اقدام عالیه ماجده المهدی در مصر برای انتشار عکسهای برهنهاش در وبلاگ، برای جامعه ایران و زنان این جامعه چه معنایی دارد؟ شهابالدین شیخی و ساقی قهرمان در این باره با مردمک حرف زدهاند.
در حالی که ناظران اوضاع سیاسی مصر پیشبینی میکنند اسلامگرایان در این کشور بیشتر قدرت بگیرند، عالیه ماجده المهدی که خود را یک «مصری فمینیست سکولار» معرفی کرده، با انتشار عکسهای برهنه خود در وبلاگش، جنجالساز شده است.
او در فیسبوکش نوشته است که این کار را در اعتراض به «خشونت، نژادپرستی، جنسیتگرایی، آزار جنسی و مردسالاری» در جامعه مصر کرده است.
این اقدام عالیه، حمایتها و اعتراضهایی را در کشور خودش مصر بر انگیخت. اما شماری از ایرانیان نیز در وب به این عکسهای برهنه واکنش نشان دادند؛ برخی از او به خاطر استفاده از زیبایی تنانهاش انتقاد کردند و عدهای هم در حمایت از او، عکسهای برهنه خود را منتشر کردند.
شهابالدین شیخی، فعال حقوق زنان، درباره علت بالاگرفتن بحثها درباره این کار عالیه ماجده المهدی در فضای فارسی معتقد است این به خاطر سابقه فعالبودن جنبش زنان در ایران است.
آقای شیخی به مردمک گفته است: جامعه ایران بین کشورهای منطقه وخاورمیانه، از نظر رسانهای و از نظر مواجهه با حکومت، یکی از فعالترین جنبشهای زنان را دارد. در جنبش سبز، تعداد زنان مشارکتکننده بسیار زیاد بود و حتی یکی از اصلیترین نماد شهدای این جنبش "ندا"ست که یک زن است. بعد از فرو نشستن اعتراضهای خیابانی، مردم توجه زیادی به جنبش کشورهای عربی و حتی والاستریت داشتند. نه اینکه دقیقا این جنبشها شباهتی به جنبش مردم ایران داشته باشند بلکه این فضای خیابانی باعث بازبینی رویاهاشان میشود و در مورد زنان هم اتفاقاتی که رخ میدهد شاید به نوعی آیینهای باشد از وضعیت زنان در این جوامع.
ساقی قهرمان، نویسنده و فعال حقوق همجنسگرایان، این توجه را برخاسته از آگاهی و تحلیل نمیداند.
او به مردمک گفته است: برهنگی، در وهله اول، در جوامعی مثل جامعه ما، ترس ایجاد میکند؛ ترس آشکارشدگی. کسی علاقهمند نیست خودش را جای شخص برهنه شده بگذارد یا برهنه بشود، چون با برهنه شدن تکیهگاههای اجتماعی و فرهنگی خودش را از دست میدهد. اما وقتی دیگری برهنه میشود، برهنگی تبدیل به صحنه میشود و تماشایی میشود. این همه هیجانزدگی کاربران ایرانی در مواجهه با این عکسها، به خاطر شکستن بند نیست.
خانم قهرمان معتقد است: این توجه از کنجکاوی و از لذت تماشای بدن برهنه و دستیابی به پورن خانگی ریشه میگیرد. توجه خیلی از فعالان زن و مرد هم شبیه به همین است. تعداد کمی از بین کسانی که به عکسها و به دلایل عالیه برای برهنه شدن توجه کردهاند، در واقع به بند و به شکستن بند به عنوان یک مساله ریشهای اهمیت دادهاند.
سکوت تن؛ سکوت جامعه
گزارشها درباره آزار جنسی یک خبرنگار زن در میدان تحریر قاهره و همینطور اقدام یکی از احزاب بنیادگرای سلفی در معرفی یک نامزد انتخاباتی زن و گذاشتن عکس گل به جای عکس خود او، انتقاد سکولارها و فعالان زن در مصر را برانگیخته است.
این عمل ماجده میتواند واکنشی به این موارد باشد؛ یک زن که اراده خود بر بدنش را نمایش میدهد.
شهابالدین شیخی درباره تبعات این اقدام ماجده میگوید: در مورد اتفاقهای اینچنینی موافقها میگویند تاثیر مثبت دارد؛ به جامعه شوک میدهد؛ به خود زنان و به کل جامعه تلنگر میزند که باید به مساله زن توجه شود. مخالفان میگویند باعث میشود رادیکالها قدرت بگیرند و فضا بستهتر خواهد شد چون تندروها میگویند اگر به زنان آزادی بدهی چنین کارهایی میکنند.
این فعال حقوق زنان خود در این باره معتقد است که ین اتفاق «شوک لازم را میدهد».
آقای شیخی میگوید: مثلا در ایران، وقتی بحث حجاب اجباری مطرح شد و زنان راهپیمایی کردند، روشنفکرترین احزاب، چپها بودند؛ مثل حزب توده. ولی این حزب گفت که نیم متر پارچه مساله ما نیست. همین نیم متر پارچه، تبدیل شد به تابلوی تمامنمای حکومت در 30ساله اخیر. در حکومتهای توتالیتر، زنان تابلوی حکومتها هستند. یعنی مثلا رضاخان کشف حجاب میکند و جمهوری اسلامی میخواهد زنان را بپوشاند.
ساقی قهرمان هم در این باره میگوید: آزادی تن میتواند زمینهساز آزادیهای مدنی دیگر شود و مفهوم آشکار کردن صورت انسانی تن، از لذت تا حق و مسوولیت را داشته باشد.
این فعال مدنی معتقد است: جامعه ایرانی دارد قرضهایی را که 30 سال است روی شانهاش سنگینی میکند میپردازد. 30 سال پیش وقتی زنان ایرانی علیه حجاب راهپیمایی کردند، تصور غالب "مردم/مردانـ"ـی که در جبهه مقابل حزبالله بودند این بود که بیحجابی ضرورتی ندارد. بهزودی معلوم شد که ضرورت انتخاب پوشاک، و ضرورت بیحجابی خیلی ریشهایتر از ضرورت نان و کار بوده، چون با آزادی تن، تن میتوانست برای به دست آوردن نان و کار مبارزه کند، اما وقتی تن محکوم به حجاب میشود، نیازهایش هم محکوم به سکوت میشوند.
توانایی برهنهشدن؛ تجربه ساقی قهرمان
در واکنش به اقدام عالیه عدهای به تکرار آن فکر کردند و امکان آن را سنجیدند.
ساقی قهرمان اساسا چنین حرکتهایی را در جامعه ایرانی غیرممکن میشمرد. او میگوید در داخل ایران، زنان توانایی برهنه شدن ندارند.
خانم قهرمان میگوید: عالیه در موقعیتی از آزادیهای شخصی و اجتماعی خودش استفاده میکند که حکومت در مصر هنوز صاحب تمام قدرت نیست و در جامعه زنان، هنوز عالیه امکان بازی و مانور دارد. اما حکومت ایران صاحب قدرت است و از زنان داخل ایران نمیتوان توقع برهنه شدن داشت.
به اعتقاد این شاعر زن، «اگر ما بخواهیم ظرفیت جامعه برای برهنه شدن زنان به عنوان نشانهای از مبارزه اجتماعی را در نظر بگیریم منطقیتر این است که به برداشتن روسری فکر کنیم. آیا جامعه ایران ظرفیت برداشتن روسری از سر خود را دارد؟ آیا زنی در ایران هست که بتواند روسریاش را بردارد و زنانی و مردانی در حمایت از حرکت خود داشته باشد تا اگر حکومت به او حمله کرد از او دفاع کنند؟ نه. این امکان در ایران وجود ندارد. حرکتها تکرو و بیپشتوانه است.»
ساقی قهرمان خود هشت سال پیش در سال ۲۰۰۳، عکسی از کمر به بالا برهنه که خودش در آینه از خود گرفته بود، برای انتشار به وبسایتهای ایرانی فرستاد.
او میگوید: به جز سایت اخبار روز هیچکدام قبول نکردند آن را منتشر کنند. آن وبسایت اخبار روز هم نه در صفحه اول، بلکه در یکی از صفحات میانی این عکس را همراه با داستانی از او منتشر کرد.
روز بعد، سردبیر این وبسایت در جواب معترضان نوشت که ادبیات چیزی برای پنهان کردن ندارد.
خانم قهرمان میگوید: بعد از آن من عکسهایی از خونریزی ماهانه خودم با زوم کردن دوربین روی خون و اندام جنسی در وبلاگ شخصی خودم منتشر کردم. و بعد، عکسهایی از تنم را که در گذر زمان چروکیده و مچاله شده بود منتشر کردم. عکسهای بعدی، عکس کبودیهای روی تن من بود.
ساقی قهرمان هدفش از منتشر کردن این عکسها را «جدا شدن از کلیشه نوشتن» میشمرد. او میگوید هدف دیگرش «به همریختن قواعد زیبایی در تن و زن و چارچوب معشوقبودگی تن زن» بوده است.
خانم قهرمان میگوید: من در همه عکسهایم دقت میکردم که چیزی که با این معیارها نمیخوانند توی عکس باشد. مثل عینک گنده ذرهبینی، کفشهای سرپایی لنگه به لنگه، صورت وق زده، پستان شل و دراز، شکم چروکیده، و چیزهایی که نشان میدهد این زیبایی به زعم فرهنگ یا برهنگی اروتیک به زعم فرهنگ نیست که توی عکس نشان داده میشود، این یک آدم است.
از نکوهش تا استقبال
اما آن عکسهای ساقی قهرمان در آن نه فقط مورد توجه جامعه فعالان حقوق زن و دیگر فعالان اجتماعی قرار نگرفت، بلکه به آن انتقادهایی هم مطرح شد.
او که همجنسگراست در این باره میگوید: من به ندرت برخوردی را با خودم دیدهام که معمولا با زنهای دگرجنسگرا میشود. تصور خود من این است که در جامعه ایرانی با من به عنوان یک غریبه رفتار شده. نه به دلیل این که من در خارج از ایران هستم، بلکه به دلیل این که خارج از محدوده فرهنگ رایج ایرانی هستم. مثلا، من خواهر و مادر هیچ مردی به حساب نمیآیم. دختر و همسر هیچ مردی هم به حساب نمیآیم. جزو محدوده آبروی هیچ کسی هم نیستم. برای همین پشت کسی از برهنهشدن من نمیلرزد، اما آنجایی که از آلترناتیوهای گرایش جنسی و هویت جنسیتی صحبت میکنم، به من حمله میشود. بیشترین فحشهایی که به من داده شده برای منتشر کردن عکس برهنه نبوده، به خاطر هویت جنسی من بوده و توضیح این که من میتوانم از بدن زنانه و ابزار جنسی زنانهام استفادهای غیرزنانه بکنم.
شهابالدین شیخی درباره تاثیر چنین حرکتهایی میگوید: اقدامات فردی، معمولا دارای شدت است و جلب توجه عمومی میکند. ولی رفتارهای جمعی، قابل سرایت هم هستند. کنشهای فردی امکان سرایتشان پایینتراست. مثلا یکی در تونس خودش را آتش زد اما همه نرفتند خود را آتش بزنند. اما این اقدام باعث رادیکالتر شدن فضا شد. ما انتظار نداریم این حرکت تکرار شود، هرچند تکرارش هم اتفاق افتاد و عدهای این کار را کردند. از این به بعد، هر اتفاقی بیفتد قدرت رفتاری را که عالیه الهمدی انجام داد، ندارد و فقط حرکتی نمادین و حمایتی است.
آقای شیخی معتقد است این حرکت ماجده، تاثیری که در مصر داشت را بر جامعه ایران ندارد. او میگوید: حرکت ماجده برای نسل جدید زنان مصر معنادار است. اما هرچند جامعه ایران این درصد از عریانی را تجربه نکردهایم، ولی آگاهی عمومی جنسیتی در جامعه ما بالاتر است. بنابراین نیازی به چنین شوکی برای آگاهیبخشی رادیکال وجود ندارد.
واقعا دیدگاه های این مطلب برایم جالب بود. چون در فضای مجازی بیشتر درگیر ظاهر ماجرا شده بودند و کسی به فکر فایده های آن برای زنان ایران نبود.