نسخه آرشیو شده
حمله نظامی به ایران

ما را نترسانید: بمب ایران برای فردا نیست
عکس از AP
از میان متن

  • سرسختی در دستگاه دیپلماسی کشور فرانسه برای ادامه دادن این راه که پیامدهای غیرقابل پیش بینی‌ای دارد و همراه کردن شرکایش در این راه، این جمله مارک تواین را به یاد می‌آورد: «برای کسی که فقط چکش دارد، همه چیز شکل میخ به خود می‌گیرد».
شنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۰ - ۰۴:۴۸ | کد خبر: 66688

فرانسوا نیکولو، سفیر سابق فرانسه در ایران، در یادداشتی برای روزنامه لوموند می‌نویسد که تحریم‌های بیشتر باعث می‌شود حکومت ایران هر بار بر عداوت دنیای خارج تاکید کند تا مشروعیت ضربه خورده خودش را در داخل تحکیم کند. و کسانی که در این حکومت زندگی می‌کنند یادگرفته‌اند که چگونه از سیستم تحریم‌ها، سودهای کلانی به چنگ بیاورند.

 شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی که قرار بود در روزهای ۱۶ و ۱۷ نوامبر در وین گرد هم بیایند، می‌توانند از دبیر آژانس برای گزارش آخرش درباره ایران تشکر کنند. این تحلیل جزِ به جز ِکوهی از اطلاعات که از طریق بازرسان آژانس و سرویس‌های اطلاعاتی ده‌ها کشور و همین طور خودِ ایران در اختیار آژانس قرار گرفته بود، فهم تلاش‌های ایران برای رسیدن به بمب اتمی را روشن‌تر کرده است.

این گزارش نکته‌ای مهم برای همگان را روشن می‌کند: برنامه مخفی ایران برای ساخت بمب اتم، آخر سال ۲۰۰۳ میلادی بر اساس دستوری از بالا متوقف شده است. این دقیقا‌‌ همان چیزی است که سالهاست روسای دستگاه‌های اطلاعاتی امریکا یکی پس از دیگری تکرار می‌کنند. اما آژانس اضافه می‌کند که ممکن است بعضی از فعالیت‌های ایران تا امروز ادامه داشته باشد.

و به همین ترتیب، رئیس اصلی برنامه مخفی ایران در سال ۲۰۰۶ دوباره ظاهر می‌شود و ریاست یک مرکز جدید تحقیقات وابسته به وزارت دفاع را در درست می‌گیرد و بعد ریاست یک دانشگاه صنعتی به او واگذار می‌شود. بر اساس نکاتی که آژانس برملا کرده، بعضی از تحقیقات برای ساختن بمب از سر گرفته شده‌اند.

داستان تلاش‌های جمهوری اسلامی برای رسیدن به سلاح هسته‌ای روز به روز واضح‌تر می‌شود.

بعد از متوقف شدن برنامه هسته‌ای ایران در زمان شاه، دلیل از سر گرفته شدن آن همانا ترس از دست یافتن صدام حسین به بمب بود. در آن زمان، صدام حسین مشغول جنگ با ایران بود و حمایت همه جهان را هم با خودداشت. بعد از پایان جنگ، بدون شک دستوری از بالا رسید و فعالیت‌ها برای تولید سوخت، تولید الکتریسیته و تحقیقات علمی به نیروهای غیرنظامی سپرده شد و مسئولیت‌هایی بر عهده نظامیان - یعنی سپاه پاسداران- قرار گرفت: مهندسی کلاهک هسته‌ای و پیش بردن برنامه‌ای برای تولید موشکی که بتواند این کلاهک‌ها را حمل کند. این‌ها کارهای مهندسی‌ای هستند که متوقف شدند، یا حداقل می‌توان گفت که از پایان سال ۲۰۰۳ به طرز قابل توجهی کند شده‌اند.

اولین مشاهده در این مسئله، که البته برای هیچ کس جدید نیست، این است که بمب ایران برای فردا نخواهد بود. و زمانی که این بمب امتحان شود، باز چندین سال زمان و کار لازم است تا شرایط لازم برای حمل و نقل موشکی‌اش فراهم شود. در ادامه باید بر نقش ریاستی پاسداران در بُعد نظامی برنامه هسته‌ای ایران تاکید کرد. قدرت آن‌ها در حکومت و کارکرد پیچیده و مبهم آن‌ها، کار را برای آنکه مسئولان غیرنظامی به نکات نامطلوب برنامه هسته‌ای در سی سال گذشته اعتراف کنند بسیار مشکل می‌کند؛ و این به سخن آمدن مسئولان ایرانی‌‌ همان چیزی است که جامعه بین الملل می‌خواهد.

این مسئله بسیار تاسف آور است اما اگر قصدمان پیشرفتن به سوی جلوست نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

فشار‌ها و تحریم ها

درس دیگر آنکه: من می‌توانم گواهی بدهم که توقف برنامه اتمی در سال ۲۰۰۳، نتیجه مذاکراتی است که در آن زمان از سوی فرانسه، آلمان و انگلستان و به پیشنهاد دومینیک دوویلپن برای قانونمندکردن برنامه هسته‌ای ایران صورت گرفت. اما از سرگیری فعالیت‌های تحقیقاتی مربوط به تولید بمب در سال ۲۰۰۶ همزمان شد با تصمیم غربی‌ها برای کشاندن ایران به شورای امنیت. دقیقا در‌‌ همان زمان است که ایرانی‌ها، بعد از هشدار به جامعه بین الملل، فعالیت‌های غنی سازی اورانیوم خود را که دو سالی بود تعلیق شده بود، از سر گرفتند.

در این دو سال گذشته، ایران در‌ها را به روی کنترل‌های آژانس باز کرده و حتی بازرسی‌های غافلگیرکننده آژانس را هم پذیرفته است. پس می‌بینیم که گفت‌و‌گو بی‌نتیجه نبوده است.

به هر حال این روش به نسبت سیاست فشار و تحریم که از پس آن آمد، نتیجه بیشتری داشته است.

از سال ۲۰۰۶، با وجود شش قطعنامه شورای امنیت، برنامه غنی سازی ایران و ساخت راکتور تحقیقاتی، با اینکه هر دوی آن‌ها زیر نظر آژانس قرار دارند، بدون هیچ مانعی در حال جلو رفتن هستند. به همین دلیل مایه تعجب است زمانی که دولت فرانسه، در عکس العمل به گزارش آژانس، به تهران هشدار می‌دهد که در صورتی که هم چنان مقاومت کند، «تحریم‌هایی بی‌سابقه» در انتظارش است.

اینجا هم من دوباره می‌توانم درباره این توهم غالب شهادت بدهم که هر بار همراه با موجی از تحریم‌ها همه با خود می‌گویند که این بار، موفق خواهند شد و حکومت ایران بالاخره خواهد پذیرفت و حتی ممکن است فعالیت‌هایش را متوقف کند. اما حکومت هر بار بر عداوت دنیای خارج تاکید می‌کند تا مشروعیت ضربه خورده خودش را در داخل تحکیم کند. و کسانی که در این حکومت زندگی می‌کنند یادگرفته‌اند که چگونه از سیستم تحریم‌ها، سودهای کلانی به چنگ بیاورند.

همه این‌ها به ضرر ملتی است که هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ اقتصادی دارد له می‌شود. تحریم‌های اقتصادی و مالی‌ای که در دست بررسی هستند، به هیچ وجه جایگزینی برای حملات نظامی به شمار نمی‌روند که دیگران طرفدارش هستند. بلکه این تحریم‌ها روز به روز بیشتر به جنگ شبیه می‌شوند. تحریم‌ها با گسترده‌تر شدن و سخت‌تر شدن، در ‌‌نهایت به انزوای کامل ایران منجر خواهند شد. و انزوا در حقوق بین الملل عملی جنگی به حساب می‌آید. به این مسئله، جنگ مخفی هم اضافه می‌شود که برخی مشغولش هستند و قربانی‌هایی هم به جاگذاشته است.

سرسختی در دستگاه دیپلماسی کشور فرانسه برای ادامه دادن این راه که پیامدهای غیرقابل پیش بینی‌ای دارد و همراه کردن شرکایش در این راه، این جمله مارک تواین را به یاد می‌آورد: «برای کسی که فقط چکش دارد، همه چیز شکل میخ به خود می‌گیرد».

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی