نسخه آرشیو شده

تهران و انگیزه های گفتگو با مخالفان اسد
عکس از AP
از میان متن

  • مقامات ایران به جریان اپوزیسیون سوری و باز کردن کانال ارتباطی با آن از دو منظر رقابت‌های منطقه‌ای و پیشبرد مصالحه داخلی در سوریه می‌نگرند.
محمود کیان ارثی، خبرنگار حوزه خاورمیانه
چهارشنبه ۰۲ آذر ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۴ | کد خبر: 66816

دیدار مقامات جمهوری اسلامی با برخی از چهره‌های مخالف نظام سوریه که هفته گذشته اخبار آن توسط برخی روزنامه‌های غربی منتشر شد می‌تواند نشانه تغییری در سیاست مقامات ایران در قبال بحران هشت ماهه سوریه به شمار رود. محمود کیان ارثی نگاهی دارد به این تحولات.

بنا بر اخبار منتشر شده، دیپلمات‌های ایرانی با هیثم مناع یکی از رهبران میانه‌ رو معترضان سوری که در دمشق مستقر است و همچنین با برخی اعضای جریان هماهنگی ملی برای تغییر دمکراتیک ملاقات کرده‌اند.

سفارت ایران در سوریه با انتشار بیانیه‌ای انجام چنین دیدارهایی را تکذیب کرده است. با این حال در‌‌ همان بیانیه آمده است که در صورت تصمیم به انجام چنین دیدارهایی، این اقدام با هماهنگی کامل با مقامات سوریه صورت خواهد گرفت.

این نخستین بار نیست که اخبار و شایعاتی درباره انجام چنین نشست و برخاست‌هایی میان مقامات ایرانی و مخالفان رژیم سوریه منتشر می‌شود.

چند ماه پیش برخی اخبار منتشر شده حکایت از انجام چنین دیدارهایی در یکی از پایتخت​های اروپایی داشت.

گفته می‌شد هدف از آن دیدار‌ها کسب آگاهی نسبت به دیدگاه و سیاست‌های مخالفان رژیم سوریه و بررسی امکان دست یابی به راه میانه​ای برای وساطت میان مخالفان و رهبران سوریه بوده است.

با وجود آنکه سفارت ایران در دمشق در بیانیه‌ای مختصر اخبار دیدار مقامات جمهوری اسلامی و مخالفان سوری را رد کرده، اما در سیاق کلی تحولات چند ماه گذشته در موضعگیری رسمی مقامات ایرانی به نظر می‌رسد اخبار چنین دیدارهایی دور از واقعیت نباشد.

حتی در بیانیه سفارت ایران، احتمال انجام این دیدار‌ها با اطلاع و هماهنگی کامل رهبران سوریه مورد اشاره قرار گرفته است که نشان می‌دهد هدف بیانیه نه تکذیب بلکه اطمینان دادن به حکومت سوریه درباره ادامه همکاری تهران و دمشق در این شرایط حساس سوریه است.

تغییر لحن مقامات ایران

ماه گذشته محمود احمدی‌‌نژاد در گفت‌ و گویی با شبکه سی ان ان، استفاده از زور و خشونت چه توسط رژیم سوریه و چه توسط مخالفان آن را محکوم کرده و گفته بود که دو طرف باید یا گفتگو راه حلی برای بحران سوریه پیدا کنند.

احمدی‌نژاد همچنین به سی ان ان گفت که تهران برای «نزدیک‌ شدن و دستیابی به تفاهم میان دولت سوریه و طرف دیگر» کوشش خواهد کرد.

این برای دومین بار در چند ماه اخیر بود که چنین مواضعی از سوی احمدی‌نژاد بیان می‌شد.

بیشتر وی در گفت‌وگویی با تلویزیون المنار متعلق به حزب‌الله لبنان، از هر دو سوی درگیر، یعنی دولت سوریه و مخالفان خواسته بود به مذاکره پرداخته و از خشونت بپرهیزند.

در همین حال اظهاراتی مشابه ازسوی وزیرخارجه ایران، علی‌اکبر صالحی نیز ابراز شده‌ که در آن از بشار اسد خواسته شده بود به خواسته‌های تظاهرکنندگان گردن نهاده و ار خشونت پرهیز کند.

شبیه همین سخنان از سوی برخی دیگر از مقامات ایرانی نیز مطرح شده است و از جمله یکی از نمایندگان مجلس و عضو کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفته است که حمایت بی‌قید و شرط جمهوری اسلامی از دولت سوریه اشتباه است.

به این ترتیب مشخص است که در چند ماه گذشته تغییری در لحن مقامات ایرانی در قبال وضعیت بحراین سوریه به وجود آمده است؛ بطوریکه تلاش می‌شود یک سیاست متعادل و بی‌طرف میان حکومت سوریه و مخالفان آن به نمایش گذارده شود.

در این پس زمینه، خبر دیدار مقامات ایرانی و برخی مخالفان رژیم سوریه نمی‌تواند چندان غیر منتظره به شمار رود.

اما در هشتمین ماه اعتراض‌های ضد حکومتی در سوریه، چرا مقامات ایران لحن خود را در قبال تحولات سوریه تغییر داده و به فکر ارتباط گرفتن با مخالفان نظام سوریه افتاده‌اند؟

بحران سوریه و منافع تهران

ایران امیدوار بوده که بشار اسد با توجه به موقعیت داخلی خویش و پیاده کردن اصلاحات، به بحران جاری هر چه زود‌تر پایان دهد.

با این وجود، مسئله برخورد خشونت آمیز ارتش سوریه با معترضان و تعداد روزافزون کشته‌ها نه تنها آتش اعتراض‌ها را علیه شخص بشار اسد شعله ور‌تر کرده، بلکه همه وعده‌های اصلاح او را تحت الشعاع قرار داده است.

این در حالیست که مقامات ایران اساسا مسئله سوریه را تنها در چارچوب توطئه خارجی تحلیل کرده و چشم بر سرکوب خشن مردم معترض و تعداد بالای کشته شدگان بسته‌اند.

اما تداوم بحران داخلی سوریه و ناتوانی بشار اسد برای کنترل اوضاع و همچنین زمزمه دخالت خارجی در سوریه، باعث شده است که سیاست تهران در حمایت مطلق از حکومت سوریه هزینه‌هایی را برای راهبردهای جمهوری اسلامی در منطقه به همراه آورد.

در یک سطح، استثنا کردن سوریه از بقیه انقلاب‌های عربی، تناقض بزرگی در سیاست خارجی ایران در قبال بهار عربی ایجاد کرده و جمهوری اسلامی را در وضعیتی دشوار قرار داده است.

پشتیبانی همه جانبه رهبران جمهوری اسلامی از مردم کشورهای تونس، مصر و بحرین و از دیگر سو اغتشاش نامیدن اعتراض‌ها در سوریه، نشان داد که مواضع ایران همیشه مترقی و مردمی نبوده و در پس آن حساب‌های دیگری نهفته است.

طبیعی بود که این تناقض هم واکنش‌های منفی در افکار عمومی عربی به دنبال داشته باشد و هم خوراک مناسبی برای رسانه‌های عربی فراهم کند که به مواضع ضد ایرانی آن شناخته می‌شوند.

در واقع اگر سیاست خاورمیانه‌ای تهران در مرحله پیش از رخ دادهای سوریه، انقلابی و ضد وضعیت موجود بود، از آن به بعد چهره‌ای غیر انقلابی و محافظه کار به خود گرفته است.

این وضعیت، به نفوذ نرم جمهوری اسلامی و موضع اخلاقی آن در دنیای عرب ضربه زده است.

در سطحی دیگر، نحوه برخورد حکومت سوریه با اعتراض‌هایی که بار اصلی آن به دوش مناطق سنی نشین این کشور است، شکاف شیعه و سنی را در منطقه تشدید کرده است.

حکومت علوی-سکولار سوریه در حالی با حلقه‌ای از متحدان شیعه خود از ایران تا عراق و لبنان حمایت می‌شود که متهم است اکثریت سنی این کشور را سرکوب می‌کند.

این نکته‌ای بوده است که عربستان و برخی محافل مذهبی تندرو در منطقه بر روی آن مانور داده و حکومت شیعه ایران را شریک جرم کشتار اهل سنت در سوریه قلمداد کرده‌اند.

از این مهم‌تر، موضع گیری برخی علمای مهم اهل سنت از شیخ یوسف قرضاوی تا شیخ الازهر در محکومیت قتل معترضان سوری است.

در سی سال گذشته جمهوری اسلامی سعی داشته است تا با اتخاد یک گفتمان فرا شیعه در منطقه خود را کانون مبارزات آزادیبخش اسلامی سنی و شیعه از فلسطین تا لبنان نشان داده و حوزه نفوذ خود را به ورای مناطق شیعه بسط دهد.

در مقابل، قدرت‌های رقیب ایران، مانند عربستان، سعی کرده‌اند تا با برجسته ساختن هویت پارسی و شیعی جمهوری اسلامی آن را ضد عرب و ضد سنی جلوه داده و دیواری از دشمنی قومی و مذهبی در برابر نفوذ ایران در منطقه عربی بنا سازند.

همه این موارد دست به دست هم داده تا وضعیت دشواری برای ایران رقم بزند؛ بویژه آنکه جمهوری اسلامی در رقابتی سخت اما پنهان با ترکیه برای هژمونی در منطقه به سر می‌برد.

در چند سال اخیر، ترکیه با به دست گرفتن پرچم حمایت از آرمان فلسطین و پشتیبانی از انقلابیون عرب سعی دارد خود را الگوی اسلامگرایان بهار عربی نشان دهد.

در مسئله سوریه، به طور خاص ترک‌ها روابط خوبی با برخی از رهبران مخالف سوریه دارند.

در مقابل حمایت یکجانبه جمهوری اسلامی از بشار اسد بازتاب منفی بر مشروعیت ایران در افکار عمومی عرب بر جای گذارده و بر سیاست منطقه‌ای آن در قبال بهار عربی تاثیر منفی داشته است.

ترکیب مخالفان سوریه

در کنار عوامل منطقه‌ای، یک موضوع مهم دیگر نیز می‌تواند در تصمیم ایران به گشودن درهای گفتگو با مخالفان بشار اسد قابل توجه باشد.

مخالفان حکومت سوریه یک دست نبوده و در میان سران آن جریان‌های مختلفی با گرایش‌های ایدئولوژیک و قومی گوناگون به چشم می‌خورند.

بخشی از مخالفان رژیم سوریه در داخل مستقر هستند که از جمله چهره‌های برجسته آن هیثم المناع و لوئی حسین را می‌توان نام برد.

جریان هماهنگی ملی برای تغییر دموکراتیک و همچنین کمیته‌های جوانان که در راه انداختن راهپیمایی‌های ضد حکومتی در نقاط مختلف کشور فعال هستند دو تشکل مهم مخالف حکومت سوریه در داخل به شمار می‌روند.

در خارج، مهم‌ترین سازماندهی مخالفان در قالب شورای ملی سوریه شکل گرفته و فعالیت می‌کند.

رهبر این شورا در مرحله کنونی به عهده برهان غلیون، یک چهره سکولار سوریه و استاد دانشگاه سوربون در پاریس گذاشته شده است.

با این حال، شورای ملی سوریه که روابط خوبی با ترکیه و کشورهای غربی دارد چتری برای دربرگیری طیف مختلفی از نیروهای اسلامی و سکولار مخالف رژیم سوریه به شمار می‌رود و از اینرو نمی‌توان آن را لزوما جریانی سکولار با ایدئولوژی مشخص قلمداد کرد.

اخوان المسلمین سوریه که یکی از قدیمی‌ترین و ریشه دار‌ترین سازمان‌های مخالف حکومت به شمار می‌رود، در این شورا عضویت داشته و رهبران آن نیز در خارج از این کشور به سر می‌برند.

اخوان المسلمسن و شورای ملی سوریه هر دو روابط نزدیکی با آنکارا و همینطور آمریکا و فرانسه دارند و در عین حال از حمایت قطر برخوردار هستند.

برخی رهبران این شورا صراحتا خواستار دخالت نظامی ترکیه یا کشورهای عربی در سوریه برای متوقف کردن خشونت‌ها در این کشور شده‌اند.

این مسئله باعث افزایش دو دستگی مخالفان اسد شده و بویژه رهبران مخالف در داخل نه تنها با طرح هرگونه دخالت خارجی و «لیبی کردن» وضعیت مخالفت کرده بلکه معتقدند باید با ادامه گفتگو با رژیم سوریه زمینه تغییری مسالمت آمیز در این کشور را فراهم آورد.

انگیزه ایران از گفتگو با مخالفان

در رابطه با سیاست جمهوری اسلامی در این مقطع می‌توان گفت که مقامات ایران به جریان اپوزیسیون سوری و باز کردن کانال ارتباطی با آن از دو منظر رقابت‌های منطقه‌ای و پیشبرد مصالحه داخلی در سوریه می‌نگرند.

از یکسو تهران تلاش دارند تا پلی میان مخالفان معتدل نظام سوریه و بشار اسد ایجاد کرده و با کشاندن آن‌ها به پای میز مذاکره مانع از دخالت نظامی خارجی و سقوط کامل سوریه به هرج و مرج شود.

از سوی دیگر جمهوری اسلامی با سبک و سنگین کردن گزینه‌های خود در میان مخالفان سوریه، نیم نگاهی به دوره پس از سقوط بشار اسد و جایگاه خود در آینده سوریه دارد و از اینرو سعی می‌کند جایی برای خود در میان مخالفان باز کرده و تمام معرکه را در دستان ترک‌ها و غرب‌‌ رها نسازد.

با این حال تا زمانی که ارتش سوریه منسجم باقی مانده و حکومت مرکزی قادر به سرکوب اعتراض‌ها و مهار حملات مسلحانه باشد، تلاش‌های ایران در چارچوب برقراری ارتباط میان مخالفان و نظام سوریه و ایجاد برخی اصلاحات در حکومت این کشور خلاصه خواهد شد.

از اینرو نمی‌توان تغییر ادبیات برخی مقامات ایران در قبال اعتراض‌ها در سوریه و ارتباط گیری با مخالفان بشار اسد را لزوما یک تغییر جوهری در رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به متحد منطقه ایش دانست.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی