نسخه آرشیو شده

ایران و حزب الله در مخمصه سوریه
عکس از President.ir
از میان متن

  • ایران ممکن است از اتحاد کشورهای شورای خلیج فارس، ترکیه، اروپا و ایالات متحده بترسد اما دست روی دست نخواهد گذاشت و ساکت نخواهد نشست. کشورهای شورای خلیج، فکر می‌کنند که حکومت ایران بعد از سقوط متحدش در دمشق، مثل یک ببر زخمی به دنبال انتقام خواهد بود.
سه‌شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۲ | کد خبر: 64815

راغده درغام، تحلیل‌گر سیاسی روزنامه الحیات، به تحلیل سیاست خارجی اوباما در قبال ایران و حزب الله لبنان، بعد از سقوط حکومت بشار اسد در سوریه پرداخته است.

مبارزات انتخاباتی رهبران حزب جمهوری خواه علیه سیاست خارجی باراک اوباما، رئیس جمهور دمکرات آمریکا، ممکن است به خاطر زهرچشم گیری بیش از حد آنها، خدشه‌دار شود.  اما نادیده گرفتن یا مدارا با این سیاست خارجی، به خاطر موفقیت‌های اوباما در لیبی، به ضرر او تمام خواهد شد، به ویژه اگر او نتواند اقدام قاطعانه‌ای در سوریه انجام دهد یا راهی برای فرار از شر ایران و حزب الله در لبنان و رژیم دمشق فراهم کند.

اروپا شریک فعلی ایالات متحده در اتحاد جدید علیه ایران است که شامل کشورهای عرب عضو شورای همکاری خلیج (GCC) و ترکیه (عضو ناتو) می‌شود.

با این حال، بین مواضع اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها در مورد منطقه، اختلاف وجود دارد و این اختلاف به خاطر افتراق منافع آن‌ها در منطقه و ارتباط پویای اروپا با کشورهای منطقه است که با نوع رابطه آمریکا متفاوت است.

اگر باراک اوباما بخواهد که به دام اینجا یا تله آنجا نیفتد، باید به رابطه آمریکا-اروپا با ایران توجه بیشتری نشان داده و بداند در این مرحله، تا سقوط حکومت دمشق از طریق تغییر رژیم، شکست بنیادی یا کودتا، چه برخوردی با دولت لبنان داشته باشد.

درثانی، اوباما باید کاملا ماهیت و جغرافیای انتقام گریزناپذیر ایران را برای شکستی که نتیجه سقوط متحد او در دمشق است، در نظر داشته باشد چرا که درغیر این صورت باعث جاه طلبی‌های حکومت جمهوری اسلامی خواهد شد.

در واقع لبنان تا همین اواخر به سختی در نقطه دید رادار دولت اوباما بود، اما امروز به هر حال در آستانه خیزش مردم سوریه، لبنان در زیر میکروسکوپ دولت اوباما قرار گرفته است. دلیل آن تنها به خاطر ارتباط سه جانبه حکومت بشار اسد در سوریه، حکومت ملا‌ها در تهران و حزب الله لبنان نیست، یا به خاطر اسرائیل که عنصر اصلی سیاست داخلی، منطقه‌ای و بین المللی آمریکا به شمار می‌رود. بلکه دلیل آن، موقعیت ژئوپولیتیک لبنان و نوع حکومتی که امروز دارد و شش مصنوعی برای تنفس حکومت‌های ایران و دمشق است.

دولت اوباما سرانجام پذیرفت که تحریم‌های دوجانبه یا همه جانبه سازمان ملل علیه تهران و دمشق، با وجود همه آنچه که به این حکومت‌ها تحمیل می‌کند، تا زمانی که آن‌ها از طریق لبنان نفس می‌کشند، فایده چندانی ندارد.

دولت اوباما اکنون به این نتیجه رسیده که لبنان یک عنصر تعیین کننده برای کامل کردن این کار یعنی قطع سیستم حمایتی زندگی بخش حکومت‌های دمشق و تهران است.

این کار مستلزم تحریمی است که نه تنها دولت ایران و سوریه را محدود کند بلکه شامل رهبران لبنان هم باشد. تحریم‌های کنونی تنها محدود به بخش‌های بانکی، از بین رفتن پول شویی، قاچاق مواد مخدر و ارتباط آن‌ها با تروریسم یا افراد درگیر در شرکت‌ها و موسسات تجاری بیرون و درون لبنان و به ویژه مرتبط به چهره‌های اصلی حکومت سوریه نیست.

تحریمی که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها در حال حاضر در نظر دارند، به دنبال ضربه زدن به زیرساخت تنفس مصنوعی تهران و دمشق است و با تحریم فرودگاه لبنان که تحت کنترل حزب الله است، شروع شده است.

باراک اوباما نمی‌خواهد سناریوی لیبی یعنی حمله هوایی نیروهای ناتو را در مورد سوریه تکرار کند. او حتی از نقش غیرمستقیم ناتو در عملیات زمینی هراس دارد. حمله زمینی «چکمه پوشان آمریکایی»، آخرین گزینه اوباما به ویژه در دوران انتخابات است.

بنابراین، قطع شریان ارتباطی لبنان با ایران و سوریه، خیلی وسوسه انگیز است، به ویژه اینکه باعث دستیابی به دو هدف دیگر نیز خواهد شد و آن محاصره حزب الله از یک سو و فراهم کردن امکان تنفس طبیعی برای لبنان خواهد بود.

اگر فرودگاه لبنان سکوی آغاز عملیات غیرقانونی در سطوح مختلف است، پس محاصره آن با اعمال تحریم‌های شدید، مانع اتحاد سه جانبه حکومت‌های تهران و دمشق و حزب الله لبنان خواهد شد.

روش‌های زیادی برای رسیدن به این هدف وجود دارد. این تحریم‌ها می‌تواند انحصارا آمریکایی یا اروپایی-آمریکایی باشد و نیازی به تصویب قطع نامه بین المللی ندارند.

این تحریم‌ها آنقدر موثرند که می‌توانند مانع تجارت آزادانه از طریق فرودگاه و سایر ارتباطات شود و می‌تواند بدون توسل به عملیات نظامی، فرش را از زیرپای متحدان سه گانه بیرون بکشد.

این جزئی از پروسه محاصره ایران و سوریه از طریق لبنان است که دولت آمریکا می‌توانست بر سر آن با دولت‌های اروپایی به توافق برسد یا اگر اختلاف منافع آمریکا با برخی از رهبران اروپایی که با ایران و حزب الله رابطه دارند، اجازه نداد، به تنهایی این تحریم‌ها را اعمال کند.

اتحادی که امروز بین ایالات متحده و اروپا در مورد لیبی وجود دارد، نفی کننده واقعیت تفاوت ماهیت و پویایی رابطه اروپا با ایران و حزب‌الله در مقایسه با رابطه آمریکا با این دو و در نتیجه با سوریه نیست.

حزب‌الله در لیست سازمان‌های تروریستی اروپا نیست در حالی که در لیست آمریکایی‌ها هست.

بسیاری از اروپایی‌ها رابطه مخفیانه خود با ایران را حفظ کرده‌اند و تا همین اواخر، تلاش دولت فرانسه این بود که به دستور نیکولا سارکوزی رئیس جمهور این کشور، حکومت دمشق را از انزوا بیرون بیاورد، بدون اینکه اصلا دلایل این انزوای تحمیل شده را درنظر بگیرد.

این انزوا قبلا به وسیله دولت ژاک شیراک و به خاطر دخالت سوریه در امور لبنان و نقش‌اش در ترورهای سیاسی در آن کشور، به سوریه تحمیل شده بود.

ایالات متحده، نیازمند ایجاد سیاستی جدید در زمینه همکاری اروپا- آمریکا برای دوران بعد از هیجان است.

دلیل این کار این است که اروپایی‌ها به ایران و دلالان آن در سوریه یا لبنان از منظر آمریکایی‌ها نگاه نمی‌کنند و برعکس.

کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که متحد ناتو هستند نیز از منظری کاملا متفاوت به ایران پس از سقوط حکومت سوریه، نگاه می‌کنند. پیش بینی آن‌ها این است که ایران از طریق حزب الله و سایر گروه‌های نظامی وابسته به تهران، نه علیه اسرائیل بلکه علیه کشورهای حاشیه خلیج وارد عمل خواهد شد.

علی اکبر صالحی وزیر امورخارجه ایران از بشار اسد خواست که به درخواست‌های «مشروع» مردم سوریه پاسخ دهد که این اقدام او بیشتر به ابتکار عمل یک فرد دانشگاهی که می‌کوشد خودش را یک اصلاح طلب نشان دهد شبیه بود نه جزئی از هسته اصلی حکومت ایران.

حرف‌های او مثل حرف‌های کسی است که هیچ نفوذی ندارد یا این حرف‌ها هیچ عواقب و تاثیری نه در میان رهبران حکومت ایران و نه عوامل آن‌ها در لبنان ندارد.

سوریه بشار اسد امروز جز ایران و حزب‌الله هیچ متحد دیگری ندارد. اروپا و ایالات متحده موفق شدند که این کشور را از نظر منطقه‌ای و بین‌المللی منزوی کنند.

آنها از طریق خسته کردن حکومت سوریه با تحریم‌ها و افزایش حلقه محاصره به کمک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه کشورهای عربی- اگرچه کاملا دیرهنگام- به این هدف دست یافتند و پیشنهاد کردند که نماینده‌ای برای ملاقات با رهبران دمشق بفرستند که از سوی حکومت سوریه رد شد.

 حتی اتحاد روسیه با حکومت بشار اسد، اتحادی بی‌دوام و زودگذر است که به قیمت جان مردم بی‌گناه سوریه تمام می‌شود. منافع روسیه با غرب، خبلی بیشتر از منافع آن با رژیم دمشق است. به این ترتیب، رهبری روسیه، به محض اینکه بفهمد منافعش در آن است،‌‌ همان کاری را خواهد کرد که در گذشته کرده است یعنی عقب نشینی و عهد شکنی.

این اتفاق دیر یا زود و به بهانه‌ای خواهد افتاد، اما ایران این کار نخواهد کرد. حکومت جمهوری اسلامی به خوبی آگاه است که ازدست دادن سوریه به منزله یک عقب نشینی بزرگ برایش خواهد بود و باید آن را جبران کند.

ایران ممکن است از اتحاد کشورهای شورای خلیج فارس، ترکیه، اروپا و ایالات متحده بترسد، اما دست روی دست نخواهد گذاشت و ساکت نخواهد نشست. کشورهای شورای خلیج، فکر می‌کنند که حکومت ایران بعد از سقوط متحدش در دمشق، مثل یک ببر زخمی به دنبال انتقام خواهد بود.

طبق پیش بینی این کشور‌ها، این انتقام در مرز اسرائیل و لبنان و با استفاده از نیروهای حزب الله صورت نخواهد گرفت. آن‌ها پیش بینی می‌کنند که حزب الله و گروه‌های نظامی دیگر در عراق، به منظور ایجاد بی‌ثباتی، با خرابکاری و ترور در کشورهای شورای خلیج فارس، دست به کار شوند.

به عبارت دیگر، به گفته کسانی که چنین اعتقادی دارند، حزب الله به عامل ایجاد بی‌ثباتی و خرابکاری در سطح منطقه‌ای نه در سطح لبنان تبدیل می‌شود چرا که موقعیت اسرائیل در مرز لبنان، حزب الله و ایران را عقب نگه خواهد داشت.

کشورهای خلیج فارس، سعی خواهند کرد که فاصله خود را با سیاست‌های ایدئولوژیکی و چریکی حفظ کنند، چرا که معتقدند بعد از سقوط حکومت سوریه، حزب الله در لبنان آرام خواهد شد و به جای آن در منطقه خلیج فارس به نفع ایران به شرارت خواهد پرداخت.

اینجا هم تفاوت‌های موضع گیری آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها خود را نشان می‌دهد.

کشورهای حاشیه خلیج فارس درصدند که این پیام صریح را به دولت آمریکا برسانند که اگر آمریکایی‌ها و اروپایی در مقابله جدی با ایران متحد نشوند، آنگاه این منطقه ثروتمند گرفتار خرابکاری و تخریب خواهد شد و در نتیجه منافع آمریکا و اروپا به خطر خواهد افتاد.

به خاطر همه این چیز‌ها، مسئله سیاست خارجی آمریکا نباید صرفا به دعوای بین جمهوری خواهان و دمکرات‌ها در این مرحله حساس و بحرانی برای خاورمیانه تبدیل شود بلکه برعکس شایسته توجهی جدی است.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی