در حالی که ایالات متحده میکوشد حلقه تحریمها را دور ایران تنگتر کند، شماری از کارشناسان روابط بینالملل در آمریکا معتقدند این تحریمها باعث تغییر رژیم نمیشود و ایران را به چین نزدیکتر میکند.
موسسه تحقیقاتی «شورای آتلانتیک» در واشنگتن روز پنج شنبه ۱۹ آبان (۱۰ نوامبر) نشستی را با شرکت کارشناسان مسائل ایران برگزار کرد و روابط تجاری ایران با دیگر کشورها و همچنین میزان تاثیرگذاری تحریمهای گسترده علیه ایران را به بحث و گفتگو گذاشت.
این جلسه توسط «کارگروه ایران» در محل شورای آتلانتیک و با شرکت باربارا اسلیوین، از شورای آتلانتیک، جان گارور، استاد دانشگاه صنعتی جورجیا، کدیر اوستون، از بنیاد تحقیقات سیاسی اقتصادی و اجتماعی، و کیمبرلی الیوت، از مرکز توسعه بین الملل، برگزار شد.
شورای آتلانتیک اخیرا پنجمین نشریهاش را تحت عنوان «ایران برای نجات از تحریمها به چین روی میآورد» به سرپرستی باربارا اسلیوین منتشر کرده است.
سخنرانان جلسه به بررسی تغییرات در روابط تجاری ایران با دیگر کشورها، افزایش وابستگی ایران به کشورهایی همچون چین، هند، و ترکیه، و تداوم ارتباط تجاری با آلمان و ایتالیا پرداختند.
در این جلسه همچنین تاثیر تحریمها علیه ایران مورد بحث قرار گرفت و اینکه ایالات متحده چه راههایی پیش رو دارد که بدون فشار بر شهروندان عادی ایرانی و تاثیر منفی بر اقتصاد جهان، بتواند ایران را وادار به تغییر فعالیتهای هستهای خود کند. در پایان جلسه هم سخنرانان به سوالات شرکت کنندگان پاسخ دادند.
تجارت با چین؛ از یک درصد به ۱۸ درصد
جان گارور، استاد روابط بینالملل در دانشگاه صعنتی جورجیا، روابط تجاری چین با ایران را بررسی کرد و سیر گسترش این روابط در چند سال اخیر را با روابط تجاری ایران با غرب مقایسه کرد.
آقای گارور توضیح داد که چین با توجه به انزوای ایران توسط غرب، فرصت را مغتنم شمرده و از بازار غنی و متنوع ایران استفاده کرده است. او گفت که بر اساس آخرین مطالعات صندوق بین المللی پول در سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹ میلادی)، چین حدود ۱۶ درصد از معاملات تجاری ایران را به خود اختصاص داده است و مهمترین شریک تجاری ایران محسوب میشود.
این استاد دانشگاه صعنتی جورجیا این آمار را در چند دهه گذشته مورد بررسی قرار داده و میگوید که در سال ١٣٥٦ یعنی یک سال پیش از انقلاب، سهم چین از معاملات تجاری ایران تنها یک درصد بود، و در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱ میلادی) یعنی در سالهای بعد از جنگ ایران و عراق و در دوران سازندگی، سهم خود را دو برابر کرد و به ۲ درصد رساند، که در دو دهه بعد از آن به ۸ درصد و نهایتا ۱۶ درصد رسید، که به گفته باربارا اسلیوین بر اساس گزارشهای سال گذشته این رقم تا ۱۸ درصد هم افزایش یافته است.
جان گارور میگوید روابط تجاری این دو کشور در نبود غرب گسترش پیدا کرده و چین از این فرصت به شکل موفقیت آمیزی استفاده کرده است و در مقایسه با پروژههای دیگر کشورها از جمله فرانسه، نروژ، ژاپن، و کره در ایران، میگوید چین همچنین بیشترین سهم را در تجارت ایران داشته است.
به گفته آقای گارور، محصولات ارائهشده توسط چین به ایران نسبت به معادل اروپایی آن کیفیت و پیچیدگی کمتری دارد اما در عوض بسیار ارزانتر است، ضمنا تجار چینی در معاملات انعطاف بیشتری نشان میدهند، و از طرفی صعنت چین در حال توسعه و پیشرفت است و ایران هم در سالهای اخیر علاقه زیادی نشان داده که در توسعه صنعت و فن آوری سرمایه گذاری کند.
«چین نزاع در منطقه نمیخواهد»
این استاد روابط بینالملل میگوید چین نه تنها با ایران، بلکه اصولا در منطقه خاورمیانه در برقراری روابط و همکاری، نمونه موفقی را ارائه کرده است.
او میگوید چین از نزاع در منطقه خلیج فارس حمایت نمیکند و کشمکش میان ایران و عربستان سعودی را مثال میزند که به گفته وی، چین نمیخواهد در این نزاع از هیچ یک از طرفین مشخصا حمایت کند.
به عقیده آقای گارور اگر از مقامات چینی بپرسید حتما به شما پاسخ خواهند داد که «چین خواستار روابط دوستانه و همکاری با تمام کشورهای منطقه خلیج فارس است».
آقای گارور از این کشمکش با نام «مخمصه خلیج فارس چین» نام میبرد.
از طرف دیگر جان گارور با اشاره به مقالات منتشرشده در نشریات تخصصی روابط بینالملل و سیاستگذاری در چین، میگوید به نظر میرسد احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای برای مقامات چین در اولویت قرار ندارد و در حالی که این مسئله اصلی در واشنگتن است، چینیها از آن چندان ترسی ندارند.
جان گارور در جواب این سوال که آیا عربستان سعودی تا کنون سعی کرده که در روابط چین با ایران دخالت کند گفت که ایالات متحده سعی کرده چین را متقاعد کند که عربستان را به عنوان منبع اصلی تهیه منابع نفتیاش جایگزین کند و عربستان هم در این خصوص همکاری کرده است. به عقیده او چین در نهایت عربستان را به عنوان منبع تامین انرژی امنی در آینده میبیند اما در حال حاضر هنوز این اتفاق نیفتاده است و چین فرصت رابطه با ایران را از دست نداده است.
تمایل ترکیه به میانجیگری
سخنران دیگر نشست، کدیر اوستون، مدیر پژوهشهای بنیاد تحقیقات سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی بود که درباره روابط تجاری ایران با ترکیه و موضع ترکیه درباره تحریمها علیه ایران صحبت کرد.
آقای اوستون میگوید ترکیه در صدد است روابط تجاری گسترده و متنوعی را برای خود ایجاد کند. در همین راستا، به گفته وی سیاست ترکیه در سالهای اخیر، برقراری رابطه تجاری نزدیک با ایران بوده و ترکیه دست دوستی و تعامل تجاری و سیاسی به سوی همسایهاش دراز کرده است و آقای اوستون به عنوان مثال به سیاست ساده سازی روادید بین ایران و ترکیه اشاره کرد.
کدیر اوستون یادآوری کرد ایران پنجمین شریک تجاری ترکیه است، بعد از اتحادیه اروپا که به عنوان اولین شریک تجاری ترکیه، ۴۲ درصد سهم دارد و بعد از آن روسیه، چین، و آمریکا به ترتیب در مقام دوم تا چهارم قرار دارند. همچنین ایران، دومین منبع اصلی تامین انرژی ترکیه بعد از روسیه است.
آقای اوستون افزود که اما در اثر فشارهای اخیر آمریکا، اغلب بانکهای ترکیه معامله با ایران را بسیار محدود کردهاند و در نتیجه تجار ترک به سختی میتوانند با ایران معامله کنند. او میگوید معاملات دیگر در ابعاد وسیع انجام نمیشوند و خصوصا شرکتهای بزرگ و مهم حاضر نیستند وارد معامله با ایران شوند چرا که نمیخواهند روابطشان را با اروپا و غرب تحت خطر قرار دهند.
اما به گفته آقای اوستون، ترکیه با تحریم ایران مخالف است چرا که معتقد است در درجه اول تحریمها نتیجه عکس دارد و در درجه دوم مسیر آن با مقصد شروع جنگ با ایران در همسایگی ترکیه است که از نظر ترکیه برای منطقه ضرر دارد.
او میگوید ترکیه مرتب از ایران میخواهد که در رابطه با برنامه هسته ایاش با غرب همکاری کند و همیشه حاضر بوده که واسطه انجام مذاکرات بین ایران و غرب شود و معتقد است که مذاکره با ایران، اهرم فشار بیشتری به غرب میدهد و امکان تاثیرگذاری بر رفتار ایران را بالاتر میبرد. در عین حال به گفته آقای اوستون ترکیه تجارت با ایران را از مسئله هستهای ایران جدا میداند.
«تحریمها به درد تغییر رژیم نمیخورد»
در ادامه نشست کارگروه ایران در شورای آتلانتیک، کیمبرلی الیوت، محقق ارشد مرکز توسعه بین الملل، درباره تحریمها علیه ایران و تاثیرگذاری آنها بر رفتار حکومت ایران صحبت کرد و به مقایسه این تحریمها با تحریمهای اعمال شده علیه دیگر کشورها و تاثیر آنها پرداخت.
خانم الیوت معتقد است که اگر هدف اصلی تحریمها «تغییر رژیم» باشد تاثیری نخواهد داشت و به هدف نخواهد رسید. او در مورد تحریمهایی که با هدف تغییر رفتار یک حکومت، مثلا در مورد نقض حقوق بشر اعمال میشود گفت که این تحریمها هم باید پیامی مشخص و روشن داشته باشند که برای حکومت تحت تحریم مفهوم باشد، در غیر این صورت اثر گذار نخواهند بود.
کیمبرلی الیوت با اشاره به اینکه هدف آمریکا از اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران، تغییر برنامه هستهای این کشور است به مثالهای موفقی از اعمال تحریم توسط آمریکا علیه دیگر کشورها در رابطه با برنامه هستهای اشاره کرد، از جمله کره جنوبی و تایوان، که این تحریمها باعث تغییر رفتار حکومت در این کشورها شد.
اما به گفته او موضع این دو کشور با ایران بسیار تفاوت داشت چرا که هر دو به شدت وابسته به ایالات متحده بودند و کره جنوبی در برابر تهدید کره شمالی، و تایوان در مقابل تهدیدهای چین، نیاز به تامین امنیت از سوی آمریکا داشتند. به همین دلیل تحریمهای آمریکا علیه این دو کشور تاثیر مورد نظر را گذاشت و باعث شد از تلاش برای تولید سلاح هستهای دست بردارند.
کیمبرلی الیوت ضمن اشاره به تلاش آمریکا برای اعمال تحریمهای فراگیر علیه ایران گفت تجربه نشان داده که تحریمهای فراگیر عموما موفقیت آمیز نبودهاند و در جامعه بین الملل هم با اقبال عمومی مواجه نمیشوند. او گفت که سازمان ملل تا کنون به ندرت تحریمهای فراگیر را علیه کشوری اعمال کرده است، و از عراق و هائیتی به عنوان مثال نام برد.
اما ایالات متحده به گفته او در مواردی به طور یک جانبه هم دست به اعمال تحریمهای فراگیر زده است از جمله در مورد کوبا، سودان، و ایران. در حالی که این تحریمها آنطور که دیگر سخنرانان جلسه هم تشریح کردند، به صورت گسترده از سوی جامعه بینالملل پذیرفته نشدهاند.
«ترس از ایران، اغراقشده است»
در بخش پرسش و پاسخ این نشست، یکی از شرکتکنندگان مسئله امنیت اسرائیل را مطرح کرد و گفت: جالب است که در این جلسه اشارهای به اسرائیل نشد در حالی که اسرائیل تنها کشور منطقه است که موجودیتش مورد تهدید قرار دارد و پرسید که آیا دنیا منتظر نشسته تا ایران بالاخره اولین بمب اتمیاش را منفجر کند؟ پس تکلیف با ایران چیست؟
باربارا اسلیوین در جواب گفت: ابتدا بگذارید فرضیههای موجود در این سوال را بررسی کنیم تا به جواب برسیم. او گفت در درجه اول این فرضیه که ایران به یک بمب اتمی دست خواهد یافت و در ضمن آن را علیه اسرائیل استفاده خواهد کرد، من خودم اگر اسرائیلی بودم مسلما نسبت به این موضوع خیلی احساس نگرانی میکردم.
اما به گفته این تحلیلگر بینالمللی و کارشناس حوزه ایران، «بخش اعظم این ترس، اغراقشده است و نشان میدهد که اسرائیل هم به دلیل وقوع بهار عربی و هم به خاطر ناتوانیاش در حل مسئله فلسطینیان، در منطقه احساس ناراحتی میکند».
خانم اسلیوین معتقد است که در این شرایط نگرانی نسبت به ایران طبیعی است و اتفاقا در روزهای اخیر در مطبوعات اسرائیل این موضوع به شدت مورد بحث قرار گرفته و این سوال مطرح شده که آیا ایران واقعا موجودیت اسرائیل را تهدید میکند یا نه.
به گفته باربارا اسلیوین، گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی عموما درباره فعالیتهای ایران در اواخر دهه ۱۳۷۰ (۱۹۹۰ میلادی) و اوایل دهه ۱۳۸۰ (۲۰۰۰ میلادی) تا حدود سال ۱۳۸۲ (۲۰۰۳) است که به گفته آژانس، ایران یک برنامه مدون برای تولید سلاح هستهای را متوقف کرد.
خانم اسلیوین افزود که ایران تا ساخت و دستیابی به سلاح اتمی فاصله زیادی دارد، و آنچه مشخص شده این است که فعلا ایران مقدار زیادی اورانیوم غنیشده در اختیار دارد و مسئله اصلی این است که باید این اورانیوم را از دستش خارج کرد.
او افزود به همین منظور باید تحریمهایی اعمال شود که برنامه غنیسازی ایران را هدف قرار دهد، پس بهتر است همه با هم یک نفس عمیق بکشیم و روی همین مسئله تمرکز کنیم.