نسخه آرشیو شده

انگیزه دولت‌های عرب در نشست نیویورک
عکس آرشیوی
از میان متن

  • تغییرات در سطح روابط ایران و آمریکا نخواهد توانست تهران را از مفهوم همزیستی و همکاری متوازن با همسایگان عربش بی‌نیاز کند؛ اعراب هم از تکیه بر آمریکا در 30 سال گذشته نتیجه‌ای جز وضع کنونی به دست نیاورده‌اند.
سهیل سعیدی
چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۷ - ۰۳:۵۲ | کد خبر: 6522

در میان همه نکته‌ها و ظرافت‌های دیپلماتیک نشست نیویورک درباره پرونده هسته‌ای ایران، حضور برخی رژیم‌های عربی در این گردهمایی قدرت‌های بین‌المللی قابل توجه است.

در نشست نیویورک، پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به همراه آلمان در کنار نمایندگان دولت‌های عضو شورای همکاری خلیج‌‏فارس، اردن، مصر و عراق پرونده هسته‌ای ایران را بررسی کردند.

هرچند وزیر خارجه بحرین اعلام کرد که این گردهمایی، نشستی علیه جمهوری اسلامی ایران نیست، اما با توجه به مواضع تبعیض‌آمیز قدرت‌های جهانی علیه برنامه هسته‌ای ایران و تنش‌های جاری میان ایران و برخی کشورهای عرب مشارکت کننده در آن، مانند عربستان، مصر، اردن و امارات، به سختی می‌توان این سخن را باور کرد.

این درحالی است که هفته گذشته وزیرخارجه مصر علیه برنامه هسته‌ای ایران سخنان بی‌سابقه‌ای به زبان آورده است.

پرونده هسته‌ای ایران بخشی از انگیزه اعراب برای حضور در کنفرانس نیویورک بوده است.

دلیل رژیم‌های عربی برای پذیرش دعوت وزیرخارجه آمریکا برای شرکت در نشست نیویورک، تا حد قابل توجهی در تحولات کلی منطقه خاورمیانه قابل جستجو است كه برآیند آن به تقویت موقعیت منطقه‌ای ایران و در نتیجه، هراس این رژیم‌ها انجامیده است.

رژیم‌های عربستان، مصر و اردن از هنگام پیروی انقلاب در ایران، از اهرم‌های مختلفی مانند رژیم صدام حسین و کمک‌های آمریکا برای مهار نفوذ جمهوری اسلامی استفاده کرده‌اند.

با از میان رفتن این اهرم‌ها و به‌ویژه با روی کارآمدن دولت جدید در آمریکا، نگرانی رژیم‌های عرب و کشور‌های حوزه خلیج‌‏فارس از سیاست باراک اوباما، رییس‌‏جمهوری منتخب آمریکا مبنی بر لزوم مذاکره بدون پیش‌‏شرط با ایران، افزایش یافته است.

مقام ارشد یکی از کشورهای حوزه خلیج‌‏فارس اعلام کرده است که دولت‌های حوزه این خلیج مذاکره مستقیم ایران و آمریکا را نمی‌‏پذیرند و تمایل ندارند تهران و واشنگتن درباره «منطقه آنها» بدون حضور خودشان گفت‌‏وگو کنند.

بنابراین می‌توان گفت تهران شاهد تلاش مضاعف رژیم‌های عربی برای جلوگیری از نزدیک شدن آمریکا و شکل‌گیری مصالحه‌ منطقه‌ای بدون حضور اعراب است.

اما، خارج از این روند کلی، سیاست خارجی ایران نیز نشان می‌دهد که توان ادامه روند تنش‌زدایی با رژیم‌های عرب و ایجاد اعتماد متقابل را ندارد.

روابط ایران با مصر و عربستان در ماه‌های گذشته رو به تخریب گذاشته و می‌توان گفت تنش‌های پیش آمده میان تهران و قاهره در 10 سال گذشته بی‌سابقه بوده است.

در این میان برخی اظهار نظرها در ایران علیه رژیم‌های مصر و عربستان نه تنها کمکی به حل بی‌اعتمادی نکرده، بلکه تصویری مداخله‌جویانه از ایران در عراق یا نقاط دیگر خاورمیانه ترسیم كرده است.

