نسخه آرشیو شده

طنین نواهای عاشقانه شجریان در لندن
کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در رویال فستیوال هال لندن / عکس از مردمک
از میان متن

  • ویژگی دیگر این کنسرت، انتخاب اشعاری از هوشنگ ابتهاج غزل‌سرای برجسته معاصر بود که شجریان بسیار هوشمندانه آن‌ها را انتخاب کرده و به اجرا درآورده بود. غزل‌هایی که بار سیاسی و اجتماعی سنگینی داشت و شرایط سیاسی امروز جامعه ایران را منعکس می‌کرد.
پرویز جاهد
چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۰ - ۰۹:۱۰ | کد خبر: 65951

عاشقان موسیقی سنتی ایرانی شامگاه سه‌شنبه ۱۸ اکتبر در رویال فستیوال هال لندن شاهد اجرای تازه‌ای از محمدرضا شجریان و گروه موسیقی شهناز بودند.

عده زیادی از ایرانیان مقیم لندن و بریتانیایی‌های عاشق موسیقی‌های مشرق زمین در تالار بزرگ رویال فستیوال لندن نشستند و به آواز این استاد آواز ایران و سازهای متنوع و رنگارنگ همراهانش گوش سپردند.

این نخستین بار نبود که آقای شجریان در لندن برنامه اجرا می‌کرد اما میزان استقبال علاقه‌مندان از این خواننده ملی ایران با دفعات قبل قابل مقایسه نبود به نحوی که بلیط‌های کنسرت از مدت‌ها قبل به فروش رفته و سالن ۲۵۰۰ نفره رویال فستیوال، گوش تا گوش پر از جمعیت بود.

استقبال گسترده تماشاگران از کنسرت محمدرضا شجریان، بیانگر میزان محبوبیت این خواننده برجسته موسیقی ایران نزد ایرانیان است که در سال‌های اخیر به دلیل موضع گیری‌های انتقادی این خواننده به وضعیت سیاسی و فرهنگی کشور، افزایش چشمگیری یافته است.

آقای شجریان در سه سال گذشته به جای برگزاری کنسرت در ایران، اجرا‌هایش را به خارج از کشور منتقل کرده و با راه اندازی تورهای موسیقی به اجرای برنامه در کشورهای اروپایی، آمریکا، کانادا و استرالیا پرداخته است.

کنسرت اخیر گروه شهناز در لندن، جزئی از تور اروپایی ۲۰۱۱ این گروه است که از ۱۶ سپتامبر (۲۵ شهریورماه) با اجرای برنامه در استانبول ترکیه آغاز شده و بعد از به روی صحنه رفتن در شهرهای آمستردام، بروکسل، مینز آلمان، پاریس، برلین و هامبورگ، اینک به لندن رسیده و به دنبال آن در شهرهای ادینبرای اسکاتلند، مونیخ، وین و استکلهم برگزار خواهد شد و در تاریخ ۳۰ اکتبر با اجرای برنامه در شهر کلن آلمان به پایان خواهد رسید.

یکی از ویژگی‌های این تور، معرفی شماری از سازهای ابداعی محمدرضا شجریان از جمله تندر، سبو، شه نواز، صراحی، ساغر و شهرآشوب بود که او مدتی است در ترکیب بندی سازی ارکستر خود، آن‌ها را به کار می‌گیرد.

حضور این ساز‌ها در کنار سازهای سنتی قدیمی ایران در گروه شنهاز، برای حاضران بسیار تازگی داشت و طنین‌های متفاوتی را در گوش آن‌ها نشاند.

ویژگی دیگر این کنسرت، انتخاب اشعاری از هوشنگ ابتهاج غزل‌سرای برجسته معاصر بود که آقای شجریان بسیار هوشمندانه آن‌ها را انتخاب کرده و به اجرا درآورده بود. غزل‌هایی که بار سیاسی و اجتماعی سنگینی داشت و شرایط سیاسی امروز جامعه ایران را منعکس می‌کرد.

به یاد مشکاتیان

کنسرت مثل همیشه در دو بخش اجرا شد. بخش اول مجموعه‌ای از تصنیف‌ها، رنگ‌ها و آواز‌ها بود که به یاد پرویز مشکاتیان، آهنگساز فقید و نوازنده چیره دست سنتور که از همراهان قدیمی محمدرضا شجریان بود و آلبوم‌های متعددی را با او منتشر کرده است، اجرا شد.

آهنگ‌های این بخش قطعاتی از ساخته‌های خود آقای شجریان و مجید درخشانی، آهنگساز و نوازنده سر‌شناس تار بود که در دستگاه سه‌گاه به اجرا درآمد.

این بخش با پیش درآمد سه‌گاه ساخته مجید درخشانی آغاز شد که با تصنیف ساقی‌نامه ساخته محمدرضا شجریان بر اساس شعری از حافظ ادامه پیدا کرد. به دنبال آن آقای شجریان شعری از هوشنگ ابتهاج (سایه) را به صورت آواز و به همراه تار درخشانی، نی شاهو عندلیبی، کمانچه سامان صمیمی و برخی سازهای زهی ابداعی (مثل ساغر و صراحی) اجرا کرد. در ادامه این قسمت، مژگان شجریان، دختر محمدرضا شجریان، خواننده و نوازنده سه تار که مدتی است به گروه او پیوسته و در کنسرت‌های خارج از ایران همراه اوست، با خواندن آواز و نواختن سه تار، پدر را همراهی کرد.

قطعه بعدی چهارمضراب تند و زیبایی بود که مجید درخشانی آن را ساخته و تنظیم کرده بود. آنگاه محمدرضا شجریان غزل عاشقانه زیبایی از سعدی را با نی و سنتور اجرا کرد که یکی از زیبا‌ترین قسمت‌های این برنامه بود:

دست به جان نمی‌رسد تا به تو برنشانمش/ بر که توان نهاد دل تا زتو واستانمش
هر که بپرسد‌ ای فلان حال دلت چگونه شد/ خون شد و دم به دم همی از مژه می‌چکانمش

پس از آن تماشاگران شاهد قطعه دونوازی ماهرانه و تکنیکی سنتور (رامین صفایی) و سازی به نام تندر (ساخته آقای شجریان) شدند.

در پایان این قسمت نیز، تصنیف آرام و دلنشین ساکن جان ساخته محمدرضا شجریان و تنظیم مجید درخشانی اجرا شد که شعر آن از مولانا بود:

ای ساکن جان من آخر به کجا رفتی / درخانه نهان گشتی یا روی هوا رفت
نی باد صبا بودی نی مرغ هوا بودی / از نور خدا بودی در نور خدا رفتی

فکر عشق

بخش دوم برنامه با عنوان فکر عشق، در بیات اصفهان اجرا شد. نخستین قطعه برنامه، پیش درآمد شوشتری ساخته استاد جلیل شهناز بود. همانند قسمت اول، محمدرضا شجریان در این قسمت نیز شعری از سایه را برای آواز انتخاب کرد که بیان استعاری و درونمایه سیاسی آن به فضای سیاسی امروز ایران بسیار نزدیک و مرتبط بود:

هزار سال زمن دور شد ستاره صبح/ ببین کزین شب ظلمت جهان چه خواهد دید
نبود در صدف آن گهر که می‌جستیم/ صفای اشک تو باد‌ای خراب گنج امید

آواز آقای شجریان با سنتور در این بخش، یادآور دوران همکاری درخشان او با زنده یادان پرویز مشکاتیان و فرامرز پایور بود.

تصنیف فکر عشق از ساخته‌های آقای شجریان، قطعه بعدی این قسمت از برنامه بود که با همنوایی مژگان اجرا شد: دیدی‌ای دل که غم عشق دگربار چه کرد/چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

آنگاه آقای شجریان آوازی با شعر سعدی اجرا کرد که شنیدن آن دل بسیاری از حاضران را به درد آورد:

منزل عشق از جهانی دیگر است/ مرد عاشق را نشانی دیگر است
بر سر بازار سربازان عشق/ زیر هر داری جوانی دیگر است

لابلای آواز، شجریان فضایی ایجاد کرده بود تا صدای سازهای متنوع گروه از تار و کمانچه گرفته تا قانون و ساغر به شکل تکنوازی شنیده شود.

اجرای چهارمضرابی دیگر از ساخته‌های استاد، تکنوازی ساز جدیدی به نام سبو که ساختمان آن شبیه ویولون بود و مانند آن نواخته می‌شد اما کیفیت صوتی متفاوتی داشت، از قسمت‌های دیگر این بخش از برنامه بود.

ساز و آواز شجریان در این بخش که بر روی غزل عاشقانه زیبایی از سایه اجرا شد، شکل متفاوتی با اجراهای سنتی آن داشت اگرچه در شیوه آوازخوانی شجریان تازه نبود و قبلا نیز در کارهای او شنیده شد و آن اجرای آواز در دل گروه نوازی و با ریتمی تند‌تر از شیوه سنتی بود. شجریان هوشمندانه ابیاتی از شعر سایه را که طنینی بسیار معاصر داشت با لحن‌های متفاوت اجرا کرد:

دریغ جان فرورفتگان این دریا/ که رفت در سر سودای صید مروارید
نبود در صدفی آن گوهر که می‌جستیم/ صفای اشک تو باد‌ای خراب گنج امید
ندانم آنکه دل و دین ما به سودا داد/ بهای آنچه گرفت و به جای آنچه خرید
سیاه دستی آن ساقی منافق بین/ که زهر ریخت به جام کسان به جای نبید

پایان بخش این قسمت از برنامه بعد از اجرای قطعه خروش عشاق مجید درخشانی، تصنیف نشانش کن ساخته درخشانی بود که بر اساس شعری از مولانا اجرا شد.

تصنیف‌های سیاسی شجریان

دیگر در سال‌های اخیر برای شرکت کنندگان در کنسرت‌های محمدرضا شجریان، امری عادی شده است که در پایان برنامه، یک صدا از استاد بخواهند که تصنیف قدیمی مرغ سحر ساخته مرتضی نی داوود (با شعری از ملک الشعرای بهار) را که هویتی ملی و درونمایه سیاسی آشکاری دارد، دوباره اجرا کند. شجریان نیز همواره به این خواسته مشتاقان برنامه‌هایش پاسخ مثبتی داده است و این بار نیز خواست آن‌ها را اجرا کرد. اما یکی دوسالی است که تصنیف درخواستی دیگری نیز به این لیست اضافه شده است و آن ترانه حماسی مشهور رزم مشترک است که شجریان در سال‌های دهه شصت و گرماگرم جنگ ایران و عراق بیرون داد و دوستداران بسیاری پیدا کرد. این تصنیف اکنون همانند مرغ سحر و ترانه‌های ماندگار دیگر عصر مشروطیت، از فضای محدود موسیقی سنتی فرا‌تر رفته و جنبه ملی و میهنی پیدا کرده و ورد زبان مبارزان سیاسی شده است.

هنگام اجرای رزم مشترک، حاضران در سالن، یک صدا با آقای شجریان هم آوا شدند.

در پایان برنامه، محمدرضا شجریان و اعضای گروه شهناز، دقایقی طولانی مورد تحسین و تشویق حضار قرار گرفتند و استاد، گل‌های رز اهدایی مدیر برنامه را بین تماشاگران توزیع کرد.

علاوه بر مجید درخشانی و مژگان شجریان، رامین صفایی، شاهو عندلیبی، سحر ابراهیم، سامان صمیمی، مهرداد ناصحی، مهدی امینی، سپیده خداوردی، حسین رضایی نیا، حمید قنبری، نگار خارکن، رادمان توکلی و کاوه معتمدیان، نوازندگانی بودند که محمدرضا شجریان را در اجرای این کنسرت همراهی کردند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی