نسخه آرشیو شده

حمله خیالی به ایران؛ اعتراض‌ها و واکنش‌ها به بازی «میدان نبرد»
صحنه‌ای از بازی Battlefield 3 در تهران / تصویر از battlefield.com
از میان متن

  • در این بازی که در سال ۲۰۱۴ می‌گذرد، شاهد لشکرکشی آمریکا به ایران و جنگی تمام عیار در تهران و کویر لوت هستیم. کمپانی الکترونیک‌آرتز که شرکت پخش‌کننده بازی است، تنها برای تبلیغ این بازی یکصد میلیون دلار هزینه کرده و این بازی در سه هفته نخست ورود به بازار، در صدر فهرست پرفروش‌ها قرار داشت.
مردمک
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۰ - ۲۱:۰۴ | کد خبر: 66628

انتشار بازی کامپیوتری «میدان نبرد ۳» که بخشی از آن در تهران و با داستانی مبتنی بر حمله به ایران می‌گذرد، واکنش‌ها و اعتراض‌هایی به همراه داشته است.

سومین قسمت از سری بازی‌های کامپیوتری «میدان نبرد» در تهران می‌گذرد. سربازان و ماموران آمریکایی در Battlefield 3 به تهران حمله می‌کنند و ایرانیان مسلح به سلاح هسته‌ای را می‌کشند تا نگذارند جهان به دست آن‌ها نابود شود.

ارائه چهره‌ای خشن از ایران همراه با اتهام نگهداری سلاح‌های اتمی و تلاش برای انجام عملیاتی تخریبی، سبب شده صفحه‌ای با نام «کمپین تحریم بازی بتلفیلد ۳» در فیس‌بوک ایجاد شود و رسانه‌های رسمی در ایران هم ارائه چهره‌ای مخدوش از ایران را محکوم کنند.

حتی پیش از عرضه این بازی، گزارش‌هایی درباره ممنوعیت فروش آن در ایران و همین‌طور وضع مجازات‌های نقدی برای فروشندگان این بازی منتشر شده بود؛ ممنوعیتی که البته به نظر نمی‌رسد اثری بر انتشار این بازی در ایران داشته باشد.

وبسایت ماهنامه «همشهری جوان» که به شهرداری تهران تعلف دارد، متنی را در محکومیت این بازی منتشر کرده و نوشته است: ما فکر می‌کنیم در شرایط فعلی جهانی، تمرکز بر کشور ایران به عنوان سرزمینی متخاصم و تروریست به هیچ عنوان در راستای جلب اعتماد جهانی و نزدیکی انسان‌‌ها در مناطق مختلف دنیا به یکدیگر نیست.

این هفته‌نامه در این طومار اینترنتی از شرکت EA که این بازی را ساخته، خواسته است: ضمن عذرخواهی از این اقدام، در بیانیه‌ای رسمی برای گیمرهای دیگر نقاط دنیا توضیح دهد که داستان این بازی و وقایع آن هیچ نسبتی با واقعیت کشور صلح‌طلب، با سابقه و پیشرو ایران ندارد.

این طومار اعتراضی تاکنون بیش از ۴۶۰۰ امضا گرفته است.

آمریکایی‌ها در تهران به دنبال بمب اتمی

این هفته‌ها که گزارش‌های متعددی درباره احتمال حمله نظامی به ایران منتشر شد و نگرانی‌ها درباره تلاش ایران برای دستیابی به سلاح‌ هسته‌ای برجسته‌تر شده است، دشوار نیست که انتشار یک بازی با موضوع حمله به ایران، به این خبرهای روز ارتباط داده شود.

در سومین قسمت از سری بازی‌های میدان نبرد که با گرافیکی خیره‌کننده و پیشرفته، نظر منتقدان بازی‌های کامپیوتری را به خود جلب کرده است، نیروهای آمریکایی  پس از وقوع زلزله‌ای در تهران  مبارزه با فردی را آغاز می‌کنند که پس از کودتا حکومت ایران را به دست گرفته و قصد دارد دو بمب هسته‌ای را در نیویورک و پاریس منفجر کند.

داستان این بازی از کردستان عراق آغاز می‌شود. گروهبان دوم بلک برن قهرمان این بازی کامپیوتری است که در ابتدا در راس گروهی مامور می‌شود یک گروه تروریستی را در عراق دستگیر کند. او و گروهش در جریان مبارزه با این گروه از تهران سر در می‌آورند.

آن‌ها برای یافتن سلاح‌های خطرناک هسته‌ای به شمال ایران می‌روند و  تلاش می‌کنند از انفجار این بمب‌ها در فرانسه و نیویورک جلوگیری کنند.

در این بازی که در سال ۲۰۱۴ می‌گذرد، شاهد لشکرکشی آمریکا به ایران و جنگی تمام عیار در تهران و کویر لوت هستیم. کمپانی الکترونیک‌آرتز که شرکت پخش‌کننده بازی است، تنها برای تبلیغ این بازی یکصد میلیون دلار هزینه کرده و این بازی در سه هفته نخست ورود به بازار، در صدر فهرست پرفروش‌ها قرار داشت.

هرچند گرافیک این بازی به لحاظ فنی بسیار پیشرفته و نزدیک به واقعیت است، اما تصویری که از فضاهای شهری و عمومی در ایران ارائه می‌کند از واقعیت دور است.

نام دیکتاتور حاکم بر ایران «فرخ البشیر» است که نامی عربی به نظر می رسد و تابلوهای تبلیغاتی و سردر مغازه‌های تهران هم به زبان عربی است.

علی نظیف‌پور، نویسنده وبلاگ «گیمینگ سیمتری» که به طور تخصصی به بازی‌های کامپیوتری می‌پردازد و درباره آنها می‌نویسند، در نقدی بر «میدان نبرد ۳» هرچند گرافیک این بازی را تحسین کرده اما تصاویری را که از تهران و دیگر شهرهای تهران ارائه شده «خنده دار و مضحک» خوانده و نوشته است: سازندگان بازی درباره ایران تحقیق کرده‌اند اما اینطور که به نظر می‌رسد از نتیجه این تحقیق‌ها در جای درست استفاده نکرده یا به کلیشه‌ها بسنده کرده‌اند.

میدان نبرد؛ میدان مبارزه با ایران هسته‌ای

این نخستین بار نیست که در یک بازی کامپیوتری، ایران به عنوان دشمنی فرضی که قصد نابودی دنیا را دارد، مطرح می‌شود.

حدود ۱۰ سال پیش در بازی «دلتا فورس» ماجرای نابودی مراکز هسته‌ای ایران مطرح شد. نسخه‌ای از این بازی از جزیره خارک شروع می‌شد و به نیروگاه اتمی بوشهر می‌رسید.

در بازی «شاهزاده پارسی» هم ایران به عنوان کشوری که از زمان کهن به سلاح‌های کشتار جمعی دسترسی داشته، معرفی می‌شود.

این شکل پرداختن به ماجراهای مربوط به ایران یه سوگیری سیاسی است؟ کمپانی‌های سازنده بازی‌های رایانه‌ای از سوی نهادهای سیاست‌گذاری آمریکا و اروپا هدایت می‌شوند؟ چنین محصولاتی می‌خواهند در خصوص حمله به ایران حساسیت‌زدایی کنند؟

جیمز بینز، مدیر مجله Edge، از مجله‌های معتبر بازی‌های در این باره گفته است: مشتری‌های این بازی‌ها حتی یک لحظه هم به داستان فکر نمی‌کنند آن‌ها فقط می‌خواهند سرگرم شوند.

آرش جعفری، مدیر پروژه بازی ایرانی گرشاسب که چند ماه پیش به طور رسمی رونمایی شد اینطور فکر نمی‌کند. او معتقد است که میدان نبرد ۳ جهت‌گیری شدید سیاسی دارد و علاوه بر حکومت ایران، ملت ایران را هم زیر سوال می‌برد.

آقای جعفری در گفت‌وگو با مردمک گفت که بررسی بازار بازی در چند سال گذشته نشان می‌دهد که سفارش‌هایی از این دست بر اساس جهت‌گیری‌های سیاسی خاص خارج از صنعت بازی داده در حال افزایش است.

آقای جعفری بازی‌های اینچنین را «موازنه‌ای نادرست میان حقیقت و فانتزی» می‌داند و فکر می‌کند.

او یکی از کارکردهای بازی‌های کامپیوتری را فراهم آوردن تجربه‌های جدید برای گیمرها می‌داند، تجربه‌هایی که تحقق آن‌ها در جهان واقعی دور از دسترس است به همین دلیل اعتقاد دارد که سازندگان میدان نبرد ۳ تجربه‌ای اشتباه و تصویری مغشوش از فرهنگ و اجتماع ایرانی ارائه می‌دهند که ممکن است قضاوت و پیش‌فرضی غیر واقعی را در ذهن مخاطبان آن ایجاد کند.

به نظر او تکرار این ماجرا در یکی‌، دو سال اخیر در بازی‌هایی مثل شاهزاده پارسی و این بازی تازه منتشر شده اتفاقی و تصادفی نیست.

پول حرف اول را می‌زند

حامد، گیمر ۲۵ ساله تهرانی که بخش عمده ای از اوقات روز را به بازی سپری می‌کند و به گفته خودش از اخبار این حوزه غافل نمی‌ماند رابطه خوبی با میدان نبرد ۳ برقرار نکرده و از اینکه در یک بازی حادثه‌ای اسلحه به دست بگیرد و سربازان ایرانی را بکشد چندان راضی نیست.

با این وجود فکر می‌کند گفتن اینکه همه کمپانی‌های تولید بازی از آمریکا پول می‌گیرند و تغذیه می‌شوند تا بازی‌هایی بسازند که حمله به افغانستان و عراق و ایران را توجیه کنند، «مسخره» است.

او تاکید دارد که در زمینه بازی‌های کامپیوتری نباید یک نکته را فراموش کرد و آن هم «سود بیشتر» است.

حامد می‌گوید: در یکی دو سال اخیر اخبار رویارویی غرب با ایران مدام تکرار می‌شود، این روزها هم که اسرائیل و آمریکا روی ماجرای هسته‌ای ایران و خطرناک بودن این کشور برای جهان تمرکز کرد‌ه‌اند و مسئولان ایرانی هم مدام اظهار نظر می‌کنند که اگر به ایران حمله شود به سختی با آن‌ها درگیر می‌شوند، حالا همه چیز آماده است که فلان شرکت که سرآمد ساخت بازی‌های کامپیوتری است، از این فضای پر زد و خورد رسانه‌ای به بهترین شکل بهره‌برداری کند.

او فکر می‌کند سیاست‌گذاری‌های مسئولان ایرانی در زمینه سلا‌ح‌های هسته‌ای این کشور را به یک امکان بالقوه برای موفق شدن کمپانی‌های تولید بازی تبدیل کرده است.

ندا یک گیمر جوان دیگر در جواب این سوال که در مقابل حمله آمریکایی‌ها به ایران در این بازی چه واکنشی داشته است، می‌گوید: برایم مهم نیست که در یک بازی به کجا حمله می شود و کدام گروه به کدام نقطه جهان حمله می کنند، مهم این است که در یک بازی نفس‌گیر و هیجان‌انگیز سرگرم شوم.

او اضافه می‌کند: اگر ایران فکر می‌کند بازی این همه بر افکار عمومی جهان تاثیر می‌گذارد چرا با این همه پولی که دارد یک بازی حسابی نمی‌سازد؟ مثلن می‌تواند درباره رسیدن موج بیداری اسلامی به ملت‌های گرسنه یک بازی بسازد، ملت‌های ستمدیده به آمریکا حمله می‌کنند، شیطان بزرگ را از پا در می‌آورند و این بار سربازان اسلام جهان را نجات می‌دهند.

مجید محمدی، جامعه شناس و تحلیل‌گر مسایل سیاسی که در آمریکا زندگی می‌کند با ندا و حامد هم عقیده است. او مرتبط بودن محصولات فرهنگی آمریکایی با نهاد قدرت در این کشور را «فاقد مبنا» و «تخیلی» می‌داند.

او آمریکا را یک بازار بزرگ برای انواع محصولات فرهنگی و غیر فرهنگی می‌داند و معتقد است «تصاحب بازار» در این نظام بر همه چیز اولویت دارد و طبیعی است که کمپانی‌های تولید کننده بازی‌های کامپیوتری سراغ موضوع‌های روز بروند چون احتمال موفقیت‌شان در این حالت بیشتر است.

واژه پر بسامد «تهاجم فرهنگی»

اما این اولین بار نیست که انتشار یک محصول فرهنگی آمریکایی در ایران سر و صدا به پا کرده و اعتراض گروهی را بر انگیخته است.

سیاست‌مداران ایرانی و تحلیل‌گران فرهنگی نزدیک به حکومت جمهوری اسلامی معتقدند آمریکا و دیگر کشورهای غربی که در مقابله فیزیکی و سیاسی با ایران به بن‌بست رسید‌ه‌اند، روش موثری را انتخاب کرد‌ه‌اند که حوزه فرهنگ عمومی را نشانه می‌گیرد و سعی می‌کند جوانان ایرانی را از مسیر انقلاب و اسلام دور کند.

گذشته از عبارت پر بسامد «تهاجم فرهنگی» در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی، عبارت‌هایی چون «آنفولانزای نیویورکی» و «ناتوی فرهنگی» در چند سال گذشته زیاد شنیده می‌شود.

با این رویکرد، محصولات رسانه‌ای آمریکا و اروپا، آثاری مخرب ارزیابی می‌شود که ریشه سفارش و ساخت آن‌ها را باید در سیاست‌گذاری‌های کلان این کشورها با هدف تخریب و تضعیف ایران جست‌وجو کرد.

حسن عباسی، رنیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز در ایران در چند سال اخیر قدم به عرصه تحلیل فرهنگی گذاشته و بارها اعلام کرده است که تولید محصولاتی مثل فیلم ۳۰۰ اقدام‌هایی فرهنگی هم‌سو با سیاست‌های حذفی در قبال جمهوری اسلامی است.

او که در رسانه‌های نزدیک به حکومت ایران به عنوان کارشناس مسایل سینمایی و همچنین متخصص «تحلیل استراتژیک» معرفی می‌شود، هالیوود را «نهادی استراتژیک» معرفی می‌کند.

به نظر آقای عباسی هالیوود «یکی از بازوهای ناتو است». او با استناد به این شیوه تحلیل معتقد است که مهم‌ترین بازار برای «محصولات فرهنگی برخاسته از آمریکا و دیگر کشورهای استعماری و استبدادی» بازارهای جمهوری اسلامی است.

این نگاه فقط مختص فیلم‌ها و سریال‌های تولید آمریکا نیست، توجه به بازی‌های کامپیوتری و راه‌اندازی بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم نشات گرفته از همین رویکرد است.

مسئولان این نهاد تازه تاسیس بارها در مصاحبه‌های خود اعلام کرد‌ه‌اند که بازی‌های کامپیوتری ابزاری قدرتمند و اثرگذار برای خنثی کردن «تهاجم فرهنگی و جنگ رسانه‌ای» است و به همین دلیل باید بازار و تولیدات داخلی تقویت شود.

خاورمیانه؛ بهشت بازی‌سازان

ایران تنها کشور خاورمیانه نیست که مورد توجه کمپانی‌های سازنده بازی‌های کامپیوتری قرار گرفته است. در یک سال گذشته دو بازی «ندای وظیفه ۴: جنگاوری نوین» و «نشان افتخار» ساخته شده‌اند که هر دوی آن ها به درگیری ارتش و نیروهای آمریکایی با تروریست ها در عراق و افغانستان می پردازند.

حضور کشورهای این منطقه در بازی‌های کامپیوتری محبوب، همزمان با جنگ خلیج فارس آغاز شد و با حمله به برج‌های دو قلوی نیویورک و لشکرکشی آمریکا و متحدان اروپایی‌اش به عراق و افغانستان اوج گرفت.

بازی Command & Conquer: Generals که سال ۱۹۹۱ به بازار آمد به مبارزه با صدام حسین در خاک عراق می‌پرداخت. بازی‌های Conflict: Desert Storm و Jane's F-15 هم درباره جنگ خلیج فارس بودند.

بازی های دیگری مثل  Fugitive Hunter: War on Terror و  BlackSite: Area 51 که چند سال پس از حمله به افغانستان به بازار عرضه شدند به مبارزه با تروریسم در افغانستان می‌پردازند.

بیشتر بازی‌های تولید شده درباره حمله آمریکا به کشورهای خاورمیانه و مبارزه با تروریسم در این منطقه، پس از حضور آمریکا در این کشور ساخته شده و میدان نبرد سه اولین بازی در این ژانر است که جنگی فرضی میان دو کشوری را به تصویر می‌کشد که جدال لفظی آنها ۳۰ سال است که ادامه دارد.

هرچند کارشناسان تحلیل‌های متفاوتی در این باره ارائه می‌دهند و گروهی از آن‌ها تولید چنین محصولاتی گران‌قیمتی را قدمی به سوی عادی‌سازی حمله به ایران نزد افکار عمومی تحلیل می‌کند، اما چیزی جز نظاره روند تغییر و تحول‌ها در خاورمیانه پاسخ این آرای متناقض نخواهد بود.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Milad

به نظر من كه اصلا مهم خيست .

Milad | ۲۹ آبان ۱۳۹۰ - ۰۲:۲۷
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی