نسخه آرشیو شده

نمایشگاه آثار مهدی سحابی به مناسبت سالگرد درگذشت او
دو اثر نمایش‌داده‌شده در نمایشگاه. اثر سمت چپ، چهره‌نگاری از مهدی سحابی است.‏
از میان متن

  • مهدی سحابی درگفت وگویی با مجله تندیس عنوان کرده است که « پرنده ها درمقاسیه با سایر آثارش برای او جنبه تفنی تری دارند و یک نوع بیان آزاد و حتی بازی آزاد برای او به شمار می روند که پس ازساخت آنها زندگی برایش تحمل پذیرترمی شوند.»
روشنک شهابی
دوشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۰ - ۲۰:۵۲ | کد خبر: 66616

همزمان با دومین سالگرد درگذشت «مهدی سحابی» نمایشگاهی از مجموعه آثار تجسمی این هنرمند فقید به همت مجموعه‌داران آثارش درگالری آریا از۱۶ تا ۲۴ آبان ماه برپا شد.

در این نمایشگاه ۴۰ نقاشی، کلاژ و مجسمه مهدی سحابی به همت مجموعه‌دارانی که آثار او را در این سال‌ها خریداری کرده‌اند به نمایش گذاشته شد.

همان‌گونه که مهدی سحابی علاقه‌ای نداشت که کار‌هایش روی یک خط مستقیم و به دنبال هم دیده شوند و همواره در پی نوجویی برای خلق آثار هنری‌اش بود، این نمایشگاه هم شاهد تنوع کارهای مهدی سحابی بود.

گزارش تصویری مردمک را این‌جا ببینید.

مهدی سحابی از جمله هنرمندان و روشنفکرانی است که خودش را معطوف به یک حوزه کاری خاص نکرد؛ از این رو همواره در آثارش در پی نوجویی و به کار گرفتن مواد و سبک‌های متنوع بود. او با اینکه با نقاشی وارد عرصه هنرهای تجسمی شد، اما با این همه تمام تمرکزش را تنها روی این شاخه هنری نگذاشت.

او گاهی عکاسی کرد، گاهی کلاژ. گاهی با مقوا و رنگ صورتک ساخت و گاهی با دور ریختنی‌ها مجسمه ساخت. اما نقطه اشتراک تمام آثار سحابی که چون نخی نامرئی آثار او را بهم پیوند می‌زنند؛ طنز اوست، طنزی که به سادگی می‌تواند هستی را زیر سوال ببرد.

در این نمایشگاه تعدادی از پرنده‌های سحابی به نمایش درآمده‌اند؛ پرنده‌هایی که سحابی هر یک از آن‌ها را با دور ریختنی‌ها، تکه‌های چوب که‌گاه رنگ شده‌اند و یا شانه مو ساخته است.

مجسمه‌هایی که با وسائل مختلف با ترکیب با چوب ساخته شده‌اند و با رنگ‌های شاد و پرنشاط به گونه‌ای رنگ شده‌اند که حجم جدیدی روی مجسمه ایجاد کرده‌اند.

بازیگوشی که در ساخت این مجسمه‌ها به چشم می‌خورد به نوعی مخاطب را به نوع دیگر دیدن دعوت می‌کند، دعوتی که به سادگی از کنار هر شی و یا تک چوب نگذریم؛ چرا که با درست دیدن این اشیا به ظاهر بی‌ارزش، می‌توان اثر هنری ارزشمندی را خلق کرد.

پرنده‌هایی که به گفته آقای سحابی در شکل عام پرنده هستند و شاید در طبیعت نمونه از آن‌ها بر شاخه درختی جای نگیرد.

مهدی سحابی در گفت‌و‌گویی عنوان کرده است که «پرنده‌ها در مقاسیه با سایر آثارش برای او جنبه تفنی تری دارند و یک نوع بیان آزاد و حتی بازی آزاد برای او به شمار می‌روند که پس از ساخت آن‌ها زندگی برایش تحمل پذیرترمی شوند.»

جواد مجابی درباره پرندگان سحابی می‌گوید: «زیبایی‌ای که درنگاه سحابی هست، در آثار تجسمی‌اش هم دیده می‌شود و همان‌طور که مرغان عطار به وحدت رسیدند؛ مهدی سحابی و پرندگانش نیز تمثیلی از آزادی و زیبایی در حال پرواز هستند.»

در این نمایشگاه سه نقاشی از اتومبیل‌های قراضه مهدی سحابی بر روی دیوار رفت. اتومبیل‌های قراضه‌ای که چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌کند، اتومبیل‌هایی با رنگ‌های شاد که در عین حال خبر از زوال و نابودی می‌دهند.

اتومبیل‌هایی که درعین زوال گویی روح دارند ولب به سخن گشوده‌اند و با بیننده مکالمه‌ای پایان ناپذیر را آغاز کرده‌اند.

این اتومبیل‌ها برای نخستین بار در سال ۱۳۶۷ بر دیوارهای گالری گلستان جای گرفته‌اند و درفاصله سال‌های بعد سه بار دیگر نیز مجموعه دیگری از این نقاشی‌ها دراین گالری به نمایش درآمدند.

به گفته جواد مجابی، در غالب نقاشی‌های سحابی از اتومبیل‌های اسقاطی نوعی زوال زیبایی پیشین و انهدام ساختاری سنجیده به چشم می‌خورد. اما نقاش از پس پیام‌‌های هنری، اجتماعی مدعیان را مبتذل می‌یافت، به‌جد می‌گفت که هیچ پیامی را در آن فضای مضمحل‌شده جاسازی نکرده و این کار‌ها استعاری و تمثیلی نیست. او درپی کشف و ارزیابی زیبایی در امور زوال‌ یابنده روزانه است و این اسقاطی‌ها‌‌ همان قدر تناسب و زیبایی‌ ذاتی و عرضی دارند که اصل صنعتی تمیز نخستینشان.

مهدی سحابی در مقطعی هم به ساختن نقش برجسته روی آورد. نقش برجسته‌هایی که بیشتر آن‌ها بر روی چوب وتخته‌های رنگ شده ساخته شده‌اند. صورتک‌هایی که در انواع شکل‌ها به صورت لهیده و معوج ساخته شدند. «پاپیه ماشه» ‌‌های او دنباله‌‌ همان اسقاطی‌ها و دورریزهای روزانه بود.

پرویزکلانتری این نقش برجسته‌ها را از جمله انتزاعی‌ترین آثار سحابی می‌داند.

همچنین در این نمایشگاه تعدادی از صورتک‌هایی که سحابی با پایه ماشه بر روی بوم و یا چوب به صورت نقش برجسته کار کرده بود به نمایش گذاشته شد. در این صورتک‌ها نوعی بداهگی به چشم می‌خورد.

سحابی از جمله هنرمندانی بود که هرگز هنرش را جامعه جدا نمی‌دانست؛ او در مقطعی به گونه‌ای نقاشی روی آورد که شباهت ویژه‌ای به شابلون‌هایی که بر روی در و دیوار شهرزده می‌شد، داشت.

نقاشی‌هایی که‌گاه ما را به یاد شعار نویسی‌های دوران انقلاب می‌اندازد. در این نمایشگاه هم سه اثر از این دوره نقاشی‌های سحابی به چشم می‌خورد.

با اینکه آثار تجسمی سحابی بسیار متنوع و رنگی هستند؛ اما بسیاری از علاقمندان آثار تجسمی نقاشی‌های های او ازاتومبیل‌های اسقاطی و پرندگانش را بیشتر می‌پسندند.

پرندگانی که گویی از منطق الطیر انسانی مدرن و امروزی به پرواز درآمده‌اند و می‌خواهند که ما را نیز با خود سهیم کنند.

مهدی سحابی مترجم، نویسنده، نقاش و مجسمه ساز دوشنبه ۱۸ آبان ماه در سن ۶۵ سالگی بر اثر ایست قلبی در فرانسه درگذشت.

او بیش از ۱۰ نمایشگاه انفرادی مجسمه در داخل و خارج از کشور بر پا کرد. آخرین نمایشگاه او در زمان حیات‌اش شامل مجموعه از۲۰ پرنده بودند که در اردبیهشت ماه سال ۸۸ درگالری دی به نمایش درآمدند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی