مجید رفیعزاده، تحلیلگر ایرانی-سوری و پژوهشگر روابط بینالملل و سیاستهای آمریکا در خاورمیانه، در یادداشتی برای مردمک به احتمال درگرفتن جنگ داخلی در سوریه اشاره کرده و درباره تبعات آن برای شهروندان این کشور نوشته است.
ایران، عراق و لبنان موضع تقریبا یکسانی در هشدار درباره احتمال جنگ داخلی در صورت سرنگونی بشار اسد در پیش گرفتهاند اما در عین حال این سه کشور دغدغهها و مقاصد متفاوتی در این باره دارند.
عراق و لبنان، به دلیل داشتن مرز مشترک با سوریه و تجربه جنگ داخلی، به وضوح نگران سرایت بیثباتی و جنگ داخلی سوریه به کشور خود هستند. در حالی که برای جمهوری اسلامی ایران، جنگ داخلی به این معنی خواهد بود که این کشور یک دولت متمرکز که در منطقه اهمیت استراتژیک دارد را از دست خواهد داد و این تاثیر قابل توجهی بر توازن قوا بین ایران و سایر کشورهای عربی به خصوص عربستان سعودی خواهد داشت.
دغدغههای مقامات عراقی در اظهارات نخست وزیر عراق منعکس شده است. نوری مالکی، نخست وزیر عراق، در مصاحبه با آسوشیتد پرس گفته است که وضعیت در سوریه خطرناک است. او افزوده است: با مسائل باید بهدرستی برخورد شود تا بهار در سوریه به زمستان تبدیل نشود.
علاوه بر این، او اشاره کرده است که از درخواست برای عزل اسد اجتناب خواهد کرد. به گفته آقای مالکی، «قتل یا عزل رییس جمهور بشار اسد به هر صورتی به یک کشمکش داخلی بین دو گروه منجر خواهد شد و ضربهای برای منطقه خواهد بود».
لبنان نیز در رایگیری برای لغو عضویت سوریه در اتحادیه عرب، رای ممتنع داد.
تعداد سربازان سوری که از ارتش فرار کردهاند، به ۲۵ هزار نفر رسیده است. این سربازان فراری اغلب از افسران پایینرتبه سنی هستند که علیه افسران عالیرتبه علوی به مقابله برخاستهاند.
گزارش شده که رهبر آنان، ریاض الاسعد، یک سرهنگ سابق سوری است و آنها تا به حال خواستار تحمیل یک منطقه پرواز-ممنوع بر فراز سوریه بودهاند. آنها به خشونت متوسط شده و به مقرهای حکومتی حمله کردهاند. از جمله این حملهها، یورش به انباری نزدیک دمشق بوده که گفته میشود به سرویس اطلاعاتی نیروی هوایی مرتبط است.
علاوه بر این، ناظر ارشد حقوق بشر سازمان ملل، ناوی پیلای، در نشست مخصوص شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو اشاره کرده است که «سرکوب بیمهابا و مداوم مقامات سوری اگر هماکنون متوقف نشود، میتواند کشور را به یک جنگ داخلی تمام عیار بکشاند».
شورای حقوق بشر سازمان ملل همچنین اخیراً در بیانیهای اعلام کرده بود: خشونت مداوم، گسترده، سیستماتیک و شدید علیه حقوق بشر و آزادیهای ابتدایی را مانند اعدامهای بدون محاکمه و دلبخواهی، استفاده مفرط از زور و کشتار و شکنجه معترضان، مدافعان حقوق بشر و روزنامهنگاران، بازداشت بدون محاکمه و دلبخواهی، ناپدیدشدن افراد، شکنجه و بدرفتاری توسط مقامات سوری مجددا به شدت محکوم میکند.
طبق اظهارات ناوی پیلای، بیش از ۴ هزار نفر کشته شدهاند که در میان آنها ۳۰۷ کودک بوده است. علاوه بر این، طبق سخنان سرجیو پائولو پینیهرو، رییس کمیته تحقیق مستقل بینالمللی، در ماه نوامبر که در سوریه کمکشتارترین ماه برای کودکان بوده، ۵۶ کودک کشته شدهاند.
بسیاری از تحلیلگران، جنگ داخلی محتمل در سوریه را به جنگ داخلی عراق تشبیه کردهاند، ولی دانستن این نکته حیاتی است که یک جنگ داخلی تمام عیار در سوریه ماهیتی متفاوت از آنچه در عراق رخ داد، خواهد داشت و از لحاظ کشتار مردم و بیثباتی منطقهای، مخربتر خواهد بود.
به دلیل پیچیدگی اجتماعی، مذهبی و بافت قومیتی جامعه سوریه، جنگ داخلی در این کشور صرفا یک بعدی نخواهد بود. برای مثال این جنگ صرفا بین دو فرقه متفاوت مذهبی، چنان که در عراق بین سنی و شیعه مشاهده شد، در سوریه بین علویها و سنیها نخواهد بود. جنگ داخلی هر دو بعد قومیتی و مذهبی را به خود خواهد گرفت.
فرقههای مذهبی سوریه تنها علویها و سنیها نیستند. مسیحیان، دروزها و شیعیان نیز حضور دارند. تنشها میان دو قومیت عرب و غیر عرب (کردها و دروزها) هیزم به آتش جنگ خواهد ریخت. برای مثال، در سوریه کردهای سنی و کردهای علوی هر دو وجود دارند. در این سناریوها، هر گروه قومیتی یا هر گروه مذهبی که در جنگ شرکت نکند یا از یک طرف جانبداری نکند، خائن محسوب شده و امنیت او تضمینشده نخواهد بود.
چنین جنگی آثار مهیب و خطرناکی بر زندگی هزاران کودک، زن و جوان سوری خواهد گذاشت.