دولت اوباما تلاش میکند که به طور محرمانه به اسرائيل اطمینان بدهد که در صورتی که برنامهٔ هستهای ایران از بعضی «خط قرمزها» عبور کند، به ایران حملهٔ نظامی خواهد کرد – و در همان حال کوشش میکند اسرائیلیها را از اقدام یکجانبه منصرف کند. الی لیک* در این خصوص مینویسد:
وقتی که لئون پانهتا وزیر دفاع اوایل همین ماه اظهار نظر کرد که حملهٔ اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران میتواند «خاورمیانه را به درگیری و نزاعی بکشاند که از آن پشیمان خواهیم شد»، اسرائيلیها پشت صحنه بسیار عصبانی شدند.
مایکل اورن، سفیر اسرائيل در واشینگتن، به طور رسمی اعتراضی دیپلماتیک تسلیم دولت آمریکا کرد. و کاخ سفید ناگزیر به موضعگیری شد و به اسرائيل اطمینان داد که دولت «خط قرمزها» ی خودش را دارد که ممکن است باعث اقدام نظامی علیه ایران شود و نیازی نیست که اسرائيل دست به اقدام یکجانبه بزند.
اظهارات به ظاهر معصومانهٔ پانهتا در روز دوم دسامبر اخیرترین ماجرایی بود که در رابطهٔ شکنندهای پدید آمد که دولت اوباما کوشش میکند با دولت بنیامین نتانیاهو داشته باشد. جمهوریخواهان برای به دست آوردن دل اعانهدهندگان و رأیدهندگان یهودی در انتخابات سال ۲۰۱۲ آمریکا صف کشیدهاند و اوباما سال انتخاباتی سختی را پیش رو دارد برای اینکه اطمینان حاصل کند که ایران به بمب هستهای در دوران ریاست جمهوری او دست پیدا نکند و در عین حال سعی دارد که اسرائيل را از دست زدن به حملهای بازدارنده علیه ایران، که میتواند خاورمیانهٔ هماینک ملتهب را شعلهور کند، منصرف کند.
پای بسیار چیزها در میان است و بیاعتمادی اسرائيل به رئیس جمهور آمریکا هنوز عاملی است که گره بر گره ماجرا میافزاید. در سخنرانی موشه یاعلون، وزیر امور راهبرادی دولت نتانیاهو در شب کریسمس در بیتالمقدس، این احساسات به صراحت بیان شدهاند. او در این سخنرانی از عبارات پانهتا استفاده کرد تا دربارهٔ تمایل آمریکا به دست زدن به اقدام نظامی علیه ایران ابراز تردید کند.
یاعلون در گفتوگو با آنلگو-لیکود، سازمانی در درون حزب لیکود نتانیاهو که پاسخگوی نیازهای انگلیسیزبانهای بومی است، گفت که راهبرد غرب برای متوقف کردن حرکت ایران به سوی سلاحهای هستهای باید چهار مؤلفه داشته باشد که آخرین آنها توسل به حملهٔ نظامی است.
یاعلون، در سخنرانیای که نسخهای ضبطشده از آن در اختیار دیلی بیست قرار گرفته است، گفت: «مؤلفهٔ چهارم این راهبرد تلفیقی حملهٔ نظامی باورپذیر است. وقتی از رهبران غرب میشنویم که میگویند «این گزینهای واقعی نیست و هزینهٔ اقدام نظامی بسیار بالاست»، نمیتوانیم اقدام نظامی را باور کنیم.»
فقدان اعتماد میان رهبران اسرائيل و آمریکایی در مسألهٔ ایران از سال ۲۰۰۹ مایهٔ تنش در روابط آنها بوده است. سه نفر از مقامات نظامی آمریکایی به دیلی بیست گفتهاند که تحلیلگران وابسته به دفتر وزیر دفاع اغلب مشغول بازنگری در ارزیابیها هستند و سعی میکنند پیشبینی کنند که چه اتفاقهایی در ایران ممکن است باعث شود نتانیاهو دستور حملهٔ نظامی به زیرساختهای هستهای ایران را بدهد. دولت نتانیاهو به رغم درخواستهای مکررش از سال ۲۰۰۹، هنوز توافق نکرده است که برای هر گونه اقدام نظامی از آمریکا اجازه بخواهد یا به قدر کافی هشدار پیشاپیش به آمریکا بدهد.
کار حساسِ همسو کردن این دو متحد این ماه شدت گرفت. ایهود باراک وزیر دفاع اسرائيل هفتهٔ گذشت برای بررسی مسألهٔ ایران به واشینگتن سفر کرد و وندی شرمن، معاون وزیر امور سیاسی و مشاور کنترل تسلیحات هیلاری کلینتون، رابرت آینهورن نیز هفتهٔ گذشته برای بررسی مسئله ایران در اسرائيل بودند. پانهتا نیز در پاسخ به پرسشی دربارهٔ برنامهٔ هستهای ایران لحناش را اصلاح کرده است و هفتهٔ پیش به شبکهٔ خبری سی بیاس گفته است که ایالات متحدهٔ آمریکا آمادگی دارد که برای متوقف کردن ایران در مسیر ساختن سلاح هستهای متوسل به زور شود.
این دیپلماسی تازه باعث شکلگیری گفتوگوهای جدیدی میان آمریکا و اسرائيل شده است که چه چیزی – به زبان دیپلماتیک چه «خط قرمزها» یی - میتواند توجیهکنندهٔ اقدام بازدارنده علیه تأسیسات هستهای ایران باشد.
ماتیو کرونیگ، که بین ژوییه ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ مشاور ویژهٔ دفتر وزیر دفاع در امور ایران بوده است به بعضی از این «خطوط قرمز» احتمالی که میتواند باعث حملهٔ نظامی به ایران شود، در مقالهای که برای فارین افرز نوشته است، اشاره کرده است. او میگوید که در صورتی ایران بازرسان بینالمللی تسلیحات هستهای را اخراج کند، و شروع به غنیسازی ذخیرهٔ اورانیوماش با سطح تسلیحاتی ۹۰ درصد کند یا سانتریفوژهای پیشرفتهای در مرکز غنیسازی اورانیوم نزدیک قم نصب کند، آمریکا باید به تأسیسات هستهای ایران حمله کند.
کرونیگ در گفتوگویی با دیلی بیست همچنین متذکر شده است که ایران در سال ۲۰۰۹ اعلام کرد که قصد دارد ده مرکز جدید غنیسازی اورانیوم بسازد: «من شک دارم که آنها واقعاً بخواهند ۱۰ مرکز غنیسازی جدید ایجاد کنند ولی تعجب نمیکنم اگر ایران به سرعت در تلاش برای ساختن تأسیساتی مخفی برای غنیسازی باشد. پیشرفت در تأسیسات جدید عامل مهمی در ارزیابیهای ما دربارهٔ برنامهٔ هستهای ایران است و همهٔ جنبههای سیاست ما را از جمله تصمیم به استفاده از زور را شکل میدهد.»
تا همین اخیراً، مقامات فعلی و قبلی دولت اوباما به ندرت دربارهٔ این موضوع به صورت علنی حرف زدهاند و تنها با ابهام اشاره کردهاند که همهٔ گزینهها برای متوقف کردن برنامهٔ هستهای ایران روی میز است. بخشی از دلیل این امر این است که اوباما وقتی به ریاست جمهوری رسید خود را متعهد به پیگیری مذاکرات با ایران کرد. وقتی رهیافت دیپلماتیک بیاثر ماند، کاخ سفید شروع به وارد کردن فشارهای بینالمللی و اقتصادی علیه ایران کرد که اغلب با هماهنگی نزدیک با اسرائيل اتفاق افتاده است.
در تمام این مدت، برنامههای خرابکاری مخفیانهای مانند فرستادن ویروسی به نام استاکسنت که بُردهای منطقی ساخت زیمنس را در تأسیسات سانتریفوژ نظنز در ایران را آلوده کرد، همچنان ادامه داشتهاند. تخمینهای جدید آمریکا میگوید که استاکسنت کار غنیسازی اورانیوم ایران را حداکثر یک سال به تعویق انداخته است بر خلاف تخمینهای اولیهای که میگفت آسیب وارد شده بسیار گسترده بوده است.
هفتهٔ گذشته، پانهتا در مصاحبهاش با سی بی اس گفت که توسعهٔ تسلیحات هستهای ایران یک «خط قرمز» است. مشاوران کاخ سفید اخیراً به طور مشخصتر در گفتوگوهای خصوصی با متخصصان بیرونی به این مسأله پرداختهاند.
پاتریک کلاوسون، مدیر پژوهش مؤسسهٔ سیاست خاور نزدیک واشینگتن میگوید: «اگر معلوم شود که ایران دارد مخفیانه کاری میکند یا راهاش را جدا میکند، مشاوران رییس جمهوری به قوت متقاعد هستند که او دستور استفاده از نیروی نظامی را برای متوقف کردن آن خواهد داد» ولی کلاوسون همچنین افزود که «پاسخی که آنها اغلب از متخصصان سیاست خارجی میگیرد این است که تردید فراوانی وجود دارد که چنین امری درست باشد نه به این معنا که اینها به ما دروغ میگونید بلکه مسأله این است که وقتی این موقعیت پیش بیاید واقعاً نمیدانیم واکنش رییس جمهور چه خواهد بود.»
مدیر اجرایی مرکز آموزش سیاسی عدم تکثیر [سلاحهای هستهای] میگوید: «شما هیچ وقت پیشنهاد تحریم نفت و عملی کردن آن را نمیدهید مگر اینکه در برداشتن قدم بعدی جدی باشید و قدم بعدی دولت به روشنی نوعی اقدام نظامی است و افرادی که دولت را ترک گفتهاند، مثل دنیس راس، روشن کردهاند که این دقیقاً همان چیزی است که دولت در نظر دارد».
راس به ایمیلها و تماسهای تلفنیای که درخواست اظهار نظر داشتهاند هیچ پاسخی نداده است.
طنز ماجرا اینجاست که پانهتا فردی است که دولت اوباما از او برای گفتوگو با اسرائيل استفاده میکند. یکی از مقامات بلندپایهٔ دولت گفته است: «پانهتا با اسرائيلییها روراست است و گویا آنها هم قدر این را میدانند. اسرائيلیها پانهتا را دلالی درستکار میدانند». به نوعی، شاید به همین دلیل باشد که اظهارات او باعث آزرده شدن فراوان دولت نتانیاهو شده است.
اظهارات دوم دسامبر او، که باعث پیچیدهتر شدن اوضاع شد، در همان وقتی بیان شد که هئیت بلندپایهای از دیپلماتها، افسران نظامی و مقامات امنیتی اسرائيل برای یک جلسهٔ سالانه به نام گفتگوی راهبردی در واشینگتن بودند. در این جلسه، طرف اسرائيل روایت تازهای از برنامهٔ هستهای ایران داد و گفت که تلاشهای ایران برای ساخت رآکتورهای مخفیانه برای تولید سوخت هستهای بسیار جلوتر از چیزی هستند که آمریکا علناً گفته است. بعضی از اطلاعات مبتنی بر نمونههای خاکی بوده است که از نزدیک مکانهای مشکوک جمعآوری شدهاند.
بخشی از مسئلهای که اکنون بین آمریکا و اسرائيل هست عدم توافق بر سر این اطلاعات است. اسرائيلیها و آمریکاییها هر دو معتقدند که ایران کار تسلیحاتی، یا پژوهش و تست چگونگی انفجار اتمی در یک کلاهک هستهای را، در سال ۲۰۰۳ پس از حملهٔ آمریکا به عراق، به تعلیق در آورده است.
اما اسرائيلیها میگویند که ایرانیها این کار را دوباره در سال ۲۰۰۵، به گفتهٔ یاعلون در سخنرانی شب کریسمساش، از سر گرفتهاند. تخمینهای سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۱ اطلاعات ملی آمریکا در مورد ایران میگویند که کار تسلیحاتی کردن همچنان در حال تعلیق است.
اسرائیلیها همچنین میگویند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی اخیراً مدرکی کشف کرده است که برنامههای مفصل ایجاد یک «آغازگر نوترونی» را نشان میدهد که در میان یک مرکز هستهای مینشیند و با مواد منفجرهٔ قوی در یک انفجار هستهای نابود میشود و این حاکی از این است که ایران همچنان کار تسلیحاتی هستهای را ادامه میدهد. اخیرترین گزارش آژانس که در ماه نوامبر منتشر شد میگوید که دولتهای عضو اطلاعات مشترکی دارند که ادعا میکند ایران آزمایشهای انفجاری مربوط به پژوهش سلاحهای هستهای انجام داده است.
یکی از مقامات بلندپایهٔ دولت به دیلی بیست گفته است که: «هم آمریکاییها و هم اسرائیلیها موافق هستند که در صورتی که ایران تصمیم به پیشبرد مرحلهٔ تسلیحاتی هستهای داشته باشد، شاید بعضی از کارهای پژوهشی و طراحی ادامه پیدا کنند.»
این عدم توافق اطلاعاتی تا حدودی مهم است چون یکی از عواملی که باعث ترسیم خطوط قرمز در مورد برنامهی هستهای ایران میشود این است که چقدر ایران در ساخت تأسیسات مخفی غنیسازی خارج از نطنز که بازرسان آژانس هنوز سانتریفوژهای آن را نظارت میکنند، پیشرفت کرده است. در سال ۲۰۰۹، دولت اوباما تأسیساتیی را که در دل کوه خارج از شهر مذهبی شیعی قم ایجاد شده بود، افشا کرد. آژانس ایرانیها را به خاطر آشکار نکردن کامل کارشان در قم قبل از اینکه آمریکا آنها را در این موضع قرار بدهد، به شدت سرزنش کرده است.
*الی لیک ستوننویس ارشد امنیت ملی نیوزویک و دیلی بیست است. او پیشتر دربارهٔ امنیت ملی و اطلاعات برای واشینگتن تایمز مطلب مینوشت. لیک همچنین سردبیر «نیو ریپابلیک» از سال ۲۰۰۸ بوده است و دربارهٔ مسایل مربوط به دیپلماسی، اطلاعات و مسایل نظامی برای نیویورک سان مطلب مینوشت. او در قاهره زندگی کرده است و به مناطق جنگی سودان، عراق و غزه سفر کرده است. لیک یکی از معدود خبرنگارانی است که گزارشهایی دربارهٔ هر سه کشورِ به گفتهٔ بوش «محور شرارت» یعنی عراق، ایران و کرهٔ شمالی نوشته است.