محمدعلی سپانلو میگوید که سه تا چهار هزار صفحه کتاب در اداره ممیزی وزارت ارشاد دارد که سرنوشت روشنی در انتظارشان نیست.
آقای سپانلو یکشنبه، ششم آذرماه به خبرگزاری کار ایران گفت که کتابهای زیادی از او در اداره ممیزی وضعیتی نامعلوم دارند.
این شاعر، مترجم و منتقد ادبی تاکید کرد که امیدی به انتشار دو مجموعه شعرش که در اداره ممیزی است و برایش از اهمیت بیشتری برخوردار است، ندارد.
به گفته این شاعر، ادارهی کتاب حدودا یکماه قبل اصلاحیهای برای یکی از کتابهای شعرش به نام «افسانه شاعران گمنام» صادر و به نشر افق ابلاغ کرد که مطابق با مفاد آن، حدودا یک سوم این مجموعه میبایست حذف شود.
او اما این مجموعه را یک منظومه و تمام شعرها را در ارتباط با یکدیگر میداند که یکدیگر را تکمیل کرده و پیش میبرند. بنابراین بهزعم آقای سپانلو، حذف کردن بخشهایی از آن؛ آنهم به صورت تکه تکه از ابتدا تا انتهای منظومه، در حکم نابود شدن اثر است.
این شاعر در توصیف اعمال اصلاحیهای که اداره کتاب صادر کرده گفت: مثل این است که دستها و پاهای یک نوزاد را در بدو تولد قطع کنی و انتظار داشته باشی زنده بماند. چنین انتظاری در صدور این اصلاحیه، به نظر من بهانهای است پیش پای من تا از انتشار آن صرفنظر کنم.
«زمستان بلاتکلیف» دیگر مجموعه شعر آقای سپانلو است که از چهارماه پیش به وزارت ارشاد رفته و هنوز تعیین تکلیف نشده است.
او همچنین اشاره کرد که ترجمه مجموعه شعر «فصلی در دوزخ» آرتور رمبو نیز مدتهاست در انتظار دریافت مجوز است و این درحالی است که این مجموعه شعرهایی حماسی و اخلاقی را شامل میشود.
آقای سپانلو با انتقاد از عدم صدور مجوز برای کتاب «تاریخ شفاهی» خود گفت: این کتاب اصلاً درمورد من نیست و تنها روایت روزگاری است که بر ادبیات معاصر ما گذشته است. گویا تنها نام «محمدعلی سپانلو» است که مشکل دارد.
اگرچه در تمام سالهای پس از انقلاب، ممیزی کتاب وجود داشته، اما از زمان روی کار آمدن محمود احمدینژاد، شدت گرفته است.
میزان سانسور کتاب در دولتهای نهم تا جایی پیش رفت که حتی محمود احمدینژاد در مناظره معروف تلویزیونیاش با میرحسین موسوی در جریان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری ۸۸ این تنها نکتهای بود که او به عنوان ضعف در دولتش پذیرفت و گفت در این زمینه تجدیدنظر میکند.
۲۹ تیرماه امسال نیز رهبر جمهوری اسلامی خواستار جلوگیری از ورود کتابهای به زعم او «مضر» به جامعه شد. او گفت که نمیتوان بازار کتاب را آزاد گذاشت تا کتابهای «مضر» وارد جامعه شوند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۶۷ را ملاک صدور مجوز نشر میداند که برخورد دوگانه مسئولان دولتهای مختلف با این مصوبه و برداشت قوانینی از آن در موارد بسیاری مورد انتقاد جامعه فرهنگی و هنری کشور قرار گرفته است.
از طرف دیگر، اوایل آبان ماه، کتاب «زوال کلنل» نوشته محمود دولتآبادی در جالی نامزد دریافت جایزه بوگر آسیایی شد که این کتاب هنوز در ایران مجوز نشر ندارد. بهمن دری، معاون فرهنگی وزارت ارشاد نیز در واکنش به چرایی عدم صدور مجوز برای آن کتاب گفت که کتاب در خارج منتشر شده و دیگر لازم نیست در ایران هم چاپ شود.
اداره ممیزی کتاب، به این اثر آقای دولتآبادی مجموعاً ۶۴ مورد اصلاحیه داد که پس از رفع آن نکات، باز هم خبری از صدور مجوز برای این کتاب نشد.
جواد مجابی، شاعر و نویسنده نیز سال گذشته گفته بود که بیش از سه هزار کلمه کتابهای او که در قالب شعر و داستان برای کسب مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرستاده شدهاند در بند سانسور به سر میبرند.
تشدید سانسور کتابها در وزارت ارشاد، باعث شد که یک روحانی رئیس کتابخانه مجلس نیز از شیوه ممیزی در وزارت ارشاد انتقاد کند.
رسول جعفریان، رئیس کتابخانه مجلس دوشنبه، ۲۳ آبانماه در مراسم افتتاح کتابخانه تخصصی مطالعات زنان با انتقاد از ممیزی در وزارت ارشاد گفت: این ممیزیها که در ارشاد روی کتابها صورت میگیرد، چه معنی دارد؟ اینکه مرتب جای این کلمه را عوض کنیم، یا جای آن کلمه را تغییر بدهیم، چه سودی دارد؟ بگذارید طرف حرفش را بزند. اگر بعد از چاپ کتاب، شکایتی شد خود او باید پاسخگو باشد.
نقطه قوت سپانلو براستی در رمان است. «کهربا» که توسط نشر آرش در سوئد البته با نام ژوزف بابازاده منتشر شده از شاهکارهای رمان فارسی است. سپانلو در این اثر درخشان زندگی روشنفکر ایرانی در رژیم شاه را بیرحمانه به نقد میکشد. خصوصا فساد و انحراف روشنفکری چپ را بی پروا رسوا میکند. صحنه اروتیک این رمان از سطرهای بیادماندنی ادبیات ا مروز است. و هممچینین صحنه ای که مترجم کامو از رفقایش بیست تومان “حق العمل جاکشی” مطالبه کرده در صندوقی خاص نگه میدارد، بینظیراست!