محمود کیانارثی در این یادداشت برای مردمک، به سیاست روسیه در قبال دو متحدش ایران و سوریه پرداخته است.
تحولات سوریه با تعلیق عضویت این کشور در اتحادیه عرب و افزایش فشارهای خارجی بر حکومت بشار اسد وارد مرحله بسیار خطرناکی شده است.
پس از آنکه ابتکار اتحادیه عرب برای پایان خشونت و کشتارها در سوریه بینتیجه ماند، حکومتهای عربی به رهبری قطر، تصمیم به تعلیق عضویت سوریه در این اتحادیه گرفتند.
البته به نظر میرسد که از همان ابتدا این ابتکار عمل از سوی هیچ کدام از طرفهای درگیر داخلی و خارجی در مساله سوریه جدی نگرفته شده بود.
در حالیکه این طرح درباره مساله گروههای مسلح و سربازان جدا شده از ارتش سوریه و حملات مسلحانه آنها سکوت کرده بود، موضوعی که برای تضمین توقف خشونتها ضروری بود، حکومت سوریه به عملیات سرکوب در شهرهای مختلف این کشور ادامه داده و تلاش روشنی برای پیاده ساختن بندهای ابتکار اتحادیه عرب به خرج نداد.
این مساله با واکنش سریع اتحادیه عرب روبرو شد که بر خلاف پیشبینیها در جلسه خود در قاهره به تعلیق عضویت سوریه رای داد.
اهمیت و خطر این تحول در این نکته نهفته است که شکست ابتکار عربی و اخراج سوریه از اتحادیه عرب میتواند زمینه نظامی شدن رخ دادهای داخلی این کشور و حمله نظامی با آن را فراهم آورد.
در این میان، رانده شدن سوریه به گوشه انزوا و بسیج کشورهای عربی به رهبری قطر علیه حکومت بشار اسد ناگزیر باعث نزدیکتر شدن دمشق به دو متحد دیرینه خود یعنی ایران و روسیه شده است؛ دو کشوری که با نگرانی فزانیدهای، تحولات سوریه را پیگیری میکنند.
واکنش مسکو و تهران
روسیه و ایران هر دو اقدام اتحادیه عرب برای تعلیق عضویت سوریه را محکوم کرده و آن را گامی غیر سازنده دانستهاند.
واکنش روسها از زبان وزیر خارجه این کشور بیان شد که وی با لحنی تند اقدام اتحادیه عرب را نادرست و یک برنامه از قبل تنظیم شده بر شمرد.
مخالفت صریح روسیه نشان داد که کرملین به طور قاطع در کنار متحد قدیمی خود ایستاده است و حتی با وجود تندتر شدن مواضع اتحادیه عرب، هنوز تغییری در دیدگاه مسکو نسبت به حکومت بشار اسد به وجود نیامده است.
تا پیش از این به نظر میآمد که روسها مواضع خود را در قبال رخ دادهای سوریه با اتحادیه عرب هماهنگ کرده و سعی نخواهند کرد بیش از اندازه جلوتر یا عقبتر از این اتحادیه گام بردارند.
با این حال به نظر میرسد که مسکو به سختی نگران تکرار سناریوی لیبی و حمله نظامی ناتو به سوریه بوده و نمیخواهد به سادگی شاهد از دست رفتن یکی از متحدان کلیدیش در منطقه باشد.
در این زمینه روسها دست به هماهنگیهایی با ایران زدهاند تا حد ممکن از فشارهای غربی علیه سوریه کاسته و حلقه محاصره عربی پیرامون حکومت بشار اسد را سست کنند.
هماهنگی ایران و روسیه
روزهای اخیر شاهد رفت و آمد مقامهای روسی و ایرانی و دیدارهای دو جانبه میان آنها بوده است.
گفتگوهای دو طرف در این دیدارها عمدتا پیرامون دو محور پرونده هستهای ایران و هماهنگی مواضع در قبال مسائل سوریه جریان داشته است.
در این راستا گفتگوی تلفنی علی اکبر صالحی با وزیر خارجه روسیه درباره تعلیق عضویت دمشق در اتحادیه عرب و تلاش برای تلطیف مواضع برخی حکومتهای عربی علیه سوریه قابل توجه بوده است.
همچنین هفته گذشته میخائیل باگدانوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه در امور خاورمیانه، در صدر هیاتی به ایران آمد و با برخی مقامهای ایرانی از جمله علی اکبر صالحی ملاقات کرد.
در آن دیدار، دو طرف بر مواضع مشترک در امور خاورمیانه و ایران تاکید کرده و وزیر خارجه ایران خطاب به همتای روسش گفت: ما آمادگی داریم در رایزنی مستمر با شما باشیم چون احساس میکنیم دنیا در مرحله حساسی قرار گرفته است.
همچنین دیدارمعاون دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران از مسکو و امضای توافق نامه همکاری راهبردی بین شورای امنیت ایران و روسیه از دیگر تحولات روزهای گذشته بود.
در جریان گفتگوهای هیات ایرانی در مسکو، توافقات و هماهنگیهای برای پاسخ به اتهامهای آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه جمهوری اسلامی و حل وفصل گام به گام آن صورت گرفت.
این رفت و آمدها با مخالفت صریح روسها با انتشار اتهامات آژانس انرژی بین المللی اتمی علیه تهران همراه بوده است.
روسها نه تنها در ادعاهای مطرح شده در گزارش اخیر آژانس درباره فعالیتهای سری نظامی و اتمی جمهوری اسلامی تردید کردهاند؛ بلکه این گزارش را عامل افزایش تشنجات پیرامون مسایل هستهای ایران و موجب دلسردی دانستهاند.
پیشتر نیز روسها درباره ادعای آمریکا مبنی بر تلاش ایران برای ترور سفیر عربستان در واشنگتن تردید کرده و آن اتهامات را زیر سوال برده بودند.
نگرانی مشترک
تحولات بیسابقه در خاورمیانه و پرونده هستهای ایران که منطقه را در آستانه جنگی تازه قرار داده، زمینههای نگرانی در روسیه و همگرایی اخیر میان مسکو و تهران را فراهم آورده است.
این درحالیست که روابط ایران با کرملین به دلیل همراهی روسها با قطعنامههای تحریم شورای امنیت علیه ایران و همچنین بد قولی مسکو در تحویل سیستمهای دفاع هوایی اس ۳۰۰، شاهد دورهای تنش آمیز بود که اکنون با توجه به تحولات منطقهای به نظر میرسد این دوره پشت سر گذاشته شده باشد.
اکنون که بحران خطرناک سوریه در حال تبدیل شدن به یک مساله «امنیت ملی» برای تهران و مسکو است، فرصت تازهای برای همگرایی بین دو حکومت به وجود آمده؛ بویژه جمهوری اسلامی به دلیل انزوای فزاینده، بیش از هر زمان دیگری به کمک دیپلماتیک روسیه برای کاستن از تهدیدها و فشارهای غرب نیازمند است.
در مساله سوریه، مسکو نگران است که فشارهای عربی و بین المللی مقدمه حمله نظامی به این کشور گشته و منطقه را وارد دورهای از بیثباتی نماید.
به همین ترتیب، مسکو از گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران و تهدیدهای مکرر رهبران آمریکا و اسرائیل به بمباران مراکز هستهای ایران عمیقا نگران بوده و آن را زمینه سازی برای ورود به جنگی ویرانگر در منطقه و در نهایت بیثباتی در مرزهای خود تلقی میکند.
با توجه به تجربه لیبی و دخالت نظامی گسترده ناتو در این کشور، روسها مصمم خواهند بود که از هرگونه اقدام علیه ایران و سوریه از مجرای شورای امنیت جلوگیری کرده و مانع از به وجود آوردن یک مشروعیت بین المللی برای نیات جنگ طلبانه غرب در سازمان ملل شوند.
تجربه لیبی از این منظر دارای اهمیت است که رهبران کرملین فکر میکنند غرب از قطعنامه شورای امنیت، که به منظور اجرای عملیات محدود نظامی برای حفاظت از جان غیر نظامیان در لیبی تصویب شده بود، سو استفاده کرده و با تبدیل شدن به یک طرف جنگ داخلی در لیبی، خطوط قرمز آن قطعنامه را زیر پا نهاده است.
روسها نمیخواهند در داستان سوریه و ایران دوباره چنین فرصتی به غرب داده شده و آنها از نردبان رای مثبت روسیه در شورای امنیت جهت منافع خود بالا روند.
ارتباط تحولات سوریه و ایران
سلسله تهدیدهایی که اخیر علیه جمهوری اسلامی در قالب اتهام طراحی ترور سفیر عربستان در واشنگتن و مساله هستهای ایران مطرح شده، به رخ دادهای جاری در سوریه ارتباط مستقیمی دارد.
هر چند با توجه به مخالفتهای روسیه و همچنین چین و فرانسه، تهدید نظامی علیه ایران فاصله زیادی تا عملی شدن دارد؛ اما این تهدیدها در جهت محدود ساختن گزینههای ایران برای واکنش به هدف قرار گرفتن سوریه موثر هستند.
در حالیکه اعتراضهای داخلی در سوریه به بن بست برخورده و نه مخالفان و نه رژیم اسد توان غلبه بر یکدیگر را ندارند، آمریکا و متحدان عربش به یک ضربه نظامی به منظور تغییر موازنه به نفع مخالفان رژیم اسد میاندیشند.
اما پشتیبانی ایران از حکومت سوریه عامل تعیین کنندهای در بقای آن بوده و غرب میداند که واکنش احتمالی جمهوری اسلامی به حمله نظامی به خاک سوریه میتواند باعث پیچیدگی بیش از حد در پرونده سوریه شود.
بنابراین از این منظر، غرب سعی کرده با ایجاد یک موج روانی تازه و بحرانی ساختن روابط ایران با همسایگان عربش و جامعه جهانی به رهبران جمهوری اسلامی هشدار دهد که آنها هدف آمادهای برای حمله نظامی بوده و ایران برای هرگونه واکنش در مساله سوریه آسیب پذیر است.
به این ترتیب مساله سوریه و ایران بیش از هر زمان دیگری به هم تنیده شده است و از همین روست که مسکو سعی دارد با سرسختی دیپلماتیک خود مانع از فرو غلطیدن پرونده سوریه و ایران به ورطه جنگی شود که دامنه و حجم آن قابل پیشبینی نخواهد بود.