نسخه آرشیو شده

ویکی‌لیکس: مرگ آیت‌الله خمینی و سناریوهای جانشینی یک رهبر
روح‌الله خمینی، بنیانگذار انقلاب و نخستین رهبر ایران در کنار علی خامنه‌ای رئیس جمهوری وقت و رهبر فعلی
از میان متن

  • در نهایت ما فکر می‌کنیم شرایط در جهت حضور رهبری دیکتاتور با گرایش‌های نظامیست. پیش‌بینی ما این است که چنین رهبری به نام اسلام و با ادعای دفاع از ثمرات انقلاب وارد عمل شود. در حال حاضر محتمل‌ترین نهادی که قدرت ارائه چنین شخصیتی را دارد سپاه پاسداران است.
مردمک
سه‌شنبه ۰۸ آذر ۱۳۹۰ - ۰۷:۵۳ | کد خبر: 65542

این سند منتشر شده از سوی ویکی‌ لیکس که چهار سال پیش از مرگ آیت الله خمینی منتشر شد موضوع جانشینی رهبر انقلاب ایران و نیروها و جریان‌های موثر در این مورد بررسی شده‌اند.

تاریخ تنظیم سند: ۱۶ مارس ۱۹۸۵
طبقه‌بندی: محرمانه
موضوع: جانشینی در ایران

ممکن نیست که بتوان دقیقا پیش‌بینی کرد ماه‌ها و سال‌های پس از مرگ [آیت‌الله] خمینی چه اتفاقاتی خواهد افتاد. اما گروه روحانیونی که در حال حاضر قدرت را در دست دارند آن قدر جای پای خود را محکم کرده‌اند که بتوانند برای سال‌ها در این کشور غالب باشند.

در بهترین حالت ممکن است نگاه رژیم به آمریکا به تدریج کمی نرم‌تر شود با این همه احتمال بیشتری هست که  بی‌ثباتی روزافزون و فشار شوروی آمریکا را کماکان دشمن اصلی ایران نگاه دارد.

ما معتقدیم در درازمدت یک رهبر مستقل قدرتمند ظهور خواهد کرد. این رهبر اگر از سپاه پاسداران باشد، که در حال حاضر بیشترین احتمال را دارد، تا حد زیادی مثل رهبری فعلی عمل خواهد کرد و در این صورت تعامل با او برای دولت آمریکا دشوار خواهد بود، اگرچه ممکن است چنین فردی اشتیاق خمینی را برای پیش بردن جنگ با عراق نداشته باشد.

سناریوی احتمالی جانشینی

به احتمال زیاد جانشینی به شکل‌گذاری بی‌مشکل و بلافاصله به دوره بعداز خمینی رخ خواهد داد. روحانیون حاضرند برای نگاه داشتن تداوم و کنترل حکومت خیلی سریع اقدام کنند.

کمیته‌ای در خبرگان برای انتخاب جانشین تعیین شده و سالی چند بار تشکیل جلسه می‌دهد. به نظر می‌رسد این عده به انتخاب آیت‌الله منتظری گرایش داشته باشند. انتخابی که احتمالا در وصیت نامه مهرو موم شده خمینی نیز مطرح شده است. منتظری به هیچ وجه قدرتی بلامنازع نخواهد بود. شکی نیست که اولین دولت ایران [پس از آیت‌الله خمینی] شکلی مشورتی خواهد داشت چرا که هیچ رهبر ایرانی نمی‌تواند جایگزین خمینی شود.

چالش عمده و اصلی که این جانشینی با آن روبه‌رو می‌شود از سوی گروه‌هایی خواهد بود که در درون کادر رهبری فعلی، در حال حاضر هم برای کسب قدرت با به هر لطایف‌الحیلی با هم رقابت می‌کنند. اگر این رقبا مثل علی خامنه‌ای رئیس‌جمهوری فعلی و اکبر هاشمی رفسنجانی رهبر مجلس با یکدیگر درگیر شوند در نهایت کشور دچار آشفتگی جدی خواهد شد.

مشکل عمده از سوی سپاه پاسداران خواهد بود، سازمانی شبه نظامی که به عنوان بازوی دفاعی رژيم عمل می‌کند. حتی خمینی هم نتوانسته سپاه را بدون دردسر در ساختار جامعه و یا دولت جابیاندازد. اگر سپاه قدرت عظیم و حمایتش را معطوف به یک نفر کند به برتری او کمکی جدی کرده است.

در دراز مدت

در حالی که عوامل و گروه‌های غیرروحانی برای رقابت در این عرصه برای مدت‌های طولانی با مشکل روبه‌رو خواهند بود روحانیون هم نتوانسته اند سلطه خود را به شکلی با دوام نهادمند کنند. احتمال دارد که بی‌ثباتی ناشی از درگیری‌های داخلی میان گروه‌های مختلف روحانی به دلیل مشکلات اقتصادی و سایر ضعف‌های ساختاری مثلا ادامه مهاجرت به شهرها افزایش پیدا کند.

به همین دلیل ما دوره بعد از خمینی را دوره گذار می‌دانیم. به احتمال زیاد حاصل این دوره دیر یا زود ظهور رهبری قدرتمند خواهد بود. اگر تصور کنیم هیچ دخالت خارجی عمده‌ای برای تغییر روند طبیعی تحولات رخ ندهد این مرحله گذار می تواند به درازا بکشد. در این شرایط ممکن است شانس برای ورود طیف گسترده تری از بازیگران  به این عرصه افزایش پیدا کند.

در نهایت ما فکر می‌کنیم شرایط در جهت حضور رهبری دیکتاتور با گرایش‌های نظامیست. پیش‌بینی ما این است که چنین رهبری به نام اسلام و با ادعای دفاع از ثمرات انقلاب وارد عمل شود. در حال حاضر محتمل‌ترین نهادی که قدرت ارائه چنین شخصیتی را دارد سپاه پاسداران است.  با وجود تلاش‌های انجام شده برای اینکه قهرمانی ملی نتواند از خلال جنگ ایران و عراق قدعلم کند، اگر مرحله گذار به اندازه کافی طولانی باشد ممکن است این رهبر از میانه ارتش ظهور کند. اما در حال حاضر ما قادر به شناسایی نامزدهای احتمالی نیستیم.

نقش احتمالی شوروی

اگر چه شوروی منابع و راه‌هایی برای اعمال نفوذ در روند جانشینی دارد ما فکر نمی‌کنیم که قدرت این را داشته باشد که تاثیر تعیین کننده بر تحولات بگذارد. حزب توده با بازداشت‌ها و اعدام‌ها فلج شده اگرچه رهبران اصلی آن هنوز زنده و در زندان‌های ایران هستند. در حالی که ممکن است شوروی خواستار ظهور حزبی تازه باشد، حزب توده هیچ‌گاه از محبوبیت گسترده‌ای برخوردار نبوده است. به همین صورت هم منابع شوروی در میان اقلیت‌ها هم برای تاثیر بر تحولات سراسری در کشور با مشکل روبه‌رو خواهند بود.

شوروی می‌تواند برای اعملا فشار بر ایران از سلطه‌ای که بر راه‌های منتهی به ایران دارد استفاده کند.  حدود ۲۰ درصد از جاده‌های منتهی به ایران از خاک شوروی می‌گذرد. در عین حال اگر شوروی بتواند به تامین کننده اصلی تسلیحات ایران تبدیل شود ممکن است توانایی اعمال نفوذ در معاملات اسلحه ایران را داشته باشد. با این همه اعمال فشار از این طریق مخاطرات خود را دارد و به احتمال زیاد شوروی حاضر نخواهد بود فشاری این چنین و در این جهت به ایران وارد کند.

ما پیش‌بینی نمی‌کنیم شوروی ایران را اشغال نظامی کند اگرچه در صورتی که ایران وارد دوره‌ای از هرج و مرج و شکاف شود حمله‌ای محدود از طریق مرز استان آذربایجان محتمل است. با این همه شوروی تنها در صورتی وارد عمل می‌شود که بدانند آمریکا واکنشی نظامی به این موضوع نشان نخواهد داد. احتمال دیگر این است که اگر آمریکا برای اشغال بخشی از جنوب ایران وارد عمل شود شوروی نیز تلاش کند تا آذربایجان را به اشغال خود درآورد.

اگر شوروی ظن این را داشته باشد که  آمریکا برای دخالت در ایران به نمایندگی از گروه‌های هوادار آمریکا یا برای کنترل میادین نفتی ایران وارد عمل می‌شود نیز خود با پیش دستی برای اشغال ایران وارد عمل می‌شود.

تمام این احمتالات بسیار بعید هستند. شوروی می‌داند در چنین شرایطی با واکنش نظامی آمریکا و مشکلات  لجستیک و منطقه‌ای روبه‌رو خواهد شد. فارغ از این رهبران شوروی احتمال آن را می‌دهند که ایران نیز مانند افغانستان در برابر این اشغال مقاومت خواهد کرد و حفظ آرامش در کشوری با جمعیت و گستردگی ایران نیاز به منابع بسیار زیادی دارد.

فرصت‌های پیش روی آمریکا

احتمالا آمریکا بخت زیادی برای تاثیر گذاشتن بر تحولات ایران بلافاصله پس از مرگ خمینی نخواهد داشت. به نظر می‌رسد چهره‌های سیاسی اصلی کشور هنوز هم معتقد هستند آمریکا انقلاب و نتیجه آن را نپذیرفته است. بعید است تا زمانی که به نظر ایران هوادار عراق و نزدیک‌ترین حامی اسرائیل به نظر برسیم آنها نظر خود را تغییر بدهند. به علاوه  رژیم ایران خود را درگیری جنگی با آمریکا برای غلبه بر قلوب مردم جهان اسلام می‌بیند. از همین رو آنها آمریکا را دشمن اصلی می‌دانند که برای رهایی جهان اسلام از چنگ ارزش‌های غربی باید شکست داد.

در حالی که ایران به سوی دوره  پس از خمینی نزدیک می‌شود چنین درکی آمریکا را در موضعی بسیار دشوار قرار می‌دهد. هر رژیم جانشین در ایران به ناچار  خود را به نام اسلام و انقلاب در قدرت نگاه خواهد داشت و از همین رو خود موضعی ضد آمریکایی را در درون خود دارد.

اگر آمریکا مترصد انجام عملی علیه ایران دیده نشود -مثلا از ورود اسلحه به ایران جلوگیری نکند- ممکن است در طول زمان خصومت ایران نسبت به آن کاهش پیدا کند. اما همین هم در بهترین حالت روندی کند خواهد بود که ممکن است تحت تاثیر اتفاقاتی غیرقابل کنترل به تاخیر بیافتد.

جنگ ایران و عراق

مرگ خمینی یکی از سرسخت‌ترین هواداران جنگ تا آخرین نفس در ایران را از عرصه حذف خواهد کرد. با این همه اغلب روحانیون در ادامه جنگ تا زمانی که راه خروجی غرور آفرین برای ایران وجود داشته باشد متحد هستند. چنین موضعی  موجب می‌شود اغلب آنها مصرانه  سقوط صدام حسین رئیس جمهوری عراق را پیش شرطی برای پایان خصومت‌ها بدانند.

با این حال زمانی که رژیم جانشین کم و بیش خود را در کنترل اوضاع ببیند احتمالا در نگاه خود به جنگ منعطف‌تر خواهد شد. تاکتیک‌های جنگ و مذاکره از موضوعاتی خواهد بود که میان هواداران حکومت شکاف خواهد انداخت. مخالفان جنگ موافقان آن را متهم خواهند کرد که موجب تضعیف پایه‌های انقلاب، تلفات بالا و به هدر دادن منابع اقتصادی شده‌اند. موافقان جنگ از سوی دیگر ادعا خواهند کرد که مخالفان فاقد عرق انقلابی اسلامی هستند و به خواسته‌های خمینی پایبند نیستند.

در مجموع ما معتقدیم که شانس پایان جنگ با مرگ خمینی افزایش خواهد یافت. با این همه تمایل ایران برای صلح به هیچ وجه نباید قطعی انگاشته شود.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی