نسخه آرشیو شده

جمهوری اسلامی در حال سقوط نیست
صحنه‌ای از پرتاب ماهواره‌بر سفیر در سال ۲۰۰۹ که حامل ماهواره امید-۲ بود. / عکس از فارس
از میان متن

  • این‌طور نیست که هیچ مشکل اقتصادی جدی‌ای در این کشور وجود ندارد. نه؛ ایران مشکلات زیادی دارد که طیفی از فساد گرفته تا ناکارآمدی ساختاری. منظورم این است که ماجرای ایران یک روی دیگر هم دارد که به دلایل ایدئولوژیکی نادیده گرفته شده است.
یکشنبه ۰۶ آذر ۱۳۹۰ - ۱۱:۴۴ | کد خبر: 66887

آرشین ادیب‌مقدم، مدرس سیاست تطبیقی و بین الملل غرب آسیا در مدرسه SOAS دانشگاه لندن، در این یادداشت که در وبسایت روزنامه بریتانیایی گاردین منتشر شده، می‌گوید بر خلاف اغلب تحلیل‌ها، قدرت اقتصادی جمهوری اسلامی در افول نیست.‏

دو روایت اصلی وجود دارد که فرض می‌کنند حکومت ایران بر اثر تحریم‌ها و یا تهدید جنگ در حال سقوط است. به نظر من هردو آن‌ها نادرست‌اند.

روایت اول ادعا می‌کند ایران بر اساس پول اداره می‌شود و اقتصاد کشور به لبه پرتگاه نزدیک می‌شود. این مکررا به عنوان استدلالی در حمایت از تحریم‌ها یا به عنوان مثالی از بی‌کفایتی حکومت ایران مطرح شده است.

ولی این روایت با حقایق جور در نمی‌آید. بانک جهانی رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۱ را ۳ درصد اعلام کرده است، و صندوق بین‌المللی پول هم می‌گوید رشد اسمی GDP در ایران از ۳۳۰.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۹ به ۳۶۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ رسیده است.

صندوق بین‌المللی پول اخیرا ملاقاتی از ایران داشته و دولت را به خاطر موفقیت زودهنگام در طرح اصلاح یارانه‌ها و پیشرفت‌ها در بخش اقتصادی که با یک بازار سهام موفق تقویت شده، ستایش کرده است.

این استدلال که ایران از نظر اقتصادی منزوی شده هم درست نیست. با توجه به جدید‌ترین گزارش کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل، سرمایه‌گذاری خارجی مستقیم در ایران به شکل نمایانی از ۱.۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۸ به ۳.۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ رسیده است.

منظورم این نیست که هیچ مشکل اقتصادی جدی‌ای در این کشور وجود ندارد. نه؛ ایران مشکلات زیادی دارد که طیفی از فساد گرفته تا ناکارآمدی ساختاری. منظورم این است که ماجرای ایران یک روی دیگر هم دارد که به دلایل ایدئولوژیکی نادیده گرفته شده است. نهایتا ایالات متحده و کمی کمتر اتحادیه اروپا در دوره‌ای از مشکلات اقتصادی حاد خود را از بازار ایران محروم می‌کنند. چین و روسیه سپاسگزار چنین موقعیتی هستند.

عوامل «نرم» متعددی هستند که مایه ثبات نسبی اقتصاد ایران هستند. این کشور توانسته محیطی امن برای خلاقیت‌های فنی در منطقه فراهم کند که عمدتا به خاطر سرمایه‌گذاری سازمان‌یافته در یک زیرساخت کارآمد برای تحقیق و توسعه است.

تعداد مقالات علمی ایران از ۷۳۶ تا در سال ۱۹۹۶ به ۱۳۲۳۸ تا در سال ۲۰۰۸ رسیده و سریع‌ترین رشد در این زمینه را در جهان رقم زده است.

به عنوان بخشی از طرح جامع علمی، ایران برنامه‌ریزی کرده که یک مرکز نانوتکنولوژی تاسیس کند و ۴ درصد از GDP را به تحقیق و توسعه اختصاص دهد. در نتیجه این سیاست‌ها، ایران یه یک پیشتاز تحقیقات در زمینه سلول‌های بنیادی و فنآوری ماهواره‌ای تبدیل شده است. چند هفته پیش ماهواره رصد را با موفقیت پرتاب کرد و اولین کپسول حیاتی‌اش را فوریه گذشته با کاوش‌گر-۳ به فضا فرستاد. ایران برنامه دارد که تا سال ۲۰۱۹ اولین فضانوردش را به فضا بفرستد.

دومین روایت مسلط درباره این‌که حکومت ایران در معرض سقوط است، به‌شدت با روایت اول در هم تنیده است. این روایت نیز سقوط قریب‌الوقوع جمهوری اسلامی را پیش‌بینی می‌کند.

این روایت با پیش‌بینی‌های مشابه درباره سقوط حکومت کوبا به رهبری فیدل کاسترو که حالا دیگر نزدیک به شش دهه است قدرت را در این کشور در دست دارد قابل‌مقایسه است. با این حال این نظر که حکومت ایران در حال سقوط است، از نظر ایدئولوژیک فرصت‌طلبانه و دور از واقعیت‌های سیاسی این کشور است.

به نظر من، عوامل به‌هم‌وابسته متعددی وجود دارد که باعث می‌شود حکومت ایران دست‌کم در کوتاه‌مدت تا میان‌مدت نسبتا باثبات بماند:

- نظام سیاسی تک‌حزبی وجود ندارد که مخالفان را به‌کلی خفه کند.
-عدم پاسخگویی به افکار عمومی مطلق نیست.
- هیچ بخش نظامی و اطلاعاتی وجود ندارد که به شکل ایدئولوژیک به نظام پایبند نباشد.
- حکومت یک پایگاه متعهد در بخشی از مردم دارد که از آن حمایت می‌کنند و در کشور و حتی بین اپوزیسیون سرکوب‌شده هیچ تمایل واقعی به انقلاب وجود ندارد.

مهم‌تر این‌که این حکومت هیچ وابستگی بیش از اندازه‌ای به غرب ندارد که مانند آن‌چه برای حسنی مبارک در مصر و زین‌العابدین بن‌علی در تونس و شاه در ایران اتفاق افتاد، مایه بحران مشروعیتش شود. و همچنین بله‌قربان‌گوی اسرائیل نیست.

تاکید همیشگی حکومت ایران بر «استقلال ملی» همچنان مایه جلب حمایت از جامعه ایران است. به‌همین‌خاطر رویارویی بر سر پرونده هسته‌ای ایران مکررا به آتش ملی‌گرایی ایرانیان دمیده است.

استنتاج‌هایی وجود دارد که عمدتا مبتنی بر تحلیل‌های متعدد درباره ایران است. اما در واقع یک نگاه کلی ناشی از تحلیل‌های سطحی وجود دارد که به سیاست‌های مقطعی وابسته است.

اگر تحلیل‌ها درباره یک کشور غلط باشد، نسخه‌هایی که برای آن کشور پیچیده می‌شود نیز لاجرم غلط می‌شوند. افغانستان و عراق مثال‌های خیلی خوبی از تاثیر فقدان شناخت دقیق از یک کشور بر شکست استراتژیک هستند.

***
آرشین ادیب‌مقدم مدرس علوم سیاسی تطبیقی و سیاست بین‌الملل در مدرسه SOAS دانشگاه لندن است. او در ترکیه و از پدر و مادری ایرانی به دنیا آمده و در هامبورگ در آلمان بزرگ شده است.

آقای ادیب‌مقدم در دانشگاه هامبورگ، دانشگاه آمریکایی و سپس کمبریج درس خوانده است. او کتاب‌های «تبار‌شناسی سیاست‌های بین‌المللی در خلیج فارس»، «ایران در سیاست‌های جهان: مسئله جمهوری اسلامی»، و «تاریخ برخورد تمدن‌ها» [در دست انتشار] را نوشته است.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

شوشول فرنود

والله اسم و رسم این آقا باعث میشه آدم دستو پاش رو گم کنه.
http://www.soas.ac.uk/staff/staff36949.php
http://www.opendemocracy.net/arshin-adib-moghaddam/how-to-make-peace-with-iran
شاید واقعا بیخبره، یا خیلی خره.
جالب ، همه جمهوری اسلامی دوستا تو انگلیس صاحب حشمتند، والله تا قبر آآآآ...

1-حکومت طرفدار فعال داره:
به لطف تصفیه های همین اواخر ،حالا بهترین زمان حمله ، جنبش، انقلاب و غیره است.
طرفدار های فعلی تازه به دوران رسیده هایی هستند که دارند تقلید مسخره ای از اوایل انقلاب میکنند.
هر مشنگی که در این سالها به ضرب و زور رانت و دزدی و وابستگی بچه هایش را مدرک دار کرد از دور خارج شده و کسانی آمدند که املای فارسی بلد نیستند، چه برسد به سیاست و استراتژی.

2-آمریکا و انگلیس هستند که بازار ایران را از دست میدهند
اونها همون سال سوم جنگ بازار ایران و عراق رو به برزیل،چین،کشورهای اروپای شرقی و بقیه گداهای دنیا تقدیم کردند.

3- تعداد مقالات:
بله هر که میتواند برای فرار از این ویرانه تدبیری میکند، یکی 3000000000000 تومان دزدی میکند، یکی هم با نوشتن مقالات تحقیقی استاندارد سعی میکند رزومه اش را پر و پیمان کند.

4-”تمایل به انقلاب وجود ندارد” و
“افغانستان و عراق مثال‌های خیلی خوبی از تاثیر فقدان شناخت دقیق از یک کشور بر شکست استراتژیک هستند”:
بله ، آمریکا احمق است که اول به افغانستان و عراق حمله کرد، دو کشوری که به جای استفاده از فرصت حضور “انسان”های فعال غربی ، با بیتفاوتی به وضع کشورشان و نق زدن و غیرتی بازی های جهان سومی (به جنده بگی هرزه شکمت رو سفره میکنه)باعث شدند همه آدم های سالم بروند و فقط اراذل و اوباش آمریکا که حریف این رفتارها هستند باقی بمانند.
ایران هنوز آنقدر آدم باشعور داره که بفهمند دشمن واقعی ملت کیه.
آمریکایی که کار ایجاد میکنه، یا ایرانی دلالی که به پرتقال و پیاز هم رحم نمیکنه.

5-رژیم بحران مشروعیت ندارد:
به خیابان آوردن یک مشت خر و دانشآموز و کارمند که هنر نیست.
هیتلر ده برابر این میآورد، تازه وقتی کارش تمام شد همه آلمانیها فهمیدند ، در تنفر از نظام تنها نبوده اند.

6-تاکید همیشگی حکومت ایران بر «استقلال ملی» همچنان مایه جلب حمایت از جامعه ایران است:
متاسفانه رژیم از هرچه نام ببرد منفور میشود، حتی اگر وطن و ایران باشد.

7- نظام سیاسی تک‌حزبی وجود ندارد که مخالفان را به‌کلی خفه کند.
بله ، ایران تا چند سال پیش به شکل جمهوری دزدان اداره میشد.
به لطف خامنه ای (سایه اش کش دار باد)همه اراذل قبلی قلع و قم شده و کشور به طرف دیکتاتوری یک نفره یا شاید نظامی حرکت میکند.

8-بله‌قربان‌گوی اسرائیل نیست:
حزب بعث سوریه،حزب الله(برای پس از اشغال لبنان نقشه میکشد که البته دود شد) و جمهوری اسلامی و مصر دوران ناصر و عراق دوران صدام و لیبی دوران قذافی  و...  بزرگترین دوستان اسرائیل هستند.
آنها با همه دنیا قهر هستند پس نیاز به پولشویی ماهر با سرمایه هنگفت دارند—-> اسرائیل، که حتی به انگلیس خیانت کرد تا برای نظام آپارتاید آفریقای جنوبی پولشویی کند.
آنها با عربده کشی ها و گوزیدن در راسته مسگر ها خودشان را در جهان مطرح میکنند تا وارد تیم های شرکت کننده در بازی سیاسی دنیا شوند.
اسرائیل موجودی اهریمنی بر پایه ایدئولوژی ابراهیمی است که برای حفظ نظام بسته و ادامه سیاست کشور در حال جنگ، نیاز به تهدید خارجی دارد.

شوشول فرنود | ۱۱ آذر ۱۳۹۰ - ۲۲:۵۸
nader

برادرآرشین ادیب مقدم تا حالا کجا بودي ؟!
ميليونها فراري از ايران و هزارها اعدامي و زنداني و ميلياردها دلار دزدي و بالآوردن ميلياردها دلار بدهي و کمبود بودجه و نداشتن کوچکترين حق اوليه مثل حق راي دادن و انتخاب شدن و يا انتخاب لباس و تماشاي ماهواره و تماشاي فيلم و شنيدن موزيک مورد علاقه و .....نشان از پا برجايي اين رژيم است ؟
..در کوچه و خيابان مردم ناسزا ميگويندوشما متعجب شوي راه پيمايي سيما شدي ؟
در شش بهمن هم تلويزيون راه پيمايي نيم ميليوني نشان ميداد!...
حکومت قرون وسطايي محکوم به سقوط در زباله دان تاريخ است .
باور کن بزودي اتفاق ميافتد

nader | ۰۹ آذر ۱۳۹۰ - ۰۳:۱۶
جواد

سی سال موسوی و رفسنجانی و خاتمی دانشګاه و مراکز فرهنګی و تحقیقاتی ساختند و جاده را هموار کردند . چند سال هست که کسانی که غیر از عربده کشیدن و چپاول و غارت و کشتار هنر دیګری ندارند آمده اند و چمن سبز زمین بازی رو زیر و  رو میکنند .  ما به دنبال بیرون آوردند این چرکهای زهرناک از بدن جامعه و حکومت هستیم

جواد | ۰۸ آذر ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۱
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی