درحالیکه کابل اتهامات سنگینی را متوجه حکومت پاکستان و نقش آن در خشونتها و ترورهای اخیر افغانستان کرده است، حامد کرزای به دهلی نو رفته و پیمانی راهبردی با هندیها امضا کرده است. محمود کیانارثی، خبرنگار حوزه خاورمیانه، نگاهی دارد به تبعات این دیدار برای ایران.
تیرگی دوباره روابط اسلام آباد و کابل، بازیگران داخلی و خارجی افغانستان را به بازبینی سیاستهای راهبردی خود در افغانستان واداشته است.
درحالیکه کابل اتهامات سنگینی را متوجه حکومت پاکستان و نقش آن در خشونتها و ترورهای اخیر افغانستان کرده است، حامد کرزای به دهلی نو رفته و پیمانی راهبردی با هندیها امضا کرده است.
پس از قتل برهان الدین ربانی، رئیس شورای عالی صلح افغانستان، کرزای عمیقا از آینده هرگونه صلح با طالبان سرخورده شده و در اقدامی قابل توجه تصمیم به تحکیم روابط خود با دهلی نو، رقیب سرسخت پاکستان، گرفته است.
در حالیکه پاکستانیها از این اقدام رئیس جمهوری افغانستان و باز کردن درهای افغانستان به روی رقیبانشان به خشم آمدهاند، در این سو ایران در حال رصد کردن تحرکات هندیها و پاکستانیها و سبک و سنگین کردن جایگاه خود در مثلث روابط هند، افغانستان و پاکستان است.
پیمان راهبردی با هند
اگر سفر حامد کرازی به دهلی نو تنها دو روز طول کشید، اما دستاوردهای آن اثراتی بسیار طولانی مدت در منطقه بر جای خواهد گذاشت.
او با هندیها توافقنامهای امضا کرد که طیف گستردهای از مسائل از جمله سرمایه گذاری و کمک به آموزش نیروهای امنیتی افغان را در بر میگیرد.
کرازی همچنین توافقنامه همپیمانی استراتژیک با هند را امضا کرد که روابط سیاسی دو کشور را برای مبارزه با تروریسم تقویت میکند.
این پیمان نخستین معاهده استراتژیک افغانستان با یک کشور در جهان به حساب میآید و تاثیر مهمی بر آینده افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی بر جای خواهد گذاشت.
سفر رئیس جمهوری افغانستان به هندوستان در حالی صورت گرفت که دیدار نخست وزیر پاکستان به کابل به خاطر تنشهای ایجاد شده در مناسبات دو کشور لغو گردیده بود.
هرچند کرزای تلاش کرد با تشبیه اسلام آباد به برادر دوقلوی افغانستان از نگرانی پاکستانیها درباره افزایش همکاری با هند بکاهد، اما به مانند روز روشن بود که هدف وی از رفتن به هند واکنشی به آنچه دخالتهای منفی پاکستان در افغانستان نامیده شده، بوده است.
تنشها میان دو کشور هنگامی به اوج رسید که برهان الدین ربانی، رئیس جمهوری پیشین افغانستان که روابط نزدیکی با ایران و هند داشت، توسط عضوی از گروه طالبان به قتل رسید.
دولت افغانستان ادعا کرده که مدارک غیر قابل انکاری دارد که عملیات ترور در داخل پاکستان طرح ریزی شده است.
به دنبال آن، مشاور امنیت ملی حامد کرزای به شدت به اسلام آباد تاخت و گفت که نقش پاکستان در افغانستان سازماندهی حملات خارجی، سست کردن پایه مذاکرات صلح بین دولت و طالبان و کشته شدن هزاران نفر است.
بنا به گفته رنگین دادفر سپتنا، گروه طالبان و شبکه حقانی جزئی از آی اس آی، سازمان امنیت پاکستان، هستند و کشورش در واقع با دست نشاندههای اسلام آباد در حال جنگیدن است.
بلافاصله پس از این موضوع، مساله کشف توطئه ترور حامد کرزای تنشی تازه در روابط دو کشور ایجاد کرده است.
مقامات افغانستان، پاکستان و گروه حقانی را که مستقر در این کشور است به طراحی نقشه ترور متهم کردهاند. اتهامی که اسلام آباد آن را به کلی رد میکند.
رقابت هند و پاکستان در افغانستان
از گذشته دور یکی از راهبردهای امنیت ملی پاکستان، تثبیت نفوذ خود در افغانستان بوده است.
اسلام آباد کشور همسایه خود را عمق راهبردی و جزئی از امنیت ملی خود میداند. بویژه در پس زمینه تنشهای همیشگی با هند و مساله کشمیر، پاکستان تلاش بسیاری داشته است تا مانع از حضور هند در افغانستان شود.
در دوره حاکمیت کمونیستی در افغانستان، هند از خط مشی روسیه شوروی و دولتهای دست نشانده آن در کابل پشتیبانی میکرد.
این درحالی بود که پاکستان با حمایت آمریکا و چین، از گروههای مجاهدین که علیه شوروی و حاکیمت کمونیستی افغانستان میجنگیدند، پشتیبانی میکرد.
در دورانی که مجاهدین بر افغانستان حاکمیت یافتند، هندیها با برخی جناحها و چهرههای شاخص مجاهدین پیشین، از جمله برهان الدین ربانی و احمد شاه مسعود، روابط نزدیکی برقرار کردند.
به روی کار آوردن گروه طالبان اوج طرح سیاسی پاکستانیها برای افغانستان بود.
این طرح که به قیمت به حاشیه راندن گروههای غیر پشتون از حاکمیت سیاسی افغانستان و تیرگی روابط با ایران پیاده گردید، سر انجام به دلیل پیوند خوردن طالبان و گروه القاعده و حمله نظامی آمریکا به افغانستان شکست خورد.
در دوره حاکمیت طالبان، تهران و دهلی نو به یکدیگر نزدیک شده و سطح همکاری خود را در برابر پاکستان افزایش دادند.
سقوط طالبان، نفوذ ایران و هند را در افغانستان احیا کرد و روابط اسلام آباد و گروه طالبان را از دوستی و همپیمانی به دشمنی سوق داد.
با این وجود اسلام آباد هیچگاه از تلاش برای بازسازی جایگاه خود در افغانستان دست بر نداشت.
این باور در میان بسیاری از ناظران وجود دارد که ترور اخیر شخصیتهای بلندپایه افغان که توسط گروه طالبان صورت گرفته است، تلاش پاکستان برای از میان بردن رهبران سیاسی مخالف آن در عرصه افغانستان بوده است.
تلاشی که در واقع متحدان هند و ایران را هدف قرار داده است.
نگرش هند به افغانستان
سفر حامد کرزای به هند و بستن پیمانهای راهبردی میان دو کشور نشان میدهد که حکومت افغانستان از هر گونه گفتگو با اسلام آباد و امکان آشتی با طالبان ناامید شده است.
در واقع حامد کرازی با باز کردن درهای کشورش به روی هندیها به دنبال مهار نقش اسلام آباد و ایجاد نظامی سیاسی و امنیتی بر مبنای همکاری با بزرگترین دشمن پاکستان است.
هندیها نیز به شدت از این نقش استقبال کردهاند.
رهبران سیاسی و نظامی هند مدت هاست که به این جمع بندی رسیدهاند که هند باید در قامت یک قدرت بزرگ اقتصادی و سیاسی نقش برجسته تری در افغانستان ایفا کند.
هندیها نه تنها خود را یک قدرت مهم جهانی میبینند، بلکه افغانستان را نطقهای برای مهار پاکستان به عنوان یک تهدید امنیتی میدانند.
هند از سیاست کج دار و مریز آمریکا با اسلام آباد و ادامه همکاری آنها ناخشنود است و نمیخواهد آمریکا با گروههایی مانند طالبان یا شبکه حقانی بر سر آینده سیاسی افغانستان به توافق برسد.
به طور خاص، فاش شدن رایزنیهای پشت پرده سی آیای، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، و شبکه حقانی که گفته میشود در پس ترورهای اخیر و حمله به سفارت هندوستان در کابل بوده است، مقامات هندی را بیش از پیش آشفته کرده است.
به نظر میرسد دهلی نو تحولات اخیر در افغانستان را فرصتی برای ورود پر رنگتر به عرصه سیاسی، اقتصادی و امنیتی این کشور میبیند.
هندیها سعی دارند تا با پیگیری سیاستی مستقل، ساختار سیاسی حاکم را در افغانستان که به هند نزدیک است تقویت کرده و مانع از جایگزینی آن با یک طرح آمریکایی و پاکستانی شوند.
از همین رو تعجبی نداشت که استقبالی که در دهلی نو از حامد کرزای به عمل آمد بسیار گرم بود.
منافع ایران
حامد کرزای و بسیاری از رهبران افغان مخالف طالبان در حالی به تحکیم اتحاد خود با هندوستان دست میزنند که ایران میتواند نقش تعیین کنندهای در آینده این همپیمانی بازی کند.
رخ دادهای افغانستان مجموعهای از فرصتها و تهدیدها را برای جمهوری اسلامی به همراه داشته است. از یک سو، رهبران جمهوری اسلامی نظاره گر شکست آرام آمریکا و زمینگیر شدن ارتش آن در افغانستان هستند. از سوی دیگر، افزایش خشونتها در این کشور، ترور رهبران سیاسی نزدیک به تهران و قدرت گرفتن طالبان زمینهای نگرانی تهران را فراهم ساخته است.
در واقع ایران منافع مشترکی با هندیها و آمریکا و همینطور دولت حامد کرزای در افغانستان دارد که در مهار گروههای افراطی نزدیک به پاکستان و عربستان خلاصه میشود.
اما در عین حال تهران سعی در حفظ روابط خود با پاکستان داشته و از اینکه چین، متحد استراتژیک پاکستان، جای آمریکاییها را در افغانستان بگیرد استقابل میکند.
از اینرو باید گفت که چرخش حامد کرزای به سوی هند و افزایش رقابت دهلی نو و اسلام آباد میتواند به ارتقای نقش منطقهای ایران بیانجامد.
بدون تردید رهبران این سه کشور، موضع ایران را عاملی تعیین کننده در عرصه سیاسی افغانستان میبینند.
از اینرو میتوان پیشبینی کرد که رقابت هند و پاکستان به مسابقهای برای جلب همکاری تهران بیانجامد.
ایران در نقطه توازن
هنوز نمیتوان پیشبینی کرد که جمهوری اسلامی میان استراتژی هند و پاکستان، کدام را بر خواهد گزید.
اما روشن است که رهبران ایران فرصتی سیاسی و اقتصادی در تحولات تازه میبییند.
جمهوری اسلامی از مواضع هند در همراهی با تحریمهای آمریکا علیه ایران و کاهش سطح مبادلات تجاری و اقتصادی دو کشور بسیار ناخشنود است.
با این حال دیدار محمود احمدینژاد با نخست وزیر هند که در نیویورک و در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد صورت گرفت میتواند رویدادی با اهمیت در بازسازی روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور باشد.
قطعا تهران هر گونه پشتیبانی از محور کرازی- هند را بسته به همکاریهای تجاری و اقتصادی هند و میزان پیروی آن از سیاستهای تحریمی آمریکا خواهد دید.
هندیها برای پیش برد سیاست خود در مقابل پاکستان و چین نیازمند همکاری تهران هستند.
همچنین، ادامه دشمنی با پاکستان، ایران را تبدیل به مسیری گریز ناپذیر برای دسترسی تجاری و اقتصادی هندوستان به افغانستان میسازد.
چشم انداز نزدیک شدن دهلی نو به تهران، نگرانی مقامات آمریکا از تعهد هندوستان به تحریمها و فشارها علیه ایران را به دنبال داشته است.
از سوی دیگر، پاکستانیها نیاز دارند تا تهران را درباره ماهیت سیاست خود در افغانستان و در قبال طالبان قانع سازند.
ایرانیها یک بار طعم تلخ سیاستهای پاکستان را در افغانستان چشیدهاند و گذشت یک دهه از سرنگونی طالبان، هنوز بدبینی میان دو طرف را از میان نبرده است.
به هر صورت، تغییرات راهبردی در جنوب شرق آسیا میتواند تهران را در مرکز تحولات آینده افغانستان و عنصری تعیین کننده در رقابت دو قدرت اتمی هند و پاکستان قرار دهد.