نسخه آرشیو شده

«دور تازه جنگ‌افروزی»
تمبر جمهوری اسلامی در یادبود کشتگان حمله به بوئینگ / تمبر حکومت پهلوی در گرامیداشت سرنگونی دولت مصدق
از میان متن

  • کوربرت اسرائیل را پایه و اساس این دور تازه جنگ‌افروزی علیه ایران می‌داند که خود «ششمین صاحب سلاح‌های هسته‌ای در جهان است و هرگز پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضا نکرده و بیشترین میزان کمک نظامی را از سوی امریکا دریافت می‌کند».
دوشنبه ۰۷ آذر ۱۳۹۰ - ۱۷:۲۰ | کد خبر: 66941

جیمز کوربت، روزنامه‌نگار مستقل، در گزارشی که برای شبکه تلویزیونی گلوبال ریسرچ کانادا تهیه کرده، جنجال رسانه‌ای علیه ایران را بی‌پایه و اساس می‌خواند و آن را «قسمت کوچکی از گذشته‌ای طولانی از دخالت غرب در سیاست ایران» می‌‌داند که از نزدیک به یک قرن پیش آغاز شده‌است.

انتشار گزارش ماه گذشته آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته‌ای ایران و خطر احتمالی ایران هسته‌ای موجی عظیم از فعالیت‌های دیپلماتیک و موضع‌گیری‌های سیاسی با خود به همراه آورد و مدتها در صدر خبرهای داغ دنیا قرار داشت. 

کوربت گزارش جدید آژانس را این چنین توصیف می‌کند: «این گزارش هیچ اطلاعات جدیدی درباره اینکه آیا ایران مشغول تلاش برای تولید سلاح هسته‌ای است، ارائه نمی‌کند؛ حقیقتی که تقریبا همه مخالفان دست راستی برنامه هسته‌ای ایران ، از جمله دیوید آلبرایت، متخصص مسائل هسته‌ای و بازرس سابق، بر سر آن توافق دارند».

دیوید آلبرایت در پنلی در شبکه اِی. بی. سی. در جواب کریستین آمانپور که می‌پرسید گزارش چه نکته جدیدی از  برنامه هسته‌ای ایران برملا می‌کند، گفته بود: «ایران می‌داند چگونه باید بمب ساخت، اما مواد اصلی هسته‌ای برای ساختنش را ندارد». وی هم‌چنین تاکید می‌کند که در سال ۲۰۰۳ به دلیل فشارهای شدید جامعه جهانی، قسمت مهمی از برنامه اتمی ایران برای تولید سلاح متوقف شده‌است.

در قسمتی دیگر از این پنل، وی برنامه نظامی-اتمی ایران را این گونه توصیف می‌کند: «بعد از سال ۲۰۰۳ چیزی در جریان بوده‌‌است، اما این برنامه هر چه هست، نامتمرکز است و به نظر نمی‌رسد که آنها بتوانند کلاهک هسته‌ای بسازند که بر موشک سوار می‌شود».

جیمز کوربت در ادامه گزارش خود این سوال را مطرح می‌کند که چرا با وجود آنکه هیچ مدرکی مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی سلاح هسته‌ای ارائه نشده، مطبوعات تا به این حد این گزارش را در بوق و کرنا کرده‌اند و چرا به همگان گفته می‌شود که باید در این پرونده هرچه سریعتر وارد عمل شد؟

کوربت موج جدید ایجاد وحشت نسبت به ایران را پرده‌ای دیگر از دخالت‌های غرب در سیاست داخلی ایران می‌خواند. او حمله انگلستان و شوروی سابق به ایران در سال  ۱۹۴۱ را مثالی از این دخالت‌ها می‌داند.

کوربت می‌گوید: «انگلیس‌ها نگران منافع کمپانی نفتیشان بودند و روس‌ها هم قبل از عقب‌نشینی در سال ۱۹۴۶، چند قرارداد نفتی با طرف ایرانی بستند» و هر دو کشور هم «نگران امنیت خطوط راه آهن ایران برای کمک رسانی به متفقین بودند.»

مثال دوم از دخالت‌های غرب در سیاست ایران، کودتا علیه دکتر محمد مصدق است که صنعت نفت ایران را ملی کرد. کوربت این کودتا را ثمره عملیات سیا و انگلیس می‌داند که به رهبری کرمیت روزولت، نوه رئیس‌جمهور سابق امریکا، تدی روزولت انجام شد و «آغازگر دوره جدیدی از دیکتاتوری خشن تحت فرمان محمدرضا شاه بود».

انقلاب ایران هم مثال دیگری از این دست است. کوربت می‌گوید که بر اساس برخی گزارش‌ها، آیت‌الله خمینی از سوی انگلیس، فرانسه و امریکا، که «از گرایشان ملی‌گرایانه شاه نگران بودند»، حمایت و پشتیبانی شد.

در سال ۱۹۸۱ گروگان‌های امریکایی که در سفارت امریکا در زمان انقلاب دستگیر شده بودند، در فرآیندی که بسیاری آن را«معامله‌ای سیاسی بین نمایندگان کمپین انتخاباتی رونالد ریگان و ایران» می‌خوانند، آزاد شدند. کوربرت می‌نویسد که بر اساس این معامله، « ایران در ازای آزاد کردن اسرا، همزمان با پیروزی ریگان در انتخابات ریاست جمهوری، اسلحه و پول دریافت کرده است».

یکی دیگر از سرفصل‌های کشمکش‌ میان امریکا و ایران از نگاه کوربرت، شلیک دو موشک زمین به هوا به هواپپمای مسافربری ایران در سال ۱۹۸۸ توسط نیروهای امریکایی بر فراز آبهای تنگه هرمز است که به کشته شدن ۲۹۰ مسافر، از جمله ۶۶ کودک انجامید؛ حادثه‌ای که امریکا، «هرگز نه به اشتباه خود در آن اقرار کرد و نه بابت آن عذر خواست». اما با این حال واشنگتن به موجب رای دیوان بین‌المللی دادگستری مجبور شد ۶۱.۸ میلیون دلار غرامت بپردازد.

کوربرت سپس نتیجه می‌گیرد که « با توجه به این گذشته تاریخی، موج جدید ایجاد ترس علیه ایران را باید تنها قسمتی از یک استراتژی بزرگتر با هدف سلطه بر یکی از مهمترین کشورهای خاورمیانه دانست».

کوربرت اسرائیل را پایه و اساس این دور جنگ‌افروزی تازه علیه ایران می‌داند که خود «ششمین صاحب سلاح‌های هسته‌ای در جهان است و هرگز پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضا نکرده و بیشترین میزان کمک نظامی را از سوی امریکا دریافت می‌کند».

کوربرت گزارش خود را با این سوال به پایان می‌برد که با وجود آنکه تحلیل‌گران بسیاری معتقدند که حمله به ایران می‌تواند آغازگرجنگ جهانی سوم باشد، اسرائیل با این حمله به دنبال چیست.

وی فضا را این چنین به تصویر می‌کشد: «اکنون سازمان بین‌المللی انرژی اتمی مشغول آماده کردن یک قطعنامه جدید علیه ایران است؛ تصمیمی که درها را بر تحریم‌های بیشتر علیه دولت ایران می‌گشاید. در حالی‌که جهان شاهد پدیده‌ای است که به نظر می‌آید مراحل ابتدایی یک جنگ دیگر در منطقه است، ایران هم‌چنان منکر فعالیت برای تولید سلاح اتمی است و اسرائیل هم مدام از پاسخ گفتن به مساله سلاح‌های هسته‌ای خودش طفره می‌رود، و شورای امنیت سازمان ملل هم به نظر می‌رسد بار دیگر وسیله توجیه تحریم‌ها و جنگی احتمالی علیه ایران شده است».

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی