نسخه آرشیو شده

ماه عسلی که به پایان رسید
عکس از وبسایت Khameni.ir
از میان متن

  • از قول مشائی نقل شده است که او به دنبال برنامه ریزی برای بدست آوردن ۱۵۰ کرسی مجلس آینده در انتخابات پیش روی ۱۲ اسفند است، امری که ترس شدید محافظه کاران یا‌‌ همان اصول گرایان سنتی را به دنبال داشت.
آرش غفوری، روزنامه نگار سیاسی
جمعه ۱۶ دی ۱۳۹۰ - ۰۵:۴۹ | کد خبر: 67897

در طی چند یادداشتی که در روزهای آتی در مردمک انتشار خواهد یافت، آرش غفوری، روزنامه نگار سیاسی، به تحلیل وضعیت محمود احمدی‌نژاد و دولت دهم از دو منظر سیاسی و اقتصادی در سال ۲۰۱۱ میلادی می‌پردازد. بخش اول این گزارش را بخوانید.

برای محمود احمدی‌نژاد و یارانش، سال ۲۰۱۱ میلادی، سال سرخوشی‌های پیشین نبود. پرونده هسته‌ای ایران با پرونده حقوق بشری‌اش در آمیخت و نظام را در تنگنای جهانی تحریم قرار داد. در عین حال تلاش‌های آمریکا و کشورهای اروپایی برای تحریم‌های یک جانبه ایران، شدت بیشتری گرفت و بحران اقتصادی در کشور به اوج خود رسید.

سه ماه آخر سال میلادی، «یک دلار آمریکا» با جهشی خیره کننده تمام رکوردهای پیشین خود را شکست و تا مرز «۱۸۰۰ تومان» پیش رفت. احمدی‌نژاد اگرچه گفته بود که ارزش دلار بسیار پایین‌تر از این حرفهاست و رئیس بانک مرکزی را هم مامور کرد که قیمت دلار را پایین بیاورد، اما برخلاف نرخ بهره بانکی، نرخ سود سالیانه اقتصادی، رقم بیکاری و سایر شاخص‌هایی که به خواست رئیس جمهور تعیین می‌شدند، قیمت دلار را بازار و عرضه و تقاضا تعیین می‌کرد.

در عین حال در سطح رقابت‌های داخلی هم، ماه عسل شش ساله محمود احمدی‌نژاد – آیت الله خامنه‌ای در آوریل ۲۰۱۱ – اواخر فروردین ۹۰ به پایان خود رسید.

احمدی‌نژاد که قصد داشت وزیر اطلاعات خود را عزل کند با ممانعت آیت الله خامنه‌ای مواجه شد و با یک قهر ۱۱ روزه به خانه خود در نارمک تهران رفت تا رهبری عالی نظام را در تنگنای موافقت با خواست‌های خود قرار دهد. آیت الله خامنه‌ای این بار برخلاف گذشته کوتاه نیامد تا احمدی‌نژاد از سوی جناحی در ایران که موسوم به اصول گرایان است با شدید‌ترین انتقاد‌ها مواجه شود. او حکم حکومتی آیت الله را زیر پا گذشته و از دایره ولایت مداری خارج شده بود.

در طی چند یادداشت آینده،  احمدی‌نژاد و دولت دهم را از دو منظر سیاسی و اقتصادی در سال ۲۰۱۱ تحلیل می‌کنم. با این توضیح که مشکلات سیاسی و معضلات اقتصادی پیش روی، مقدمه‌ای هستند برای انتخابات آتی مجلس در ایران که ظرف دو ماه آینده برگزار خواهند شد.

 

ماه عسلی که به پایان رسید

احمدی‌نژاد و آیت الله خامنه‌ای از سال ۸۴ – ۲۰۰۵ - ماه عسلی را با یکدیگر آغاز کردند که تا اوایل سال ۹۰ شمسی – آوریل ۲۰۱۱ میلادی –ادامه داشت.

در این دوران آیت الله خامنه‌ای از تمام ظرفیت‌های قانونی و فرا قانونی خود برای حمایت از احمدی‌نژاد و دولت او استفاده کرد، قدرت مجلس را در برابر رئیس جمهور کاهش داد، دادگستری را به مماشات با دولتیان وادار کرد و حتی از تریبون نماز جمعه، در حالی که اکثر بزرگان و سران گذشته و حال نظام، انتخاب دوباره احمدی‌نژاد را مسئله‌دار می‌دانستند، آیت الله خامنه‌ای بحران پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ را به اختلاف نظر هاشمی با احمدی‌نژاد تقلیل داد و در ‌‌نهایت هم گفت که نظر احمدی‌نژاد به خواست و رای او نزدیک‌تر است.

در تمام این سال‌ها تنها نقطه تقابل رهبری با رئیس دولت، مسئله ارتباط نزدیک و غیر قابل گسست احمدی‌نژاد با نزدیک‌ترین یارش، اسفندیار رحیم مشائی بود. مشائی که حتی در مورد حساسترین اصول سیاست خارجی و ایدئولوژیک نظام پس از انقلاب یعنی مسئله اسرائیل، موضعی خلاف نظر کلی جمهوری اسلامی گرفته و از دوستی با مردم اسرائیل گفته بود و مورد انتقاد شدید محافظه کاران قرار داشت، هنگامی که رهبر در یکی از خطبه‌های نماز جمعه به این موضوع اشاره کرد، مواضع مشائی را نادرست خواند اما در عین حال از مخالفان خواست تا دیگر در مورد این موضوع دولت را مورد انتقاد قرار ندهند.

آیت الله خامنه‌ای در عین حال، هنگامی که احمدی‌نژاد پس از انتخابات مسئله دار ریاست جمهوری سال ۸۸، مشائی را به معاونت اولی خود انتخاب کرد، برای وی نامه‌ای نوشت و از او خواست حکم خود را پس بگیرد. اما با وجود آنکه احمدی‌نژاد، دستور رهبری را برای یک هفته بی‌پاسخ گذاشت، آیت الله خامنه‌ای از رئیس دولت خود که تنها پس از علنی شدن دستور رهبری، مجبور به موافقت با استعفای مشائی شده بود، باز هم حمایت کرد و حتی در جمع روحانیون محافظه کار در قم گفت که احمدی‌نژاد در ‌‌نهایت دستورات رهبری را اطاعت می‌کند و به همین دلیل قابل اعتماد است.

با اینحال داستان دستور عزل وزیر اطلاعات بدون موافقت رهبری، اولین مورد از اختلاف نظر آشکار آیت الله خامنه‌ای – محمود احمدی‌نژاد بود که این دو بالا‌ترین مقام‌های سیاسی در نظام جمهوری اسلامی را رسماً و علناً رو در روی خود قرار داد.

احمدی‌نژاد حاضر نشد دستور رهبری را برای بازگشت به کار دوباره وزیر اطلاعات بپذیرد و در این میان حتی تا مرز شرط گذاشتن برای رهبری و استعفا هم پیش رفت. او از رهبر خواسته بود تا حجازی، رئیس دفتر خود و طائب فرمانده اطلاعات سپاه را برکنار کند، مشائی را به معاونت اولی انتخاب و ظرف سه ماه، وزیر اطلاعات را مجبور به استعفا نماید.

در سخنانی که از قول نماینده بوشهر در مجلس نقل شده است هنگامی که آیت الله خامنه‌ای به احمدی‌نژاد گفت که آیا می‌دانی با این شروط رودرروی نظام قرار گرفته‌ای، احمدی‌نژاد پاسخ داد که آینده مشخص خواهد کرد چه کسی در این میان ضرر می‌کند.

آیت الله خامنه‌ای اما شروط احمدی‌نژاد را برآورده نکرد و احمدی‌نژاد هم پس از یک دوره قهر ۱۱ روزه به دفتر کار خود در خیابان پاستور تهران بازگشت؛ اما ماه عسل رهبر و رئیس جمهور به اتمام رسیده بود.

بت بزرگ

از جمله شعارهای طرفداران احمدی‌نژاد در دوران انتخابات ریاست جمهوری دهم این عبارت معروف بود:

«احمدی بت شکن، بت بزرگ را بشکن»

«بت بزرگ» از سال ۸۴، اسم مستعار هاشمی رفسنجانی رقیب انتخاباتی احمدی‌نژاد و از جمله مهم‌ترین مخالفان فکری او بود. احمدی‌نژاد در انتخابات سال ۸۸ هم سعی داشت با ایجاد دوقطبی احمدی‌نژاد – هاشمی، رای گروه‌های حاشیه نشین و مخالفان با نظام را که به درست یا غلط تبلور این مخالفت را در هاشمی رفسنجانی بازتولید می‌کردند به دست آورد.

با اینحال پس از انتخابات و موانعی که برای هاشمی رفسنجانی و خانواده‌اش به وجود آمده است و همینطور کنار گذاشتن وی از ریاست مجلس خبرگان، دیگر به نظر نمی‌رسید که منظور از «بت بزرگ»، تنها شخص هاشمی رفسنجانی باشد.

در نظر یاران احمدی‌نژاد، شکست سال‌های ۸۴ و ۸۸ و همچنین کنارگذاشته شدن هاشمی از ریاست خبرگان، برکناری محسن، یکی از پسرانش از ریاست متروی تهران، متواری شدن پسر دیگرش، مهدی، از ایران و همچنین داستان دنباله دار شکایت و اتهام علیه خبرساز‌ترین دختر هاشمی، یعنی فائزه، به اندازه کافی کفایت می‌کرد که شکست «بت بزرگ» رقم زده شود و برای هر انتخابی در آینده، دیگر این هاشمی به تنهایی نیست که به عنوان نماد مخالفت با نظام برای استراتژی تبلیغاتی‌اش به کار می‌رود.

او امروز به قدرتی بزرگ‌تر از هاشمی شکست خورده نیاز دارد. تکرار عبارت «بت بزرگ» و وعده شکست وی در دو برنامه انتخاباتی طرفدارانش برای انتخابات مجلس آینده، ناشی از همین برنامه عملی احمدی‌نژاد و تهدیدی است که در روزهای آغازین قهر ۱۱ روزه و در بیت رهبری، متوجه آیت الله خامنه‌ای کرده است.

جریان انحرافی و دستگاه جادوگران

پس از دوران قهر ۱۱ روزه احمدی‌نژاد، محافظه کاران که همه سرکشی‌های احمدی‌نژاد را متوجه حضور شخصی به نام اسفندیار رحیم مشائی در کنار وی می‌دانستند برای مشائی و افراد حلقه نزدیک وی که شامل بقایی، جمعی از اعضای دفتر احمدی‌نژاد و تعدادی از استانداران وی است، عنوان جریان انحرافی را به کار بردند. جریانی که به قول آنان به ولایت آیت الله خامنه‌ای معتقد نیست، منتظر ظهور نزدیک امام زمان است و در این بین از دستگاه رمالان و جادوگران کمک می‌گیرد.

برخی از همین جادوگران در میانه‌های سال دستگیر شدند، برای بقایی حکم انفصال از خدمت آمد، هرچند هیچ‌گاه اجرا نشد و اسفندیار رحیم مشائی تا مرز دستگیری پیش رفت که با تشر احمدی‌نژاد، قوه قضائیه از دستگیری وی کوتاه آمد. هرچند در مواردی گفته شد که او ممنوع الخروج است و احمدی‌نژاد هم دو سفر خارجی خود را به دلیل آنکه اجازه خروج به مشائی داده نشده بود در آخرین لحظه لغو کرد.

از قول مشائی نقل شده است که او به دنبال برنامه ریزی برای بدست آوردن ۱۵۰ کرسی مجلس آینده در انتخابات پیش روی ۱۲ اسفند است، امری که ترس شدید محافظه کاران یا‌‌ همان اصول گرایان سنتی را به دنبال داشت.

آنها طرفداران دولت را متهم به خرج بی‌رویه پول و وعده‌های مالی فراوان کردند و از طریق دستگاه‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای خودشان، یاران دولت را مورد شدید‌ترین انتقاد‌ها قرار دادند.

هرچند به نظر می‌رسید در برابر غیرقابل پیش بینی بودن عکس العمل‌های احمدی‌نژاد که حتی می‌تواند به هر بهانه‌ای از برگزاری انتخابات سر باز زند، دست محافظه کاران چندان باز نیست. به همین دلیل هم هست که شورای نگهبان اگرچه تهدید کرده است که صلاحیت جریان انحرافی و منسوبین آن را برای انتخابات تایید نخواهد کرد ،اما آیت الله جنتی به خوبی می‌داند، احمدی‌نژاد منتظر اندک بهانه‌ای برای بحرانی کردن فضای کشور و البته برگزار نکردن انتخابات مجلس خواهد بود.

اصول گرایان در عین حال از برگزاری انتخابات توسط وزارت کشور احمدی‌نژاد نگران هستند. تجربه انتخابات ریاست جمهوری باعث شده است که آن‌ها تخلف را به عنوان اسم رمز تقلب برای انتساب به دولت به کار برند و درون قوه قضائیه گروه‌های کاری برخورد با تخلف‌های احتمالی را با ریاست افرادی چون سردار نقدی تدارک ببیند.

حتی آش آن قدر شور بود که اسداله بادمچیان، نماینده اصول گرای عضو حزب موتلفه از تشکیل ستادی برای نظارت بر برگزاری انتخابات توسط دولت خبر داده بود. ستادی که البته چیزی بود شبیه کمیته صیانت از آرای ستادهای موسوی و کروبی در انتخابات ریاست جمهوری که با انتقادهای تند حاکمیت و شورای نگهبان رو شد. اما به هر حال تخلف یا تقلب، کمیته صیانت یا ستاد نظارت، هرچه که باشد، اصول گرایان پنهان نمی‌کنند که از برگزاری انتخابات توسط دولت و نقش جریان به قول آن‌ها جریان انحرافی نگرانی جدی دارند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

cyrus

It is good to see both sides antagonizing and even fighting each other because both of them are enemies of Iran and Iranian people

cyrus | ۱۸ دی ۱۳۹۰ - ۱۶:۴۶
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی