معمولی اجتماعی هنوز محرومیم . اما کشورهایی که اصلا جنبش ان چنانی و انقلاب های متعدد نداشته اند و برخی اصلا ۱۵۰ سال پیش کشور نبودند اینهمه پیشرفت کرده اند ؟ مالزی ، اندونزی ، سنگاپور ، تایوان ، هنگ کنگ ، کره جنوبی ، ........این همه پیشرفت کرده اند ؟ ترکیه که جای خود دارد .
سوالات من :
۱) چرا هنوز رادیو زمانه و دوچه وله مستقیما برای قذافی تبلیغ میکنند ؟ قذافی سالم است ، گفته آتیش میزنه ، جنگ تمام نشده ، ..........
۲)چرا توده ای های نفوذی در کیهان لندن مثل کیهان شریعت مداری بیشتر علیه لیبرال ها ، ملیون ، سبزهای غیر روسی ( مثل کروبی ) ، اصلاح طلبان غیر روسی ( مثل خاتمی ) ، رضا پهلوی مطلب مینویسند و از عراق صدام دفاع میکنند ؟
۳) چرا الاهه بقراط ، فواد تابان ، کشتگر ، و بقیه تروریستهای سابق اینقدر که نگران دموکراسی و آزادی در ترکیه هستند و در کشور های غربی ، اصلا در مورد کوبا ، کره شمالی ، روسیه ، ونزوئلا ۲۰۲۳ ، لیبی با قذافی ، سوریه با اسد ، لوکاشنکو ، .... نگران نیستند ؟
۴)پژاک در خاک ایران چه میکند ؟ دولت خودمختار عراق ( که به گفته مارکسیست های روسی تحت اشغال آمریکاست و صدام بهتر بود از مالکی - طالبانی ) چرا به آنها اجازه میدهد به خاک دو کشور دیگر حمله تروریستی کنند ؟ اگر سپاه پاسداران ج ا یا ترکیه این تروریست ها یا دوقولوی آنها پ ک ک را بکشند ، چرا جنایت محسوب میشود اما روسیه به گرجستان حمله میکند ۱۵۰۰ نفر را سر میز شام میکشد حق روسیه است !
۵)چرا هر کشوری که غیر روسی باشد هر معامله ای با ایران بکند اینها جنجال میکنند اما روسیه و چاوز و برزیل و .... ایران را غارت هم بکنند ایرادی ندارد ؟ زرنگی آنهاست یا حفظ منافع ملی آنها ! دقت کنید میگویند حفظ منافع ملی آنها ! اما در لیبی و سوریه و مصر و تونس و ... مردم انقلاب کنند همین ها میگویند سرمایه داری جهانی دنبال نفت است !!!!
۶) چرا نیکولای پاتروشف میتواند به ایران بیاید و پشت پرده هر معامله امنیتی و مذکره که میخواهد بکند هیچ کدام از این رسانه ها حتا سبزها ( کلمه ) هیچ ایرادی ندیدند و هیچ سوالی نپرسیدند و طبق معمول احمدی نژاد را به خاطر ان نکوبیدند ؟ اما اگر یک مقام ایرانی ( اصلاح طلب ، رفسنجا نیست ، ارزشی ، اصول گرا ، ...) بخواهد برای حل این مشکل اتمی ( که روسیه استخوان لای زخم نگه داشته آنرا ) با غرب یا امریکا مذاکره کند همه حمله میکنند ؟ حتا موسوی هم قبل از رفتن به زندان به پذیرش بسته پیشنهادی حمله کرد همصدا و همگام با لاریجانی !
۷) چرا هر وقت که صحبت مصالحه با غرب پیش می اید ، فورا قوه قضا ییه و سازمان امنیت ( که مملو از فراماسونری مارکسیست های روسی است ) دست به بازداشت و توقیف افراد و روزنامه ها و حمله به اقلیت های دینی و اظهارات و ژست های ضد دموکراتیک میزنند تا یکوقت یک سیاستمدار غربی هوس نکند به صلح با ج ا فکر کند ؟
۸)چرا نبوی ، تاجزاده ، شهبازی ، رییس دانا با سر و صدا به زندان میروند اما بی سر و صدا آزاد میشوند ؟ اما زید آبادی ، بها ره هدایت ، هنگامه شهیدی ، .... اگر پس از ۲ سال ، ۳۶ ساعت به مرخصی بیایند اینهمه پشت سرشان شایعه سازی میشود ؟
۹) چرا تا وقتی امسال صدام و قذافی و اسد و کاسترو و .... سقوط نکرده اند این مارکسیست های روسی آنها را قهرمان ضد امپریالیست تبلیغ میکنند ؟ اما وقتی سقوط کردند میگویند اینها قربانی نفت شدند و اصلا از اول آمریکایی بودند ! اگر آمریکایی بودند شما چرا از رفتن آنها ناراحت هستید ؟ اینکه اینها مثل بختیار و مجاهدین و فدائیان و پژاک و الاحواز و جند الله و ...با همه سر و سر دارند برای تصاحب قدرت یا حفظ قدرت دلیل بر آمریکایی بودن آنها نیست . بلکه اینها ذاتا ضد امریکا و غرب هستند . اما از روی ناچاری گاهی باجهای سنگین میدهند به غرب و امریکا . پوتین هم همینطور است . کاسترو هم همینطور .