این اظهارنظرها، درحالی که به زعم گویندگان آن از رنگ و لعابی انقلابی برخوردارند، اما در دردرون خود با دامن زدن به اختلاف‌های قومی و مذهبی، ‌آب به آسیاب اسرائیل و آمریکا می‌ریزند.

حضور اعراب در نشست نیویورک نتیجه فعالیت این جریان‌ها بود که در گوشه و کنار بلندگوهایی در اختیار دارند و بر موضوع شیعه‌گری و برتری نژادی در سیاست خارجی ایران تاکید می‌کنند.

با وجود این، جمهوری اسلامی نیاز دارد که متناسب با ظرفیت‌های تازه منطقه‌ای خود، سطح رایزنی با کشورهای عربی را افزایش داده و در حد توان خود، آنها را نسبت به اهداف مسالمت‌آمیزش در عرصه آبی خلیج فارس، عراق و لبنان توجیه کند.

نباید فراموش کرد حتی در میان آل سعود در عربستان که دشمنی طولانی مدتی با جمهوری اسلامی دارند، همیشه عناصر میانه‌رو مانند ملک‌عبدالله حضور داشته‌اند.

توجه به همین نکات است که می‌تواند یک دیپلماسی فعال و سازنده را برای ایران به ارمغان آورد.

باید گفت به هر ترتیب، تغییرات در سطح روابط ایران و آمریکا نخواهد توانست تهران را از مفهوم همزیستی و همکاری متوازن با همسایگان عربش بی‌نیاز کند؛ اعراب هم از تکیه بر آمریکا در 30 سال گذشته نتیجه‌ای جز وضع کنونی به دست نیاورده‌اند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

امیر

اگر کسی این عربها رو بشناسه و با فرهنگ اونها آشنایی کافی داشته باشه خیلی خوب میدونه که چقدر بین فرهنگ ما ایرانیها با اونها تفاوت وجود داره. عربها همیشه مهربانی و رافت ایرانیها رو بد فهمیده و بر اساس فرهنگ خودشون تبیین میکنند. آنها این برخورد ایرانیها رو نشانه ی ضعف و درماندگی دانسته و در برخورد با ایران بیشتر قلدری و کله شقی از خودشون نشان میدهند و بیشتر سنگ اندازی و کارشکنی میکنند در حالیکه در مقابل رفتار قاطع و محکم خیلی زود جا میزنند و ترس بر آنها حاکم میشه و خودشون رو جمع و جور میکنند. به همین دلیل من فکر میکنم که بهترین استراتژی در مقابل اونها قاطعیت و استحکام مواضع می باشد و نه نرمخویی و رافتی که ویژه گی فرهنگی ایرانیهاست.

امیر | ۱۷ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۴:۲۴
ناصر

اصولا ماهیت این نظام ها با وابستگی به آمریکا گره خورده است این را در کلیت موضعگیریهای آنان می توان دید پس چه اصراریست که سعی شود آنان را مسقلانی نشان داد که دارند سعی می کنند از قدرت گیری ایران در منطقه جلوگیری نمایند مگر اینان از قدرت گیری ایران در منطقه تا حالا خوشنود بودند و مگر ایران با اتکاء به ترس و همکاری با این رژیم ها بوده که توانسته در منطقه قدرت بگیرد؟؟؟ خالا این نظام ها چه تغییر سیاستی را پیشه کرده اند که ما بخواهیم سیاست خودمان را تغییر بدهیم ما در تمامی این سالها هر گاه عملکرد این نظام ها را در چارچوب سیاستهای منطقه ای خود نمی دیده ایم به آنها تاخته ایم و متقابلا آنها نیز همواره به ایران به دید اشغالگر و محارب نگریسته اند نه هم کار و همسایه اتفاقا ضرری که آنها از این مناسبات دیده و خواهند دید بسیار بدتر و بیشتر بوده است پس به نظر نمی رسد که ما در زمینه رفع سوء تفاهم این آقایان که همیشه در سوء تفاهم هستند باید قدمی بیشتر از آنچه که الان انجام می دهیم انجام دهیم بلکه تاریخ نشان می دهد که این نظام ها از برخوردهای دیپلماتیک ما برداشت ضعف  و تجری در اقدامات خود را دارند نه احساس همدردی و دوستی

ناصر | ۳۰ آذر ۱۳۸۷ - ۰۴:۳۰
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی