نسخه آرشیو شده

بازسازی محور آمریکایی- وهابی علیه ایران
عکس از AP
از میان متن

  • در حالیکه ملک عبدالله از ایجاد اصلاحات سیاسی در این کشور خودداری کرده و نیروی نظامی برای سرکوب اعتراض‌های بحرین گسیل داشته است، رهبری عربستان سعی کرده با برجسته ساختن خطر نفوذ فارسی- شیعی در مناطق عربی، تحولات داخلی و عربی را به «دخالت‌های ایران» نسبت دهند. هیچ چیز به مانند سناریوی ترور سفیر عربستان نمی‌تواند به این پروژه مدد رساند.
محمود کیان ارثی
یکشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۰ - ۱۴:۲۶ | کد خبر: 65842

محمود کیان‌ ارثی، خبرنگار حوزه خاورمیانه، در تحلیل اتهام ترور سفیر عربستان در آمریکا توسط ایران عقیده دارد که این سناریو زمینه‌ای برای بازسازی روابط عربی واشنگتن و ایجاد موجی آمریکایی-عربی علیه ایران به شمار می‌رود.

در ژوئن ۱۹۸۲، هنگامی که ارتش اسرائیل حمله زمینی بزرگی را به لبنان آغاز کرد و تا قلب بیروت پیش رفت، رهبران اسرئیل عملیات نظامی خود را پاسخی به ترور سفیر خود در بریتانیا اعلام کردند.

چند روز پیش از آغاز عملیات «صلح برای جلیله»، گروه ابو نضال، یک جناح مسلح فلسطینی که به رژیم وقت عراق نزدیک بود، سفیر اسرائیل را در لندن ترور کرده بود. هدف عملیات صلح برای جلیله، ریشه کن کردن سازمان آزادیبخش فلسطین در لبنان و اخراج یاسر عرفات از آنجا بود.

در آن مقطع، سازمان آزادی‌بخش فلسطین و رهبر آن عرفات به دلایل داخلی و منطقه‌ای، سعی داشتند از یک رویارویی نظامی با اسرئیل در خاک لبنان اجتناب کند. به همین دلیل بلافاصله پس از انتشار خبر ترور، عرفات و ساف طی چند بیانیه هر گونه نقش و ارتباط با آن ترور را نفی کردند.

در این زمان، روابط ابو نضال با یاسر عرفات بسیار تیره و تار بود به نحوی که به دلیل اعمال خود سرانه و مزدوری وی برای حکومت‌های خارجی، شورای مرکزی فتح ابو نضال را طرد و برای وی به طور غیابی حکم اعدام صادر کرده بود. با این همه کسی به سخنان عرفات و ساف اهمیتی نداد و اسرائیل ترور سفیر خود را دستمایه‌ای برای راه انداختن یکی از بزرگ‌ترین جنگ‌های خاورمیانه کرد؛ جنگی که سه سال به طول کشید و بیش از چهل هزار کشته و ده‌ها هزار زخمی بر جای گذاشت.

موضوع ترور سفیر وقت اسرائیل در لندن برای همیشه در هاله‌ای از ابهام ماند و هیچگاه مشخص نشد که آیا واقعا جناح ابونضال در پس ترور سفیر اسرائیل در لندن قرار داشته و چرا و با چه انگیزه‌ای در آن شرایط دست به ترور سفیر اسرائیل زده است.

در سال ۲۰۰۳، عراق توسط آمریکا اشغال شد. بهانه حمله نظامی به عراق وجود «مدارک و شواهد غیر قابل انکار» درباره وجود سلاح‌های کشتار جمعی در این کشور بود. در آستانه حمله به عراق کولین پاول، وزیر خارجه وقت آمریکا، گفته بود که کاخ سفید یقین دارد که صدام حسین در حال ساختن سلاح‌های کشتار جمعی است و آمریکا اسناد و مدارک آن را به سازمان ملل تحویل می‌دهد.

کمی بعد حمله نظامی به عراق آغاز شد تا با ساقط شدن صدام حسین، یکی از خونین‌ترین جنگ‌های تاریخ منطقه در عراق رقم بخورد.

گذشت زمان نشان داد که ادعای دولت جورج بوش و متحد آن تونی بلر در انگلستان، تو خالی بوده و آن‌ها به سازمان ملل درباره وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق دروغ گفته بودند.

البته چند سال بعد هر دوی این رهبران کنار رفتند، اما حمام خونی که در عراق به راه انداختند تا امروز بدون وقفه ادامه دارد.

امروز در اکتبر ۲۰۱۱، ناگهان مقامات آمریکا جمهوری اسلامی را متهم می‌کنند که قصد داشته تا سفیران عربستان و اسرائیل را در واشنگتن ترور کند. به دنبال آن، هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، اعلام می‌کند که این کشور با متحدانش در پیمان ناتو مشورت کرده تا پاسخی محکم به ایران بدهد.

باراک اوباما نیز با پادشاه عربستان تماس گرفته تا دو طرف مشترکا این توطئه شنیع را محکوم کنند. مقامات جمهوری اسلامی اتهامات وارد شده را به شدت رد کرده و آیت الله علی خامنه‌ای آن را بی‌معنا خوانده است.

با اینکه به نظر می‌رسد، دولت آمریکا انتظار دارد اتهامات مطرح شده علیه ایران به سرعت در افکار عمومی و در سطح بین المللی مورد پذیرش واقع شود، اما ادعاهای واشنگتن با شک و تردید ناظران و محافل سیاسی روبرو شده است.

خصوصا این تهامات و حملات کلامی کم سابقه رهبران آمریکا به جمهوری اسلامی، بسیاری را به یاد «مدارک و شواهد انکار ناپذیر» به کار گرفته شده علیه صدام حسین در سال ۲۰۰۳ انداخته است.

انگیزه‌های احتمالی جمهوری اسلامی

روابط ایران و عربستان سعودی در چند سال گذشته بسیار تنش آمیز بوده است. بویژه از هنگام سقوط رژیم صدام حسین و افزایش نفوذ ایران در عراق و لبنان، کشمکش و اتهامات رسانه‌ای و کلامی میان دو کشور رو به افزایش گذارده است.

این تنش‌ها به دنبال آغاز دوران بهار عربی و سقوط حکومت حسنی مبارک، متحد راهبردی سعودی‌ها، در مصر و اعتراض‌های ضد حکومتی در بحرین شدید‌تر شده است. رهبران عربستان، نا‌آرامی‌های داخلی خود و اعتراض‌های بحرین را ناشی از دخالت‌های جمهوری اسلامی دانسته و در چند ماه گذشته سطح حملات لفظی خود را به ایران افزایش داده‌اند.

در مقابل، گسیل داشتن نیروهای نظامی سعودی به بحرین برای سرکوب مردم این کشور و حفظ سیطره اقلیت سنی آن بر بحرین، خشم مقامات ایران را به دنبال داشته است. مقامات ایران، عربستان را جزئی از توطئه آمریکا و اسرائیل علیه خود دیده و معتقدند که رهبران وهابی این کشور جبهه‌ای منطقه‌ای از افغانستان و پاکستان تا عراق و لبنان علیه ایران راه انداخته‌اند که هدف آن مهار نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه است.

از دیگر سو، در حالیکه ریاض از برنامه هسته‌ای ایران انتقاد می‌کند، سلسله ترورهای انجام شده علیه دانشمندان هسته‌ای ایران به تنش میان ایران با آمریکا و اسرائیل دامن زده است.

آیا طراحی ترور سفیر عربستان در خاک آمریکا، تلاش تهران برای فرستادن پیامی قاطع به واشنگتن و ریاض درباره فعالیت‌های ضد ایرانی آن‌ها بوده است؟

با فرض درستی ادعاهای مطرح شده علیه ایران، نخستین سناریویی که به ذهن می‌رسد این است که جمهوری اسلامی قصد داشته تا نشان دهد که اقدامات واشنگتن و ریاض بی‌پاسخ نمانده و تهران قادر است بازی ترور را تا قلب آمریکا و در مناطقی که کسی انتظار آن را ندارد پیش ببرد.

اما در برابر این سناریو چند پرسش اساسی مطرح است که تا زمانی که دولت باراک اوباما پاسخ قانع کننده‌ای برای آن‌ها ارئه ندهد، پذیرش این سناریو بسیاردشوار خواهد ماند.

ابعاد فنی عملیات

ادعای طراحی ترور سفیر عربستان در واشنگتن توسط ایران از منظر فنی و عملیاتی و همچنین زمان انتخاب شده برای اجرای آن قابل توجه و تحلیل است.

در بعد فنی و عملیاتی، میزان سادگی و غیر حرفه‌ای بودن طرح ریزی ترور سفیر عربستان سوالات زیادی را مطرح کرده است.

این پرسش مطرح است که چرا دستگاه‌های امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی که سوابق اجرای عملیات‌های پیچیده را در داخل و خارج کشور دارند، شاکله چنین عملیات تروریستی پر مخاطره‌ای را بر دوش یک دلال ماشین‌های دست دوم بنا کرده‌اند.

چگونه دستگاه‌های اطلاعاتی و نظامی در ایران، به کسی که به دلیل بد حساب بودن و داشتن چک‌های برگشتی مورد تعقیب قضایی بوده، اعتماد کرده و صد هزار دلار به حساب وی ریخته‌اند تا وی در خاک آمریکا نقشه این ترور را با همکاری کارتل‌های قاچاق مواد مخدر در مکزیک بریزد؟

وزارت خارجه آمریکا طراحی ترور ادعایی را ناشیانه و در عین حال بسیار خطرناک توصیف کرده است.
اما این سوال بی‌پاسخ مانده که چرا شاخه سپاه قدس که متهم به طراحی عملیات شده است باید برای اجرای چنین عملیات پر مخاطره‌ای به فردی غیر قابل اعتماد مانند منصور ارباب سیار تکیه کرده، هر گونه احتیاط را کنار نهاده و مکالمات تلفنی در داخل آمریکا انجام داده و پول اجرای عملیات تروریستی را از حساب‌های بانکی نیویورک جابه جا کند؟

از آخرین عملیات ترور جمهوری اسلامی در خارج از ایران ۱۷ سال می‌گذرد. هدف عملیات‌های ترور خارجی گذشته، مخالفان سیاسی حکومت ایران بودند.

این همه سادگی و بی‌احتیاطی در مهندسی مهم‌ترین و خطیر‌ترین عملیات تروریستی خارجی جمهوری اسلامی در دو دهه اخیر، نیازمند توضیحاتی بسیار روشن‌تر و دقیق‌تر از جانب کاخ سفید است.

زمان ترور و تحولات خاورمیانه

زمان علنی کردن طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن چند کارکرد مهم برای سیاست خاورمیانه‌ای دولت اوباما دارد.

دولت اوباما از این پرونده برای بازسازی روابط تنش آمیز واشنگتن و ریاض استفاده کرده و صفحه تازه‌ای از روابط خود با سعودی می‌گشاید.

تردید کاخ سفید در حمایت از حسنی مبارک، یکی از مهم‌ترین متحدان عرب واشنگتن، ناخرسندی ریاض را به دنبال داشته و به افزایش بی‌اعتمادی میان دو متحد قدیمی منجر شده بود.

به دنبال انقلاب مصر و برکناری مبارک، رهبران عربستان احساس می‌کردند که آمریکا در لحظات سختی روی از متحدانش باز می‌گرداند. بویژه احساس محاصره شدن از جانب ایران و امواج بهار عربی در بحرین و یمن، به نا‌امیدی و عصبانیت از سیاست‌های خاورمیانه‌ای اوباما در ریاض دامن زده بود.

تقدیر گرم رهبران عربستان از تلاش‌های آمریکا در خنثی سازی توطئه قتل سفیر آن‌ها و همراهی آل سعود با اتهامات آمریکا علیه جمهوری اسلامی، نشان می‌دهد که گرما به روابط دو کشور باز گشته است.
در سطحی دیگر، پرونده ترور سفیر سعودی به خوبی در راستای راهبرد ایران هراسی و ایجاد جبهه‌ای عربی- آمریکایی علیه تهران عمل می‌کند؛ پروژه‌ای که به ناگهان به دنبال خیرش‌های مردمی در منطقه و سرنگونی رژیم‌های تونس و مصر متوقف شده بود.

در حالیکه آمریکا و عربستان یکی از کلیدی‌ترین عناصر جبهه اعتدال عربی را در مصر از دست داده‌اند و عربستان در حال دست و پنجه نرم کردن با امواج بهار عربی در مرزهای خود و داخل این کشور است، موضوع خطر هسته‌ای ایران و نفوذ منطقه‌ای آن به ناگهان از مرکز توجهات سیاسی خارج شده است.
دولت اوباما از سناریوی کشف توطئه ترور سفیر سعودی برای نشان دادن تعهد خود به رهبران عرب و زمینه سازی برای تشکیل جبهه ضد ایرانی بهره خواهد برد.

حکومت عربستان نیز از این رخداد سود می‌برد. رهبران وهابی که خود را در خطر سرایت اعتراض‌های عربی به داخل این کشور و بی‌ثباتی در بحرین و یمن می‌بینند، نیازمند یک دشمن خارجی برای بسیج افکار عمومی داخلی در پشت سر خود هستند.

در حالیکه ملک عبدالله از ایجاد اصلاحات سیاسی در این کشور خودداری کرده و نیروی نظامی برای سرکوب اعتراض‌های بحرین گسیل داشته است، رهبری عربستان سعی کرده با برجسته ساختن خطر نفوذ فارسی- شیعی در مناطق عربی، تحولات داخلی و عربی را به «دخالت‌های ایران» نسبت دهند. هیچ چیز به مانند سناریوی ترور سفیر عربستان نمی‌تواند به این پروژه مدد رساند.

دغدغه‌های مشترک

ادعاهای مطرح شده علیه ایران درست یا نادرست، از‌‌ همان ابتدای کار واشنگتن و ریاض لحن بسیار شدید و تهدید آمیز علیه تهران اتخاذ کرده‌اند.

باراک اوباما و رهبران عربستان گفته‌اند که دلایل و شواهد دست داشتن جمهوری اسلامی در طراحی ترور سفیر سعودی غیر قابل تردید است.

رئیس جمهوری آمریکا همچنین تاکید کرده که همه احتمالات در برابر ایران بر روی میز قرار دارد. هنوز مشخص نیست که کاخ سفید برای پاسخ به مساله خود کشف کرده‌ای که هنوز واقع نشده است، قصد دارد تا کجا پیش رود.

اما آمریکایی‌ها در حالی به خونخواهی عربستان و علیه ایران برخاسته‌اند که با سلسله‌ای از تهدید‌ها در خاورمیانه دست و پنجه نرم می‌کنند.

سقوط همپیمان راهبردی ایالات متحده در مصر، تهدید جنبش‌های اعتراضی برای ثبات رژیم‌های محافظه کار عرب که دایره وسیعی را از خلیج فارس تا اردن در بر می‌گیرد و ادامه استقرار حکومت سوریه برغم اعتراض‌های داخلی در آن به افزایش نفوذ منطقه‌ای ایران منجر شده است.

از دیگر سو، در حالیکه تحریم‌های اعمال شده علیه برنامه هسته‌ای ایران تغییری در سیاست‌های جمهوری اسلامی به دنبال نداشته است، بهار عربی تشکیل جبهه متحد علیه تهران را مختل کرده است. این سلسلسه مسائل دغدغه مشترکی میان کاخ سفید و رهبران وهابی عربستان است.

سناریوی ترور سفیر سعودی، زمینه‌ای برای بازسازی روابط عربی واشنگتن و ایجاد موجی آمریکایی-عربی علیه ایران به شمار می‌رود.

اینکه گام بعدی آمریکا برای «فرستادن پیامی قاطع» به ایران چیست، در روزهای آینده مشخص خواهد شد.
اما قطعا این گام تحت تاثیر توانایی دولت اوباما برای قانع ساختن افکار عمومی داخلی و جامعه بین المللی درباره ادعاهای مطرح شده علیه ایران باقی خواهد ماند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی